سید محمد خاتمی با تاکید بر ضرورت حضور چهره های شناخته شده،آگاه و مسئول و روشن و با تجربه در انتخابات مجلس هشتم، یکی از اشتباهات مجلس ششم که اکثریت آن را اصلاح طلبان در دست داشتند عدم تشخیص اولویت ها خواند .
به گزارش روابط عمومی بنیاد باران، رئیس جمهور سابق کشورمان که روز پنجشنبه در جمع اصلاح طلبان آذربایجان شرقی سخن می گفت، اظهار داشت: آرمان بزرگ ملت ایران به عنون پیشتاز حرکت به سوی جامعه مدنی ومردمسالاری در دنیای اسلام و شرق همواره این بوده است که از سلطه دیرپای استبداد که در دوره اخیر به استعمار هم متکی بوده است رهایی یابد و برسرنوشت خود حاکم شود، برای تحقق این امر فداکاریهای زیادی کرده و نهضتهای مختلفی داشته که همراه با هزینه های فراوان و حرکت این ملت در جریان انقلاب اسلامی به اوج خود رسیده است.
سید محمد خاتمی در ادامه گفت : یکی از طلایی ترین اصول قانون اساسی که مورد تایید امام (ره) و مردم قرار گرفت مسئله حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش بود و انتخابات که محور کار در آن رای و رضایت وحضور مردم است جایگاه بروز ظهور خواست ملی و حق الهی است .
وی تصریح کرد: همه باید بکوشند در انتخابات شرکت کنند. انتخابات نیز باید واقعی، سالم و آزاد باشد، زیرا ایران متعلق به همه ایرانیان است و همه حق دارند و باید حضور داشته باشند.
رئیس بنیاد باران افزود : همه اصلاح طلبان دارای تفکر مشترکی هستند گرچه هنوز همه ابعاد آن مشخص نیست و باید برای آن تعریف دقیق تری ارایه داد.اصلاح طلبان در کنار همدیگر هستند و دارای آرمانها و خواست مشترک و احساس مسولیت می کنند اگر نتوان از امکاناتی که قانون و انقلاب در اختیار ملت قرارداده است استفاده کرد نمی توان آن خواستها را عملی کرد.
خاتمی گفت : ما نگران سرنوشت کشور هستیم. ایران می تواند جایگاه بسیار برتر و وضعیت مناسب تری از همه لحاظ داشته باشدو معتقدم که در این زمینه راهکارهای مناسبی وجود دارد. تجربه گذشته وجود دارد و اینکه چگونه می توان تهدیدها را رفع و از فرصتها استفاده کرد. آنچه مهم است اینکه همه باید در عرصه حضور داشته باشند تا بتوانند با در اختیار گرفتن امکانات قانونی راهکارهای منطقی تحقق خواستها را طی کنند.
سید محمد خاتمی در ادامه گفت : به اصل انقلاب افتخار می کنیم زیرا انقلاب اسلامی از موضع دین مردمسالاری و جمهوری اسلامی را مطرح کرد و حاکمیت مردم بر سرنوشت خود را پذیرفت. قانون اساسی سازگار با ارزشها و معیارهای دینی است و حد نصابهای یک جامعه دموکراتیک در آن لحاظ شده گرچه همه آنها عملی نشده است.
رئیس جمهور سابق کشورمان اظهار داشت : انتخابات باید آزاد، سالم، عادلانه و رقابتی باشد و همه تلاش این است که اینچنین باشد. البته باید حق آزادی و مشارکت نهادینه شود. بسیاری از حرفهایی که اخیرا زده می شود نگرانی ما را زیاد می کند. اصل برائت یک اصل اسلامی است و نشانه اعتماد به ملت است همان چیزی که امام خمینی (ره) داشت و پیروزی را نصیب ملت کرد.
رئیس جمهور سابق کشورمان در ادامه گفت : نباید کسانی احساس کنند در محدوده خاص خود بیشتر و بهتر از مردم می توانند مصالح را تشخیص دهند. یکی از اصول انقلاب و مردمسالاری اعتماد به مردم است آیا انتخابات صحیح تر است یا تصمیم گیری عده محدودی ولو با حسن نیت.
خاتمی تصریح کرد : یکی از اشتباهات مجلس ششم عدم تشخیص اولویتها بود. شاید اگر این حساسیتها نبود لااقل دو لایحه انتخابات و اختیارات ریاست جمهوری به سرانجام خوبی می رسید.
وی افزود: اصلاحات یک امر تدریجی است و باید آرام،آرام جلو رفت. در زمینه انتخابات رایزنیهایی در سطوح بالا شده و می شود که امیدوارم نگرانیهای ملت رفع شود.
رئیس بنیاد باران گفت : اگر جامعه با رغبت در عرصه حاضر شود و حضور چشمگیر داشته باشد با همه موانع نتیجه مورد نظر محدود کنندگان حاصل نخواهد شد و با این حضور علیرغم مشکلات می توان به نتایج نسبی مطلوب جامع رسید.
خاتمی گفت : چهره های شناخته شده،آگاه و مسئول و روشن و با تجربه و وزین باید در انتخابات شرکت کنند. اگر به وفاق برسیم و نزدیکی بیشتر پیدا کنیم می توانیم به نتایج خوب برسیم . باید به موفقیت جبهه اصلاحات بیندیشیم . اینکه کدام حزب چه سهمی دارد مهمی نیست. باید به مصالح ملت، انقلاب و جمهوری اسلامی اندیشید و این رشد و شعور را نشان دهیم که می توانیم جبهه ای کار کنیم چون اگر جبهه اصلاحات پیروز شود همه احزاب آن پیروز هستند.
خاتمی در پایان گفت : هرکس پذیرفته است در چارچوب قانون اساسی فعالیت کند و جرمی مرتکب نشده باشد باید با اطمینان بتواند نامزد شود وکسی نباید او را از حق خود محروم کند.
در ابتدای این دیدار چند تن از حاضرین در جلسه به بیان دیدگاهها و نظرات خود پرداختتند.
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]
رئیس جمهور سابق کشورمان با تاکید بر احترام به حق مردم گفت: حق نداریم احدی را از حق انتخاب شدن و انتخاب کردن محروم کنیم چرا که تحقق آن مخالف با روح قانون اساسی است.
محمد خاتمی امروز در جمع مردم تبریز در ورزشگاه شهید اقدمی با اشاره به موقعیت جهان اسلام در دنیا گفت: از نظر مادی این نقطه جهان ثروتمندترین نقطه عالم بوده و قلب جهان یعنی خاورمیانه از کانال سوئز تا تنگه هرمز راهبردیترین و به اصطلاح استراتژیکیترین نقطه جغرافیایی عالم است.
