: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
: آرشيو يادداشت ها :
: موسيقي وبلاگ :
: جستجو در وبلاگ :
آلبوم عکسهای حضور مشاور عالی احمدی نژاد در دانشگاه اصفهان را ملاحظه کنید. ثمره هاشمی روز دوشنبه در حالی به سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاه اصفهان پرداخت که وقتی در برابر انتقادات شدید دانشجویان از عملکرد دولت نهم قرار گرفت مسئولان برگزاری جلسه فورا این انتقادات را به گروهی بیست نفره از اعضای شاخه دانشجوئی حزب مشارکت که از هفته پیش برای برهم زدن جلسه از تهران به اصفهان اعزام شده بودند، منتسب کردند!
این سخنرانی که بر اساس تببلیغات وسیع انجام شده به دعوت بسیج دانشجویی و با موضوع نقد و بررسی عملکرد دولت نهم قرار بود برگزار شود، با تغییر ناگهانی موضوع در حین جلسه ای که حضور دیرهنگام ثمره هاشمی با چفیه موجب تاخیر یکساعته آن شد به « اساس و ایده الهای زندگی معنوی و انتظارات خداوند از بشر» تغییر موضوع داد.
اگر بسیج نبود هیچ کس نمی توانست آزادانه حرف بزند
مشاور ارشد رئیس جمهور در بخشی از سخنرانی خود گفت: تفکر و اندیشه نیروی بسیج یکی از مهترین عوامل استقلال و عزت ایران است و اگربسیج نبود کشور ما اکنون در وضعیت بحرانی در جهان قرار می گرفت و ایران در زیر چکمههای آمریکا بود، تاسیسات هسته ای ایران تعطیل و شما و هیچ کس نمی توانست آزادانه صحبت کند.
وی تاکید کرد: بسیج یعنی تضمین آزادی عزت و افتخار کشور ایران و ملت ایران پیرو این منطق است که ایستاده بر دو پا مردن بهتر از نشسته بر دو زانو و زنده ماندن است.
ثمره هاشمی خاطر نشان کرد:دشمنان داخلی بسیج امروز در ایران از کسانی هستند که اگر آمریکا قصد تعرض به کشورمان را داشته باشد به آنان چراغ سبز نشان خواهند داد ولی آنها بدانند که طبق اعترافات کارشناسان نظامی در دنیا، نه تنها آمریکا، بلکه هیچ کشور دیگری نمی تواند حتی فکر تعرض به ایران اسلامی را هم بکند.
مشکلات امروز مردم ریشه در اقتصاد پوسیده سالهای گذشته دارد
مشاور ارشد ریاستجمهوری زمانی که پرسش یکی از دانشجویان مبنی بر عملکرد ضعیف دولت نهم در بخش اقتصاد و گرانی و تورم روزافزون مواجه شد مدعی شد: دغدغههای اقتصادی تنها برای مردم نیست بلکه دولت نهم توجه و دغدغههای جدی برای رفع مشکلات اقتصادی دارد و بسیاری از مشکلات اقتصادی امروز ناشی از پوسیدگی ساختارهای اقتصادی ما از چند سال گذشته است.
وی ادامه داد: رئیس جمهور در دولت نهم با اشراف کامل بر روی قانون اساسی و اختیاراتی که این قانون به رئیسجمهور، به عنوان مقام اجرائی کشور میدهد بسیاری از نهادها و سازمانهایی که در بدنه دولت قرار داشتند اما در سالهای طولانی به صورت خود رأی و مستقل عمل کرده بودند نظیر بانک مرکزی و سازمان مدیریت و بودجه را مکلف به هماهنگ شدن با بدنه دولت کرد و با این امر بسیاری از مشکلات اقتصادی و بودجهای برای پروژههای در حال ساخت کشور برداشته شد.
ثمره هاشمی همچنین اظهار داشت:سیاست اقتصادی ایران از سالها قبل بر پایه درآمد نفتی و واردات بوده است که این موضوع باعث پوسیدگی اقتصاد ایران در یک نقطه ثابت بود و متاسفانه رؤسای جمهور گذشته می گفتند که این موضوع از اختیارات ریاست جمهوری خارج است که در نهایت احمدی نژاد بر اساس قانون اساسی و استفاده از اختیارات خود توانست با حذف یکی از سیستم های پوسیده که همان سازمان مدیریت بود قسمتی از اهداف خود را محقق کند.
ثمره هاشمی ادامه داد: سازمان مدیریت متاسفانه سیستم کشور را قفل کرده بود و وزرا و بسیاری از مسئولان باید برای انجام کارهای خود با کسب مجوز از این سازمان اقدام می کردند تا در نهایت با ایجاد یک تحول انقلابی بسیاری از کارها به استانها واگذار شد که این موضوع درخور توجه است.
مشاور ارشد رئیس جمهور همچنین در خصوص سیستم بانکی کشور خاطرنشان کرد: در گذشته هیچ کنترل و نظارتی در سیستم بانکی نمی شد و حتی شاهد پرداخت وامهای 20 تا 50 میلیارد تومانی به اشخاص بودیم که این موضوع در تورم کشور بسیار اثر گذار بود اما رئیس جمهور با یک اقدام انقلابی، بسیاری از این مشکلات را رفع و نظار بر بانکها را آغاز کرد.
ثمره هاشمی سومین عامل تورم را کاهش نرخ دلار در کشور دانست و افزود:« با این افزایش نرخ بسیاری از کالاهای وارداتی افزایش می یابد.»
آمارهایی که گروههای سیاسی می دهند دروغ است
ثمره هاشمی در پاسخ به یکی دیگر از دانشجویان که با ارائه آمار مستند به مشاور رئیس جمهور گفت که دولت نهم پنهان کاری سیاسی و ایجاد جنگ روانی در خصوص ضعفهایش را سرلوحه امور خود قرار داده گفت: دانشجو همیشه بر مبنای اطلاعات، علم و حقیقت صحبت میکند و آمارهایی که الان میان برخی از گروههای سیاسی منتشر میشود آمارهایی نادرست و برای بر هم زدن امنیت روانی جامعه است و اگر ایران از کشورهای مظلوم در دنیا حمایت نمیکرد وضعیت کنونی کشور ما جور دیگری بود و حمایت از لبنان و گروه حزبالله حمایت نمیکرد الان اسرائیل یکی یکی پس از لبنان کشورهای منطقه را در مینوردید و الان در حال برنامهریزی برای حمله به ایران را داشت و کسانی که الان به اینگونه حمایتها نه میگویند همانهایی هستند که در آن زمان راه را برای ورود اسرائیل به ایران باز میکردند و چراغ سبزهای زیادی را برای نابودی این سرزمین به دشمنان آن نشان میدادند.
وی ادامه داد: دولت نهم هیچگاه به جنگ روانی در میان مردم نپرداخته است و کسانی که در گروههای سیاسی در رسانههایشان خطرات حمله آمریکا به ایران، تحریمهای اقتصادی، مشکلات مردم را به صورت ویژه برجسته میکنند بدانند که طبق اعترافات مسئولان نظامی آمریکا و کارشناسان نظامی در دنیا آمریکا در شرایطی نیست که حتی بخواهد برای حمله به ایران فکر کند.
احمدی نژاد برای حضور در بین دانشجویان وقت کافی ندارد
ثمره هاشمی در پاسخ به یکی دیگر از دانشجویان که پرسید چرا احمدی نژاد برای سخنرانی به شهرستانها و در میان دانشجویان نمیآید و نخبهپروری رهبری سیاسی که مقام معظم رهبری بر آن تأکید داشتند چه شد، پاسخ داد: نخبههای سیاسی در میان خود دانشجویان باید انتخاب و پرورده شوند و دانشجویان باید آنقدر استقلال عمل داشته باشند که خودشان اجراکننده بسیاری از دستورات و راهکارها باشند.
وی ادامه داد: اینکه احمدی نژاد برای سخنرانی به تالارهای دانشجویی دانشگاهها نمیآید دلیل بر این نیست که نمیخواهد بیاید بلکه آنقدر کارها و برنامههای مهم برای مجموعه کل کشور وجود دارد که برای حضور در شهرستانها وقت کافی وجود نخواهد داشت.
دولت نهم به تبلیغات نیازی ندارد!
ثمره هاشمی پاسخ به یکی دیگر از دانشجویان بسیجی که ادعا می کرد دولت نهم از ابزار رسانه برای نمایش دستاوردهای فعالیتهایش استفاده نمیکند، گفت: هرجا اقدام صادقانه برای مردم باشد هیچ نیازی به تبلیغات گسترده رسانهای برای نمایش برنامهها،کارها و دستاوردهای دولت نهم وجود ندارد و با اشاره به این مسئله میتوان گفت که استقبال اخیر مردم ایلام و تبریز در سفرهای استانی خود گویای این نکته است که هیچ نیازی به تبلیغات رسانهای نیست.
حاشیهها
در هنگام ورد ثمره هاشمی به سالن شریعتی دانشگاه اصفهان که بیش از هزار دانشجو در آن حضور داشتند جمع کثیری از دانشجویان به سردادن شعارهایی همچون «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» و«احسان منصوری را آزاد کنید» پرداختند.
ثمره هاشمی که در سخنرانی خود تنها بیست دقیقه بیشتر سخنرانی نکرد و انتظار نداشت که در تریبون آزاد نیز با انتقاد روبرو شود و در سئوالات نیز به طور مرتب از دولت احمدی نژاد انتقاد می شد و حتی برخی دانشجویان اجسامی را در جواب توجیه هایی مکرر ثمره هاشمی به سوی او پرتاب کردند.
پاره کردن عکس احمدی نژاد نیز از دیگر حواشی این مراسم بود به طوری که بعد از سخنرانی آن چیزی که در سالن و اطراف آن به چشم می آمد عکس ها پاره شده احمدی نژاد بود که بر روی زمین ریخته شده بود.
دانشجویان در این جلسه بارها با هو کردن و دست زدن های مکرر نارضایتی خود را از صحبتهای ثمره هاشمی اعلام می کردند.
یکی از شعارهای دانشجویان که به طور مرتب تکرار می شد «دولت احمدی نژاد افتضاح افتضاح» بود.
دانشجویان دانشگاه اصفهان و اعضای انجمن اسلامی منحل شده این دانشگاه خواستار بازگشائی انجمن اسلامی دانشگاه اصفهان بودند و این موضوع را با شعارها و پلاکاردهایی که در دست داشتند اعلام کردند.
دانشجویان این دانشگاه همچنین بارها علیه رئیس دانشگاه اصفهان شعارهایی همچون « رامشت انتصابی دانشگاه را رها کن» و همچنین " رئیس انتصابی ؛ استعفا ؛ استعفا"سردادند.
هنگامی که دانشجویان در این جلسه به انتقاد از عملکرد بسیج و سپاه پرداختند و گفتند که این گروهها مثل دیکتاتورها عمل می کنند اعضای بسیج دانشجوئی با این دانشجویان حین و بعد از سخنرانی به درگیری پرداختند.
ثمره هاشمی که خونسردی او از خصوصیاتش به شمار می رود در برابر سئوالات و انتقادات مکرر داشنجویان عصبانی شده و چندین بار واکنش های تندی داد، وی هنگامی که او قصد خروج از سالن را داشت در میان حلقه دانشجویان معترض گرفتار آمد که با کمک بسیج دانشجوئی توانست از سالن خارج شود.
