سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

سفر احمدی‌نژاد به حج تمتع غیرقانونی است

یکشنبه 86 آذر 25 ساعت 12:56 صبح

روزنامه حزب‌الله در سرمقاله خود نسبت به خبر حاجی شدن رئیس جمهور در حج امسال واکنش نشان داد.

سرمقاله این روزنامه که تحت عنوان «حاجی احرام دگر بند» منتشر شده، آمده است: رئیس‌جمهور برای انجام اعمال حج تمتع راهی عربستان می?شود.سفر محمود احمدی‌نژاد به سرزمین حجاز در روزهای برگزاری کنگره عظیم حج از آن جهت قابل توجه است که حاشیه‌ها و شایعه‌هایی در اطراف آن شکل گرفته و ظاهراً دولت محترم تصمیم برای روشن کردن ابهام?های این موضوع ندارد. این سفر اگرچه به دعوت عبدالله، شاه عربستان انجام می‌شود اما طبیعی است که شرکت رئیس‌جمهور در اعمال حج تمتع نه به تنهایی که همراه با هیئتی از چهره‌های سیاسی انجام خواهد شد و اهالی مطبوعات، در حوزه‌های مختلف به خوبی می‌دانند تلاش برای تماس با بسیاری از مسئولان اجرایی - اعم از دولتی و غیر دولتی - در این روزها معمولا به نتیجه دقیق نمی‌رسد و وعده‌های «بازگشت از سفر حج»، پاسخ خیلی از تماس‌ها با دفتر بسیاری از مدیران اجرای کشور است.

این روزنامه با طرح این پرسش که «آیا این سفر اول رئیس جمهور است؟»، می‌نویسد: از آغاز دوره ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد این سفر چهارم وی به سرزمین عربستان است و اگر پیش از این سفر حج واجب از سوی رئیس دولت و همراهان او انجام شده باشد، طبق مصوبه سی‌ام آذر 1384 هیئت دولت، سفر جدید خارج از موازین قانونی خواهد بود واین موضوع با شعارها و ادعاهای دولت نهم سازگار نیست. پس از چند روز که از اعلام اولیه خبر سفر رئیس جمهور و هیئت همراه به سفر حج می‌گذرد، هنوز توضیحی برای روشن شدن اذهان عمومی درباره این سفر و جزئیات آن ارائه نشده و این سؤال هرروز جدی‌تر می شود که آیا سفر مسئولان درجه یک اجرایی به عربستان، نقض حرف های پرسروصدای دولت و مصوبه‌های به ظاهر انقلابی این مجموعه نیست.

حزب‌الله می‌افزاید: عده‌ای خواهند گفت: این کار در دولت‌های قبلی هم سابقه داشته و مدیران اجرایی دولت در دور‌ه‌های قبل هم برای سفر حج عمره به عربستان رفته‌اند اما شعارهای تبلیغاتی دولت نهم از ابتدای رقابت‌های انتخاباتی درباره مبارزه با رفتارهای ناصحیح و استفاده‌های بی‌وجه از بودجه عمومی و ... سخن می‌گفت و اگر سفر رئیس‌جمهور و مدیران اجرایی دولت به عربستان به مرحله اجرا برسد به معنای فراموش شدن شعارهای اصلی محمود احمدی‌نژاد خواهد بود.غرض، ایجاد بحث سیاسی میان چهره‌های حاکم بر امور اجرایی و منتقدان آنها نیست. اما اگر قرار است کاری انجام شود بهتر نیست با کمی احترام به مردم درباره جزئیات این کار توضیح داده شود و با به حساب آمدن آنها شائبه رفتارهای آمرانه و گفتن حرف‌های خلاف واقع و گرفتن ژست طرفدار مردم از بین برود.

این روزنامه در ادامه می‌نویسد: آنچه مبرهن است اینکه در نظام مقدس جمهوری اسلامی، احرام مسئول اجرایی آن هم در سطح رئیس‌جمهور، کمر بستن به خدمت خلقی است که حتی در سفرهای استانی وی، کمپرسی هم نمی‌تواند درخواست‌ها و نامه‌های مردمی خطاب به او را جمع کند. به امید آنکه رئیس‌جمهور محترم که همواره خدمت رسانی به مردم مشی بنیادی او بوده، پاسخی قابل قبول همچون ضرورت دیپلماتیک ارائه نماید یا آنکه احرام دیگر بندد و از این سفر صرف نظر کند.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


انتقاد از دولتمردان در نماز جمعه تهران

یکشنبه 86 آذر 25 ساعت 12:47 صبح
برای اولین بار در تریبون نمازجمعه تهران  از برخی دولتمردان انتقاد شد.

به گزارش نواندیش خطیب جمعه این هفته تهران در واکنش به اظهارنظر کلهر مشاور رییس جمهور مبنی بر اینکه برای ما عدالت اهمیت دارد و نه پوشش افراد جامعه، گفت : ما عفاف و عدالت را با هم می خواهیم.

همچنین غلامسحین الهام وزیر دادگستری نیز در گفتگویی اعلام کرده بود دولت با طرح امنیت اجتماعی مخالف است. در واکنش به این اظهار نظر نیز  آیت الله سیداحمدخاتمی امام جمعه موقت تهران با تأیید حرکت نیروی انتظامی در طرح ارتقای امنیت اجتماعی گفت: باید این واقعیت را بپذیریم که دشمن با گسترش فساد به دنبال آندولوسی کردن کشور است و این مسئله جای تردید ندارد اگر عده ای این طرح ها را تقویت نمی کنند، حداقل به آن آسیب نرسانند.

رفع مسئولیت و اعلام مخالفت دولت با طرح امنیت اجتماعی در شرایطی صورت می گیرد که پیش از این فرمانده نیروی انتظامی از هماهنگی اجرای این طرح با وزارت کشور خبر داده بود


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


نقش مادرزن

یکشنبه 86 آذر 25 ساعت 12:45 صبح

در ایلام هم فک و فامیل به یاری نمایندگان آمدند

سجاد سالک؛ سفرهای استانی هیات دولت هیچ فایده یی هم که برای روستانشینان نداشته باشد لااقل برای نمایندگان مجلس این خاصیت را دارد که به صله رحم کمک رسانده و باعث آشنایی نمایندگان مجلس با اعضای فامیل دیگر نمایندگان می شود.