وی افزود: خاورمیانه به خاطر همین ثروت و به خاطر همین موقعیت سیاسی همواره مورد نظر قدرتمنداران و سلطه طلبان بوده است.از آنجا که قدرتهای بزرگ می خواستند از طریق کنترل بر خاورمیانه بر جهان حکومت کنند، همواره این منطقه از جهان را با بحران مواجه کرده است.
رئیس جمهور سابق کشورمان با بیان اینکه جهان اسلام ثروتمندترین و قلب آن مهمترین نقطه جغرافیایی عالم به لحاظ مادی است، گفت: به لحاظ معنوی غنای این نقطه عالم و غنای جهان اسلام بینظیر است،این جهان شامل قرآن است که کتاب هدایت انسان است و کتابی که پیرامون آن یکی از درخشانترین تمدنهای بشری شکل گرفت و چه نقش ممتازی ایران در تاسیس و بسط این تمدن داشت.
وی با اشاره به اینکه حکمت معنوی شرق و جهان اسلام سرمایه گرانقدر و بیبدیل جهان اسلام است، گفت: حکمت معنوی و بی همتای شرق با مدد گرفتن از قرآن و مکتب مقدس الهی و نیز بهرهگیری از دستاوردهای اندیشههای بشری در یونان ، هند ، مصر و ایران شکل گرفته است و ترکیبی بدیع از معرفت را در خود جای داده است.
خاتمی افزود: حکمتی که امروز میتواند نجات بخش این جهان باشد، نه تنها نجات بخش ما بلکه میتواند بسیاری از خلاهایی را که در دنیای مدرن با وجود همه پیشرفت هایش وجود دارد، پر کند.
وی گفت: ما امروز در چنین جهانی زندگی میکنیم اما با کمال تاسف باید گفت با تمتم اینها متاسفانه جهان اسلام از عقب ماندهترین بخش های جهان است،آیا شایسته است با داشتن چنین ثروت های مادی و معنوی در تقسیم بندی جهانی که جهان به دو بخش توسعه یافته و در حال توسعه تقسیم می شود، همه کشورهای اسلامی جزو کشورهای در حال توسعه به حساب بیایند و حتی بعضی از آنها عقب مانده و توسعه نیافته حساب شوند.
رئیس جمهور سابق کشورمان گفت: امروز ثروتهای خاورمیانه به خاطر چپاول بیگانگان و بیکفایتی و جهالت حاکمان آن از میان میرود.امروز مردمی که صاحب تمدن بزرگ و درخشان اسلامی بودند در حسرت استقلال مردم سالاری رنج میکشند.
وی گفت: در غیبت مردم و با نبودن مردم در صحنه است که دشمنان داخلی و خارجی می توانند به یغماگری بپردازند و عقب ماندگی این منطقه را تداوم بخشند.
خاتمی با اشاره به اینکه امروز جهان اسلام با سه مشکل مواجه و از آن رنج میبرد، افزود: امروز به جای حکمت معنوی هنوز در ذهن نخبگان این جهان و کسانی که خود را متفکران و نظریهپرداز اسلامی مینامند تحجر واپسگرایی حاکم است.امروز در بخشی از این جهان به جای پرستش حقیقت و حق مطلق که خداست ظاهر را میپرستند.تحجر واپسگرایی با واپسگرایی تحجر از دردهای مهمی است که هنوز جهان اسلام از آن رنج می برد و میدانید متحجران چه کسانی هستند، همانها که امام بزرگوار فرمودند: خون دلی که پدر پیرتان از این متحجران مقدس ماب خورده از رنجی که از رژیم شاه کشید بیشتر است .
وی افزود: این تفکر ارتجاعی و این توهمات به جای تمدن دچار بی عملی شده و با پیشرفت و تحول در جامعه مخالفت است با قاطعیت مردم بر سرنوشت خویش مخالف است.با اخلاق مخالف است و اگر بخواهد عمل کند ،راهکار و روشی جز افراط و خشونت نمیشناسد،
این یکی از رنج هایی است که جهان اسلام از آن رنج میبرد.
خاتمی در تبیین دومین مشکل جهان اسلام گفت: رنج دوم نوعی دیگر از ظاهر پرستی است ،ظاهر پرستی مدرن ،فراموش کردن دین و آئین و هویت تاریخی و سرمایههای عظیم معنوی و مشعوف شدن در برابر مظاهر و تنها ظواهر را دیدن که این تفکر عاریتی نیز مشکل دیگری است که بخشی از جهان اسلام از آن رنج می برد، در این میان حرکت اسلامی مردم مسلمان به خصوص مردم ایران از 150 سال پیش به این طرف زیر فشار ظاهرپرستی و ارتجاع و تحجر رنج برده است .
وی گفت: حرکت اسلامی مردم ایران خواستار دین در عین حال خواستار پیشرفت و آزادی انسان مسلمان و همواره تحت فشار در طول 5/1 قرن گذشته بوده است.
خاتمی افزود: مشکل سوم جهان اسلام هراسی است که از دهه 80 میلادی به صورت جد در دنیا مطرح شد، هنگامی که آثار ضعف و افول در اردوگاه شرق به عنوان رقیب دیرینه امپریالیسم غرب پیدا شد، اینکه قدرت سلطه طلب فقط باید دشمن داشته باشد و اگر دشمن ندارد دشمن بتراشد و برای توجیه سلطهگری خود این دشمن را به رخ مردم بکشد، حتی قبل از سقوط این اردوگاه، نیکلسون در کتاب خود نوشت ،دشمن امروز و فردای ما اسلام است .
وی در ادامه و تشریح دیدگاه خود در این زمینه گفت: بعد از این مسئله بود که قدرتهای سلطهطلب یک جریان جنگ روانی در دنیا علیه اسلام و برای بد جلوه دادن آن و توجیه کردن تجاوزات خود انجام دادند که امروز هم مسئله اسلام هراسی یکی از مصیبتهای بزرگ دنیای امروز و مشکلات دنیای شرق است اما این موج با یک مسئلهای روبرو شد که دچار تضاد شد و آن اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی همزمان شد.
رئیس جمهور سابق کشورمان افزود: انقلاب اسلامی چه میگفت، اموری که امروز هم باید روی آن پافشاری کنیم و نگذاریم از اهداف خود منحرف شود، انقلاب اسلامی به نام خدا و دین خدا خواستار آزادی انسان بود، خواستار مشارکت مردم در سرنوشت خویش، انقلاب اسلامی خواستار جبران عقب ماندگی ها و پیشرفت کشور در تمام جهالت بود،مدافع حقوق فردی و اجتماعی جامعه اسلامی و ایرانی بود،انقلاب اسلامی تحولی بود که با آزادی و برابری آغاز شد و به صراحت از زبان رهبرش گفت، «حتی مخالفان عقیدتی ما در تبلیغ و ترویج عقاید خود آزاد هستند»،انقلاب اسلامی با شعار تبدیل زندان ها به دانشگاه به صحنه آمد.