دانشجویان معترض به عملکرد دولت در حین و پایان سخنرانی به سر دادن شعارمرگ بر خائن می پرداختند که اعضای بسیج دانشجوئی نیز بلافاصله در جواب آنها شعار مرگ بر منافق را سر می دادند.
همچنین دانشجویان حاضر در مراسم شعارهایی نظیر «دانشجوی زندانی آزاد باید گردد»؛ «محمود احمدی نژاد ؛ عامل تبعیض و فساد»؛ «مرگ بر دیکتاتور» سر دادند.
همچنین در تعدادی از پلاکارت هایی که در دست دانشجویان بود عنوان شده بود: احمد قصابان و احسان منصوری آزاد باید گردند؛ می شود می توانیم ما تا آخر ایستاده ایم؛ عده ای از طرفداران پشت پرده پرونده موسویان خواستار افشای این پرونده هستند؛ دانشجوی بسیجی مساوی انقلاب
یکی از دانشجویان در تریبون دانشجویی خطاب به هاشمی ثمره اظهار داشت:«جای دانشجو در بالای سر شما قرار دارد نه زیر پای شما ؛ که در این هنگام هاشمی از دانشجوی معترض درخواست کرد که در جایگاه سخنران بنشیند و سولات خود را مطرح کند که این دانشجو نیز از وی پرسید: قیمت مسکن در طول دو سال گذشته 150 برابر شده است همچنین خروجی سرمایه نیز 85 برابر ورودی سرمایه بوده است ؛ محرومیت دانشجویان از تحصیل؛ بازنشسته کردن اساتید؛ حذف گفتگوی تمدن ها از متون درسی ؛ آیا احمدی نژاد طرفدار نظریه جنگ تمدن های هانتینگتون است و آیا شما همراه و همگام بسیج هستید ؟» که هاشمی در جواب گفت:« اگر بسیجی نبود همه شما در ذلت و نکبت بودید.»
دانشجویان معترض در پایان یک صدا سرود یار دبستانی را می خواندند که یکی از دانشجویان بسیجی با اعلام اینکه سرود یار دبستانی متعلق به دانشجویان بسیجی است از آنها خواست که این سرود را بسیجیان دانشجو بخوانند.
نوشته شده توسط : علی
«حسن روحانی» رییس پیشین تیم هستهای ایران، در گفتوگویی مشروح با شماره امروز روزنامه «جامجم» توضیحات مهمی را درباره تعلیق فعالیتهای هستهای ایران در دوران مسؤولیت خود و نیز حواشی پرونده دکتر موسویان مطرح کرده است.
خبرنگار روزنامه «جامجم» در بخشی از این گفتوگوی تفصیلی از دکتر روحانی پرسید: «ما اواخر دولت هشتم، شاهد شکسته شدن تعلیق از سوی جمهوری اسلامی بودیم که همین مساله باعث بالارفتن احتمال ارجاع پرونده جمهوری اسلامی ایران به شورای امنیت شد. برخی تحلیلگران هم وقوع چنین مسالهای را در پایان دولت هشتم به این علت میدانستند که دولت آقای خاتمی قصد دارد هزینههای چنین کاری را بر دوش دولت بعدی بیندازد. حال به نظر شما آیا با وجود شکستن تعلیق، بازهم راهی برای جلوگیری از رفتن پرونده هستهای ایران به شورای امنیت وجود داشت و اگر سیاستهای دولت قبلی ادامه پیدا می کرد، ما همین وضعیت فعلی را داشتیم؟».
دکتر روحانی در پاسخ گفت: پاسخ به این پرسش هم به بحث طولانی نیاز دارد و پاسخش بینتیجه است. این مساله درست است که تعلیق در دولت هشتم شکسته شد و باز این مساله درست است که ما در دولت هشتم احتمال میدادیم که روزی به شورای امنیت برویم و این احتمال منتفی نبود، ولی خب، ما پرونده را از پشت در شورای امنیت برگرداندیم و به شورای حکام آژانس آوردیم و آنجا مستقر کردیم. حتی چارچوبهایی هم برایش طراحی کردیم که دیگر از این محل خارج نشود.
رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: اینکه شکسته شدن تعلیق میتوانست رفتن پرونده ما به شورای امنیت را تسریع کند، صحیح است؛ اما با وجود همه اینها، راههایی وجود داشت که ما تعلیق را بشکنیم و به شورای امنیت هم نرویم، ولی این بحثها الان بیفایده است، زیرا 2 سال از آن گذشته و به هر حال به شورای امنیت رفتهایم. در حال حاضر باید همه تلاشمان این باشد که از شورای امنیت خارج شویم.این مساله برای ما مهم است.
دکتر روحانی با بیان اینکه «پرونده هستهای، مسالهای ملی است و به همه ما مربوط میشود»، تاکید کرد: فناوری هستهای هم یک فناوری ملی است که برای دستیابی به آن زحمت فراوانی کشیده شده است. مردم نمیدانند چه خون دلهایی برای این مساله خورده شده است. من چون از اولین لحظه در جریانش بودم، میدانم که از سال 1366 این مساله آغاز شده و دانشمندان ما و سیاسیون ما از اواخر دولت مهندس موسوی، و تمام دوره دولت آقای هاشمی و تمام دوره دولت دوره آقای خاتمی و دولت نهم همگی زحمت کشیدند تا خوشبختانه به این آرزوی ملی دست یافتیم و آنچه امروز به آن رسیدهایم چیزی است که به همه تعلق دارد.باید بکوشیم آن را حفظ کنیم و به نقطه مطلوب برسانیم و دست به دست هم بدهیم و مشکلاتی را که برای ما ایجاد شده است، برطرف کنیم. مساله مهم برای ما باید این باشد.
رییس پیشین تیم هستهای ایران در پاسخ به این پرسش که «از سوی آقای احمدینژاد به صورت مستقیم و غیرمستقیم انتقادهای زیادی به تیم مذاکره کننده قبلی و شخص شما وارد میشود و بیشتر انتقادها هم روی بحث اجرای پروتکل الحاقی است. به نظر شما منشا این انتقادها چیست؟»، گفت: شاید کماطلاعی از همه زوایای مساله، ریشه این مباحث باشد. پرونده هستهای وکارهایی که انجام شده، کار یک فرد نبوده است که بنده جواب دهم، چون کل نظام این کار را کرده است. تنها تصمیم من که نبوده است. کارنامه ما کاملا روشن است. جلسات کارشناسی میگذاشتیم و در آن بحث میکردیم و چارچوبها مشخص میشد.
دکتر روحانی ادامه داد: نتیجه این کار کارشناسی میآمد در جلسهای با مقامات بالاتر در سطح وزرا بحث میشد و بعد به جلسه سران میرسید. در جلسه سران هم این مسائل تصویب میشد و سپس مصوبات به ما ابلاغ و ما آن را اجرا میکردیم. اگر تعلیقی انجام شده، تصمیم همه بوده است.
وی تاکید کرد: در خصوص امضای پروتکل هم که شورایعالی امنیت ملی مصوبه رسمی دارد؛ بنابراین هر کاری که انجام شده در چارچوب نظام بوده و نمیتوان شخص خاصی را در آن خصوص مسوول دانست و از او سوال کرد.
نماینده مقام معظم رهبری در شورایعالی امنیت ملی افزود: این مساله را توضیح دادم. در انتقادهایی که به اشخاص وارد می شود؛ اما در مورد اصل کارهایی که در دوره قبل انجام شده باید بگویم آن تصمیمات کاملا درست، کارشناسی و دقیق بوده است.رآنها که امروز قضاوت میکنند، بظاهر فراموش کردهاند که فضای سال 82 چگونه بود. سال 82 زمانی بود که امریکا بر افغانستان و عراق پیروز شده و در اندیشه حمله به ایران بود. ناگهان باکشف مساله نطنز و سپس آلودگی سطح بالا به وسیله آژانس، سروصدای زیادی ایجاد شد. تمام تلاش این بود که پرونده ما را به شورای امنیت بفرستند و بلافاصله تحریم و سپس حمله نظامی را شروع کنند. تمام اقتصاد کشور قفل و نفسها در سینه ها حبس شده بود. آن زمان، تمام دنیا از امریکا و اسرائیل گرفته تا تمام کشورهای اروپایی، همه ما را به فعالیت مخفیانه برای ساخت بمب اتمی متهم میکردند. در آن شرایط، ما تهدیدات را رفع کردیم و پرونده را از پشت در شورای امنیت به شورای حکام بازگرداندیم. راه رفع این تهدیدات و اتهامات هم از طریق اجرای موقت پروتکل بود و بالاخره پرونده را به جایی رساندیم که آژانس به اتفاق آرا و با حضور امریکا، قطعنامهای تصویب کرد که فعالیتهای ایران صلحآمیز است و اگر هم قصوری بوده، ایران آن را جبران کرده است.
روحانی تاکید کرد: حال من نمیدانم این چه حرفهایی است که برخی امروز مطرح میکنند و از کنار گود به قضاوت مینشینند. اینهایی که امروز چنین اتهامات و انتقادهایی را به مسوولان دورههای گذشته وارد میکنند، در آن زمان کجا بودند؟ اینها فکر میکنند ما از همان ابتدا که شروع کردیم، فناوری کامل هستهای را در اختیار داشتیم. من که از ابتدای این کار حضور داشتهام، میدانم چه مسائلی گذشته است. ما وقتی تعلیق را پذیرفتیم اصلا UF6 در اختیار نداشتیم که بخواهیم آن را غنی سازی کنیم. ما تعلیق داوطلبانه و موقت را به این دلیل پذیرفتیم که با تعلیق موقت یک بخش و آرام کردن فضای بینالمللی، بقیه زیرساختهای هستهای کشور را تکمیل کنیم. خب، ما در همین فضا، اصفهان را کامل و UF6 را تولید کردیم. ما در آن مقطع تازه داشتیم اصفهان را میساختیم. در فضای تعلیق بود که اصفهان کامل و تاسیسات آب سنگین اراک ساخته شد. در همین فضای تعلیق، نطنز را کامل کردیم. نطنز که از اول آماده نبود که ما بیاییم و در آن 3000 سانتریفیوژ نصب کنیم. مگر ما در آن مقطع چند عدد سانتریفیوژ داشتیم؟ کسانی که در ریز داستان هستند، میدانند تعلیق ما وابسته و بر مبنای توان فنی ما بود. من خودم چند نوبت در دیدار با مسوولان فنی تاکید کردم که هر زمان شما آمادگی غنیسازی داشتید، اعلام کنید تا ما تعلیق را بشکنیم.
رییس پیشین تیم هستهای ایران با تاکید بر اینکه «تعلیق یک چتر لازم بود تا زیر آن چتر بتوانیم فناوریهایمان را کامل کنیم»، گفت: حالا عدهای که نه اطلاعاتی دارند و نه میدانند چه خبر بوده است، آمدهاند و این مطالب را دامن میزنند.بعلاوه همانطور که گفتم تصمیم، تصمیم فردی نبوده است، بلکه تصمیم نظام بوده و به اعتقاد من، تصمیمی بسیار دقیق، درست و هوشمندانه بوده و این چیزی است که تاریخ در مورد آن قضاوت خواهد کرد که آیا کار نظام درست بوده یا خیر؟
دکتر روحانی در پاسخ به پرسش دیگر روزنامه «جامجم» درباره پرونده موسویان و اتهامات مطرحشده علیه وی گفت: فکر میکنم الان این ماجرا برای همه حتی برای بچههای مدرسه هم روشن شده است. داستان آقای موسویان دیگر نیازی به توضیح ندارد. همه فهمیدند که این داستان چه بوده، چه کسانی دنبالش بودند و کجاها فشار آوردند. همه چیز روشن شد و هیچ نکته مبهمی وجود ندارد.
