سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
به نوشته نوروز، «عبدالله رمضان‌زاده» قائم‌مقام دبیرکل جبهه مشارکت، به مناسبت بزرگداشت 16 آذر، روز دانشجو به دعوت انجمن اسلامی دانشگاه چمران در جمع دانشجویان و استادان این دانشگاه به سخنرانی پرداخت.
وی با اشاره به نقش تاریخی جنبش دانشجویی در ایران ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای 16 آذر گفت: حرکت سیاسی جنبش دانشجویی در ایران با توسعه اقتصادی و اجتماعی ایران منازعه داشته است. به این معنی که دوران اوج شکوفایی اقتصادی ایران درست جایی است که جنبش دانشجویی به نقطه اوج فعالیت خود رسیده است و هر جا دولتمردان توانسته‌اند این جنبش را به نقطه حزین خود برسانند، فساد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به اوج خود رسیده است.
وی افزود: اصلا نباید شک کرد که بین این دو یک رابطه تنگا تنگ و جدی وجود دارد. امروز هم متاسفانه جنبش دانشجویی به نقطه‌ای رسیده که نقش واسط خود را به عنوان طبقه متوسط فرهنگی در حال از دست دادن است و اگر بتواند دوباره به صحنه برگردد، می‌تواند از یکسو قدرت را مهار کند و از سوی دیگر، بدنه جامعه را به حرکت در آورد. مهار قدرت و به حرکت واداشتن مردم در کشورهایی که از رانت نفت استفاده می‌کنند، حتما می‌تواند به توسعه آن کشور کمک کند.

رمضان‌زاده با مقایسه وضع امروز و پنج سال پیش کشور گفت: باید ببینیم در این سالها چه اتفاقی در این کشور افتاده است و دلیل آن چیست و کجا ما غفلت نمودیم که این شرایط حاکم شده است؟

سخنگوی دولت خاتمی در ادامه افزود: حتی اگر نگوییم که شرایط فعلی بدترین وضعیت ایران در نیم قرن اخیر در حال شکل گرفتن است و تنها فرض کنیم که وضعیت فعلی ما از نظر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی از دو سال پیش بدتر است، باید ببینیم مولفه‌های منجر به این شرایط از کجا و به چه دلیل شکل گرفته است. امروز این پرسش مطرح است که چرا علی‌رغم اینکه در دو سال و نیم اخیر درآمدهای نفتی ایران بالغ بر 185 میلیارد دلار بوده، رقمی نجومی که هیچگاه در تاریخ ایران سابقه نداشته، وضعیت اقتصادی مردم ایران وخیم‌تر شده است.

رمضان‌زاده با اشاره به شرایط فعلی ایران و خطراتی که کشور را تهدید می‌کند، گفت: امروز تقریبا همه احساس خطر می‌کنند. بعنی بزرگترین فرماندهان نظامی ما وقتی از توانایی‌های ما برای مقابله سخن می‌گویند از خطری که کشور را نیر تهدید می‌کند، صحبت می‌کنند. تا جایی که یکی از فرماندهان بزرگ جنگ ما می‌گوید آنهایی که دشمن را دست‌کم می‌گیرند، ساده اندیشند. با این اوصاف واقعیت این است که کشور در معرض خطر جنگ دوباره‌ای قرار گرفته است.

قائم‌مقام دبیرکل جبهه مشارکت با اشاره به محدودیت‌های سیاسی و اجتماعی که در دو سال اخیر ایجاد شده، افزود: از نظر سیاسی کار به جایی رسیده است که تشکل‌های دانشجویی برای برگزاری یک جلسه سخنرانی باید یکسال در نوبت باشند. از نظر امنیتی در حالی اکثر مدیران اجرایی کشور را از میان نیروهای نظامی و امنیتی برگزیده‌اند، شرایط خیلی مناسب نیست و نسبت به گذشته کاملا افت کرده است.

وی در مورد چرایی وقوع این اتفاقات گفت: به نظر من طبقه‌ای که باید جامعه را به حرکت درآورد در یک مقطعی، به هر دلیلی، موجه و یا غیرموجه با سیاست قهر کرد و با انجام تعهد اجتماعی که درک می‌کرد فاصله گرفت و در نتیجه اقلیت بر کشور مسلط شد. این نکته مهمی است که وقتی قهر می‌کنید، شرایط بهبود نمی‌یابد بلکه اقلیتی که شما با آنها مخالفید، قدرتمندتر شد و زمام امور را در دست می‌گیرد.