در ماجرای سفر استانی رئیس جمهور به اردبیل خواندید که بی توجهی استانداری به نمایندگان باعث شد که همه پس از پایان مراسم، محل را ترک کنند اما از آنجا که ماشینی برای نمایندگان مجلس در نظر گرفته نشده بود آنها کنار خیابان رفتند و پس از آنکه تاکسی هم گیرشان نیامد به خانه عمه ناصر نصیری پناه بردند و در آنجا عمه خانم پذیرایی خوبی از همکاران برادرزاده اش به عمل آورد.

همین اتفاق هفته گذشته در جریان سفر اعضای هیات دولت به ایلام هم افتاد، با این تفاوت که این بار مادرزن فریدون همتی نماینده ایلام به داد نمایندگان رسید و با پذیرایی مناسب، از رنج ناشی از بی احترامی دولت به نمایندگان کاست.

از قرار معلوم در ایلام هم دولت نمایندگان را تحویل نگرفته و حتی یک لحظه میکروفن را در اختیار نمایندگان قرار نداده که خیرمقدمی عرض کنند. در نهایت هم آنها را وسط شهر به امان خدا رها کرده اند تا توفیق اجباری نصیب نمایندگان ایلام شود که با خانواده همسر همکارشان آشنا شوند. معلوم نبود اگر منزل پدرزن همتی آن نزدیکی ها نبود نمایندگان بخت برگشته چه تمهیدی می اندیشیدند.

به هر صورت پس از کمک رسانی عمه در سفر اردبیل و یاری پدرزن در سفر ایلام به نظر می رسد نمایندگان رفته رفته به این فکر بیفتند که به اقوام خود توصیه کنند که منزلشان را به اطراف استادیوم اصلی شهر منتقل کنند تا در هنگام سفرهای استانی به دادشان برسد. با این حال ماجرای اصلی سفر استانی به ایلام، میهمانی در منزل مادرزن نماینده ایلام نبود، اتفاق اصلی جای دیگری افتاد.

درست همان زمانی که در تهران بحث استعفا یا برکناری وزیر جهاد کشاورزی داغ بود و اصولگرایان مجلس هم به رهبری احمد توکلی مقدمات استیضاح محمدرضا اسکندری را آماده می کردند، جناب آقای وزیر به نمایندگی از رئیس جمهور عازم تعدادی از شهرهای استان ایلام می شود تا با مردم دیداری داشته باشد.

در بین راه و در بخش ملکشاه، آقای وزیر با جمعی از مردم روبه رو می شود که در کنار جاده تجمع کرده اند. اسکندری که قبلاً شنیده بود در سفرهای استانی مردم استقبال خوبی از دولت به عمل می آورند در غیاب رئیس جمهور فرصت را مناسب دید تا شخصاً وارد عمل شده و به احساسات آنها پاسخ گرم و صمیمانه یی دهد. از این رو به راننده دستور توقف می دهد و سپس سر و دستش را از اتومبیل بیرون آورده و با شور و شوق فراوان برای مردمی که کنار جاده ایستاده بودند دست تکان می دهد و به آنها لبخند می زند غافل از اینکه تجمع کنندگان برای استقبال نیامده و در اعتراض به مشکلاتشان تجمع کرده بودند.

به نوشته اعتماد وزیر کشاورزی که شوکه شده بود این چه رسم مهمان نوازی است با یک اتومبیل دیگر از مهلکه نجات داده می شود تا اسکندری حواسش باشد از این به بعد بیجا و بی موقع هوس حرکات مردمی به ذهنش خطور نکند.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


سفر احمدی‌نژاد به قطر

یکشنبه 86 آذر 25 ساعت 12:40 صبح
یک سایت توجیه‌گر عملکرد دولت که همواره و در هر زمانی نسبت به اخبار سایت آفتاب موضع‌گیری می‌کند، این بار نیز نسبت به مصاحبه آفتاب‌ با مرتضی بانک و انتقاد وی از «حضور احمدی‌نژاد در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس»، واکنش نشان داد. 

این سایت حامی دولت مطابق عملکرد همیشگی خود این بار نیز از مصاحبه مرتضی بانک با آفتاب انتقاد کرده و در دفاع از سفر رییس‌جمهور به قطر، نوشت: یادمان هست که هرگاه آقایان هاشمی و خاتمی به چنین سفرهایی می‌رفتند، چه ولوله‌ای در بین مدعیان اصلاحات می‌افتاد و همه آنها زبان به تحسین موفقیت‌های سیاست خارجی می‌گشودند. البته کار خوبی هم می‌کردند چراکه علی القاعده باید از رئیس جمهور کشور که نمایندگی آحاد ملت را برعهده دارد، حمایت کرد. وظیفه‌ای که متأسفانه مدعیان اصلاحات در حال حاضر انجام نمی‌دهند و با دروغ پردازی سعی می کنند کینه خودشان از احمدی نژاد را با روش‌های غیراخلاقی ابراز کنند. 

متن مصاحبه آفتاب با مرتضی بانک [کلیک کنید]

این سایت منتسب به دولت همچنین در توجیه نشستن احمدی‌نژاد زیر تابلویی با عنوان «خلیج عربی» افزود: آقای بانک به علت دور بودن از سیاست خارجی نمی‌داند که در تمامی اجلاس‌های شورای همکاری خلیج فارس بر ادعای اماراتی بودن سه جزیره ایرانی تأکید شده و این موضوع جدیدی نیست. دوم آن‌که بیانیه اجلاس قطر هم با حضور احمدی نژاد صادر نشده و سوم آن‌که برخلاف تصور عامه و از جمله آقای بانک، ترجمه مجلس التعاون الدول الخلیج العربیه، یعنی شورای همکاری کشورهای عربی خلیج و تصورات برخی که گفته‌اند احمدی‌نژاد در زیر تابلویی نشست که نام خلیج عربی را در برداشته است به علت عدم آشنایی آنها با زبان عربی است.