وی افزود: الان نه سیاسیون بلکه مردم عادی هم بخوبی از واقعیت ماجرا آگاهند. این یک اصل است که حق هرگز مخفی نمیماند و باطل یک دورانی دارد و در نهایت حق آشکار میشود. اما نکته اینجاست که حتی اگر به فرض کسی خلافی هم مرتکب شده باشد، تا زمانی که به دادگاه نرفته و جرم محرز نشده باشد، هر کس او را مجرم بداند، خودش مجرم است. ما در قانون اساسی داریم که اصل بر برائت همه مردم است، و هیچ کس مجرم شناخته نمیشود مگر اینکه دادگاه صالح او را گناهکار بداند و این چیزی است که هم شرع و هم قانون اساسی بر آن تاکیددارند. حال چطور، با چه دینی، با چه اخلاق و انسانیتی ما میآییم و با آبروی افراد بازی میکنیم؟ آن هم افرادی که در تمام زندگی شان در داخل و خارج خادم این نظام و مردم بودهاند. این همه روایت داریم که می گوید آبروی مومن همچون خون مومن است.آیا برخی مقامات ما می خواهند اول سر را ببرند و بعد متهم را برای محاکمه به دست دادگاه بسپارند؟ متاسفانه این همه روایات در خصوص آبروی مومن بیتوجه ماندهاند؛ روایاتی که میگویند حیثیت مومن چون کعبه است. حال هم که همه چیز مشخص شده به جای اینکه از این مساله پشیمان باشند و توبه کنند و بیایند در پیشگاه ملت اعتراف کنند که به دلیل ناآگاهی این مسائل را مطرح کردند، باز بر همان روش قبلی پافشاری میکنند.
دکترروحانی تصریح کرد: اصولا در این مورد، تنها بحث آقای موسویان مطرح نیست، بلکه به اعتقاد من هر فردی به هر اتهامی اگر پروندهای در قوه قضاییه دارد، باید صبر کرد تا دادگاه در این زمینه حکم دهد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با ذکر خاطرهای از دوران امام گفت: وزیر سابق اطلاعات درخصوص پرونده در حال بررسی که هنوز دادگاه در مورد آن نظر نهایی صادر نکرده از امام پرسیده بود آیا برخی نمایندگان مجلس میتوانند از محتوای این پروندهها مطلع شوند و امام در پاسخ فرموده بودند تا زمانی که دادگاه حکم نداده است، کسی حق اطلاع از محتوای این پروندهها را ندارد و حرام است. این فتوای امام است. این دین ماست. این شرع ماست. هیچ اشکالی ندارد که اگر به فردی اتهامی زده شد، او به دادگاه برود و اگر دادگاه بر مجرمیت او حکم داد، مجرم است و هیچ کس به این مساله اعتراضی ندارد. افراد برای ما مهم نیستند، بلکه کشور و نظام مهم است.
دکتر روحانی در پایان تاکید کرد: ما نباید از آبروی مردم برای پیروزی در انتخابات نردبان درست کنیم. دولت، قوه مقننه و قوه قضاییه باید مدافع حقوق شهروندی همه مردم باشند و این وظیفه همه است. متاسفانه در این مورد، مسائلی اتفاق افتاد که واقعا غیراخلاقی بود و در شان جامعه اسلامی ایران و اخلاق اسلامی نبود. امیدواریم شاهد تکرار اینگونه قضایا نباشیم.
نوشته شده توسط : علی
نوشته شده توسط : علی
تابناک: با گذشت بیش از نیمی از عمر دولت نهم، بیتردید یکی از مهمترین عوامل در پایداری و بقای این دولت را میتوان حمایتهای بیسابقه و سرشار رهبری از ششمین رئیسجمهور و نهمین دولت جمهوری اسلامی برشمرد. این حمایتها که از سوی آیتالله خامنهای نیز به حمایتهای خاص تعبیر شده است، نه تنها حوزه کاری دولت را شامل میشود، بلکه به رابطه قوه مجریه با دیگر قوا، نیروهای مسلح و دیگر دستگاههای کشور تسری یافته است، به گونهای که تا امروز بیشتر چالشهای جدی دولت در داخل کشور با حمایت و نظر رهبری حل شده است و این در حالی است که احمدینژاد، سومین رئیسجمهوری است که آیتالله خامنهای در هجده سال رهبری خود تجربه کردهاند. بنابراین کشف و فهم مدل رفتاری رهبری درباره دولت نهم و احمدینژاد، یکی از مقدمات انجام تحلیلی جامع در برابر چشمانداز پیش روی جمهوری اسلامی و طبیعتا دولت نهم و رئیس آن است.
تاکنون مدلهای متفاوتی برای رفتارشناسی رهبری ارایه شده است که نشان دادن تفاوتها و مقایسه آنها میتواند به گزینش مدل سازگارتر با واقعیات کمک کند، هرچند پدیدآورندگان هر مدل برای صحت نوع رفتارشناسی خود از موضع رهبری در برابر دولت نهم، میتوانند شواهد و قرائن متعددی ارایه کنند، اما قدر مسلم آن است که کارآمدی یک مدل رفتارشناسی، با دقت پیشبینی آن از رفتارهای آتی سنجیده میشود و در کنار روایی مدل که وابسته به صحت و اعتبار فرضیات و اطلاعات به کار گرفته شده برای تدوین آن است، پایایی مدل رفتارشناسی، بر توان آن در پیشبینی رخدادهای آینده و تحلیل آنها پس از وقوع، نهفته است.
ـ مدل نخست: که بر اعتقاد و اعتماد کامل رهبر انقلاب به محمود احمدینژاد به عنوان ششمین رئیسجمهور ایران استوار است، تفاوت میزان حمایت و همراهی رهبری با دولت نهم را نتیجه تفاوت رابطه رؤسای جمهور پیشین با رهبری میداند. در این مدل تصویر احمدینژاد در ذهن رهبری، فردی کاملا ارزشی، کوشا، دارای سلامت نفس، با شجاعت و دارای ابتکار و توانمندیهای ویژه است که مجموعه این صفات در رؤسای جمهور قبل در این حد وجود نداشت و به همین دلیل حمایت رهبری از دولت نهم قابل مقایسه با دولتهای پیشین نیست.
بنا بر این مدل، شناخت رهبری از رئیسجمهور به صورت فزایندهای افزایش مییابد و به همین نسبت میزان حمایت رهبری از احمدینژاد روندی رو به صعود است، در چهارچوب این مدل، این روند صعودی در حمایتها در زمان باقی مانده دور نخست ریاستجمهوری احمدینژاد تداوم خواهد یافت و طبیعی است که رابطه منحصر به فرد آیتالله خامنهای و احمدینژاد، زمینهساز حضور و پیروزی احتمالی وی در انتخابات دور دوم ریاستجمهوری خواهد شد. در چارچوب این مدل رفتارهای خاص ماههای اخیر احمدینژاد در کنار گذاشتن چهرههای نزدیک به رهبری یا معتمدین به ایشان ناشی از عمیق شدن رابطه احمدینژاد و آیتالله خامنهای و بینیازی رهبری از حضور این چهرهها و واگذاری هر نوع تصمیمگیری به رئیسجمهور است.
شیبانی، رئیس کل بانک مرکزی، محمدباقر ذوالقدر، قائممقام وزارت کشور، محمدجواد ظریف، نماینده ایران در سازمان ملل و علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی از جمله چهرههایی بودند که نزدیک به رهبری محسوب شده و طی شش ماهه اخیر برکنار شدهاند و بنا بر مدل نخست، این روند یکدستسازی کابینه و جایگزینی چهرههای نزدیکتر به رئیسجمهور با حمایت ویژه رهبری ادامه خواهد یافت.
ـ مدل دوم: در این مدل ریشه حمایت رهبری از دولت نهم مانند دولتهای گذشته فرض میشود و دلیل افزونی حجم این حمایتها، در تفاوتهای این دولت با دولتهای گذشته جستجو میشود.
بنا بر مدل مذکور، رهبری در جمهوری اسلامی به طور ساختاری ناگزیر از حمایت از دولتهاست که این حمایتها را میتوان در حمایت امام خمینی(ره) از دولت بنیصدر، دولت شهید رجایی و دولت مهندس موسوی دید و در دوران رهبری آیتالله خامنهای نیز این حمایتها را میتوان در حمایت از دولت سازندگی هاشمی رفسنجانی و دولت اصلاحات خاتمی، دست کم در دور نخست آنها، کاملا مشاهده کرد.
بنابراین، اصل حمایت رهبری از دولت نهم و رئیس آن امری طبیعی و قابل پیشبینی است، اما حجم و کیفیت آن وابسته به شرایط زمانی و خصوصیات دولت مورد حمایت میباشد. به گونهای که دو پدیده تشدید تهدیدات امنیتی و ضعف حامیان و یا به تعبیر دیگر، قدرت منتقدان دولت، از عوامل تقویت روند حمایتهای رهبری از دولت برای جلوگیری از سقوط آن است.
در دولت نهم نیز این دو عامل تقویت کننده حمایتها همزمان به وقوع پیوسته است. از سویی با ارجاع پرونده هستهای جمهوری اسلامی به شورای امنیت و تصویب سه قطعنامه پیاپی علیه ایران در طول هشت ماه، تهدیدات امنیتی علیه نظام به طرزی بیسابقه تشدید شده است و از سوی دیگر، با پایگاه ضعیف حامیان دولت در مجلس، رسانههای گروهی،محافل اقتصادی، دانشگاهها، حوزههای علمیه و ... موجب شد تا این ذهنیت در نخبگان شکل بگیرد که دولت نهم، دولتی مستقل است و به همین دلیل، کابینه احمدینژاد شکنندگی بیشتری نسبت به دولتهای قبل در برابر منتقدان داشت، طبق مدل دوم، با استناد به این دو روند یعنی تشدید تهدیدات امنیتی و شکنندگی در برابر منتقدان، دولت به سطحی بالاتر از حمایتهای رهبری برای تداوم پایداری و فعالیت نیاز داشت و به همین دلیل آیتالله خامنهای حمایتهای بیسابقهای از دولت را از زمان آشکار شدن نشانههای افول آن در انتخابات دوره سوم شوراها در سال دوم مسئولیت احمدینژاد در مقایسه با دولتهای هاشمی و خاتمی که نخستین نشانههای افول در سالهای چهارم و پنجم آنها پدیدار شده بود، آغاز کردند و در صورتی که این حمایتها انجام نمیشد، دولت احمدینژاد به سرعت در برابر تهدیدات خارجی و انتقادات داخلی فرو میشکست.
ـ مدل سوم: اما این مدل، رفتارشناسی متفاوتی را نسبت به دو مدل نخست ارایه میکند و بر پیچیده بودن رفتار رهبری در برابر دولت نهم تأکید دارد. در این مدل با اتکا به ویژگیهای شخصیتی آیتالله خامنهای، نشان داده میشود آیتالله خامنهای مدیریت عالیه کشور را از وظایف و اختیارات رهبری میدانند و بنابراین نقش دولت مطلوب رهبری در افزایش سطح کارآمدی نظام تعیینکننده خواهد بود.