وی افزود: « در همین انتخابات اخیر ریاست جمهوری جناب آقای احمدی‌نژاد در دور دوم با وجود همه حرفها و حدیثها تنها 35 درصد آرای واجدین شرایط را کسب نمود. یعنی برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی رییس‌جمهوری با رای اقلیت انتخاب شد. مباحث و تبلیغات پیرامون رای بالا و مردمی بودن دولت نهم نیز بیشتر کارهای تبلیغاتی است. در انتخابات اخیر 42 درصد واجدین شرایط رای ندادند و اگر تنها 10 درصد از کسانی که رای ندادند در انتخابات شرکت می‌کردند، شرایط امروز ما به طور قطع متفاوت بود».

سخنگوی دولت اصلاحات افزود: واقعیت آنست که آن 42 درصد و یا بخشی از آنها، در انتخابات شرکت نکردند زیرا ما به عنوان قشر متوسط فرهنگی جامعه تصمیم گرفتیم که رای ندهیم لذا از آنها نیز نخواستیم که در انتخابات شرکت کنند و اجازه دادیم دیگرانی که با نظراتشان مخالفیم و در جامعه هم دراقلیت هستند و حد رایشان نیز مشخص است، بیایند و تصمیم‌گیرنده بشوند. یعنی برای دومین بار مجلسی شکل گرفت که برخی نمایندگان آن کمتر از 5 درصد آرای واجدین شرایط را دارند. البته دلیل عدم شرکت برخی، تنگناها و فشارهای سیاسی نیز بود اما در همین حال، بسیاری از ما فکر می‌کردیم با شرکت نکردن وضعیت بهبود خواهد یافت.

رمضان‌زاده در ادامه به وقایعی اشاره نمود که بر اثر حاکمیت اقلیت بر جامعه به وقوع پیوسته است. وی توضیح داد: «بی‌ثبات ترین کابینه بعد از انقلاب در دولت نهم شکل گرفته است. علی‌رغم اینکه همه شرایط محیطی برای ثبات فراهم است و نیروهای نظامی، امنیتی و مجلس کاملا با دولت هماهنگ هستند. منابع مالی به حدی رسیده که تاریخ ایران بی‌نظیر است. با این وجود همچنان دولت بی‌ثبات است. در درون دولت تا امروز بدون وجود فشار خارجی 5 وزیر تغییر یافته است. کلیدی‌ترین وزرا یعنی وزرای اقتصادی مرتب در حال تغییرند و نکته جالب اینکه غیرکارشناسانه‌ترین دولت بعد از انقلاب شکل گرفته است. کسانی که باید چند سال آموزش ببینند تا با شرایط کشور آشنا بشوند».

عبدالله رمضان‌زاده افزود: هر کدام از مدیران دولت نهم را که خواستید با مدیران دولت های قبلی مقایسه کنید، چه اتفاقی می‌افتد؟ اتفاقی که امروز ما در شرایطی هستیم که در نتیجه عدم کار کارشناسی در نتیجه مدیریت غیرحرفه‌ای و ماجراجویانه با بحران‌های مختلفی روبرو شده‌ایم. مثلا در صحنه سیاست خارجی در نتیجه ماجراجویی، کشور به وضعی رسیده است که در خطر تحریم کامل قرار داریم و تصور می‌کنیم اگر وقوع تحریم‌ها را انکار کنیم، تحریمی نیز اتفاق نخواهد افتاد.