ادعاهای نویسنده این سایت ، حتی با دیدگاه‌های دولت نهم نیز در تناقض کامل است زیرا یکی از مهمترین محورها در سخنان دولت کنونی و همفکرانش درباره کارشناسان و مدیران باتجربه دولت‌های سابق این بوده که چون این افراد به دولت‌های قبلی تعلق دارند، نمی‌توانند مواضع انقلابی و همگام با دولت نهم را در سیاست خارجی اتخاذ کنند و به همین علت نیز از دستگاه دیپلماسی کشور کنار گذاشته شده‌اند. 

حال چگونه است که این سایت در یک اظهار نظر غیرمنطقی خواستار آن می‌شود که برای اظهار نظر در حیطه مسائل سیاست خارجی کشور، آقای بانک باید دارای تجربه های گوناگون بوده و به علاوه در حال حاضر نیز مسئولیتی داشته باشند؟؟؟!!

غیر از این با تعریف این سایت، جایگاه کارشناسان و اساتید علوم سیاسی و روابط بین الملل کشور نیز عملاً زیر سوال می رود؛ چرا که بسیاری از این بزرگواران، دارای مسئولیتی مستقیم در حوزه فعالیتهای اجرایی نیستند. آیا با این حساب، این کارشناسان نیز حق اظهار نظر در حوزه سیاست خارجی کشور را ندارند؟


نکته دوم این است که اگر بپذیریم افراد باتجربه، متبحر و صاحب صلاحیت می‌توانند و باید در حوزه‌های مختلف و از جمله سیاست خارجی اظهارنظر نمایند، این پرسش مطرح می‌شود که خود نویسنده مطلب فوق در سایت حامی دولت و در کنار آن بسیاری از مدیران ارشد دولت کنونی دارای کدام سوابق دیپلماتیک، سیاسی و کارشناسی مربوطه هستند؟ اگر بنا باشد تنها افراد باسابقه و شناخته شده در حوزه‌های مختلف اظهارنظر کنند، به طور طبیعی بسیاری از مدیران دولت کنونی و همفکرانش هم صلاحیت سخن گفتن در این حوزه‌ها را ندارند.

درباره سوابق آقای بانک که گویا نویسنده مطلب فوق از آن اطلاعی نداشته‌اند، باید متذکر شد که ایشان از مقطع پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی، در فعالیت‌های دانشجویی و سیاسی حضور فعال داشته‌اند و به همین دلیل چند ترم از تحصیل در دانشگاه محروم شده‌اند. ایشان بنیانگذار جامعه اسلامی دانشگاهیان کرمان است و پس از انقلاب مدت‌ها فرمانده سپاه کرمان بوده‌اند. ایشان سپس از سال 64 وارد وزارت خارجه شدند و مسئولیت‌های مختلفی را در آن بر عهده داشته‌اند. از جمله به مدت سه سال و در دوران جنگ سرد، مدیرکل اروپای شرقی و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به مدت چندین سال مدیرکل کشورهای مشترک‌المنافع بوده‌اند. سه سال استانداری کرمان و هشت سال معاونت اداری و مالی وزارت امور خارجه و هم زمان عضویت در شورای راهبردی این وزارت‌خانه که محل تصمیم‌گیری درباره بسیاری از کلیدی ترین تصمیمات دستگاه سیاست خارجی کشور است، گوشه‌ای از دیگر پست‌های ایشان است. ضمن آنکه مسئولیت کنونی ایشان در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در ارتباط تنگاتنگ با مسائل سیاست خارجی است. 

آیا حدود 37 سال سابقه فعالیت سیاسی داخلی و خارجی از نظر این سایت کافی نیست تا ایشان درباره این سفر اظهار نظر نمایند؟

نکته بعدی این است که آقای بانک در مصاحبه با سایت آفتاب، سفر آقای احمدی‌نژاد به قطر و نتایج شرکت ایشان در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس را با دلایل روشن نقد کرده‌اند. مهمترین استدلال ایشان برای نقد این سفر هم حضور رئیس جمهور در اجلاسی است که بیانیه پایانی آن در حداقل سه مورد دفاع از کنفرانس آناپولیس، ابراز نگرانی درباره برنامه‌های هسته‌ای ایران و اطلاق لقب اشغالگر به ایران به علت مالکیت بر جزایر سه‌گانه ایرانی خلیج فارس با منافع ملی کشورمان در تناقض قرار دارد.

پرسشی که در اینجا به وجود می‌آید این است که آیا مسئولان دستگاه دیپلماسی و رئیس دولت نهم مفاد بیانیه فوق را به نفع جمهوری اسلامی ایرانی می‌دانند یا خیر؟ وآیا در تهیه این بیانیه، نقشی داشته اند؟ اگر پاسخ به این پرسش مثبت است که لازم است صداوسیما و دیگر رسانه‌های گروهی متن کامل این بیانیه را منتشر کرده و در اختیار افکار عمومی قرار دهند تا کارشناسان سیاسی به تشریح و تحلیل دستاوردهای احتمالی این اجلاس بپردازند و مردم نیز از آن آگاه شوند؛ اما اگر پاسخ منفی است و بیانیه پایانی این اجلاس بدون نظر ایران تنظیم شده، حضور ایران در چنین اجلاسی با چه توجیهی انجام شده و مسئولان ایرانی حاضر در اجلاس کجا بودند تا از منافع ملی کشورمان دفاع کنند؟

البته مقامات ایرانی حاضر در اجلاس در گفت‌وگو با مقامات قطری تلاش کردند تا مفاد بیانیه پایانی را تغییر دهند اماموفق نشده‌اند و همین عدم توفیق نشان می‌دهد که دستاورد قابل توجهی از حضور در این اجلاس نصیب کشورمان نشده‌است.