در چهارچوب این مدل، آیتالله خامنهای در دوره دوم دولت هاشمی با برقراری ارتباط مستقیم با وزرا، روند کارآمدسازی دولت را آغاز کردند که این مسیر در هفتمین انتخابات ریاستجمهوری و شکست علیاکبر ناطق نوری که قصد تحقق دولت مطلوب رهبری را داشت، با مانع برخورد کرد.
شرایط پرالتهاب دوره اول ریاستجمهوری خاتمی، امکان نقشآفرینی رهبری در روند مدیریتی کشور را با اخلال روبهرو ساخت، اما نزدیک شدن ارتباط آیتالله خامنهای و کابینه سیدمحمد خاتمی در دور دوم، شرایطی مشابه دوره دوم هاشمی در سطوحی پایینتر پدید آمد. در نهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، زمینه برای به قدرت رسیدن رئیسجمهوری که دولت مطلوب رهبری را ایجاد کند، کاملا آماده بود، اما روند انتخابات به گونهای پیش رفت که قالیباف و لاریجانی که دو گزینه اصلی دولت مطلوب بودند، در رقابت چندگانه 27 خرداد از رده خارج شدند، با این حال هرچند احمدینژاد گزینه نخست ریاستجمهوری مطلوب رهبری نبود، اما میتوان آن را نسبت به دیگر گزینهها چون اصلاحطلبان و حتی دولت هاشمی، برای رهبری مطلوبتر دانست.
از نگاه مدل سوم، شرایط پس از انتخابات ریاستجمهوری به گونهای رقم خورد که تصمیم رهبری در وهله نخست، تثبیت پیروزی به دست آمده و اولویت دوم کارآمد کردن دولت نهم بود و به همین دلیل طیفی از نیروهای منتسب و مورد حمایت دفتر رهبری که داود دانش جعفری، مصطفی پورمحمدی، فرهاد رهبر، محمد سعیدیکیا، غلامحسین محسنی اژهای، حسین صفار هرندی و غلامحسین الهام را در بر میگیرد، حدود یکسوم کابینه احمدینژاد را تشکیل دادند و در مقابل رئیسجمهور در انتصاب نزدیکان خود همچون علی سعیدلو، علیرضا علی احمدی، علیاکبر اشعری و مهدی هاشمی به سمتهای کلیدی در کابینه ناکام ماند، تقویت همزمان مجلس و دولت که هر دو برخاسته از جناح اصولگرا و نزدیک به رهبری بودند، در این مدل به عنوان استراتژی رهبری در سال نخست فعالیت دولت نهم اجرا شد.
در انتخابات تأثیرگذار دوره سوم شوراها، نفی صریح و علنی حضور دولت در انتخابات و عدم همراهی رهبری با روند حذفی فهرست حامیان دولت در انتخابات مجلس خبرگان، شکست بیسابقه را برای دولت نهم به ارمغان آورد، به گونهای که مشاور جوان رئیسجمهور و دبیر هیأت دولت، نتوانستند جایی در میان اعضای اصلی و علیالبدل شورای شهر تهران بیابند و خواهر رئیسجمهور و برادر استاندار تهران نیز در میان برگزیدگان نخست قرار نداشتند، در مقابل، فهرست مورد حمایت قالیباف و اصولگرایان خارج از دولت در مقابل فهرست اصلاحطلبان و حامیان دولت، پیروزی نسبی به دست آوردند.
پس از انتخابات شوراها و خبرگان، دوره جدیدی در مناسبات رهبری و دولت نهم شکل گرفت که در مدل سوم، ناشی از چشمانداز تصویرشده از شکست دولت در این انتخابات تحلیل شده است، چراکه با شکست دولت در انتخابات شوراها، اصلاحطلبان نخستین پیروزی نسبی را پس از سه شکست پیاپی تجربه کردند و در انتخابات خبرگان نیز هاشمی و هواداران وی از بار ناکامی بزرگ در سوم تیر رها شده و موفق به بازسازی خود شدند. پس چشماندازی که در سقوط و شکست دولت احمدینژاد، فاتح اصلی را هاشمی و خاتمی را تصویر میکرد، این پیام را در بطن خود داشت که ممکن است دولت پس از دولت نهم فاصله بیشتری با دولت مطلوب رهبری داشته باشد و به همین دلیل، مسیر حمایتهای رهبری پس از انتخابات شوراها و خبرگان با وقفهای یک ماهه به دلیل بیماری آیتالله خامنهای، مسیر فزاینده و بیسابقهای به خود گرفت و پس از سخنرانی ایشان در جمع اعضای جدید مجلس خبرگان، سخنرانیهای ابتدای سال در مشهد و سخنرانی در جمع نمایندگان مجلس هفتم و دستاندرکاران قوه قضائیه و مدیران اجرایی، حمایتهای فراگیر و قاطع مشهودی از رئیسجمهور و دولت از سوی رهبری اعمال شد که پیامدهای این حمایتها در تذکر به مجلس درباره کاستن از دوره ریاستجمهوری به بهانه تجمیع انتخابات، دخالت در حوزه اجرایی تحت عنوان تغییر ساعت، توصیه به دستگاه قضائی در همراهی با دولت، تغییر در فرماندهی سپاه و تقویت فرماندهان همراه با دولت نهم، تغییر رویه صداوسیما و تبدیل شدن رسانه ملی به رسانه دولت و سرانجام برنامهریزی برای تبدیل برنامه دانشگاه کلمبیا به یک پیروزی برای رئیسجمهور که با اعزام بیسابقه رؤسای قوا و فرماندهان نیروهای مسلح به استقبال از رئیسجمهور تکمیل شد، بخشی از این حمایتهای بیسابقه در فاصله هشت ماهه اسفند 1385 تا مهر 1386 به شمار میآید.
اما آیا این حمایتها با همین روند ادامه مییابد؟ پاسخ مدل سوم به این پرسش منفی است. در این مدل، تقویت دولت طی مدت مذکور در جهت تثبیت احمدینژاد در برابر اصلاحطلبان و هواداران هاشمی انجام شده است و بدیهی است همچنان دولت نهم با دولت مطلوب رهبری فاصله دارد. اما این فاصله باید به گونهای طی شود که در طول این مسیر، بار دیگر فرصت به قدرت رسیدن جریان ناهمراه با رهبری ایجاد نشود و به همین دلیل به صورت تدریجی زاویهای که میان دولت و رهبری پس از واقعه دانشگاه کلمبیا پدید آمد و در سخنان رهبری در افطاری دانشجویان و دیدار با هیأت وزیرات نشانههای آن دیده شد، همچنان ادامه خواهد یافت.
وقایعی نظیر بیاعتنایی به توصیه رهبری در ابقای علی لاریجانی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و زیادهروی در بزرگنمایی دستاوردهای دولت نظیر فتحالفتوح نامیدن وقایع دانشگاه کلمبیا میتواند به واکنشهایی از سوی آیتالله خامنهای و نزدیکان ایشان منجر شود که در روند ایجاد فاصله دولت و رهبری، تسریع میکند.
در این مدل، کاهش محسوس روند حمایتهای ویژه رهبری از دولت پس از انتخابات مجلس هشتم در صورت پیروزی اصولگرایان در این انتخابات پیشبینی شده است. در صورت شکست مجدد اصلاحطلبان و هواداران هاشمی در انتخابات مجلس هشتم، امکان به قدرت رسیدن آنان با سقوط دولت احمدینژاد تضعیف خواهد شد و به همین دلیل امکان کاستن از حمایتهای رهبری از دولت نهم و فراهم آوردن زمینه برای به قدرت رسیدن دولت مطلوب فراهم میگردد.
اما نکته مهم در این میان، سرعت باز شدن زاویه رهبری و دولت است که به پارامترهای گوناگونی نظیر میزان وفاداری و پایبندی رئیسجمهور به توصیههای رهبری، سطح کارآمدی دولت و توان مدیریت بحرانهای داخلی و خارجی، عملکرد رقبای دولت در درون اصولگرایان و دیگر گروههای سیاسی بستگی دارد.اما اینکه کدام یک از سه مدل رفتارشناسی در تشخیص انگیزه و صحت روند حمایتهای خاص رهبری از دولت نهم و پیشبینی رفتارهای آینده به واقعیت نزدیکتر است، امری است که قضاوت درباره آن، نیازمند گذر زمان است.
نوشته شده توسط : علی
احمدینژاد که روز سهشنبه در کنفرانس مطبوعاتی با خبرنگاران داخلی و خارجی گفتوگو میکرد، در پاسخ به خبرنگار روزنامه «آساهی شیمبون» ژاپن در مورد اتهامات علیه موسویان و منطقی بودن انتشار اسناد و پروندههای مرتبط با آن گفت: مسوول رسیدگی این مساله قوه قضاییه است و هماکنون در حال رسیدگی است و فکر میکنم بهتر است حوصله کنید تا رسیدگیها ادامه یابد.
وی که در سخنانش در دانشگاه علم و صنعت، مستقیما موسویان را «جاسوس هستهای» نامیده بود، با انکار آن سخنان ادامه داد: بحثی که من مطرح کردم موضوع دیگری بود. عدهای قبل از رسیدگی قوه قضاییه اظهارنظر کردند و من در قبال آن گفتم که بهتر است مردم هم در جریان قرار گیرند.
احمدینژاد همچنین درباره سخنانش در جریان سفر استانی اخیر به ایلام که در آنجا گزارش سازمانهای جاسوسی آمریکا را «بزرگترین رخداد 100 سال اخیر تاریخ معاصر ایران» نامیده بود، بدون نام بردن از «علیاکبر ولایتی» مشاور بینالملل مقام رهبری که بشدت از این گفته انتقاد کرده بود، گفت: شنیدم که کسی گفته بود که این گزارش مبنای پیروزی ما نیست، بنده هم نگفتم که سند پیروزی است منظور من این است که این مساله فی نفسه پیروزی است.
وی تاکید کرد: پیروزی ایستادگی بینظیر و توکل بر خدای ملت ایران بود. کسانی که بر اساس اطلاعات نادرست به تصمیماتی رسیدند تا ملت ایران را از حقوقشان محروم کنند امروز دیدند که شرایط متفاوت است.
احمدینژاد خاطرنشان کرد: مردادماه سال گذشته اعلام کردم که برد سیاسی پرونده ما به پایان رسیده، آن موقع معتقد بودم که پیروز شدیم و امروز هم میگویم. اگر آنها گامهای بعدی را بردارند مسائل حل میشود. یعنی مسائلی که خود را در آن گرفتار کردند برطرف میشود که یکی از آنها همین قطعنامه است.
نوشته شده توسط : علی
«سید محمد خاتمی» رییس جمهور سابق کشورمان بعد از سه سال بار دیگر با شعار«صلی علی محمد؛ ناجی ملت آمد» هزاران دانشجو به دانشگاه تهران بازگشت.
استقبال از مراسم سخنرانی خاتمی که به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران برگزارشد،به گونه ای بود که علاوه بر پر شدن تالار شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران، راهروها و سالن طبقه اول این دانشگاه نیز مملو از داشجویان حامی خاتمی بود که سخنرانی وی را از طریق تلوزیونهای مدار بسته مشاهده می کردند.
دانشجویان در تمامی زمان خاتمی، حمایت خود را از او با شعارهایی مانند «دانشگاه سنگراست خاتمی را یاور است»، «درود بر خاتمی، درود بر مصدق»، «سلام برخاتمی» و «صلی علی محمد؛ ناجی ملت آمد».همچنین عکسهای خاتمی و پلاکاردهایی که این شعارها بر آن نقش بسته بود، در دستهای دانشجویان دیده میشد.