وی افزود: انقلاب اسلامی بهرهگیری از علم و فنآوری را ترویج کرد و در عین حال خواستار جامعهای معنوی و اخلاقی شد که هم پیشرفت مادی ،معنوی و اجتماعی داشته باشد و نیز در برابر همان دیدگاههای متحجر که برای انسان و انسانیت هیچ ارزشی قایل نیستند پیشنهاداتی داد، یعنی اینکه ای مردم، نظامی که مستقر میشود بر شانه و دوش رای و رضایت شما استوار باشد.
خاتمی با بیان اینکه جمهوری اسلامی یعنی اینکه قدرت هیچ خاستگاهی جز مردم ندارد و برآمده از مردم و مسئول و تحت نظارت مردم است، گفت: در این دید متحجر که معتقد بود اگر قدرت پدید آمد به جای اینکه خود را مرهون و مدیون مردم بداند،خود را موید به تاییدات غیبی میداند، جمهوری اسلامی آمد و گفت، ارباب واقعی جامعه خود مردم هستند و حاکمان نوکران و خدمتگزاران مردمند .
خاتمی در ادادمه گفت: جمهوری اسلامی که با این شعار مترقی که بر پایه دین خدا و برداشت درست مترقیانه از دین که امام مظهر آن بود مطرح شد با مشکلاتی مواجه شد ،آشوب های درونی ،تجزیه طلبی ها ، ترورها و بالاخره یک جنگ 8 ساله که درصدد ضربه به این نظام اسلامی تمام تلاش خود را بکار بستند.
وی با بیان اینکه در این زمان اسلام هراسان با وجود این نمونه از نظام اسلامی که شعارهای مترقی دنیای امروز را سر میداد بعلاوه مطالبی که در دنیای امروز وجود نداشت و خلاء آن احساس میشد به خصوص معنویت و اخلاق را تقویت میکرد، با یک مشکل بزرگی روبرو بودند، افزود:چگونه این اسلام را که در ایران منشا چنین حرکت مترقی شده دشمن بپنداریم، لذا با این دیدگاه بود که یک جریان کمک به دشمنان اسلام و سلطه طلبان بروز و ظهور یافت که همان حرکت متحجر واپسگرایی بود که به صورت یک دولت در کنار ما در افغانستان تجلی پیدا کرد.
وی افزود: طالبان و القائده یک هدیه آسمانی بود برای دشمنان اسلام تا بگویند اسلام واقعی یعنی همان چه در افغانستان می گذرد نه در ایران،اسلام یعنی خشونت ضدیت با حقوق بشر و... تحمیل مواضع و موارد و به هر قیمتی که باشد به جوامع،این اسلام، به نام اسلام با تقویت خود غرب در افغانستان ایجاد شده بود بعدها هم دامن خود غرب را گرفت و در انفجارهای مهیبی که در 11 سپتامبر 2001 صورت گرفت خودش را نشان داد و موقعیت بسیار مناسبی به دست اسلام هراسان داد تا اسلام را به عنوان دشمن آزادی، تمدن و پیشرفت معرفی کند.
رئیس جمهور سابق کشورمان افزود: امروز ما باید متوجه باشیم که مبادا اسلام انقلابی و آزادیخواه با تمسک متحجرانه مصادره شود،وجود این تفکر امر تاریخی است و نمی توان با زور با آن مقابله کرد .
وی اظهار داشت: خطر این است که ایران آباد و آزاد، ایرانی که 100 سال است برای مردم سالاری ،استقلال و حکومت مردمی پیشرو بر پایه دین اسلام به پا خواسته، ایرانی شود که باز موجی طلبانیسم ،تفکر ارتجاعی که همواره با امام مخالف بوده است خود را در محتوای اصلی این نظام جا بزند.باید هوشیار و بیدار بود مراد من اسلامی است که در ظواهر خلاصه میشود و به جای عقلانیت ،عرفان و اخلاق ،مردمسالاری ،سطحی نگری ، ظاهر پرستی تحمیل زور و خشونت را در جامعه تحمیل میکند .
خاتمی افزود: در نظر اینان اسلام آمده است زندگی را برای مردم تنگ کند، آزادی را از مردم بگیرد، زنان و مردان را محدود کند و ثروت های کشور را بر باد دهد،این اسلام ،اسلام خطرناکی است و بهترین بهانه را به دست دشمنان اسلام می دهد تا سرزمین های اسلامی را مورد تهاجم قرار دهند .
رئیس جمهور سابق کشورمان با اشاره به اینکه دفاع از اسلام، جمهوری اسلامی و دفاع از حق مردم این است که نگذارید این تلقی منحرف از اسلام جایگزین محتوای اصلی و اساسی اسلام شود که در انقلاب ما تجلی داشت افزود: جهان اسلام نیازمند توسعه است و مردم سالاری متکی بر هویت دینی و فرهنگ خویش است، جهان اسلام مستحق حکومتهایی است عاقل ،کاردان ، کارشناس و متکی بر اراده مردم و ملت های مسلمان با این همه سرمایه معنوی مستحق رشد در همه جهات اقتصادی ،سیاسی ،علمی و بین المللی هستند .
وی با تاکید براینکه ما نیازمند ایرانی قدرتمند هستیم و باید بکوشیم تهدیدها را کم کنیم یا از بین ببریم، گفت: ما باید از فرصت های موجود استفاده کنیم و باید بکوشیم برای پیشبرد ایران و اعتلای ایران و قدرتمندی مادی و معنوی آن در عرصه بین المللی ایجاد فرصت نماییم.خوشبختانه با تلاشی که در دولت قبل شده و با تایید مقام معظم رهبری چشم انداز 20 ساله پیش روی ماست باید در این مسیر حرکت کنیم.
رئیس جمهور سابق کشورمان افزود: همه دولتها از جمله دولت خود من باید با این معیار نقد شود، این مردم بزرگوار مستحق پیشرفت و خدمت هستند و باید خدمتگزاران این جامعه در جهت اهداف تبیین شدهای که هدف آن بزرگی و قدرت مادی و معنوی ایران است حرکت کنند.
رئیس جمهور سابق کشورمان گفت: ارزیابی خدمت دولتها و مسئولان به این است که تا چه حد در جهت رسیدن به اهداف چشم انداز 20 ساله جدی هستند کار با شعار درست نمیشود.