از سوی دیگر، یکی از استدلال‌های دولت کنونی و همفکرانش در دفاع از حضور در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس این بوده که این اجلاس برای اولین بار شاهد حضور رئیس‌جمهور ایران در آن بود و از روسای جمهور قبلی حتی برای شرکت در آن دعوت نمی‌شد. در پاسخ به این توجیه باید گفت به علت آن‌که شورای همکاری خلیج فارس از ابتدای تشکیل تاکنون همواره علیه منافع ملی کشورمان گام برداشته، هرگاه بنا بوده روسای جمهور قبلی ایران در اجلاس آن شرکت کنند، از ابتدا خواهان اصلاح بندهای ضدایرانی بیانیه پایانی بوده‌اند و چون به این توافق نمی‌رسیدند از حضور در آن اجلاس خودداری می‌کردند. علاوه براین مسئله، عنوان این اجلاس در تناقض با منافع ملی ماست و بیانیه آن هم تمامیت ارضی ما را زیرسوال می‌برد.

ضمناً مقایسه جمهوری اسلامی ایران، با کشورهایی نظیر یمن و عراق مقایسه ای غیر اصولی است، زیرا اولاً ایران یکی از مهمترین کشورهای منطقه است و ثانیاً مفاد بیانیه‌های پیشین این اجلاس نیز همواره در مخالفت با جمهوری اسلامی ایران بوده‌است و حضور جمهوری اسلامی ایران با چنین شرایطی در این اجلاس به ضرر ما بوده به این صورت بدیهی است که حضور ایران با استقبال کشورهای رقیب ما در منطقه رو به رو خواهد شد. 

نکته پایانی این است که از آموزه‌های بزرگ مقام معظم رهبری به دولتمردان، رعایت سه اصل عزت، حکمت و مصلحت در روابط خارجی بوده است. این آموزه همواره در دستگاه دیپلماسی دولت‌های سابق رعایت شده‌ است اما آیا بیانیه نهایی اجلاس اخیر که جمهوری اسلامی ایران در عالی‌ترین سطح ممکن در آن حاضر شده بود با آموزه‌های رهبر معظم انقلاب سازگاری دارد؟

این پرسش جدی از دولت کنونی، حامیانش و نویسنده مطلب فوق وجود دارد که اگر صرف عکس انداختن رئیس جمهور ایران با یک مقام خارجی ملاک موفقیت سفری است، چرا با اینکه رئیس جمهور ما چندین بار به عربستان سفر نموده، برای یکبار هم که شده پادشاه عربستان سعودی به ایران نمی‌آید تا در تهران رئیس جمهور کشورمان دست پادشاه عربستان را در دست بگیرد و عکسی به یادگار گرفته شود؟ عکس و تشریفات هرگز نمی‌تواند ملاک موفقیت یک سفر باشد.

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


حرکات فیروز کریمی

یکشنبه 86 آذر 25 ساعت 12:37 صبح
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


رکورد بدهی‌ خارجی شکسته شد!

یکشنبه 86 آذر 25 ساعت 12:36 صبح
اکونومیست اعلام کرد: بدهی‌های خارجی ایران امسال به بالاترین میزان طی دهه کنونی رسیده و تا سال 1391 اندکی کمتر از چهار میلیارد دلار کاهش می‌یابد.

واحد اطلاعات اقتصادی اکونومیست در گزارش ماه دسامبر 2007 خود مجموع بدهی‌های خارجی ایران در سال 85 را 13 میلیارد و 700 میلیون دلار برآورد و پیش‌بینی کرد که این میزان در سال جاری با 400 میلیون دلار افزایش به 14 میلیارد و 100 میلیون دلار (5.4 درصد تولید ناخالص داخلی) برسد که طی دهه کنونی بالاترین میزان بوده و خواهد بود.

این گزارش می افزاید: انتظار می‌رود در سال 87 بدهی‌های خارجی به 12 میلیارد و 900 میلیون دلار و در سال 88 به 11 میلیارد و 700 میلیون دلار کاهش یابد که به ترتیب 4.4 و 3.7 درصد تولید ناخالص داخلی خواهد بود.

در ادامه این گزارش آمده است: طی سال‌های 89 و 90 بدهی‌های خارجی ایران به ترتیب برابر با 11 میلیارد دلار و 10 میلیارد و 600 میلیون دلار خواهد بود که با 300 میلیون دلار کاهش این شاخص در سال 1391 به 10میلیارد و 300 میلیون دلار بالغ خواهد شد.

براساس گزارش اکونومیست بدهی‌های خارجی ایران در سال‌های 89، 90 و 91 به ترتیب معادل 3.2، 2.8 و 2.5 درصد تولید ناخالص داخلی خواهد بود.

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


برخوردهای دولت با اساتید منتقد

شنبه 86 آذر 24 ساعت 2:43 عصر
داوود سلیمانی استاد دانشگاه تهران می‌گوید: «با روی کار آمدن دولت نهم و نوع تعاملی که با فضای علمی داشته، متوجه این مطلب می‌شویم که یک نگاه یکسونگرانه و در عین حال خودخواهانه با اغراض سیاسی و با هدف سوق دادن دانشگاه به سمت یک تفکر خاص دنبال می‌شود».
عضو شورای مرکزی حزب مشارکت در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی آفتاب گفت: نحوه گزینش و نوع برخورد با استادانی که به هر طریق در چارچوب فکری-ایدئولوژیک برخی نمی‌گنجند و برخوردهای مختلفی که در دولت نهم با استادان صورت گرفته مانند موضوع بازنشستگی، اخراج‌ها، لغو قراردادها، عدم امکان تدریس و فضایی که این فشار را بر اساتید بیشتر می‌کند، باعث شده که سرمایه‌های علمی کشور حق دارا بودن شغل معلمی در دانشگاه‌ را از دست بدهند و اساتید برجسته‌ای، مانند دکتر بشیریه از ایران بروند.
اظهارات دکتر سلیمانی پس از آن مطرح می‌شود که دکتر حسین بشیریه استاد برجسته دانشگاه تهران چند ماه پس از بازگشتش به ایران با حکم مدیریت دانشگاه تهران از تدریس در این دانشگاه منع شد. هرچند که از مهر تاکنون اجتماعات دانشجویی زیادی در اعتراض به اخراج بشیریه و سمتی و سایر استادان دانشگاه به پا شده است اما این اعتراضات هم ثمربخش نشد و در نهایت حکم رسمی اخراج استادان یاد شده به آنان ابلاغ شد.