وی با اشاره به تحریم‌هایی که از جانب جامعه جهانی ایران را تهدید می‌کند، تصریح کرد: به دلیل احتمال وقوع تحریم همه‌جانبه نرخ ریسک واردات و سرمایه گذاری در ایران در دو سال اخیر از 3 به 7 رسیده است. در زمان دولت خاتمی در جلسه هیات دولت مرحوم دکتر نوربخش اعلام نمودند این رقم از 6 به 4 رسیده و پیش بینی کردند به 3 خواهد رسید. اتفاقی که به وقوع پیوست.وقتی از تاثیر مشخص و ملموس این نرخ بر اقتصاد ایران سوال کردیم، توضیح دادند که ما در سال 81 رقم وارداتمان 15 میلیارد دلار بود. با این نرخ واردات وقتی ریسک اقتصادی از 6 به 4 رسیده بود ما سالانه 750 میلیون دلار کمتر حق بیمه پرداخت می‌نمودیم. حالا توجه کنید که در سال گذشته ما به میزان 50 میلیارد دلار واردات داشته‌ایم و ریسک اقتصادی هم 4 درجه رشد داشته است. یعنی رقمی نزدیک به 5/1 تا 2 میلیارد دلار حق بیمه اضافی پرداخت کرده‌ایم. به همین دلایل، با این درآمد بالا همچنان گرانی و مشکلات اقتصادی در حال افزایش است.

وی اضافه کرد: از سوی دیگر، امروز پول نقد دولت ایران را هیچکس در دنیا قبول نمی‌کند یعنی هر تاجر ایرانی که می‌خواهد جنسی را وارد نماید، باید پول نقد آن را نیز بیمه نماید. بخاطر اینکه یک نفر در این مملکت تصمیم گرفته است بگوید که هفتاد سال پیش در اروپا نازیها یهودیها را نکشته‌اند. فرض کنید کشته‌اند یا نکشته‌اند، مسئله‌ای که به ما ربطی پیدا نمی‌کند. این کارها را هم با عنوان عزت، حکمت و مصلحت انجام می‌دهند و مدعی هستند ما عزت ملی را بالا برده‌ایم. در همین حال، پادشاه بحرین را به ایران دعوت می‌کنند و او نمی‌پذیرد، می‌گویند وزیر امور خارجه خود را بفرستید، قبول نمی‌کنند. آنوقت می‌گوییم ما که اهل تکبر نیستیم و راه می‌افتیم می‌رویم به بحرین و به این می‌گوییم عزت.

رمضان‌زاده ادامه داد: در موردی دیگر آقای پوتین به تهران آمده و از آن به عنوان افتخار یاد می‌کنند. از پوتین می‌پرسند ما از شما اسلحه و هواپیما های بدرد نخور و دسته دوم می‌خریم، شما حاضرید به ما قول بدهید که سوخت هسته‌ای نیروگاه بوشهر را تامین کنید. ایشان پاسخ می‌دهد من فقط بچگی ها به مادرم قول می‌دادم و الان به هیچکس قول نمی‌دهم.

عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت با اشاره به اهداف سند چشم انداز 20 ساله توسعه کشور گفت: در آن سند پیش‌بینی شده بود اگر از نظر اقتصادی خوب عمل کنیم، پس 20 سال از نظر رده توسعه یافتگی به مالزی و ترکیه نزدیک بشویم. برای این کار پیش‌بینی شده بود ما نیازمند رشد اقتصادی سالانه 4/8 درصدی هستیم. در آن شرایط سالانه یک میلیون تا هشتصد هزار شغل ایجاد می‌شد و در آن صورت نرخ بیکاری به میزان نرخ بیکاری سال 82 ثابت می‌ماند. برای نرخ رشد 4/8 درصدی پیش‌بینی شده بود که سالانه 15 میلیارد دلار از درآمد نفتی استفاده کنیم. آقایان آمدند و گفتند شما بلد نیستید کشور را اداره کنید؛ ما ده ساله به این اهداف می‌رسیم. وزیر صنایع قبلی که آقای احمدی‌نژاد ایشان را برکنار کرد، در روز معارفه به مجلس اعلام کرد سالی 3 میلیون شغل صنعتی ایجاد می‌کنیم. همانجا فکر کردم ایشان یا نمی‌دانند شغل چیست یا با صنعت و میلیون آشنایی کافی ندارند.آقای وزیر کار هم اعلام کردند که ما فقط از مشاغل زودبازده روزی ده‌هزار شغل ایجاد می‌کنیم. یعنی بیش از سه میلیون شغل در سال آنهم فقط در مشاغل زود بازده. نتیجه این شد که مرکز آمار ایران اعلام نمود امسال 500 هزار نفر به میزان بیکاران کشور اضافه شده است. برای آنکه این مشکل را هم حل نمایند اعلام نمودند نرخ بیکاری تک رقمی شد. این معجزه اینگونه اتفاق افتاد که اعلام نمودند همه خانم‌های خانه‌دار ما شغل دارند و هر کسی در هفته دوساعت کار کند شاغل محسوب می‌شود. در این حالت نرخ بیکار به زیر ده درصد آمد و وعده دولت تحقق پیدا کرد.