وی گفت: ما در این موقعیت در درجه اول باید از جمهوریت نظام دفاع کنیم، باید بر دفاع از اسلام ،قرآن ،ارزش های معنوی و خود شهیدان پافشاری کنیم. تامین آزادی و حرمت به عنوان حق مردم مهمترین اصلی است که باید مورد توجه باشد .
خاتمی ادامه داد: بعد از قرنها استبداد و بعد از دزدیدن انقلاب مردم یعنی مشروطیت، در سایه انقلاب اسلامی ما توانستیم خواست 150 ساله مردم که در مشروطیت تجلی پیدا کرد و آذربایجان نقش بسیار مهمی در آن داشت و دشمنان داخلی و خارجی آن را دزدیده بودند تحقق ببخشیم و در سایه آن مزه شیرین حاکمیت بر سرنوشت خود که به صورت انتخابات تجلی پیدا می کرد تجربه کنیم،باید بکوشیم انتخاباتی سالم ، آزاد و رقابتی برگزار شود .
وی افزود: هیچکس و هیچ مقامی حق ندارد هیچ انسانی را با هر عقیده و مقامی وقتی که بگوید قانون اساسی را قبول دارد و معتقد بدان است و مرتکب جرمی که در دادگاههای صالحه به اثبات رسیده است، نشده از حق انتخاب شدن و انتخاب کردن محروم کند.
رئیس جمهور سابق کشورمان افزود: اینکار به هر نام و هر بهانهای که باشد مخالف با روح قانون اساسی است و با صراحت بگویم خلاف شرع مقدس اسلام البته با دیدگاه و روایتی است که امام بزرگوار به ما داده است .
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]
اینجانب یکی از دارندگان تاکسیهای ون دلیکا و به نمایندگی از جمعی از دارندگان این خودرو که از راههای گوناگون، اعتراضشان به جایی نرسیده، امیدواریم با این نامه صدایمان به جایی برسد و کسی پاسخگوی مشکلات باشد!
از حدود اردیبهشت ماه که تحویل این خودروها آغاز شد، مسئولان وقت تبصره سیزده با کلی تبلیغات، باعث ترغیب متقاضیان بیشتری برای ثبت نام و خرید خودروها شدند و امتیازاتی را که نصیب این خودروها خواهد شد شرکتهای خصوصی در بوق کردند که از آن جمله سرویس هتلها و ادارهجات و حرکت در خطوط ویژه اتوبوسرانی و بیمه تأمین اجتماعی و... بود، ولی همه اینها شعارهایی بود که در قالب تسهیلات ویژه تبصره سیزده؛ یعنی همان وام ده میلیونی 5 درصدی (که در محاسبه اقساط بسیاری از متقاضیان هفت درصد محاسبه شده) خودروهایی که برای شرکت واردکننده خیلی پایینتر تمام شده را به مبلغ پانزده میلیون و سیصد هزار تومان بدون احتساب مالیات و شمارهگذاری و برچسب و تابلو و بیمه سنگین و... به متقاضیان کار بفروشند و بعد هم با فشارهای سفته و تعهدهای ناشناخته محضری و غیره، طلب پولهایی را کنند که در توان رانندگان و صاحبان مغموم این خودروها نیست.
اساسا این خودروها قابلیت کار در راهها و خطوط کوتاه و یا کار به صورت گردشی را نداشته و تنها برای استفاده به صورت سرویس یا کار در خطوط طولانی که نیاز به سوار و پیاده شدن مداوم مسافر نیست، کاربرد دارد.
این خودروها علاوه بر مصرف سوخت بسیار بالا (هر صد کیلومتر 14 لیتر) که باعث شده بیشتر دارندگان تا بیستم ماه، بیشتر سوختشان دوام نیافته و به ناچار بیکار یا ناگزیر از خرید بنزین آزاد باشند، دارای خدمات و قطعات به شدت گران ـ که اصلا طبیعی نیست ـ هستند.
این خودروها ساخت کشور چین بوده و با توجه به قیمت پایین محصولات چینی، قاعدتا باید قطعات به قیمت متعادل و معقولی عرضه شود، ولی قطعا انحصار عرضه قطعات و خدماتی که شرکت عرضه کننده در اختیار دارد باعث اجحاف سنگین به دارندگان این خودروها شده و برای شرکت واردکننده که وابسته به نیروی انتظامی است، رانت بزرگی ایجاد کرده که صدای ما به هیچ جا نمیرسد.
در مجموع، این خوروها برای دارندگان آن در ماه با احتساب اقساط وام تبصره سیزده و قوامین، بیمه سنگین و غیر متعارف، هزینه سوخت بالا، مطالبات متنوع شرکتهای خصوصی واگذارکننده و تاکسیرانی و بدون احتساب خسارات احتمالی ناشی از معیوب بودن بیشتر قطعات غیر استاندارد خودرو و استهلاک آن، حدود ششصد هزار تومان هزینه داشته که با شرایط تحمیل شده به دارندگان آن از جمله کار در خطوطی که نه مسافر داشته و نه مسافران رغبتی نسبت به استفاده از این خودرو به جهت مشکلات آن هنگام سوار و پیاده شدن در این خطوط کوتاه دارند، آنان را از پر کردن هزینههای جاری آن نیز ناتوان کرده، چه رسد به درآمد آن.
چندی پیش هم که تعداد بسیاری از دارندگان این خودروها برای مطرح کردن مشکلات خود، قرار حضور جلوی تاکسیرانی تهران داشتند، گشتهای تاکسیرانی با آمادگی قبلی در خیابانهای منتهی به تاکسیرانی با اقدامات قهرآمیز و امنیتی کردن قضیه، مانع حضور دارندگان تاکسی ون در محدوده تاکسیرانی شدند و تهدید به ابطال کارت سوخت و متوقف کردن خودروها در پارکینگ میکردند.
دیروز هم که سهمیه ناچیز این خودروی پر مصرف تقلیل یافت تا مشکلی بر مشکلات افزوده شود.
قیمت یک آینه بغل ناچیز و ساده 22000 تومان (چینی) قیمت یک جلو پنجره پلاستیکی ناچیز 145000 تومان بدون اجرت نصب و رنگ (چینی)، قیمت یک اسکلت درب کشویی بدون شیشه و قفل و دستگیره و رنگ و نصب و... 450000 تومان (چینی) یک جفت چراغ جلو 200000 تومان (چینی)... .