سلیمانی در ادامه به برخوردهای دولت نهم با اساتید دیگر دانشگاه‌ها مانند دکتر کدیور، دکتر حجاریان، دکتر شکوری و منع آنان از تدریس در دانشگاه اشاره و خاطرنشان کرد: این گونه برخوردها تماما رویکرد بسیار منفی است که هم با اغراض سیاسی و هم نگرش یکسویه با هدف سوق دادن دانشگاه به سمت یک تفکر خاص صورت می‌گیرد.

وی تاکید کرد: این رویکرد دولت نهم نه تنها به سود کشور نیست بلکه مسیر توسعه‌ای که باید با دست دانشمندان ایرانی پیش برود را با تردید روبرو می‌کند.

سلیمانی تصریح کرد: دولت نهم نباید به دنبال رفتاری با نخبگان علمی باشد که با وجود جلوه‌ها یا تقاضاهایی که در خارج از کشور برای این سرمایه‌های عظیم علمی کشور وجود دارد و جاذبه‌های متنوعی که به لحاظ مادی و حتی آزادی‌های سیاسی بر آنها وجود دارد انگیزه ماندن و خدمت در وطن را از دست بدهند.

وی معتقد است: بریدن از وطن و ترک وطن سخت‌ترین و نهایی‌ترین مرحله‌ای است که یک فرد تصمیم می‌گیرد.

سلیمانی در ادامه اظهار داشت: اساسا توسعه کشورها برمحوریت نیروی انسانی متخصص است و در دوره جدید توسعه بر محوریت صنعت، کشاورزی و ... جای خود را به توسعه با محوریت نیروی انسانی متخصص داده و نیروی انسانی متخصص سرمایه‌های کشور محسوب می‌شوند.

به گفته وی، بسیاری از کشورها امروز سعی می‌کنند از سرمایه‌گذاری‌ها دیگر کشورها در این زمینه استفاده کنند چرا که سرمایه‌های نیروی انسانی بسیار هزینه بر است و برای تربیت یک نیروی متخصص بخشی از سرمایه ملی صرف می‌شود. 

عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت اضافه کرد: پرورش نیروی ا نسانی در کشورها فقط متکی به استفاده از منابعی که برای آموزش تخصیص داده شده نیست بلکه منابع زیادی برای رشد یک انسان چه به لحاظ فیزیکی و چه فکری به کار گرفته می‌شود تا یک نیروی متخصص در کشوری پرورش یابد.

سلیمانی افزود: به دلیل هزینه بسیار بالای تربیت نیروی متخصص،‌ امروزه کشورهای غربی ترجیح می‌دهند نخبگان سایر کشورها را جذب کنند، بنابراین در مقاطعی مانند تحصیلات تکمیلی، استادان یکی از بازارهای هدف اقتصادی و علمی کشورهای غربی هستند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: فرصت‌ها را نباید به نحوی از دست داد که علاوه بر اینکه سرمایه‌های عظیم اقتصادی ما از بین ‌می‌رود، سرمایه‌های کیفی کشور که نیروهای متخصص هستند، از بین بروند.

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


عالیجناب لاریجانی

شنبه 86 آذر 24 ساعت 2:42 عصر
«علی لاریجانی» مسؤول سابق تیم هسته‌ای ایران در اظهاراتی بی‌سابقه در نوع خود، از عملکرد دولت خاتمی در زمینه هسته‌ای دفاع کرد؛ این درحالی است که در زمان دولت خاتمی که مسؤولیت تیم هسته‌ای برعهده «حسن روحانی» بود، لاریجانی مهمترین منتقد سیاست‌های هسته‌ای ایران بود، تا جایی که پذیرش تعلیق از سوی ایران را به «معاوضه در غلطان با آب‌نبات» مقایسه کرد.

با این حال، لاریجانی که خود ماه پیش از مسؤولیت تیم هسته‌ای ایران کنار رفت و جانشین او، «سعید جلیلی»، براحتی در جریان مذاکرات با سولانا اعلام کرد که هیچ پایبندی به تعهدات وی ندارد، اکنون و در تازه‌ترین سخنانش از در آشتی با سیاست‌های هسته‌ای پیش از خود درآمده است؛ همچنانکه مدتی پیش هم، به شکلی غیرمنتظره شعار «آشتی ملی» را سر داده بود. آنچه نه تنها مورد استقبال و توجه چندانی در محافل سیاسی قرار نگرفت که چهره‌هایی شاخص از جمع اصلاح‌طلبان چون «محسن آرمین» سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب و «عبدالله ناصری» سخنگوی ائتلاف اصلاح‌طلبان بشدت درباره این پیشنهاد ابراز تردید کردند.

یادداشت محسن آرمین در این زمینه

یادداشت عبدالله ناصری دراین زمینه

اما پس از آن پیشنهاد غیرمترقبه برای «آشتی ملی» - که سر سوزنی با عملکرد لاریجانی در صداوسیما و حتی دوره مسؤولیت وی در تیم هسته‌ای که عملا بازار نقد و گفت‌وگو در این زمینه را بسته بود- دفاعیات اخیر وی از عملکرد دولت خاتمی و اولین تیم هسته‌ای ایران، سورپرایز تازه‌ای از سوی مسؤول تازه کناررفته تیم هسته‌ای محسوب می‌شود. سورپرایزی آنچنان ناگهانی که می‌تواند بیش از رویکردی جدی و واقعی، تحرکی تبلیغاتی از سوی لاریجانی برای القای مخالفت خود با دولت احمدی‌نژاد و حتی گرایش به سمت اصلاح‌طلبان تلقی ‌شود.