دانشجویان با دادن شعارهایی از جمله «مرگ بر دیکتاتور»، «دانشجو میمیرد ذلت نمیپذیرد»، «دانشجو بیدار است، از استبداد بیزار است» و «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، اعتراض خود را به برخی سیاستهای جناح حاکم و بازداشتهای اخیر دانشجویان اعلام کردند.
در این مراسم، جمعی از اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت از جمله سید محمدرضا خاتمی، الهه کولایی،علی شکوریراد، علی اصغرخدایاری و همچنین شهابالدین طباطبایی رییس شاخه جوانان جبهه مشارکت حضور داشتند.
سید محمد خاتمی طی سخنانش خواستار آزادی کسانی شد که به دلیل بیان اندیشه خود گرفتارشدهاند. وی همچنین به بررسی فضای سیاسی پیش از انقلاب پرداخت که بسته شدن روز به روز آن موجب فروکش حرکتهای مسالمتآمیز و پیدایش جریانات چپ و حرکتهای خشونت آمیزی که هزینههای زیادی را به همراه داشت.
خاتمی در سخنانش ضمن دفاع از عملکرد هشت ساله دولت اصلاحات، بسیاری از دستاوردهای هستهای که در زمان فعلی اعلام میشود را حاصل کار دولت اصلاحات خواند و از سیاستهای دولت احمدی نژاد در عرصه خارجی انتقاد کرد.
وی همچنین در پاسخ به سؤالی در مورد پرونده موسویان وی و تمامی تیم هستهای سابق را افرادی دانست که در جهت منافع مردم عمل میکردند. رییسجمهور سابق کشورمان همچنین با انتقاد از طرح امنیت اجتماعی، آن را از بین برنده امنیت اجتماعی و اهانت آمیز نسبت به زنان و مردان دانست.
نوشته شده توسط : علی
در همین زمینه: گزارش «نوروز» از بازگشت باشکوه خاتمی به دانشگاه
امیدوارم هیچ انسانی به جرم عقیده اش هزینه نپردازد
به گزارش خبرنگار «نوروز» ، خاتمی در ابتدای سخنانش ابتدا سالروز شهادت امام بزرگوار حضرت جواد (ع) را به همه دانشجویان و دوستداران حق و عدالت و آزادی تسلیت گفت و افزود: در بینش ما شیعیان، امام، معلم است، مربی است و مقتدا و آموزگار حقیقت و زیبایی و خیر و پرورشدهنده جان محسوب میشود و بر این اساس الگویی است که باید براساس او خود را ساخت.
وی در ادامه سخنانش با گرامی داشتن یاد همه شهدا به خصوص شهدای دانشگاهی و بالاخص شهدای 16 آذر از این سه شهید به عنوان سه اخگر سوزانی که در شب استیلای استبداد جان فسرده ملت استعمار و استبدادزده ما را گرم کردند یاد کرد و گفت: این سه شهید بر دیوار بلند ناکامی و یأس پنجرهای به سوی امید به آینده گشودند.
خاتمی در ادامه در واکنش به شعار دانشجویان که خواستار آزادی دانشجویان در بند بودند ضمن بیان اینکه امیدوار بودم در جمع ما و جامعه ما عزیزانی که به جرم بیان و اندیشه گرفتار شدهاند نیز حضور داشتند،گفت: آنچه در جلسات عمومی و خصوصی گفتم و یکی از شعارهای خوبی که مطرح شد مسأله حقوق شهروندی بود. از نظر ضوابط خوب عمل شد و امیدوارم مسأله حقوق شهروندی در عمل نیز رعایت شود و در جهانی به سر ببریم که هیچ انسانی به جرم بیان و اندیشه مجبور به پرداخت هزینه نشود.
ممنوع شدن جامعه از بیان حرفش زمینهساز حرکتهای خشونتآمیز است
رییس جمهور سابق کشورمان سپس به بیان خاطراتی از دوران دانشجویی خود و حضور در انجمن اسلامی پرداخت و گفت:یک روز عصر زمستان سرد سال 1347 در کلاس درس تاریخ فلسفه نشسته بودم که به خارج از کلاس احضار شدم و منشی رییس دانشگاه از قول رییس دانشگاه گفت که شما به ساواک احضار شدهاید و باید در فلان روز و فلان ساعت خود را در آن مکان معرفی کنید.در آن زمان علاوه بر فعالیت در انجمن اسلامی با بسیاری از دوستان یک سری فعالیتهای مخفی و نیمه مخفی داشتیم اما من مطمئن بودم که به خاطر آن فعالیتها احضار نشدهام چون آنها که با من در این فعالیتها همکاری میکردند سمتهای بالاتری داشتند و طبیعتا باید ابتدا آنها احضار میشدند ثانیا اگر برای آن فعالیتها احضار میشد کار نباید به صورت احضار انجام میشد بلکه توقع میرفت ما را بازداشت کنند.
خاتمی ادامه داد: بالاخره تصمیم گرفتم در روز و ساعت مقرر در ساواک حاضر شوم. زمانی که من رفتم دو دانشجوی دیگر از پزشکی و دانشکده علوم که عضو شورای مرکزی دانشگاه بودند نیز به ساواک احضار شده بودند. بعد از معطلی، معاون ساواک آمد و باب بحث را باز کرد. او محترمانه از وضع خطیری که کشور دارد و تلاشی برای آبادانی میشود و حرف همیشگی که دشمنان داخلی و خارجی خواهان پیشرفت نیستند سخن به میان آورد و با این مقدمه به این نتیجه رسید که انجمن اسلامی دانشگاه باید تعطیل شود.
وی افزود: بعد از چند ساعت بحث در این جلسه اعلام کردیم که ما به خودی خود کاری نمیکنیم و ساواک چنانچه میخواهد این انجمن تعطیل شود رأسا وارد عمل شود، بعد از 4 ساعت بحث جدا شدیم و تصمیم گرفتیم جلسه انجمن را که معمولا بعد از ظهرهای جمعه بود طبق روال عادی برگزار کنیم، اطلاعیهها و دعوتنامه ارسال کردیم اما روز قبل از برگزاری جلسه از طرف دانشگاه اعلام شد حق استفاده از سالن و امکانات را نداریم که پیرو آن نیز ما اطلاعیهای دادیم و با ذکر آنچه اتفاق افتاده بود عذرخواهی کردیم و گفتیم که این جلسه برگزار نمیشود و با این عمل انجمن دانشگاه اصفهان به عنوان یکی از آخرین انجمنهای اسلامی تعطیل شد.
خاتمی با بیان اینکه انجمن های اسلامی تعطیل شدند اما آیا حرکت تحولآفرین درجامعه تعطیل میشود؟ ،گفت:به خصوص جوانان نمی توانند چنین وضعیتی را تحمل کنند و به همین دلیل سازمانهای پنهانی و حرکتهای تندتر و خشنتری بروز کرد.
وی با بیان اینکه جان تحولخواه جامعه به خصوص جوانان را نمیتوان در استفاده در زمینه بیان اعتراضاتشان ممنوع کرد، ممنوع شدن جامعه از بیان حرفش به طور مسالمتآمیز را زمینهساز روی آوردن آنها به حرکتهای خشونتآمیز به جای رفتارهای منطقی دانست و گفت: بر این اساس ما شاهد بودیم در سال 1349 اولین حرکتهای چریکی ابتدا از سیاهکل شروع شد و بعد گسترش یافت.
وی افزود: در آن مقطع حرکتهایی را شاهد بودیم که به صورت اسلامی و غیراسلامی در جامعه شکل گرفت و هزینههای فراوانی را برای جامعه و رژیم داشت. هر دو سوی این حرکتها چپ بود ،چپ به این معنا که تئوری در آن تولیدکنند عمل است ابتدا عملی صحیح به نظر می آید و سپس هرچه غیر از آن نادرست تلقی میشود.
خاتمی با بیان اینکه در آن موقع رژیم در اوج قدرت بود و از سازماندهی قدرتمند اطلاعاتی و ارتش تحت نظر آمریکا بهرهمند بود ،تصریح کرد:رژیم تصور میکرد که در درون مشکل ندارد و در عرصه بینالمللی تحت حمایت قدرتهای جهانی است لذا با روشهای خشن میتواند راهش را ادامه دهد و جلوی تحولخواهی جامعه را بگیرد.
وی افزود:اما در عین حال رژیم میدانست که جامعه و جوانان فرهیخته نیاز به تحرک و ابراز وجود دارند لذا به فکر فعالیتهای ساختگی افتادند و انجمن جوانان شیر و خورشید، جامعه دانشگاهی، طرفدار سازمان ملل و احزاب ایران نوین و رستاخیز را ایجاد کردند اما نتیجه کار نفرت جامعه دانشگاهی از این جریانات و محدود شدن کسانی بود که وابسته به این جریانات به حساب میآمدند.
بستن فضای جامعه راز موفقیت حرکتهای چپ در جهان سوم است
خاتمی آنچه در رژیم گذشته رخ داد را ناشی از عدم درک تحول خواهی به خصوص در جامعه فرهیختگان، جوانان، دانشگاهیان و تلاش برای حفظ وضع موجود دانست و گفت:همین امر یعنی بسته کردن فضا و نومید کردن جامعه، رمز و راز موفقیت و جذابیت حرکتهای چپ در جهان سوم بوده و هست و متاسفانه حرکتها همواره در جهان سوم تند و خشن بوده است به گونهای که معادلهای در جامعه شناسی جدید به وجود آمده که انقلاب مساوی است با خشونت اما معتقدم انقلاب اسلامی این معادله را بر هم زد و نشان داد که میتوان انقلاب کرد اما بدون خشونت.
وی افزود: نکته بعد نقش ممتاز در حرکت تحول خواهانه است و اینکه دانشگاه همواره کانون تغذیه حرکتهای اجتماعی بوده است، جریانات مختلف اجتماعی چه چپ و چه راست عمده نیروهایشان از نیروهای جوان دانشگاهی منشا میگرفت و چنانچه نیروبخش انقلاب ما نیز چه در زمان براندازی حکومت پهلوی و چه در تاسیس انقلاب دانشجویان و جوانان بودند. در جنگ تحمیلی نیز کسانی که موجب سرافرازی جمهوری اسلامی شدند نسل جوان و به خصوص دانشجویان بودند که نقش ممتازی داشتند و دانشگاه در ایجاد، ادامه و تقویت حرکت تحول خواهانه همواره موثر بوده است.
رییس جمهور سابق کشورمان دانشگاه را سدشکن، فروریزنده دیوار ترس و هراس در جوامع استبداد زده دانست و گفت: نمونه آن سه ستاره درخشانی بودند که در 16 آذر 1332 پس از استیلای فضای کودتا، ترس، خفقان، کشتار، دستگیری و شکنجه که بر جامعه ما حاکم شده بود درخشیدند.امروز نیز دانشگاه زنده است و علی رغم همه موانع زنده است. امروز نبض زندگی اجتماعی در دانشگاه میتپد هر چند گاهی تند میتپد و به قلب جامعه فشار میآورد اما این نشانه زندگی است.