عبدالله رمضان‌زاده با اشاره به اینکه «بخشی از مشکلات فعلی به دولت نهم مربوط می‌گردد اما همه آنهایی که با انتخابات قهر کردند و از اصل تعهد اجتماعی‌شان صرف نظر نمودند در بوجود آمدن این شرایط دخیل هستند»، افزود: می‌توانید بگویید تقصیر شما بود که در دولت اصلاحات نتوانستید ما را راضی کنید که در انتخابات شرکت کنیم. این موضوعی است که اتفاقا زیاد گفته می‌شود. فرض کنیم که این حرف درست باشد و همه تقصیرها گردن دولت اصلاحات است، آیا این موضوع باعث می‌شود کشور را به مسیر بدتر شدن سوق بدهیم؟

سخنگوی دولت خاتمی با اشاره به عملکرد اقتصادی دولت اصلاحات گفت: اشاره کردم که در دو سال و نیم اخیر درآمد کشور به رقمی نزدیک به 185 میلیارد دلار می‌رسد. این رقمی برابر با درآمد 8 ساله دولت اصلاحات است. در آذر ماه سال 78 پولی در خزانه نمانده بود که حتی حقوق کارمندان دولت را بدهیم. آن زمان استاندار کردستان بودم، وزیر بازرگانی با من تماس گرفت که فقط برای 3 روز در کشور ذخیره گندم داریم و به هر نحوی که می‌شود از عراق گندم وارد کنید. وضعیت کشور به اینجا رسیده بود اما کشور اداره شد.

وی تاکید کرد: ما برای اولین بار به‌خاطر تکیه بر اصل کارشناسی و مدیریت نخبگان و فضای باز انتقادی در کشور توانستیم این شرایط سخت را اداره کنیم. در سال اول دولت خاتمی ایشان اعلام نمودند اقتصاد ایران مشکل دارد و همه کسانی که صاحب نظر بیایند و در این مورد به دولت کمک کنند. طرحی به عنوان ساماندهی اقتصادی با نظر همه نخبگان اقتصادی کشور شکل گرفت و حاصل آن برنامه سوم و چهارم بود. ما توانستیم 75 درصد برنامه سوم را محقق کنیم. برای اولین بار در تاریخ ایران، ما چند سال رشد باثبات مثبت را داشتیم. البته این رشد انتظارات به‌حق ملت ایران را تامین نمی کرد اما حد توانایی‌های دولت بیش از این نبود.

عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت گفت: برای اینکه همه کارشناسان اقتصادی معتقدند مهمترین عامل تورم نقدینگی یعنی حجم پول در گردش است، در این شرایط از زمان تولید اسکناس در ایران تا روز اول دولت احمدی‌نژاد حجم پول در گردش 65 هزار میلیارد تومان بوده است، در 15 آبان 1386 بانک مرکزی اعلام کرده که این رقم به 145 هزار میلیارد تومان رسیده و اقتصاددانان می‌گویند یک درصد رشد نقدینگی، حداقل هفت دهم درصد تورم در پی خواهد داشت، برخی هم می‌گویند در یک درصد رشد نقدینگی 5/1 درصد رشد تورمی به دنبال خواهد داشت.

رمضان‌زاده با اشاره به مشکلاتی که واردات بی‌رویه برای صنایع داخلی ایجاد کرده است، افزود: برای اینکه جلوی این نتیجه‌گیری علمی را بگیرند، حجم واردات کشور را بالا بردند. ما سالانه حدود 2 میلیوت تن مصرف شکرمان در ایران است. 4/1 میلیون تن در ایران تولید و ششصد هزار تن آن وارد می‌شود. طی دو سال اخیر 5/3 میلیون تن شکر وارد کردند. نتیجه این شد که در 2 سال اخیر 40 درصد سطح زیر کشت چغندر کاهش یافته و زیان انباشته کارخانجات نیشکر ما به 483 میلیارد تومان رسیده است و هیچ کس حاضر نیست مدیریت این کارخانجات را بر عهده بگیرد.

وی افزود: ما نمی‌دانیم سود این کارها به جیب چه کسانی رفته است. در کشوری که به این میزان شکر تولید می‌کنیم یکدفعه تعرفه واردات شکر را به حدود 4 درصد تا صفر رسانده‌اند. آنوقت ما در داخل موبایل تولید نمی‌کنیم برای اینکه قاچاقچیان سود ببرند تعرفه واردات موبایل را از صفر به 60 درصد می‌رسانیم.

قائم‌مقام دبیرکل جبهه مشارکت تاکید کرد: این اتفاقی که در کشور رخ داده تقصیر من و شمایی است که نرفته‌ایم رای بدهیم و به هر دلیلی با انتخابات قهر کردیم. و اگر به قهرمان ادامه بدهیم، شرایط از این بدتر خواهد شد. اگر بتوانیم هم رای بدهیم و دیگران را به عنوان یک قشر محرک جامعه به صحنه رای دادن بیاوریم، به عنوان آدم‌های کارشناس و نخبه‌ای در حوزه‌ای که می‌توانند وارد شوند. البته آن هم در شرایطی که تعبیر آقای کروبی در مورد انتخابات مجلس هفتم تکرار نشود که ایشان گفتند که 190 نفر از قبل دستچین شده‌اند. جالب است که مجلس باید 290 نفر عضو دارد اما معمولا از 190 نفر کمتر در جلسات شرکت می‌کنند. مشخص نیست که بقیه کجا هستند. اگر این اتفاق نیفتد ما موظفیم برای جلوگیری از خطری که کشور را تهدید می‌کند، بیش از خطر خارجی، خطر بی‌کفایتی و کار غیرعلمی کشور را تهدید می‌کند. این مشکل به دست خود ما قابل حل است.

وی اضافه کرد: باید تلاش کرد برای برگزاری انتخابات آزاد و فشار بیاوریم، برای باز شدن فضای جامعه تا بتوانیم از نخبگان استفاده کنیم. در شرایطی که سیل فرار نخبگان از کشور به شکل وحشتناکی در حال افزایش است. به دلیل اینکه ارزشی برای کار کارشناسی در کشور قائل نمی‌شوند، روندی که در طی سالهای اصلاحات عکس شده بود و ما جذب متخصصانمان را از خارج از کشور داشتیم.

رمضان‌زاده با اشاره به اینکه «برای بهبود وضعیت کشور به جز اینکه نباید با صندوق‌ها قهر بکنیم، بلکه باید از ماجراجویی در سیاست خارجی نیز دست برداریم»، گفت: برای اینکه بتوانیم به رشد 4/8 درصدی و ایجاد سالانه یک میلیون شغل نیازمند سرمایه خارجی هستیم و اگر این سرمایه خارجی را جذب نکنیم، با پول خودمان نمی‌توانیم به این رشد برسیم. این تصور باطل را هم باید از ذهنمان دور کنیم که کشورهای با اقتصاد ضعیف نیازمند سرمایه‌گذاری خارجی هستند. بیشتر میزان جذب سرمایه خارجی در دنیا متعلق به کشورهای چین، آلمان، آمریکا، ژاپن، هند، مالزی، کره، فرانسه و انگلستان است. یعنی رشد اقتصادی‌شان را با پول دیگران انجام می‌دهند. دولت نهم مدعی است که جذب سرمایه خارجی در دولتشان ده برابر شده است. ما پیشنهاد می‌کنیم وزیر اقتصاد تنها یک مورد از این سرمایه گذاری‌ها را اعلام کند.

این عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت افزود: «به دلیل سیاست تحریمی نه تنها سرمایه گذاری خارجی تعطیل شده که حتی سرمایه‌گذاری‌های خودمان هم انجام نمی شود. در نتیجه مشکلات اقتصادی و تورمی که وجود دارد هیچ کسی در تولید سرمایه‌گذاری نمی‌کند و اگر همینگونه پیش برویم، در نتیجه سیاست واردات، رشد نقدینگی و بی‌کفایتی در اداره کشور با نرخ بالای تورم، بیکاری و بحران‌های اجتماعی پی در پی روبرو خواهیم شد. هر کس خواهان آینده ایران است باید تعهد اجتماعی خود را ثابت و فشارش را برای علمی شدن اداره کشور بیشتر بکند.

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]