بحث دبیر سابق شورایعالی امنیت ملی درباره دولت خاتمی زمانی شروع شد که در جریان سخنرانی وی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد واحد مشهد، دانشجویی از ارسال نامه‌ای در دولت گذشته به دولت آمریکا جویا شد. نامه‌ای که حامیان دولت مدعی هستند خاتمی در آن، آمادگی خود برای توقف فعالیت‌های هسته‌ای را اعلام کرده است. لاریجانی با رد این موضوع گفت: دولت خاتمی هیچ نامه‌ای که با منافع و مصالح ملی کشور مغایرت داشته باشد، به آمریکایی‌ها ننوشته است.

وی به همین بهانه به دفاع از عملکرد دولت خاتمی در زمینه هسته‌ای پرداخت و تاکید کرد: راهبرد نظام در اواخر دولت آقای خاتمی تغییر کرد و دولت خاتمی در این زمینه، خوب هم عمل کرد. در این دوره، نظام تصمیم گرفت UCF اصفهان را راه‌اندازی کند و این کار را هم کرد.

لاریجانی تصریح کرد: «موضوع هسته‌ای ایران همواره زیر نظر رهبر معظم انقلاب بوده و به این دلیل با تغییر دولتها هیچ تغییری نکرده است. تلاش ایران برای دستیابی به انرژی هسته‌ای از زمان میرحسین موسوی آغاز شد و در دوران آقایان رفسنجانی، خاتمی و احمدی‌نژاد هم ادامه یافت. با وجود این، همواره راهبرد انرژی هسته‌ای کشور توسط رهبر معظم انقلاب تعیین می‌شده و با تغییر دولتها تنها در تاکتیکها تغییراتی صورت می‌گرفته است».

هر چند اظهارات لاریجانی در جریان این سخنرانی چندان حرف تازه‌ای نیست و در مواضع رسمی، عموما اینکه «راهبرد هسته‌ای ایران در همه دوره‌ها با نظارت و تائید مقام رهبری تعیین شده»، مورد تاکید بوده، اما این نوع سخن گفتن از سوی کسی که زمانی با علم به موافقت مقام رهبری و کلیت مسؤولان نظام با تعلیق فعالیت‌های هسته‌ای، باز هم ادعای «معاوضه در غلطان با آب‌نبات» را مطرح کرده بود، جای بحث دارد.

البته شاید در پاسخ گفته شود آن ادعای لاریجانی در مقطع انتخابات ریاست‌جمهوری دوره نهم و از موضع یک کاندیدا با هدف تضعیف رقیب مطرح شده است. اگر اینگونه باشد (که از نظر ما هست)، این عذر بدتر از گناه خواهد بود؛ چرا که اولا آقای لاریجانی از حساس‌‌ترین مساله امنیتی و تعهد کشور در قبال جامعه جهانی در آن زمان (یعنی تعلیق غنی‌سازی اورانیوم) استفاده تبلیغاتی و انتخاباتی کرده است و ثانیا، این سؤال جدی‌تر می‌شود که: آیا این موضع‌گیری حمایت‌آمیز از دولت خاتمی هم، ژست تبلیغاتی تازه جناب لاریجانی نیست؟

آن هم در شرایطی که هر روز، نشانه‌های تازه‌ای از اقبال جامعه به دوران اصلاحات و به‌ویژه آقای خاتمی به چشم می‌آید. تا آنجا که جناب لاریجانی بعنوان یک چهره شاخص ضداصلاحات هم، ناچار به دفاع از دولت اصلاحات شده است.

این نکته را هم البته در پایان متذکر می‌شویم که آقای لاریجانی در همین سخنرانی اخیر خود گفته: «انرژی هسته‌ای نباید دستاویز مناقشات داخلی شود»!


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


حاشیه‌های حضور خاتمی در دانشگاه تهران





















عکس‌ها از حنیف شعاعی


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


مینی بوس خاتمی و احمدی نژاد

شنبه 86 آذر 24 ساعت 1:34 صبح
حسن عباسی در سخنانی در یک نشست دانشجویی به مناسبت روز دانشجو، با انتقاد از دولتهای خاتمی و احمدی نژاد، اولی را به مینی بوس چراغ دار ایستاده و بدون حرکت و دومی را به مینی بوسی بدون چراغ که با تمام سرعت پیش می رود، تشبیه کرد.
راستش را بخواهید، قبل از رفتن به جلسه فکر می کردم با شناخت عمومی که از سخنران وجود دارد، احتمالا همان حرفهای قدیمی با محتوای مشخص نظیر “چیکن استراتژی”، حمله به خاتمی، حمله به هاشمی و احتمالا دفاع سرسختانه از دولت نهم را خواهم شنید.

...موضوع جلسه، مسئله نخبگان و نقش دانشگاه در پرورش الیت های سیاسی جامعه بود. عباسی ابتدا به بررسی واژه نخبه و تعریف آن در حوزه های مختلف ورزشی، علمی، اجتماعی، سیاسی و … پرداخت و در مورد آن توضیح داد.

...عباسی دولت سازندگی را دولت عمل گرا دانست. به اعتقاد وی چون این دولت عنان خویش را به دست جمعی از تکنوکراتها سپرده بود، نتوانست آنطور که باید موفق باشد.

وی آنگاه، به دولت اصلاحات پرداخت. به اعتقاد وی دولتمردان اصلاح طلب، مجموعه ای از اندیشمندان بدون عمل بودند که بعضا تئوری هایی را (صرف نظر از مثبت یا منفی بودن این تئوری ها) تعریف می کردند بدون آن که به آن عمل کنند.

