سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

سفر احمدی‌نژاد به قطر

یکشنبه 86 آذر 25 ساعت 12:40 صبح
یک سایت توجیه‌گر عملکرد دولت که همواره و در هر زمانی نسبت به اخبار سایت آفتاب موضع‌گیری می‌کند، این بار نیز نسبت به مصاحبه آفتاب‌ با مرتضی بانک و انتقاد وی از «حضور احمدی‌نژاد در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس»، واکنش نشان داد. 

این سایت حامی دولت مطابق عملکرد همیشگی خود این بار نیز از مصاحبه مرتضی بانک با آفتاب انتقاد کرده و در دفاع از سفر رییس‌جمهور به قطر، نوشت: یادمان هست که هرگاه آقایان هاشمی و خاتمی به چنین سفرهایی می‌رفتند، چه ولوله‌ای در بین مدعیان اصلاحات می‌افتاد و همه آنها زبان به تحسین موفقیت‌های سیاست خارجی می‌گشودند. البته کار خوبی هم می‌کردند چراکه علی القاعده باید از رئیس جمهور کشور که نمایندگی آحاد ملت را برعهده دارد، حمایت کرد. وظیفه‌ای که متأسفانه مدعیان اصلاحات در حال حاضر انجام نمی‌دهند و با دروغ پردازی سعی می کنند کینه خودشان از احمدی نژاد را با روش‌های غیراخلاقی ابراز کنند. 

متن مصاحبه آفتاب با مرتضی بانک [کلیک کنید]

این سایت منتسب به دولت همچنین در توجیه نشستن احمدی‌نژاد زیر تابلویی با عنوان «خلیج عربی» افزود: آقای بانک به علت دور بودن از سیاست خارجی نمی‌داند که در تمامی اجلاس‌های شورای همکاری خلیج فارس بر ادعای اماراتی بودن سه جزیره ایرانی تأکید شده و این موضوع جدیدی نیست. دوم آن‌که بیانیه اجلاس قطر هم با حضور احمدی نژاد صادر نشده و سوم آن‌که برخلاف تصور عامه و از جمله آقای بانک، ترجمه مجلس التعاون الدول الخلیج العربیه، یعنی شورای همکاری کشورهای عربی خلیج و تصورات برخی که گفته‌اند احمدی‌نژاد در زیر تابلویی نشست که نام خلیج عربی را در برداشته است به علت عدم آشنایی آنها با زبان عربی است.

ادعاهای نویسنده این سایت ، حتی با دیدگاه‌های دولت نهم نیز در تناقض کامل است زیرا یکی از مهمترین محورها در سخنان دولت کنونی و همفکرانش درباره کارشناسان و مدیران باتجربه دولت‌های سابق این بوده که چون این افراد به دولت‌های قبلی تعلق دارند، نمی‌توانند مواضع انقلابی و همگام با دولت نهم را در سیاست خارجی اتخاذ کنند و به همین علت نیز از دستگاه دیپلماسی کشور کنار گذاشته شده‌اند. 

حال چگونه است که این سایت در یک اظهار نظر غیرمنطقی خواستار آن می‌شود که برای اظهار نظر در حیطه مسائل سیاست خارجی کشور، آقای بانک باید دارای تجربه های گوناگون بوده و به علاوه در حال حاضر نیز مسئولیتی داشته باشند؟؟؟!!

غیر از این با تعریف این سایت، جایگاه کارشناسان و اساتید علوم سیاسی و روابط بین الملل کشور نیز عملاً زیر سوال می رود؛ چرا که بسیاری از این بزرگواران، دارای مسئولیتی مستقیم در حوزه فعالیتهای اجرایی نیستند. آیا با این حساب، این کارشناسان نیز حق اظهار نظر در حوزه سیاست خارجی کشور را ندارند؟


نکته دوم این است که اگر بپذیریم افراد باتجربه، متبحر و صاحب صلاحیت می‌توانند و باید در حوزه‌های مختلف و از جمله سیاست خارجی اظهارنظر نمایند، این پرسش مطرح می‌شود که خود نویسنده مطلب فوق در سایت حامی دولت و در کنار آن بسیاری از مدیران ارشد دولت کنونی دارای کدام سوابق دیپلماتیک، سیاسی و کارشناسی مربوطه هستند؟ اگر بنا باشد تنها افراد باسابقه و شناخته شده در حوزه‌های مختلف اظهارنظر کنند، به طور طبیعی بسیاری از مدیران دولت کنونی و همفکرانش هم صلاحیت سخن گفتن در این حوزه‌ها را ندارند.

درباره سوابق آقای بانک که گویا نویسنده مطلب فوق از آن اطلاعی نداشته‌اند، باید متذکر شد که ایشان از مقطع پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی، در فعالیت‌های دانشجویی و سیاسی حضور فعال داشته‌اند و به همین دلیل چند ترم از تحصیل در دانشگاه محروم شده‌اند. ایشان بنیانگذار جامعه اسلامی دانشگاهیان کرمان است و پس از انقلاب مدت‌ها فرمانده سپاه کرمان بوده‌اند. ایشان سپس از سال 64 وارد وزارت خارجه شدند و مسئولیت‌های مختلفی را در آن بر عهده داشته‌اند. از جمله به مدت سه سال و در دوران جنگ سرد، مدیرکل اروپای شرقی و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به مدت چندین سال مدیرکل کشورهای مشترک‌المنافع بوده‌اند. سه سال استانداری کرمان و هشت سال معاونت اداری و مالی وزارت امور خارجه و هم زمان عضویت در شورای راهبردی این وزارت‌خانه که محل تصمیم‌گیری درباره بسیاری از کلیدی ترین تصمیمات دستگاه سیاست خارجی کشور است، گوشه‌ای از دیگر پست‌های ایشان است. ضمن آنکه مسئولیت کنونی ایشان در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در ارتباط تنگاتنگ با مسائل سیاست خارجی است. 

آیا حدود 37 سال سابقه فعالیت سیاسی داخلی و خارجی از نظر این سایت کافی نیست تا ایشان درباره این سفر اظهار نظر نمایند؟

نکته بعدی این است که آقای بانک در مصاحبه با سایت آفتاب، سفر آقای احمدی‌نژاد به قطر و نتایج شرکت ایشان در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس را با دلایل روشن نقد کرده‌اند. مهمترین استدلال ایشان برای نقد این سفر هم حضور رئیس جمهور در اجلاسی است که بیانیه پایانی آن در حداقل سه مورد دفاع از کنفرانس آناپولیس، ابراز نگرانی درباره برنامه‌های هسته‌ای ایران و اطلاق لقب اشغالگر به ایران به علت مالکیت بر جزایر سه‌گانه ایرانی خلیج فارس با منافع ملی کشورمان در تناقض قرار دارد.

پرسشی که در اینجا به وجود می‌آید این است که آیا مسئولان دستگاه دیپلماسی و رئیس دولت نهم مفاد بیانیه فوق را به نفع جمهوری اسلامی ایرانی می‌دانند یا خیر؟ وآیا در تهیه این بیانیه، نقشی داشته اند؟ اگر پاسخ به این پرسش مثبت است که لازم است صداوسیما و دیگر رسانه‌های گروهی متن کامل این بیانیه را منتشر کرده و در اختیار افکار عمومی قرار دهند تا کارشناسان سیاسی به تشریح و تحلیل دستاوردهای احتمالی این اجلاس بپردازند و مردم نیز از آن آگاه شوند؛ اما اگر پاسخ منفی است و بیانیه پایانی این اجلاس بدون نظر ایران تنظیم شده، حضور ایران در چنین اجلاسی با چه توجیهی انجام شده و مسئولان ایرانی حاضر در اجلاس کجا بودند تا از منافع ملی کشورمان دفاع کنند؟

البته مقامات ایرانی حاضر در اجلاس در گفت‌وگو با مقامات قطری تلاش کردند تا مفاد بیانیه پایانی را تغییر دهند اماموفق نشده‌اند و همین عدم توفیق نشان می‌دهد که دستاورد قابل توجهی از حضور در این اجلاس نصیب کشورمان نشده‌است.

از سوی دیگر، یکی از استدلال‌های دولت کنونی و همفکرانش در دفاع از حضور در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس این بوده که این اجلاس برای اولین بار شاهد حضور رئیس‌جمهور ایران در آن بود و از روسای جمهور قبلی حتی برای شرکت در آن دعوت نمی‌شد. در پاسخ به این توجیه باید گفت به علت آن‌که شورای همکاری خلیج فارس از ابتدای تشکیل تاکنون همواره علیه منافع ملی کشورمان گام برداشته، هرگاه بنا بوده روسای جمهور قبلی ایران در اجلاس آن شرکت کنند، از ابتدا خواهان اصلاح بندهای ضدایرانی بیانیه پایانی بوده‌اند و چون به این توافق نمی‌رسیدند از حضور در آن اجلاس خودداری می‌کردند. علاوه براین مسئله، عنوان این اجلاس در تناقض با منافع ملی ماست و بیانیه آن هم تمامیت ارضی ما را زیرسوال می‌برد.

ضمناً مقایسه جمهوری اسلامی ایران، با کشورهایی نظیر یمن و عراق مقایسه ای غیر اصولی است، زیرا اولاً ایران یکی از مهمترین کشورهای منطقه است و ثانیاً مفاد بیانیه‌های پیشین این اجلاس نیز همواره در مخالفت با جمهوری اسلامی ایران بوده‌است و حضور جمهوری اسلامی ایران با چنین شرایطی در این اجلاس به ضرر ما بوده به این صورت بدیهی است که حضور ایران با استقبال کشورهای رقیب ما در منطقه رو به رو خواهد شد. 

نکته پایانی این است که از آموزه‌های بزرگ مقام معظم رهبری به دولتمردان، رعایت سه اصل عزت، حکمت و مصلحت در روابط خارجی بوده است. این آموزه همواره در دستگاه دیپلماسی دولت‌های سابق رعایت شده‌ است اما آیا بیانیه نهایی اجلاس اخیر که جمهوری اسلامی ایران در عالی‌ترین سطح ممکن در آن حاضر شده بود با آموزه‌های رهبر معظم انقلاب سازگاری دارد؟

این پرسش جدی از دولت کنونی، حامیانش و نویسنده مطلب فوق وجود دارد که اگر صرف عکس انداختن رئیس جمهور ایران با یک مقام خارجی ملاک موفقیت سفری است، چرا با اینکه رئیس جمهور ما چندین بار به عربستان سفر نموده، برای یکبار هم که شده پادشاه عربستان سعودی به ایران نمی‌آید تا در تهران رئیس جمهور کشورمان دست پادشاه عربستان را در دست بگیرد و عکسی به یادگار گرفته شود؟ عکس و تشریفات هرگز نمی‌تواند ملاک موفقیت یک سفر باشد.

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]