برخی دانشگاه را سرد ومرده می خواهند
خاتمی با بیان اینکه بعضیها دانشگاه را سرد و مرده میدانند اما این محال است، گفت: بعضی دیگر میکوشند پشت سر دانشگاه و وجاهت آن پنهان شوند تا هزینههای سنگینی که حرکت دارد به دانشگاه وارد شود البته آن وضع ناگوار با انقلاب دگرگون شد. انقلاب ما انقلاب دینی در محتوا، شکل با رهبری حضرت امام (ره) بود، دینی که انقلاب مطرح کرد به خواست تاریخی مردم پاسخ گو بود و ناظر بر تحول در جهت این خواست و این چنین دانشگاه همه را برگرفت.
وی در ادامه سخنانش با طرح این سوال که آیا جنبشی به نام جنبش دانشجویی داریم یا نه؟گفت: من نمیخواهم به این سوال پاسخ دهم. اما میگویم هر جنبشی که بخواهد وجود و تداوم داشته باشد باید با جنبشهای اجتماعی همسو باشد که همیشه وجود دارد اما گاه تند و گاه کند است. جنبش عبارت است از حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب. جنبش اجتماعی مردم ایران در 5/1 قرن اخیر چگونه بوده و از کدام وضع میخواهد به کدام وضع برسد؟ معتقدم بزرگترین درد اجتماعی ما در دوره اخیر سه درد است یکی استبداد، دیگری وابستگی و سوم عقب ماندگی و حاصل آن محرومیت مادی، اقتصادی، فرهنگی و عقب ماندگی جامعه. ملت ما 150سال است که میخواهد از قید استبداد، وابستگی، اسارت و عقب ماندگی رهایی یابد. جنبش، حرکت از این وضع موجود است به وضع مطلوب و عبارت است از استقلال، آزادی و پیشرفت.
خاتمی در پاسخ به این بحث که کدام اندیشه میتواند راهنمای جنبش دانشجویی و تقویتکننده و پیروزکننده آن باشد؟ گفت: اندیشهای که با خواست تاریخی ملت ایران، آشنا و با هویت تاریخی ملت ایران همراه باشد، میتواند راهنمای این جنبش باشد. جامعه ما هویت دینی دارد اگر بخواهیم به آزادی، استقلال و پیشرفت برسیم این حرکت باید مبتنی بر دین باشد زیرا در غیر این صورت یا پدید نمیآید یا در صورت پدید آمدن ادامه نخواهد یافت.
وی افزود: سنتپرستان مخالف ترقی و تحول هستند و دینی که آنها عرضه میکنند پاسخگوی نیازهای جنبش دانشجویی نیست.دینستیزان نیز چون با هویت تاریخی مردم آشنا نیستند از برقراری ارتباط با جامعه محروم هستند.هیچ جنبشی بدون ارتباط با متن جامعه به نتیجه نمیرسد.یکی از شگفتیهای انقلاب اسلامی ایران این است که دینستیزان و سنتپرستان هر دو در این نقطه مشترک شدند که دین و آزادی با هم سازگار نیستند.
اصلاحات در چارچوب قانون اساسی معنا دارد
خاتمی همچنین با اشاره به مطالب عنوانشده در جلسه که در آن نام وی در کنار افرادی چون مصدق، طالقانی، بازرگان و . . . آورده شد، اظهار داشت: به عنوان یک روحانی کوچک که نام من را در کنار نام این فرهیختگان و شخصیتهای بلند آوردید اعلام میکنم، من فرد کوچکی از دریای عظیم ملت ایران هستم و به عنوان یک روحانی به دینداری خود افتخار میکنم.
وی افزود: به عنوان یک انسان کوچک که دلبسته اسلام و خواهان عزت این ملت بزرگوارم میگویم اگر بتوانیم آزادی را نهادینه و استقلال را دور از عوامزدگی پایدار کنیم و اگر بتوانیم پیشرفت مادی و معنوی برای همه افراد، اقوام و گروهها و صنوف فراهم آوریم از جمهوری اسلامی دفاع کردهایم.
رییس دولت اصلاحات در ادامه سخنانش به بیان اصولی پرداخت که حرکت اصلاحی مورد خواست ملت ایران باید از آن پیروی کند. خاتمی حرکت در چارچوب فانون اساسی را از جمله این اصول برشمردو گفت:در قانون اساسی حقوق ملت و حدود قدرت تعریف شده است، قانون اساسی کشورمان برخاسته از خواست ملت در زمینه آزادی، استقلال و پیشرفت است و اصول مندرج در آن تثبتکننده یک جامعه مردمسالار و دموکراتیک است.
خاتمی با بیان اینکه اصول قانون اساسی در عین منطبق بودن با موازین شرعی تضمینکننده دموکراسی در جامعه گفت: بخشهایی از این قانون در زمینه تأمین حقوق برابر برای همه اقوام، تضمین آزادی بیان، آزادی تشکلها و اجتماعات ودرمان درد تاریخی ملت در زمینه استعمار و استبدادزدگی است.
وی افزود: البته این قانون مطلق نیست. در این قانون سازوکارهای تغییر آن نیز پیشبینی شده که در اینجا باید خاطرنشان کنم که این قانون اساسی کشورمان ظرف یک بار مصرف هم نیست. جامعه هزینه بسیار سنگینی در انقلاب پرداخته که صاحب نظامی مستقل شود و قانون اساسی نیز ناظر به این مسأله است.
رییس جمهور سابق کشورمان در ادامه سخنانش بر اختلاف دیدگاهش با کسانی که در دوران ریاست جمهوریاش سخن از عبور از قانون اساسی گفتند تاکید کرد.
خاتمی در ادامه خاطرنشان کرد: هرکسی مخالف تشکل و حرکتهای سیاسی شناسنامهدار و دارای اندیشه که در چارچوب قانون اساسی کار میکنند است مخالف بدیهی مردمسالاری محسوب میشود حالا هر شعاری که میخواهد، بدهد.
اقتصاد صدقهای عدالت نیست
رییسجمهور سابق کشورمان در ادامه با تاکید براینکه عدالت، بزرگترین پیام و آموزش پیامبران خدا و بزرگترین اصلی است که همه مصلحان آن را اعلام کردهاند و باید آشکار باشد اظهار داشت: نباید ظاهرپرست بود؛ عدالت را در عدالت اقتصادی خلاصه کردن که متاسفانه ناشی از چپزدگی همه ماست و نیز اینکه عدالت اقتصادی را در اقتصاد صدقهای، خلاصه کردن تخریب معنای عدالت است. چنین عدالتی است که انبان ملت را که باید صرف قدرتمند و ثروتمند شدن و آنگاه توزیع عادلانه ثروت شود را خالی کرده و فقر را توزیع میکند و طبیعی است که همه مردم حق دارند از زندگی اقتصادی مطمئن و غیر محروم برخوردار باشند.
وی تصریح کرد: باید شعار عدالت اقتصادی بدهیم و خواستار رفع محرومیت و تبعیض باشیم اما حق مهمتر حق حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش است. دفاع از حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش در کنار عدالت اقتصادی یعنی اصلاحاتی که مردم میخواهند. این ملت، ملت بزرگی است و نباید در دنیا خوار و عقب مانده باشد، اعتلای جایگاه ایران فرصتی برای رفع تبعیضهاست.
خاتمی در ادامه بر لزوم توجه به خلا دنیای مدرن یعنی معنویت که میتوانیم برخورداری مادی را در کنار آن داشته باشیم تاکید کرد. وی در پایان سخنرانی خاطرنشان کرد: اگر جنبش دانشجویی، همراه با خواست جامعه ایران و متناسب با هویت تاریخی او در جهت قانون اساسی باشد، جنبشی پایدار است ، در همه حال حیات جنبش دانشجویی به نقد است و نقد است و نقد است اما این نقد برپایه تفکر ، حس مسوولیت شناسی و پایبندی به مصالح ملی و تمامیت ارضی کشور است.
کسانی که می گویند دانشگاهها اسلامی نیستند بیخود می گویند
به گز ارش خبرنگار نوروز، سید محمد خاتمی در ادامه برنامه به سوالات دانشجویان پاسخ گفت. خاتمی در پاسخ به پرسش دانشجویی که با اشاره به اظهارات اخیر مصباح یزدی پرسیده بود که چرا برخی میگویند دانشگاه ما اسلامی نیست؟ گفت:این افراد بیخود میکنند.اما با این که بی خود می کنند از ما که با خود می کنیم، چاقویشان برنده تر است.
در دولت اصلاحات معدل حضور زنان در مدیدیت میانی از سه درصد به 16درصد رسید
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر این که با توجه به این که عدهای در این دو سال، 16 سال گذشته را خیانت میدانند، ما باید کدام را یک باور کنیم؟ به دفاع از عملکرد شت ساله دولت اصلاحات پرداخت و گفت: البته گفتوگو درباره عملکرد 16 ساله و تجزیه و تحلیل وضع کنونی در مجال این جلسه نیست، بلکه باید میزگردهایی تشکیل شود با حضور کسانی که امروز متصدی هستند و کسانی که دیروز در دولت گذشته متصدی بودند. من از 8 سال خودم میگویم در عین این که معتقدم در 8 سال سازندگی نیز کارهای بزرگی انجام شد.
وی گفت: معتقدم در این 8 سال بر معیارهایی تکیه کردیم و امروز هم میکنیم و آن آزادی بیان، آزادی تشکلها و آزادی مطبوعات است که علیرغم تمام موانع، فضایی که ایجاد شده و سختگیریها، هنوز هم این فضا ادامه دارد. ما در قانون بودجه برای مطبوعات و احزاب ردیف داشتیم، هر چند که کم بود، اما به هر حال هم از گروه های راست و هم گروههای چپ از آن استفاده میکردند. شعار مردم سالاری هم مطرح شد که مراد من از آن مردمسالاری سازگار با دین بود. این شعار شعاری بود که جا افتاد و نیز بسیاری از کارها قانونی شد، یعنی علاوه بر این که با حرکت و جریان وحشتناک قتلهای زنجیرهای برخورد شد، دیگر این جریان امکان پا گرفتن ندارد.
وی ادامه داد: در زمانی که من روی کار آمدم معدل مدیران میانی از زنان حدود 3 درصد بود و وقتی دولت را ترک کردم به 16 درصد رسید، البته هنوز حق زنان ادا نشده است؛ اما از سه به 16 رسید و این نشاندهنده جهتگیریای بود که انجام شد. از نظر اقتصادی به طور متوسط درآمد نفتی ما - که متاسفانه بزرگترین پشتوانه مالی دولت است و بودجه ما عمدتا با آن بسته میشود و این نشانه بیماری اقتصاد ماست- حدود 22 دلار در هر بشکه بود که در سال حدود 22 یا 23 میلیارد دلار بسته میشد و در هشت سال بودجه براساس نفت حدود 180 میلیارد دلار بود، علاوه بر خشکسالی که اتفاق افتاد در دوره دوم ریاستجمهوری من نفت به بشکهای زیر ده دلار هم رسید که این برابر با 3 میلیارد دلار از درآمد نفتی بود.
وی افزود: در زمانی که من آمدم زندهاد دکتر نوربخش میگفت با وجود آن که آقای هاشمی برنامه خوبی داشتند اما به دلیل مسائل مختلفی که وجود داشت، میگفت برای 200 میلیون دلار از هر کجا از دنیا قرض خواستیم به ما قرض ندادند. وقتی من آمدم ریسک اقتصادی 7 درصد بود و وقتی دولت را ترک کردم ریسک اقتصادی 5 / 3 درصد شد و هیچ محدودیتی در دادن اعتبار نداشتیم. تنها در نفت و گاز متجاوز از 20 میلیارد دلار قرارداد بسته شد و حدود 11 میلیارد دلار آن سرمایه گذاری شد. وقتی من آمدم درآمد ما از تولیدات پتروشیمی 500 میلیون دلار بود؛ اما اخیرا طبق اعلام صادرات ما از 3 میلیارد دلار تجاوز کرده است.