بحث دکتر عباسی در ادامه به دولت نهم رسید. وی دولت نهم را دولتی عملگرا و شدیدا سخت کوش، اما فاقد پشتوانه تئوریک دانست. به اعتقاد وی دولت نهم در یک کلام “نمی داند چه می کند”. این جا بود که شنوندگان از این سخنان وی کمی شگفت زده شدند. وی حتی در یک جمله اظهار داشت: “اگر دولت نهم به همین روش جلو برود کارش بجایی خواهد رسید که مثل روسای دو دولت سازندگی و اصلاحات، رئیس دولت عدالتخواه در آینده، تنها فردی باشد که از عملکرد گذشته دولت متبوعش دفاع کند.”

عباسی در ادامه دولت نهم را با یک مثال، با دولت اصلاحات مقایسه کرد. وی دولت اصلاحات را به مینی بوسی با هفتاد نفر جمعیت (به نمایندگی از جمعیت ایران) تشبیه کرد که با چراغهایش افق های نسبتا مطلوبی را ترسیم می کند بدون آنکه به سمت آن افق ها حرکت کند. در عوض دولت نهم را بمثابه مینی بوسی دانست که با چراغ خاموش با سرعت تمام مشغول پیشروی است بدون آنکه بداند کجا می رود و چه بسا به پرتگاه و دره نیز برسد!

او بعنوان مثال، “سهام عدالت” را مطرح نمود و گفت: این که می گویم دولت هشتم تئوری داشت و دولت نهم پشتوانه تئوریک ندارد به این دلیل است که مثلا، ده ها کتاب در مورد مفاهیمی چون آزادی و جامعه مدنی در دولت قبلی به چاپ رسید. شما می توانید یک کتاب صد صفحه ای در مورد “سهام عدالت” پیدا کنید؟ دولت نمی تواند جزوه ای در اختیار دانشگاهیان قرار دهد تا دانشجویان و ما بنشینیم در مورد آن بحث کنیم؟

دکتر عباسی ضمن “حیله” دانستن گزارش نهادهای امنیتی آمریکا، حمله به ایران را تقریبا منتفی دانست. وی نارضایتی مردم و مشکلات جامعه را بسیار خطرناک تر از حمله آمریکا خواند و اظهار داشت: “من اگر خطر حمله به ایران را “?? بدانم، خطر نارضایتی و فشارهای اقتصادی بر مردم را “??? می دانم.”

وی افزود، آمریکا به آرامی فشار را از پرونده هسته ای ایران کم خواهد کرد و بجای آن به مسائل جدیدی خواهد پرداخت. به اعتقاد وی موضوع بعدی فشار غرب، پس از خاتمه نسبی مسئله هسته ای، مسئله موشکی ایران است. وی اظهار داشت: غرب بدنبال آنست که توان موشکی را که می تواند سبب پا گذاشتن ایران بر فضا بشود، از ما بگیرد. شما خودتان را از الان آماده کنید برای گفتن این که اگر انرژی هسته ای حق مسلم شماست، داشتن سیستم پیشرفته موشکی نیز حق مسلمتان است.

اواخر جلسه، چند دانشجوی انجمنی با بلند کردن پلاکاردهایی مبتنی بر دفاع از آزادی و زندانیان دانشجو و انتقاد از استبداد موجود و…، سعی در شعار دادن و برهم زدن نظم جلسه داشتند.

واکنش دکتر عباسی برای من فوق العاده جالب بود.

وی پس از خواندن پلاکاردها از پشت میکروفون، از معترضین خواست دستهایشان را که خسته شده پایین بیاورند. عباسی سپس مخالفت خود را با هر گونه برخورد قضایی با دانشجویان اعلام کرد و گفت: شما همگی فرزندان ما هستید. ما با شما هیچ مشکلی نداریم. برخورد قضایی و دادگاهی اصلا کار درستی نیست. اکبر گنجی الان کجاست؟ ما نمی توانستیم از پتانسیل وی بهتر استفاده کنیم؟ ما گنجی را از دست دادیم.

وی در ادامه گفت: این افتخار نظام است که در قشر دانشجو تا این حد تنوع اندیشه و تضارب آرا وجود دارد. منتها یک شرط دارد و آن اینست که هر گونه وابستگی فکری و اقتصادی خود به دشمنان ملت را نفی کنید.

وی ادامه داد: اگر در میان شما کسانی باشند که با دشمنان ایران همکاری کنند، بطور طبیعی این مسئله برای دستگاههای امنیتی نظام نگران کننده است و واکنش تند آنها را در پی دارد. این نمی شود که شما امروز شعارهای اینچنین بدهید و چند سال بعد امثال افشاری و سازگارا از میان شما در بیایند و دست همکاری با کثیف ترین دشمنان ایران بدهند. شما باید این وابستگی را کاملا نفی کنید. اگر شما مثلا بیانیه ای بدهید و استقلال خود را رسما از بیگانه اعلام کنید، من به شما قول می دهم که خودم با حداکثر توان در اندیشه سیاسی به شما کمک خواهم کرد.

...همین چند جمله منطقی که با بیان نسبتا آرام دکتر عباسی همراه بود، مانند آبی بر آتش چند دانشجوی معترض خشمگین فرو نشست. جو کاملا آرام شد و عباسی به ادامه سخنانش پرداخت.

بخش پایانی این جلسه چهار ساعته، پرسش و پاسخ بود. همانطور که پیش بینی می کردم، عمده سوالات از سوی دانشجویان بسیجی طرح شده بود. از آنجایی که بسیج دانشجویی، به عنوان بازوی احمدی نژاد در دانشگاه، میزبان دکتر عباسی بود، شاید کسی فکر نمی کرد صحبتهای وی با انتقادات اینچنین شفاف از دولت نهم همراه باشد.

اکثر سوالات حاوی دفاع از دولت نهم تحت لوای جملات رهبری بود. یکی گفت رهبری دولت نهم را مورد اعتماد خوانده، پس چرا شما از آن انتقاد می کنید؟ دیگری پرسید، رهبری بارها از عملکرد دولت نهم دفاع کرده، پس انتقاد شما برای چیست؟ شخص دیگری گفت که رهبری روی کار آمدن دولت نهم را “معجزه” دانسته، پس چرا شما عملکرد آن را زیر سوال می برید؟ سبک اکثر سوالات به همین منوال بود.