آیا واقعا این قیمتها قیمت معقول یک سری کالای درجه چندم چینی است یا انحصار و اجحاف و رانت؟
واقعا مطالبات سنگین جبری شرکتهای خصوصی واگذار کننده در غالب مصوبات تاکسیرانی محترم در ازای چه خدمتی است؟ و به راستی، اگر مؤسسان این شرکتها به نوعی سرهنگ بازنشسته نیروی انتظامی یا وابسته به مدیران ارشد تاکسیرانی نبودند، باز هم این همه لطف شامل حالشان میشد؟
گروکشی شرکتهای خصوصی برای صدور مجوز خروج از شهر (مرخصی) یا صدور کارنامه تاکسیرانی در ازای دریافت ارقام گوناگون مطالبات آنها چگونه توجیح میشود؟
صادر نشدن مجوز نقل و انتقال نیز از سوی تاکسیرانی، عملا راه را برای رهایی دارندگان این معضل بزرگ سد کرده و نه راهی به پیش دارند، نه پس.
با توجه به اظهارات چندی پیش، آقای تیموری ریاست سازمان تاکسیرانی، که در واگذاری این خودروها هیچ کار کارشناسی صورت نگرفته و این طرح (واگذاری خودروهای ون به عنوان تاکسی) شکست خورده است، آیا تاوان این شکست ناشی از سوءمدیریت مدیران عامل را با تحمیل شرایط سختتر برای دارندگان این خودروها باید جبران کرد یا با تسهیلات کارشناسی شده در راستای مرتفع کردن ضرر صاحبان آن و جامعه؟
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]
شب یلدا که در زبان عامیانه از آن به نام «شب چله» یاد میکنیم، طولانیترین شب سال ایرانیان است. از گذشته تا امروز، رسم بر این است در چنین شبی، اقوام و فامیل دور هم جمع میشوند و با خوردن انواع تنقلات و میوه و شیرینی و صحبت از سنتها و رسوم قدیمیها، به استقبال نخستین روز زمستان میروند. متأسفانه در سالهای اخیر به دلیل فاصله و شکاف عمیقی که بین طبقه مرفه و مستمد جامعه ایجاد شده است،میبینیم که آداب و رسوم و سنن نیز تحت تأثیر این عامل قرار گرفته و حالا برداشت همه اقشار جامعه از چنین سنتهایی متفاوت از گذشته است، به گونهای که عدهای معدود، در انتظار آمدن چنین شبی هستند و بسیاری از مردم، نگران از نداری، در طلوع صبح طولانیترین شب سال لحظه شماری میکنند.
*تصویر اول
سوز سرمای آخرین شب پاییز، تن نحیف و رنجور پیرمرد را میگزید. بینیاش حسابی سرخ شده بود و او مجبور بود دستهای پینه بستهاش را روی آن بگیرد تا از شدت سرمای خشک و کشنده کم کند.
ساعت از 9 شب گذشته بود، اما مرد هنوز جرأت رفتن به خانه را نداشت، چون بچهها منتظر بودند تا پدر با دستهای پر از میوه و شیرینی وارد خانه شود؛ هرچه بود امشب، شب چله بود.
رسم است در این شب مردم دور هم جمع میشوند و با خوردن انواع تنقلات، شیرینی و میوه، شب طولانی سال را سحر میکنند.
اما او پول زیادی برای تهیه خوراکیهای شب چله نداشت، اما نمیخواست بچهها هم از دستش دلخور شوند. ناچار راهش را به سمت بازار کج کرد و رفت به طرف چرخیها تا شاید بتواند چیزی تهیه کند.
یکی یکی قیمت سیب و پرتقال و انار و نارنگی را میپرسید و رد میشد. بالاخره کنار یکی از چرخیها ایستاد و رو به فروشنده گفت: این میوههایی که پایین چرخ گذاشتی، فروشی هستند؟!
مقداری سیب و پرتقال لکدار و ریز بود که فروشنده آنها را داخل یک جعبه ریخته بود.
فروشنده که دوست داشت در شب یلدا، مشترهای خوب به سراغش بیایند، وقتی قیافه خسته و رنجور پیرمرد را دید، با کمی بیاعتنایی، گفت: آره . اگه میخوای همه رو ببر، سه تومن بده... .
پیرمرد گفت: سه هزار تومان واسه اینا!! مگه چه خبره...؟
فروشنده که فکر نمیکرد این جواب رو از پیرمرد بشنود، با صدای بلندتری گفت: اصلا نمیفروشم. برو... .
بعد زیر لب با خودش غرولند میکرد که ببین سر چراغی چه مشتریهایی گیرمون میاد.
اما پیرمرد که میدانست نمیتواند با پولی که دارد جای دیگر چیزی بخرد، ایستاد و پس از اینکه فروشنده کمی آرام شد، با چهرهای از روی خواهش و التماس، گفت: جوون! من اینقدر پول ندارم. تازه همه میوهها هم زیاده. به اندازه هزارتومن بزار سوا کنم. خیر ببینی... .
فروشنده شنید پیرمرد چه گفت، اما اصلا توجهی نکرد و جواب سایر مشتریها را میداد.
پیرمرد یک بار دیگر درخواست خودش را تکرار کرد و منتظر جواب فروشنده ماند... .
* تصویر دوم
یکی دو هفته بیشتر نبود که دخترشان نامزد کرده بود و حالا در نخستین حضور، داماد به همراه خانواده و اقوام نزدیک به رسم سنت شب چله باید هدایایی برای عروس خانم بیاورند.
چند ساعتی مانده به شب، ولی دل تو دل مادر نیست و مدام سرش را از در خانه بیرون میآورد تا ببیند همسرش کی میرسد.
مرد از راه میرسد، اما هنوز جواب سلامش را نگرفته است که همسرش رو به او میکند و میگوید: زودباش برو سه چهارتا مرغ بخر، یه مقدار هم میوه و شیرینی بگیر و بیار. میدونی که امشب آقا رضا با خانواده و فامیل میان، ده نفری میشن. هیچی نداریم تو رو خدا زود بگیر و بیا.
مرد همه حرفهای همسرش را شنید، اما پس از مکث کوتاهی رو به زن کرد و گفت: اما خوش انصاف! فقط پنجاه هزار تومن از حقوق این ماه برامون مونده که اون هم باید واسه یه ماه خرج کنیم. حالا چه جوری اینهارو بخرم؟ نمیشد بگی فقط دامادمون بیاد آخه ما توقع نداریم که... .
هنوز حرفش تمام نشده بود که زن غرولند کنان گفت: بابا مهمونی اوله خوب نیست. باید آبروداری کنیم. دخترمون خجالت زده میشه... .
مرد رفت و با مرغ و میوه و شیرینی و یه پیراهن کادویی برای دامادشان برگشت.
اون شب همه خوشحال دور هم نشسته بودند و از همه جا میگفتند و میخندیدند، اما مرد که تنها سه هزار تومان ته جیبش مانده بود، داشت با خودش فکر میکرد چگونه تا 28 روز آینده خرج خانه را تأمین کند.
* تصویر سوم
مریم با اینکه ده سال بیشتر ندارد، اما خوب میداند که فقر و تنگدستی یعنی چی. واسه همین هیچ وقت جلوی پدرش حرفی از پول و... نمیزنه، اما شب چله یه شب دیگه بود.
آن روز در مدرسه همه بچهها از خوراکیهایی که در شب چله میخورند، حرف میزدند و میگفتند که امشب به مهمانی میروند و یا مهمان دارند.
مریم در مدرسه هم هیچی نگفت. وقتی آمد خانه رو به مادرش گفت: مامان بابا امشب کی میاد؟
مادر که از این سؤال مریم جا خورده بود و میدانست واسه چی میپرسد، بدون اینکه توضیح اضافی بدهد گفت: مثل همیشه دیر میاد، تو خوابی.
مریم گفت: ولی امشب شب چله است.
مادر: خب که چی؟! شب چله چه فرقی با شبهای دیگه داره؟ اصلا امروز چت شده گیر دادی به بابات؟
مریم: آخه بچهها تو مدرسه میگفتن امشب باید با فامیلها جمع بشیم یه خونه و آجیل و میوه بخوریم. خب بابا زود بیاد بریم خونه خاله ... اونجا خوبه.
اوضاع مالی شوهر خاله مریم قابل قیاس با پدرش نبود. واسه همین پدر مریم زیاد با آنها جور نبود و سعی میکرد کمتر همدیگر را ببینند، اما مریم که از این قضایا با خبر نبود، تنها میدانست که پدرش کارگر ساده یک شرکت خصوصی است و شوهرخالهاش یک کارگاه تراشکاری دارد.
* تصویر چهارم
مرد دنبال جای خالی برای پارک خودرو خارجی مدل بالای خودش میگشت تا آن را نزدیک میوه فروشی پارک کند.
بالاخره چند متر بالاتر جایی را پیدا کرد و پیاده شد. دزدگیر را زد و رفت به سمت میوه فروشی.
البته این میوه فروشی مثل میوه فروشیهای پایین نبود که همه چی داشته باشد. فقط چند قلم میوه مثل موز، نارنگی، آناناس، کیوی، گریپ فرود، سیب، خیار و انار اون هم از نوع درجه یک شون.
فروشنده مرد را شناخت و به محض اینکه وارد شد، شروع کرد به پاره کردن تعارف و... بعد هم رو به مرد گفت: امشبم مثل شبای دیگه براتون جمع کنم؟
مرد جواب داد: نه، امشب مهمون داریم. لطف کن از هر کدوم پنج کیلو بریز.
فروشنده سفارش مرد را داد به کارگر مغازه ببرد داخل صندوق ماشین بگذارد و خودش شروع کرد به حساب کردن قیمت میوه و دست آخر گفت: میشه 75 هزار تومن، قابلی هم نداره.
مرد یک اسکناس دوهزار تومانی هم گذاشت تو جیب شاگرد مغازه و رفت به طرف شیرینی فروشی... .
وقتی وارد میشدی، عطر شیرینیها آدم را مست میکرد. جای سوزن انداختن نبود. چهارتا فروشنده مشغول راهانداختن مشتریها بودن و دو تا هم پشت صندوق پول میگرفتند.
مرد سفارش آجیل و شیرینی داد و رفت پولش رو بده حسابدار که معلوم شد میشه پنجاه هزار تومن.
تو راه که میرفت زنگ تلفن همراهش به صدا درآمد و همسرش از آن طرف سفارش غذای امشب رو داد که چند جور از چی بگیره... .
* نمای آخر
وقتی پولی را که مرد واسه یک شب چله خرج کرد، با اون چیزی که پیرمرد و امثال او خرج میکنند، مقایسه کردم، دیدم تقریبا با حقوق یک ماه آنها برابری میکند!
با خودم گفتم: یکی مو را بیند و دیگری پیچش مو... ما رو باش که خیال میکنیم زندهایم و زندگی میکنیم، اما زهی خیال باطل که مردهایم و نفس میکشیم!
بعد که کمی آرامتر شدم، به خودم دشنام دادم که مگر قرار نبود به آنچه دیگران دارند و تو نداری، حسادت نکنی؟! پس چی شد، باز هم کم آوردی؟!
باز هم یک فقیر دیدی و اشک حسرت برای او ریختی. تو را چه به این کارها، قرار نیست که همه یه جور و یه اندازه بخورند و بپوشند و بگردند...
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]
«با پیشنهاد رئیس مرکز توسعه ورزش همگانی و تفریحی و موافقت معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی، مبلغ پنج میلیارد ریال از منابع توزیع نشده این مرکز، بین هیأتهای نهگانه استانهای کشور توزیع خواهد شد».
به گزارش خبرنگار «تابناک»، چندی پیش، این خبر در خبرگزاریها و سایت سازمان ورزش منتشر شد تا رقم بودجه اختصاصی به ورزش همگانی کشور به صورت شفاف اعلام شود.
در این گزارش آمده است: محمد هادی حسام، رئیس مرکز توسعه ورزش همگانی و تفریحی سازمان تربیت بدنی در نامهای به محمد علیآبادی، خواستار آن شده تا مبلغ پنج میلیارد ریال از منابع توزیع نشده این مرکز میان 9 هیأت استانهای سیگانه تقسیم شود. حسام مبنای توزیع این بودجه را ارزیابی انجام شده از عملکرد ادارات کل استانها در حوزه ورزش همگانی خوانده است.
اما اصل ماجرا از چه قرار است؟ در این گزارش، رقم پنج میلیارد در کنار ریال، بیش از اندازه بزرگی میکند و به همین دلیل، شاید عنوان اختصاص پانصد میلیون تومان برای ورزش همگانی سی استان بهتر بود.
در حالی که سازمان ورزش، اسیر ورزش قهرمانی و حرفهای و رسیدن به عناوین قهرمانی در میادین بینالمللی به هر شکل ممکن شده، ورزش همگانی به عنوان رکن نخست توسعه تربیت بدنی میان عموم جامعه، مغفول مانده است و با توجه به رویکرد سازمان ورزش، نگاه فدراسیونها به ورزش همگانی و فعالیتهایشان در این بخش نیز کمرنگتر از دوران گذشته پیگیری میشود.
با این اوصاف، بودجهها نیز متمرکز بر حفظ عناوین قهرمانی بینالمللی، قارهای و جهانی میشود و کمتر فدراسیونی، فرصت مییابد تا رقمی را برای ایجاد طرحهای پشتوانهسازی همچون آموزش رایگان، ایجاد مدارس تخصصی و نظایر آن، اختصاص دهد و به جز چند فدراسیون، دیگر زیرمجموعههای سازمان ورزش میادین بینالمللی را محل بهرهبرداری از بودجههای اختصاصیافته قلمداد میکنند.
با توجه به آنکه به رویکرد قهرمانی تا این اندازه تأکید میشود، ادارههای کل تربیت بدنی یا در این حوزه فعالیتهایشان را متمرکز نمودهاند و یا در حال توسعه سختافزاری و ایجاد فضاهای ورزشی هستند. به این ترتیب، هیأتهای همگانی که نمایندگان 9 فدراسیون هستند، در حاشیه قرار گرفتند و اگر رو به تحلیل رفتن نباشند، رشد چندانی نیز نمیتوان برای آنها متصور شد.
هرچند در این میان، برخی به دفاع از عملکرد سازمان ورزش در حوزه همگانی بپردازند، اما شواهد فضایی برای دفاع باقی نمیگذارد.
در حالی که سازمان تربیت بدنی به باشگاههای بزرگ کمکهای چند صد میلیونی میکند! ورزش همگانی کشور در نیمه دوم سال، تنها پانصد میلیون تومان دریافت میکند تا میان سی استان تقسیم شود. در واقع 270 هیأت استانی برای توسعه 9 رشته در سطح کشور، هر یک رقمی در حدود سه میلیون دریافت میکنند و در برخی استانها این رقم به چیزی حدود یک میلیون تومان کاهش مییابد.
بر پایه ارقام ارایه شده، پانزده استان بزرگ کشور برای 9 هیأت ورزشی زیرمجموعه خود در حوزه همگانی 25 میلیون تومان و دو استان پانزده میلیون دریافت کردهاند و به سیزده استان دیگر رقم ده میلیون تومان اختصاص یافت. هرچند جمع ارقام فوق که سایت اطلاعرسانی فدراسیون ورزشهای همگانی وجود دارد به 535 میلیون میرسد اما در نامه، 500 میلیون ذکر شده است.
حال این پرسش مطرح است که این رقم بودجه که معاون علیآبادی به دستور رئیس سازمان تربیت بدنی برای ورزش همگانی کشور در نظر گرفته، بیانگر کدام رویکرد سازمان ورزش است؟
آیا هیأتهای همگانی استان تهران همچون هیأت کونگفو بدون دریافت هزینه از ورزشکاران با دو میلیون تومان که به طور متوسط با تقسیم 25 میلیون نصیب این هیأت میشود، میتواند حتی یک مسابقه استانی برگزار کند؟
با این اوصاف، اختصاص این بودجه به ورزش همگانی استانها که حکم صدقه را دارد، این رویکرد سازمان ورزش را بیان میکند: حمایت از توسعه ورزش میان عموم اقشار جامعه و ایجاد زیرساختهای انسانی با هدف نهادینهسازی روحیه قهرمانی در سطح اجتماع یا به فراموشی سپردن اقدامات پایهای در حوزه ورزش و تمرکز بر لایههای بیرونی ورزش، همچون فوتبال؟!
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]
به طور معمول شخص حجگزار در روز ترویه (روز هشتم ذیحجه) احرام می بندد که شب نهم را در سرزمین عرفات بماند تا آن وقوف لازم را که روز نهم میباشد، درک کند. روز نهم را از زوال خورشید (ظهر)، باید در سرزمین عرفات بماند و در شب دهم از عرفات به مشعر کوچ نموده و در آنجا بیتوته کند و روز دهم، پس از طلوع آفتاب، از مشعر به طرف منا حرکت و کوچ کند. آنگاه که وارد سرزمین منا شد، قربانی، حلق و رمی جمرات میکند. سرّ حج در این نیست که انسان، اعمال ظاهری را ـچه واجب و چه مستحب ـ انجام دهد.
امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: میدانید وقتی زایر و انسان حجگزار احرام بست، چرا باید به عرفات رود و بعد بیاید کعبه را طواف کند؟ برای آنکه عرفات، خارج از مرز حرم است و اگر کسی میهمان خداست، ابتدا باید به بیرون دروازه رود و آنقدر دعا و ناله کند تا لایق ورود به حرم شود. بعد در عرفات، هم شب و هم روز، به خصوص روز عرفه،دعای مخصوصی است و دعا، جزو فضایل برجسته و وظایف مهم روز عرفه در سرزمین عرفات است؛ چراکه اگر کسی روز نهم ذیحجه در عرفات نباشد نیز از فضایل برجسته آن روز، خواندن دعای عرفه سالار شهیدان، حسین بن علی(ع) میباشد.
زایر ابتدا باید در خارج از محدوده حرم، آنقدر دعا کند و خود را تزکیه و تطهیر نماید تا لایق ورود به مرز حرم شود؛ از این جهت گفتهاند که پیش از طواف، باید به بیرون دروازه؛ یعنی عرفات رود؛ مثل اینکه اگر میهمانی بخواهد بر بزرگی وارد شود، اول باید در بخش ورودی درب، اجازه ورود بگیرد آنگاه به محضر وارد شود. حاجیان در روز نهم، به سرزمین عرفات میروند، در آنجا تضرع میکنند، دعا میخوانند و اجازه ورود به حرم را از خدا مسألت میکنند، آنگاه لیاقت یافتند، وارد محدوده حرم میشوند.
عرفات پنج سرّ دارد که در حدیث شبلی آمده است:
1. وقوف در عرفات به این معناست که انسان به معارف الهی واقف، عارف و آگاه شود. بداند که خداوند به همه نیازهای او واقف است و برای رفع همه نیازمندیهای او تواناست. خود را به خدا بسپارد و احساس کند که بنده او و محتاج اوست تا تنها او را اطاعت کند.
2. باید عارف شود که ذات اقدس الهی به صحیفه قلب او و به درون او و راز او آگاه است. انسان باید عارف شود که خداوند متعال بر صحیفه قلب او احاطه کامل دارد. اگر آدمی بداند که قلب او در محضر و در مشهد حق است، همانطوری که گناه با زبان، دست و پا مرتکب نمیشود، گناه خیالی و فکری هم نخواهد داشت و آرزوهای باطل به خود راه نخواهد داد. همانگونه که حرف باطل بر لب ندارد و به کسی بد نمیگوید، بدی کسی را در دل نیز نمیطلبد و سرانجام همانگونه که بدن خود را تطهیر میکند، قلبش را نیز از خاطرات آلوده پاک میسازد.
3. شایسته است کسی که در سرزمین عرفات به سر میبرد، از جبلالرحمه بالا رفته و دعای خاص آن را بخواند. سالار شهیدان، حسین بن علی(ع) در قسمت چپ آن کوه، رو به کعبه ایستاد و آن دعای معروف را خواند. راز و سرّ بالا رفتن از جبل الرحمه، این است که بداند خداوند متعال برای هر زن و مرد مؤمن و رئوف و رحیم است. اگرچه رحمت خداوند متعال فراگیر کل است؛ «رحمتی وسعت کل شیء»، اما آن، ولایت و رحمت عام است و در کنار این ولایت و رحمت عامه، رحمت خاص و ویژه نیز دارد که برای همه نیست «رحمتی وسعت کلّ شیء، فسأکتبها للذین یتّقون» در بخش اول آیه مشخص فرمود که رحمتش فراگیر است؛ (رحمتی وسعت کل شیء) و در بخش دوم بیان کرد که رحمتش به سود متقین است (فسأکتبها للذین یتقّون) فرمود: بر خود لازم کردهام که رحمت خاص را شامل متقین سازم، چنانکه «کتب ربکم علی نفسه الرحمة»؛ خداوند متعال رحمت را بر خود لازم کرده است. از مجموع دو آیه، استفاده میشود که خداوند متعال بر خود لازم کرده است رحمت خاص را به پرهیزکاران دهد. بالای جبلالرحمه رفتن، آدمی را به این سر و راز و رمز، آشنا و عارف میکند که خداوند متعال، رحمت و ولایت خاصی دارد بر مرد و زن باایمان و مسلمان. طبیعی است که وقتی به این سرّ مزین شد، نسبت به زن و مرد مؤمن رحمت خاص دارد و به آنان ولایت مخصوص پیدا میکند و در رفتار، گفتار و نوشتار خود، این سرّ را پیاده میکند.
4. در سرزمین عرفات، منطقهای است به نام «نَمِره» که با علامتهایی مشخص شده است. به فرموده امام سجاد(ع) وقتی به این منطقه از عرفات رسیدید، راز و رمزش این است که بگویید: «خدایا! به چیزی امر نمیکنم مگر آنکه قبلا خودم به آن عمل کنم و مؤتمر باشم و از چیزی نهی نمیکنم مگر آنکه قبلا خودم از آن منزجر باشم».
هر انسان مسلمانی وظیفه دارد امر به معروف و نهی از منکر کند. امر به معروف و نهی از منکر، یک حکم فقهی دارد و یک سرّ. حکم فقهی آن، این است که عالم به حکم شرعی، اگر دید کسی از روی علم و آگاهی و از روی قصد و عمد حکمی را رعایت نمیکند، باید او را راهنمایی کند. بدیهی است امر به معروف و نهی از منکر، غیر از تعلیم، موعظه و ارشاد است.
در امر به معروف و نهی از منکر لازم نیست، خود انسان درون پاک داشته باشد و یا متصف به عدالت گردد. عدالت شرط امر به معروف و نهی از منکر نیست بلکه علم، آگاهی و احتمال تأثیر، از شرایط آن میباشد. اما با این همه، در سرزمین عرفات راز و رمز امر به معروف و نهی از منکر به عدالت برمیگردد؛ یعنی انسان آمر است باید قبلا مؤتمر باشد و بگوید: خدایا! آنچنان توفیقی بر من عنایت کن که هرچه به دیگران به عنوان «امر به معروف» امر میکنم، ابتدا خود بدان عمل کرده باشم و از آنچه دیگران را نه یمیکنم، قبلا خود از آن منزجر شده باشم.
آری در اسرار حج، عدالت شرط امر به معروف و نهی از منکر شمرده شده است.
5. منطقه وسیعی است در عرفات که با علامتهای خاصی به عنوان «نَمِرات» مشخص شده است. حضرت سجاد(ع) فرمود: روز نهم که وارد سرزمین عرفات شدی و به این منطقه وسیع رسیدی، سرّش آن است که آگاه باشی این سرزمین، سرزمین شهادت، معرفت و عرفان است و میداند که چه کسانی بر روی آن گام مینهند و با چه انگیزهای آمدهاند و با چه انگیزهای برمیگردند! گذشته از آنکه خدا و فرشتگان هم شاهدند. خداوند تعالی این منطقه و این سرزمین را شاهد اعمال شما قرار داد؛ به طوری که خوب میداند شما چه میکنید. زمینهایی که زیر پای زایران بیت خداوندی است، کاملا مشخص است که زایر، حاجی و معتمر به چه نیت آمده و با چه نیت بازمیگردد.
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]
به همت متخصصین مجتمع دانشگاهی حضرت امیرالمومنین(ع) نیروی زمینی سپاه، با به دست آوردن فنآوری روز شبیهسازی آموزش دفاعی، سیمیلاتور سلاحهای نیمه سنگین به منظور استفاده در سطح نیروهای مسلح برای اولین بار در خاورمیانه ساخته شد. این شبیهساز با نام فتح 5 و از سری سیمیلاتورهای فتح میباشد که با هدف کاهش خطرات جانی، کاهش هزینهها و بالابردن کیفیت آموزش در عین سهولت طراحی و ساخته شده و هزینههای ساخت و تولید و به کارگیری این سیستم در مقایسه با سیستمهای خارجی که فنآوری آن فقط در اختیار چند کشور معدود در جهان میباشد، پایینتر و از لحاظ کیفیت و تجهیزات جانبی برابری میکند.
شبیه ساز فتح 5 قابلیت اجرایی سلاحهای سبک همچون تیربارها، موشکها و سلاحهای نیمه سنگینی چون دوشیکا و 106 و سلاحهای منحنی زن چون خمپاره اندازها را دارا و پاسخگوی آموزشهای تاکتیکی و برای سلاحهای انفرادی و نیمهسنگین تکنیک بالایی دارد. همچنین این سیستم با توجه به نیازهای مراکز آموزش تخصصی قابلیت تجهیز شدن به انواع سلاحهای مورد نیاز را دارد.
امکان آنالیز توانمندیهای تیرانداز و ارتقاء آن، قابلیت تیراندازی شبانه، تیراندازی در شرایط آب و هوای مختلف، توانمندی آموزش تاکتیک جنگهای متقارن و نامتقارن، آموزش تاکتیک جنگ شهری و عملیات حفاظتی، امکان آموزش آفند به پایگاهها و پاسگاههای دشمن احتمالی و آموزش بر اساس قابلیتهای سلاحهای موجود نظیر، خمپاره و موشک، همچون عقبنشینی سلاح، از جمله مزایای این سیستم شبیهساز است.
شایان ذکر است، شبیهساز فتح 5 توسط وزارت دفاع به مرحله تولید انبوه رسیده و تا کنون در چندین مرکز آموزش در کشور نصب و راهاندازی شده است.
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]