وی با بیان این که در دوره وی طرحهای مختلف اقتصادی انجام شد که در عین حال حتما متوجه عدالت اجتماعی بوده است، گفت: از جمله اصلاح قانون مالیاتها دقیقا در جهت عدالت اجتماعی و برای کمک به بخش خصوصی در جهت تولید و اشتغال بود. ایجاد وزارت رفاه و تامین اجتماعی و نیز گستردهشدن تامین اجتماعی از جمله کارهای مهمی بود که در عرصه عدالت اقتصادی انجام شد.
در انتخابات کاندیدا نمی شوم
خاتمی در ادامه در پاسخ به این سوال که نظرتان در مورد انتخابات مجلس چیست آیا همچنان می گویید ایستادهام چون شمع نترسان زآتشم گفت: باید خوشحال باشیم که در کشوری هستیم که هنوز اصل انتخابات وجود دارد؛ هر چند در عمل صد در صد رعایت نمیشود. انسان تا در درون حکومت است باید برای عملی کردن خواستههای جامعه از امکانات استفاده کند.
وی با انتقاد از برخی سازوکارهای غلط در اجرای انتخابات ، گفت: من همواره بر برگزاری انتخابات آزاد تأکید کرده و میکنم.برگزاری انتخابات ر از آن جهت که مردم به واسطه آن میتوانند نماینده خود را برگزینند، دلگرمکننده و حضور گسترده مردم در انتخابات باطلالسحر خواهد بود، در مقابل روشهایی که جلوی حضور نمایندگان مطلوب مردم را میگیرند.
خاتمی با تاکید بر این که در انتخابات آتی کاندیدا نخواهد شد، گفت: اما دیگران را برای شرکت در انتخابات تشویق میکنم تا نیروهای سالم، معرفی و مردم در انتخاباتی سالم بتوانند نمایندگان خود را برگزینند.
رییسجمهور سابق کشورمان در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه چگونه از دموکراسی میتوان به عدالت رسید، دموکراسی را بالاترین مظهر عدالت خواند و گفت: کسانی که در عرصه حیات اجتماعی، عدالت میخواهند باید از حاکمیت مردم بر سرنوشتشان و مردمسالاری حمایت کنند. آن وقت عدالت در عرصههای مختلف ظهور مییابد.یکی از افتخارات جمهوری اسلامی این است که در مقابل مسأله انتخاب عنوان خلافت یا امامت، جمهوری اسلامی را برگزید. عدالت در یک جامعه دموکرات و مردمسالار بیشتر تأمین میشود.
خاتمی همچنین در پاسخ به سوال دیگری در این نشست مبنی بر اینکه آیا هر بار اصلاحات با انقلاب همراه است؟ گفت: یک نمونه نشان دهید. اصلاحات درست که در چارچوب موازین است مانع بروز انقلاب میشود و یکی از اشتباهات رژیم طاغوت جلوگیری از اصلاحات و حرکتهای مردمی تداومبخش حیات طبیعی جامعه بود.
دوازده نفر چه حقی دارند به جای مردم تصمیم بگیرند
خاتمی در ادامه در پاسخ به سوالی درباره اظهارات اخیر احمد جنتی دبیر شورای نگهبان درباره اصل برائت نامزدهای انتخابات ، گفت: اصل برائت یکی از مهمترین اصول فقهی اسلام و روش و منش پیامبر و بزرگان اسلام است و اگر بخواهیم مصادیق روشن آن را ببینیم فرمان هشت مادهای حضرت امام است که متأسفانه مورد غفلت قرار گرفته و در آن بر اصل برائت تاکید شده است.
وی افزود: مردم میخواهند به کسانی که مورد توجهشان هستند رأی دهند،چه حقی داریم به جای مردم تصمیم بگیریم و کسانی که مورد تأیید مردم هستند را از آنجا که صلاحیتشان برای شش یا 12 نفر احراز نشده ردصلاحیت کنیم.
خاتمی با بیان اینکه جرم و انحراف باید ثابت شود نه عدم انحراف، تأکید کرد: پس چه قدر باید به مردم بیاعتنا باشیم که بگوییم اکثریت اشتباه میکند و چهار نفر درست میگویند؛ اصل بر برائت است و اصل بر برائت نشانه اعتماد به مردم است. اصل دموکراسی هم با اصل برائت مستحکم میشود و من امیدوارم که به این مسأله در انتخابات توجه شود.
درباره جزایر سه گانه مذاکره کنیم
خاتمی در ادامه در پاسخ به سوال دیگری در موردارزیابی وی از حضور احمدی نژاد در کنفرانس شورای همکاری خلیج فارس ، گفت: به نظرم سفر کار خوبی بود. باید روابط را گستردهتر کنیم و از دیگران رفع نگرانی کنیم. ایران کشوری است که هیچگاه نظر سوئی نسبت به دیگران نداشته و در 200 سال اخیر هیچگاه تجاوزی به دیگر کشورها نداشته و این مسأله در دوران جمهوری اسلامی بیشتر مشاهده میشود.
وی افزود: مسأله جزایر سهگانه نیز مسأله اختلافی بوده که از گذشته وجود داشته و هنوز هم وجود دارد و ما حاضریم برای رفع سوءتفاهمات مذاکره کنیم. دعوت از رییس جمهور برای شرکت در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس دعوت خوبی بود و خوب بود که اجابت کردند.
طرح امنیت اجتماعی ضدامنیت اجتماعی است
رییس جمهور سابق کشورمان همچنین با انتقاد از طرح امنیت اجتماعی، تصریح کرد: به نظر من هر کاری که به امنیت اجتماعی بینجامد خوب است اما باید سعی کنیم به نام امنیت اجتماعی، امنیت اجتماعی از بین نرود. به نظر من برخی از برخوردها، برخوردهای نامناسبی است که اهانت به مردان و زنان جامعه اسلامی محسوب میشود. البته امیدوارم با حسن نیتی که دستاندرکاران طرح امنیت اجتماعی دارند، تلاشهای مناسبی را انجام دهند تا برخورد نامناسبی با زنان و مردان ایرانی انجام نشود.
در 18 تیر دانشجو مظلوم واقع شد
رییسجمهور سابق کشورمان همچنین در پاسخ به سوالی در مورد حادثه 18 تیر ، حادثه 18 تیر را یکی از تلخترین حوادث دوران مسوولیتش عنوان کرد و گفت: مظلوم بزرگ این حادثه دانشجو و دانشگاه بود. البته به دنبال حادثه دانشگاه یک سری آشوبهای اجتماعی نیز ایجاد شده بود که هیچ ربطی به دانشگاه و دانشجو نداشت و البته باید گفت که هیچ حکومتی اجازه نمیدهد چنین آشوبهایی شکل بگیرد.آن دسته از آشوبهای اجتماعی با کمک نیروهای نظامی و انتظامی به درستی و بدون اینکه حتی یک گلوله شلیک شود پایان یافت، آن آشوبها ربطی به دانشجو نداشت و دانشجو و دانشگاه در این جریان مظلوم واقع شد و در بخش استیفای حقوق دانشجو نیز درست عمل نشد.
وی در ادامه به گزارشی که شورایعالی امنیت ملی وقت کشور از حادثه 18 تیر تهیه کرده بود و در آن بیگناهی جامعه دانشگاهی تأیید شده بود، برخورد با عواملی را که باعث هتک حرمت دانشگاه شدند در حیطه وظایف قوه قضاییه معرفی کرد و گفت:در مرحله پیگیری پرونده 18 تیر نیز دانشجویان مظلوم واقع شدند.
باید از عدالت صدقه ای عبور کرد
محمد خاتمی در ادامه جلسه پرسش و پاسخ با دانشجویان در دانشگاه تهران افزود: من معتقدم اگر بخواهیم از عدالت صدقهای عبور کنیم، باید به صورت سازمان نهادی، امنیت و جامعه را به لحاظ امکانات بهداشتی، معیشتی، مادی و آموزشی تامین کنیم؛ وگرنه این مساله پیش میآید که به آن اشاره کردم.
وی همچنین یکی از مهمترین اقدامات انجامشده در دوران اصلاحات را تاسیس حساب ذخیره ارزی دانست و گفت: در این مدت حدود 10 میلیارد دلار و حدود چهار میلیارد دلار از پول نفت در اختیار بخش خصوصی قرار گرفت؛ در حالی که از اول انقلاب همواره به مراتب کمتر از چهار میلیارد دلار بخش خصوصی استفاده کرده بود.
خاتمی افزود: ما برای نقاط محروم کشور از جمله خط لوله از جنوب به شمال و تعداد زیادی از پالایشگاههای پتروشیمی سرمایهگذاری کردیم که خوشبختانه شهرهایی مانند ایلام، سنندج و ارومیه یعنی محرومترین نقاط کشور امروز صاحب تشکیلات اقتصادی هستند و خود میتوانند مشکلات را حل کنند.
برخوردهای امنیتی با دانشجویان به نفع نظام نیست
خاتمی همچنین در پاسخ به پرسشی مبنی بر این که چه پیامی برای دانشجویان زخمخورده و رنجدیدهای دارد که به فعالیت سیاسی در دانشگاه علاقهمند هستند اما در زندان حضور دارند؟ گفت: امکانات من در این حد است که فقط حرف بزنم. من به هیچ وجه برخی رفتارها را نمیپسندم. اما خیلیها حتی تاب شنیدن حرف زدن را هم ندارند، پس در برابر عمل چه میکنند؟.
خاتمی افزود: در مورد دانشجویان زندانی همواره گفتهام و باز هم میگویم که این گونه برخوردها را با دانشجویان به نفع نظام و جامعه نمیبینم. نباید عقیده و بیان و حرکت در چارچوب بیان عقیده، هزینه داشته باشد. این شرط اول دموکراسی است.
وی با اشاره به لایحه حقوق شهروندی رییس قوه قضاییه گفت: یکی از کارهای خوب که الحمدالله توسط آقای هاشمی شاهرودی انجام شد و در همان زمان در مجلس ششم نیز به تصویب رسید، اگر رعایت میشد و بشود وضع ما بهتر از این میشد.امیدوارم هم این دانشجویان آزاد شوند و هم روزی برسد که هیچ گرفتاری برای بیان اندیشه وجود نداشته باشد، از این رو میگویم کسی نباید برای بیان اندیشه دستگیر شود، اگر هم شد چون ما که نمیدانیم، اگر مجرم بود، باید طبق موازین قانونی با وی برخورد شود و هیچ کس حق بیاحترامی و فشارآوردن نابجا به او را ندارد. باید پس از 24 ساعت یا 48 ساعت تفهیم اتهام و آزاد شود و طبق ضوابط قانونی با او برخورد شود. اگر نشود باید از کسانی که این کارها را میکنند بازخواست کرد.
خاتمی گفت: در عین حال ما باید هوشیار باشیم و منافع و امنیت نظام را در نظر داشته باشیم و انشاءالله همه با هم بتوانیم به اعتلای بیشتر جامعه کمک کنیم.
در ادامه یکی از دانشجویان دختر حاضر در جمع گفت: ما دخترانی که حجاب داریم و چادر سرمان میکنیم مورد بیاحترامی قرار میگیریم و امنیت نداریم. خاتمی در پاسخ گفت: رعایت موازین دینی اصل است و هر کس به آن اهانت کند محکوم است. ما مخلص شما خانمهای محجبه و چادری هستیم.
بسیاری از دستاوردهای هسته ای حاصل تلاش دولت اصلاحات است
رییسجمهور سابق کشورمان، در پاسخ به پرسش دیگری درباره پرونده هسته ای کشور گفت: به هر حال من معتقدم وضعیت ما خیلی خوب نیست؛ اما این امر به این معنا نیست که ما باید از ارزشهایمان دست برداریم. خواهران و برادران! بسیاری از دستاوردهای هستهی حاصل تلاش دولت قبل است. دولت فعلی هم البته تلاشهایی میکند اما ما تلاشمان این بود که به شورای امنیت نرویم نه این که از حقمان بگذریم. در سال 82 برای اولین دفعه در قطعنامه شورای حکام علاوه بر اصل NPT که استفاده از تکنولوژی صلحآمیز هستهای را حق هر کشوری میداند، آمد که ایران حق استفاده از تکنولوژی صلحآمیز هستهای را دارد؛ البته خوشبختانه هنوز این حق را از ما نگرفتهاند، بنابراین این جور نیست که در سالهای قبل از حق ایران گذشته میشد و امروز دفاع میشود. ما حتی یک گام هم عقب ننشستیم و در هر دو دوره چه این دوره و چه دوره گذشته از این حق استفاده میشد. ما نباید دنیا را تحریم کنیم، باید بایستیم، نباید از تهدید استقبال کنیم. در عین حال نباید بگذاریم حرمتها از دست برود. حتما این دولت هم این کار را میکند و ما از هیچ یک از حقوق ملت دست برنداشته و نمیداریم.
موسویان از دیپلماتهای جدی و تلاشگر جامعه ماست
خاتمی همچنین در پاسخ به پرسشی درباره پرونده موسویان و این که آیا اظهارنظرها ی محمود احمدی نژاد در این مورد دخالت در قوه قضاییه هست یا نه؟ گفت: البته هر کسی در اظهارنظر آزاد است و من نمیخواهم وارد این مقوله شوم؛ اما آقای موسویان یکی از دیپلماتهای جدی و تلاشگر جامعه ماست و بسیار متاسفم که قبل از هر دادگاهی ایشان را محاکمه کردند.
در این لحظه یکی از دانشجویان درباره سیروس ناصری رسید که خاتمی گفت: ایشان نیز یکی دیگر از دیپلماتهای خوب کشورمان بودند. اگر مسئله به دادن آدرس جاسوسان باشد که لیستی از آنها دارم اما به شما نمیدهیم.
وی افزود: من بداخلاقی را که به نام اسلام و انقلاب میشود نمیپذیرم و اینجور متهم کردن و آبرو بردن را قبول ندارم. به نظر من بازجو و بازپرس آقای موسویان نظرش درست است و ما باید بگذاریم مراحل قانونی خود را طی کند. آقای ظریف، آقای ناصری و آقای موسویان از کسانی بودند که برای کشور تلاش کردند و من نه ادعا میکنم که همه برنامههای ما بیعیب بوده و نه این که میگویم امروز عیب دارد. بگذاریم مصلحت نظام تامین شود.
رییسجمهور سابق کشورمان، همچنین در پاسخ به پرسشی درباره وضعیت سیاست خارجی کشور در دولت اصلاحات، گفت: معتقدم در سیاست خارجی بدون آن که یک ذره از منافع ملی عبور کنیم، حرمت ایران را بالا بردیم، اما بسیاری از کمبودها را نیز داشتیم که بخشی از آن این بود که نتوانستیم در برخی موارد درست تشخیص بدهیم و اجرا کنیم و بخش دیگر نیز به دلیل موانعی بود که پیش روی ما وجود داشت، ولی در عین حال که معتقدم گذشته را باید نقد کرد، بر این اعتقاد نیز هستم که نفی آن بزرگترین خیانت به این ملت است. وی اظهار امیدواری کرد که دولت فعلی و دولتهای آینده در زمینه اقتدار، عزت و پیشرفت کشور گام بردارند.
وی در پاسخ به سوال دیگری با اشاره به اعمال سیاست تنشزدایی در دولتش گفت: در آن زمان گروههای خاصی که از حرف زدن میترسند به نام اسلام، توریستهای آمریکایی را مورد ضرب و شتم قرار دادند؛ یعنی برای ناامن نشان دادن جامعه. بله حرف زدهایم و شاید نتوانستهایم خیلی از آنها را عملی کنیم. از مردم عذرخواهی میکنم اما باید اول حرف زد و آن را در جامعه جا انداخت و کاری کرد که آن حرفها عملی شود.
اصلاحات همان است که امام می گفت
خاتمی در پاسخ به پرسشی مبنی بر این که آیا زیر پا گذاشتن بایدها و نبایدهای دینی به نظر شما که در مقام روحانیت هستید جزء اصلاحات است، گفت: ابدا. این اصلاحاتی که من میگویم آن چیزی است که حضرت امام (ره) نیز بیان کردند. هر کس بایدها و نبایدهای دینی را زیر پا بگذارد از اسلام جداست؛ اما چه کسی میتواند تشخیص دهد و رسالت دولتها چیست؟ دولتها باید تامینکننده آزادی، عدالت و پیشرفت مردم باشند و این بهترین خدمت به اسلام است.
ایسنا از افتخارات دانشجویان است
رییسجمهور سابق کشورمان، همچنین در پاسخ به پرسشی درباره تفسیرهای مختلف از اصول قانون اساسی، گفت: هر کس آزاد است از قانون اساسی برداشت خود را داشته باشد اما برداشت برخلاف سایر اصول و روح قانون اساسی حتی اگر از سوی شورای نگهبان باشد، پذیرفته شده نیست. حتی در برخی موارد دوستان تفاسیری دارند که با روح قانون اساسی مطابقت ندارد؛ اما به هر حال باید از نظر شورای نگهبان تبعیت کنیم و انشاءالله با کارهایی که انجام میشود شاهد تفاسیری نخواهیم بود که مطابق روح قانون اساسی نباشد.
وی در پایان در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه با توجه به روز دانشجو نظرتان راجع به تغییراتی که ایسنا اعمال شده و تغییر مدیریتهای پیاپی این رسانه چیست؟ گفت: من پیام خود را به ایسنا دادم. ایسنا از افتخارات جمهوری اسلامی و دانشجویان است و توانست با رعایت مصلحت نظام به عنوان یک رسانه مستقل و آزاداندیش عمل کند و یکی از کارهای بزرگی که خدا را شکر میکنم شما دانشجویان در دوره من انجام دادید، تاسیس ایسنا بود. ایسنا باید مستقل و آزاد باشد و تحت تاثیر جریانهای مختلف نباشد. تغییر مدیر اشکالی ندارد اگر در جهت بهبود، آزادی و استقلال بیشتر این جریان باشد؛ اما اگر در این جهت نباشد اصلا خوب نیست. فقط میگویم آقایان فاتح، نادعلیزاده و حسنزاده از افراد قابل احترام کشور ما بوده و هستند.
نوشته شده توسط : علی
این روزنامه در یادداشت خود نوشته: مدتها بود برای اخذ مجوز از یکی از اعضای تیم دولت جهت انجام مصاحبه تلاش میکردیم چرا که دولتمردان و حامیان محمود احمدینژاد مرتب رسانههای منتقد را متهم میکردند یک طرفه به قاضی میروند و هر آنچه را که خود دوست دارند، مینویسند و بعد هم حاضر نیستند با یکی از مقامات دولتی مصاحبهای ترتیب بدهند تا پاسخ شبهات و سؤالات مطروحه را بشنوند. البته ما که همیشه مشتاقیم هر مقام دولتی که درصدد توضیح و حتی توجیه عملکرد دولت به ویژه در بخش اقتصادی برآید، صفحاتی از روزنامه را در اختیارش بگذاریم تا ضمن اعلام مواضعش به سوالات اعتماد هم پاسخ دهد.
این مطلب میافزاید: در این راستا بسیار تلاش کردهایم، از ارسال فکس به دفتر ریاست جمهوری گرفته تا دعوت رسمی و چندباره از آقای سعیدلو معاون اجرایی رئیسجمهور برای حضور در روزنامه. اما دریغ از یک پاسخ مثبت. البته ناامید نشدیم تا اینکه پس از حدود دوماه تماس تلفنی با آقای مسعود زریبافان، یکی از نزدیکان رئیس جمهور، صبح روز گذشته قرار مصاحبه را برای ساعت 30/15 دقیقه عصر دیروز گذاشتیم.
از اینجاست که روایت اعتماد از اصل ماجرا شروع میشود: با اشتیاق تمام تیم خبری روزنامه متشکل از دوخبرنگار و یک عکاس راس ساعت مقرر در مکان تعیین شده یعنی ساختمان پاستور حاضر شدیم. گو اینکه امکان مصاحبه رئیسجمهور با یک روزنامه داخلی را امری محال میدانستیم به همین دلیل مصاحبه با جناب زریبافان را غنیمتی میدانستیم که دوسال و نیم برای رسیدن به آن تلاش کرده بودیم. اما باز هم دریغ و افسوس که این قول عملی نشد. چرا که تیم حفاظتی نهاد ریاست جمهوری پس از حدود یک ساعت معطلی عملاً امکان ورودمان را به نهاد ریاست جمهوری فراهم نکردند. این درحالی بود که ابتدا قرار بود وسایل ما که عبارت بود از یک ضبط صوت و دوربین چک شود و سپس همراه یک مامور حفاظت به دفتر آقای زریبافان مراجعه کنیم. اما چون ممکن نشد بنا به توصیه آقای زریبافان وسایل خبری خود، همان ضبط صوت و دوربین را به اتاق وسایل ممنوعه دادیم و حاضر شدیم بدون ضبط صوت و دوربین به محل مصاحبه برویم بلکه بعداً وسایل به طریقی به دست ما برسد، اما ظاهراً این تلاش هم فایدهای نداشت چرا که پس از مدتی معطلی به ما گفته شد امکان ورود شما به ساختمان فراهم نیست و حتماً بایستی با اداره کل حراست هماهنگی شود.
اعتماد میافزاید: این در حالی بود که برخی ارباب رجوع دیگر به راحتی وارد ساختمان میشدند و مشکلی پیش نمیآمد. در نهایت تصمیم گرفتیم از خیر مصاحبه بگذریم و تلفنی گلایه خود را خدمت جناب زریبافان اعلام کنیم، اما ای کاش این کار را نمیکردیم چرا که پاسخی شنیدیم که چون آب سردی بر روی سرمان بود. آقای زریبافان به ما گفت چرا گفتید خبرنگارید؟ اگر غیر از این میگفتید، وارد ساختمان می شدید؟
این روزنامه در پایان مینویسد: توصیه یک مقام دولتی به خلاف واقعگویی و از آن مهمتر کتمان هویت خبرنگاری به عنوان شرط ورود به نهاد ریاست جمهوری آه از نهاد ما برآورد و جملگی گفتیم ای کاش دو سال و نیم تلاش نمیکردیم چرا که وقتی نسبت به خبرنگار چنین دیدی وجود دارد، چه حاجت به مصاحبه؟
نوشته شده توسط : علی
نوشته شده توسط : علی
نوشته شده توسط : علی