دکتر عباسی به این سوالات نیز پاسخ بسیار جالبی داد. وی گفت، اولا رهبری از همه دولتها و روسای جمهور پیشین نیز دفاع کرده است. ثانیا، این که ایشان یکجا از عملکرد یک دولت دفاع کرده اند به معنای تعطیل شدن مبحث انتقاد نیست. آنچنان که خود ایشان به عملکرد این دولت و دولتهای گذشته نیز در برخی مسائل انتقاداتی داشته اند. ما باید کاری کنیم که همانطور که رهبری روی کار آمدن دولت نهم را معجزه دانسته اند، کارنامه دولت نهم و پایان کار آن نیز مانند معجزه، خوب و بیاد ماندنی باشد.

وی افزود: سالها هر زمان می خواستیم به آقای هاشمی انتقاد کنیم، چند نفر مثل شما می گفتند که چرا به هاشمی انتقاد می کنید؟ مگر آقا نفرموده اند که هیچ کس برای من هاشمی نمی شود؟ این دیدگاه درست نیست و باید چراغ انتقاد را روشن نگه داشت.

بعد از پاسخ دکتر عباسی به این سوالات، سوالی به دست دکتر رسید که وی را سخت عصبانی کرد. شاید اینچنین از کوره در رفتن حسن عباسی را بتوان تنها نقطه ضعف صحبتهای وی برشمرد. نقطه ضعفی که به نظر من، در آینده نیز، همچون گذشته کار دست وی خواهد داد.

سوال مذکور که بیشتر یک نظر بود تا سوال، اینگونه نوشته شده بود: این که دولت شما را تحویل نگرفته دلیل نمی شود که اینطور نسبت به آن کینه ورزی داشته باشید. عباسی ناگهان از کوره در رفت و انتقادات شدید الحنی به دولت نسبت داد.

وی نویسنده سوال را مثال یک “متحجر مقدس مآب” دانست و گفت: از شما دانشجویان می خواهم حتما سی صفحه آخر کتاب ولایت فقیه امام خمینی را بخوانید تا ببینید آن بزرگوار از دست این متحجرین چه کشیده است.

وی که کمی عنان بحث از دستش خارج شده بود اظهار داشت: کار کردن در این دولت افتخار است؟ خوب است که شما وزیر دولت بشوی بعد اینگونه بیرونت کنند؟ این رفتار دولت خیلی خوب است که من نسبت به آن کینه بورزم؟

وی افزود: همه جای دنیا مرا تئوریسین دولت می دانند. با این که ارتباط کاری با دولتمردان ندارم اما خیلی ها در خارج از مرزها عملکرد دولت را با پشتوانه تئوریک من قلمداد می کنند؛ آنوقت شما می گوید دولت تحویلمان نگرفته؟

وی در ادامه گفت: اگر این حرف را این چند دانشجوی معترض (آنها که پلاکارد داشتند و عمدتا انجمنی بودند) به من می زدند دستشان را می بوسیدم. اما اکنون که یک به اصطلاح حزب اللهی این تهمت را زده من هرگز وی را نمی بخشم. بیاید سر پل صراط از من حلالیت بطلبد…

پس از پایان صحبتهای دکتر با دانشجویان سابقا خشمگین، وی بهمراه میزبانان بسیجی اش وارد دفتر بسیج شدند. از آنجا که بسیار علاقمند شنیدن صحبتهای خصوصی وی بودم، با لطایف الحیلی خود را به آن جمع رساندم و پای صحبتهای دکتر عباسی نشستم.

می دانم نوشته ام کمی طولانی شده، لذا تنها چند جمله به نظرم خودم “طلایی” عباسی را که در آن محفل خصوصی مطرح کرد، بیان می کنم:

“ما دلسوز دولتیم. دولت باید بتواند افکار عمومی را توجیه کند. این مسئله دردناک است که افکار عمومی روی برخی از نکات مثبت و اعمال مطلوب دولت هم حرف دارد. دولت باید از طریق ارتباط با نخبگان، ذهن جامعه را نسبت به عملکرد خود روشن کند.”

“من نه از استکبار می ترسم، نه از حمله، نه از صهیونیزم، نه از قومیت ها، نه از مسائل جنسیتی، نه از مسائل دینی و نه از هیچ چیز دیگر. آنچه مرا نگران می کند، صرفا “کارآمدی” نظام است. توجه کنید که نمی گویم کارآمدی دولت. “نظام” ما مشکل کارآمدی دارد. ما باید نظام را کارآمد کنیم. باید تولید فکر کنیم. شما نباید اشتباهی را که نسل ما کرد، تکرار کنید. شما باید نظرگرایی، عملگرایی و نهادگرایی را با هم داشته باشید.”

...“استفاده من از مسئله هولوکاست سه چیز است: اولا این که این جنایات اگر رخ داده باشد توسط مسیحیان بر علیه یهودیان رخ داده است. آن هم آن دسته از مسیحیان که پروتستان بودند. بر خلاف آنچه دکتر شریعتی می گفت که ما نیاز به پروتستانیسم اسلامی داریم، هولوکاست نشان می دهد که جناح پروتستانیست مسیحی، دست به یهودی کشی زده است. ثانیا هولوکاست توسط نازی ها اتفاق افتاده است. نازیست ها هم سوسیالیست های ملی گرا بوده اند. لذا می بینیم که ترکیب سوسیالیزم و ملی گرایی، می تواند دست به چنین جنایتی (در صورت وقوع) بزند. ثالثا، اگر این اتفاق حتی با این کیفیت رخ داده، چه ارتباطی با فلسطینیان دارد که امروز باید جور آن را بکشند؟” [حس کردم دکتر قلبا با “افسانه”خواندن هولوکاست، به معنی از بیخ و بن منکر شدن آن تا حدودی مشکل دارد اما چون نمی خواهد نظر دوست احتمالا صمیمی اش، دکتر رامین را رد کند، از موضع گیری صریح تحفظ دارد.]...برای آیندگان یزد

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >