: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
: آرشيو يادداشت ها :
: موسيقي وبلاگ :
: جستجو در وبلاگ :
نوشته شده توسط : علی
محمد علیخانی نماینده قزوین در مجلس در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی آفتاب در خصوص بازنشستگی خاتمی گفت: «آقای خاتمی اعتقاد دارد که یک سیاستمدار دائما نباید خودش را در صحنه ببیند و برای دیگران فرصتی قائل نباشد».
وی افزود: «به نظرم آقای خاتمی بازنشستگی را به در گفته است تا دیوار بشوند».
علیخانی اظهار داشت: «صحبت خاتمی از بازنشستگی دارای یک پیامی است برای افرادی که مادامالعمر فکر میکنند که باید در قدرت باشند و هیچگونه حقی را برای دیگران قائل نباشند».
عضو فراکسیون اقلیت تصریح کرد: «خاتمی هنوز هم در میان شخصیتهایی که برای ریاست جمهوری مطرح هستند جز افرادی است که با اقبال مردم مواجه خواهد شد».
وی ادامه داد: «خاتمی تنها شخصیتی است که جناح حاکم نمیتواند او را حذف کند و به نظرم او میتواند از فیلترهای حکومتی عبور کند و دوباره رییس جمهور شود».
نماینده قزوین خاطرنشان کرد: «هنوز هم اقبال عمومی برای ریاست جمهوری مجدد خاتمی فراهم است و او میتواند بار دیگر بر مسند ریاست جمهوری بنشیند».
وی افزود: «با توجه به تجربیاتی که خاتمی در هشت سال دولت داشته است، میتواند در این دوره پختهتر عمل کند و موفقتر باشد».
علیخانی اظهار کرد: «گروههای سیاسی اصلاحطلب به دنبال این هستند که آقای خاتمی برای ریاست جمهوری دهم در صحنه انتخابات حضور داشته باشد».
وی ادامه داد: «جناح رقیب اگر مطمئن شود که خاتمی میآید سریعا تخریبهایش را بر علیه او شروع میکند و احتمال درست کردن فیلم های مختلف برای خاتمی زیاد است و این اقدامات تخریبی علیه خاتمی تهدیدهایی است که به او میگوید که اگر دوباره هوس سیاست کنی ما هم با اقدامات تخریبی به جنگت میآییم».
نماینده قزوین در پایان گفت: «اگر خاتمی می خواهد در صحنه انتخابات حاضر شود باید پیه همه این تهدیدها را به تنش بمالد و بعد وارد صحنه شود».
نوشته شده توسط : علی
نوشته شده توسط : علی
قرنها میگذشت و نیمبسته دریای بزرگ، پارس بود و پارس؛ میدید مردمان همجوارش را که تمدن ساختند و کشتی بر آب انداختند و بردند نام پرآواز سرزمین اولین امپراتوری را به جای جای جهان. ساکنانی باستانی، دریانوردان اولین و تمدنسازان برترین که قرنها پیشتر بودند از همعصران خویش.
مهربان بود دریای عظیم با ساکنان آشنایش و به پارس بودن خود، مفتخر و به شکرانه این افتخار هر روز و هر روز شگفتیها میآفرید و از دل، نعمتها ارزانی میداشت و منشا رزق و روزی مردمان ساحلش بود و کم کم میان پارسیان قدرشناس، تقدسی یافت بیهمتا؛ دریای مقدس و ساکنانش قرنها با هم به شکر نعمت، خندیدند تا وقت غفلت رسید و آنگاه که ساحلنشینان غرق در نعمت، به خوابی تاریخی فرورفتند، سایههایی غریب با لهجههایی عجیب از راه رسیدند و بسیار نعمتهای دریا، غارت کردند و دریا هر چه توان داشت به موج، تبدیل و فریاد کرد تا مگر ساحلنشینان آشنایش از خواب برخیزند اما آنها خود را به کری زدند و غلطتی زدند و در خواب میدیدند اسباببازی سایهها را از آن خود کردهاند و فخر عالمند و فریاد دریا را نشنیدند که صدای خنده سایهها به خواب ساحلنشینان را شنیده بود. دریا دیگر موج نمیزد، آرام شده بود و به تنهایی خود میان غریبههای زیادهخواه اشک میریخت؛ آتش میدید و رنج میکشید که هر چه سایهها از سفره پرنعمتش غارت کردند، بیشتر خواستند و هیچ به او لبخند نزدند به شکرانه این نعمتها؛ دریا دیگر نمیخندید و در دل آرزو میکرد ساحلنشینان از خواب برخیزند و سیاهی سایهها ببینند اما آنها آرزوی دریای محزون را نشنیدند و آن، اندک که بیدار بودند به دریا تسلی میدادند که تو از مایی و ما فخر عالم و غریبهها هیچند؛ دریا، محزون و بیموج نگاه میکرد و باز در دل آرزو کرد مردمش از خواب برخیزند؛ در این اوهام بود که شنید صدای سیاهیهای غریب را؛ میخواستند افتخارش بگیرند؛ "دیگر پارسی نباشم؟" دریا مضطرب با خود میگفت و میغرید تا خوابرفتگان برخیزند؛ اشک میریخت و روزهایش مرور میکرد که چه آسان همه را هیچ انگاشتند و او را به نام دریای همسایهاش، "عرب" خواندند. پیکی از موجهایش به دریای همسایه، "دریای عرب" فرستاد و او پاسخ داد "هیچ ندانم چه میگذرد؛ سرخ و عرب منم، من، تو را به نام من میخوانند؟ ساحلنشینانم مرا نمیخواهند؟ تو مگر دریایی که از پارس میآید، نبودی؟" اشک موجها، امان نداد دریای پارس را تا صدای همسایه بشنود؛ دنبال راهی گشت و باز موجی زد و غرید تا کسانی بیدار شوند و به یادآرند سایههای سیاه از ساحلنشینان کهن نیستند و آمدند برای غارت و چون در قهر دو همسایه به مقصود رسند، پس نام دریای همسایه دزدیدند و در غفلت ساحلنشینان، اجباری به "پارس" دادند و هر بار که دریای پارس غرید و ساحلنشینان بیشتری بیدار شدند، دستبردی زدند به مدالهای افتخارش تا روزی رسد که دریا دیگر عادت کند به از دست دادن افتخارات و زندگی پارسیاش و فراموش کنند او و ساحلنشینانش که مقدسترین دریاست، دریای "پارس"...
نوشته شده توسط : علی
فروزنده ادامه داد: مجلس هفتم با مدیریت آقای حدادعادل یاور خوبی برای دولت بود. صبوری و سعهصدر آقای حدادعادل باعث شد جایگاه مجلس در بعد قانونگذاری و نظارت حفظ و فضای خوبی بر مجلس شورای اسلامی حاکم شود. قائم مقام این تشکل مهم اصولگرایان، استمرار مدیریت حدادعادل در مجلس هشتم را باعث «افزایش کارآمدی و وحدت اصولگرایان» دانست و اضافه کرد: «جریانها و گروههای سیاسی باید بدانند رقابت تمام شده و باید با همدلی کمک کنند دولت و مجلس در جهت حل مشکلات حرکت کنند.» حمایت مسوولان و چهرههای نزدیک به جبهه متحد دولت از ریاست حدادعادل بر مجلس هشتم به دنبال آن ابراز میشود که در جریان تعیین فهرست نهایی جناح راست برای شرکت در انتخابات حوزه تهران نیز این حدادعادل بود که در رقابت با لاریجانی برای سرلیستی در تهران پیروز شد و اینچنین لاریجانی با پادرمیانی برخی روحانیون ارشد و بلندپایه از جمله اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز و به منظور جلوگیری از افزایش اختلافات در میان اصولگرایان، عطای نامزدی از تهران را به لقایش بخشید و برای جستوجوی بخت خود به قم رفت. گفته میشود در آن مقطع، روحانیونی که رئیس سابق سازمان صداوسیما و دبیر برکنار شده شورای عالی امنیت ملی توسط «محمود احمدینژاد» را برای آمدن به قم ترغیب میکردند، به او وعده دادند که در صورت این «از خودگذشتگی»، از ریاست او بر مجلس هشتم حمایت میکنند؛ اتفاقی که این روزها در حال وقوع است.
از سوی دیگر، به نظر میآید که دولت نهم و نمایندگان نزدیک به آن هم هنگامی که متوجه شدند کمترین اقبال ممکن به کاندیدای مطلوب آنان برای کسب ریاست مجلس یعنی «مرتضی آقاتهرانی» استاد اخلاق کابینه احمدینژاد هم وجود ندارد، ترجیح میدهند تا سمت و سوی حمایتهای خود را به سوی حدادعادل سوق دهند. حامیان رادیکال دولت معتقد هستند که اگرچه حدادعادل هم گزینه مطلوب دولت برای ریاست بر مجلس آینده نیست و برخی اقدامهای اخیر و نیز بر حجم نارضایتی آنها از وی افزوده است اما هرچه باشد حدادعادل با سابقه طولانی کوتاه آمدن در برابر خواستههای دولت نهم در مدت فعالیت خود به عنوان رئیس مجلس و در مقام مقایسه با لاریجانی، ارجحیت دارد. ضمن آنکه دیروز دبیر اجرایی ائتلاف فراگیر اصولگرایان که رقیب درونی و منتقد اصلی جبهه متحد اصولگرایی در انتخابات گذشته بود نیز اعلام کرد که این ائتلاف از ریاست لاریجانی بر مجلس هشتم حمایت میکند.
نوشته شده توسط : علی
در پی سفر ناظر ژاپنی کنفدراسیون فوتبال آسیا ( ای اف سی) به منظور بررسی وضعیت باشگاه ها و تایید فوتبال حرفه یی ایران و مسائلی از قبیل حاضر نشدن بانوان در ورزشگاه به عنوان یک نقطه ضعف، فوتبال با مساله جدیدی روبه رو شد. در نشست مسوولان ای اف سی با مسوولان فدراسیون فوتبال معلوم شد فوتبال ایران به درصدی از خواسته های این تشکیلات قاره یی پاسخ نداده و تا پایان ماه جاری مهلت دارد به بقیه درخواست ها نیز پاسخ دهد.
آنچه شواهد امر نشان می دهد، احتمالاً توصیه های کنفدراسیون فوتبال آسیا در آینده یی نه چندان دور به عنوان یک تهدید برای ورزش به ویژه فوتبال کشورمان به شمار خواهد رفت و جا دارد که نگاه جدی تری به آن داشته باشیم؛ اصلی که مسوولان فدراسیون فوتبال تلویحاً به آن اشاره دارند و حاضر به تایید مستقیم آن نیستند. مسلماً اگر مسوولان ورزش کشور از هم اکنون به فکر آن بوده و فکری برای حل آن بکنند، نتایج مطلوب تری خواهد داشت تا آنکه تشکیلاتی خارج از سیاست های ما آن را دیکته کند.
اما این مساله مخالفان خود را هم دارد. آنان معتقدند باید قدم هایی برداریم که شرایط فرهنگی ورزشگاه ها آماده حضور همه آحاد جامعه اعم از مرد و زن باشد. اکنون در برخی از ورزشگاه ها با معضلاتی مانند تماشاگرنماها، شعارهای غیراخلاقی و برخوردهای غیرفرهنگی روبه رو هستیم. در محل های برگزاری رقابت های فوتبال، بعضاً الفاظ نامناسبی گفته می شود که شنیدن آنها در شأن و منزلت زن مسلمان نیست.
اما این معضلی است که چه زنان حضور داشته یا نه، وجود دارد. برخورد با افراد خاطی، ممانعت از دادن شعارهای زشت، احداث امکانات و تاسیسات مناسب، طرح شعارهای اخلاقی، پاکسازی فضای میادین ورزشی، اطلاع رسانی و تبلیغات مثبت از طریق رسانه های همگانی و... می تواند در این راه کارگشا باشد. در حال حاضر ورزشگاه های کشور از لحاظ امکانات با استانداردهای جهانی فاصله زیادی دارند، به غیر از مسائل فرهنگی، از نظر محل نشستن، سرما و گرما، مکان های بهداشتی، درهای ورود و خروج و... نیز مشکلات بسیاری در ورزشگاه ها وجود دارد. شاید اگر موانع موجود رفع شود، زنان راحت تر بتوانند به این آرزوی دیرینه خود که حضور در ورزشگاه های فوتبال است، دست یابند.
به اعتقاد نایب رئیس بانوان فدراسیون فوتبال باید کاری کرد که زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور بتوانند بدون دغدغه فوتبال را از نزدیک دنبال کنند تا حداقل هیجان بخشی از ورزش دوستان به ویژه نسل جوان به این نحو فروکش کند. فریده شجاعی گفت؛ ما تابع سیاست های نظام هستیم و اگر مسائلی وجود دارد که مثلاً نباید بانوان در ورزشگاه ها حضور یابند پس باید تابع سیاست بود. اما بهتر است این موانع و چالش ها را پیدا کرد و اگر مقدور بود راه حل معقولانه یی پیشنهاد داد.
شجاعی درخصوص جو حاکم بر فوتبال هنگام باخت یک تیم و ایجاد ناآرامی و برخی بی حرمتی ها گفت؛ به نظر من شاید حضور زنان در ورزشگاه ها بتواند این مساله را کمی تعدیل کند، چون مردان ایرانی به سبب برخی تعصبات خاص از دادن دشنام یا حرکات ناشایست در حضور زنان خودداری می کنند.
ناهید توسلی پژوهشگر امور زنان عدم حضور برابر زن و مرد در فعالیت های مختلف جامعه را موجب پدید آمدن خشونت مردانه می داند. به گفته وی حضور زنان در ورزشگاه ها به عنوان تماشاگر، نشاط را به میادین ورزشی بازگردانده و با تلطیف، موجب حفظ حرمت ها از سوی حاضران دیگر نیز خواهد شد.
اما محمدمهدی خبیری عضو هیات علمی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران گفت؛ ممنوعیت حضور بانوان در ورزشگاه ها راه حل نیست بلکه باید به دنبال راهکاری بود تا هم محدودیت ایجاد نشود هم مسائل شرعی و عرفی رعایت شود. به نظر من حضور زنان در ورزشگاه ها باعث می شود مردان مسائل را بیشتر رعایت کنند و از بی حرمتی و بی احترامی هایی که هنگام بازی در ورزشگاه ها از خود نشان می دهند به این نحو جلوگیری شود.
نوشته شده توسط : علی
حجت الاسلام مهاجریان در نامه ای به مدیر کل صدا و سیمای استان یزد اعتراض خود را در خصوص تحریف بخشی از سخنان خود را که در مراسم گرامی داشت مراسم شکست آمریکا در صحرای طبس مبنی برایجاد موزه مرگ بر آمریکا ابراز داشته بود؛ اعلام کرد.
در این نامه آمده است؛
سلام علیکم
احتراما با گرامی داشت سال نوآوری و شکوفایی و تبریک سالروز شکست مفتضحانه حمله نظامی آمریکای جنایتکار در صحرای طبس و تشکر از پخش اخبار و مسائل طبس و نهاد امامت جمعه در صدا و سیما در بخش خبری 7 و 45 دقیقه و 11 مورخه 5 اردیبهشت 87 که اخبار صحرای طبس پخش شد بخشی از مطالب بنده تحریف شده بود و آن احداث موزه مرگ بر آمریکا در محل حادثه و حال آنکه حرف بنده تاسیس آن در شهر طبس بوده و به دلائل متقن و منطقی به نوارها مراجعه شود.
باتشکر
امام جمعه طبس
نوشته شده توسط : علی
از نظر پایداری نظام و امنیت ملی کشور هرچند در کوتاهمدت ممکن است خطری از این ناحیه متوجه کشور و نظام نگردد لکن این سطح پایین از نشاط و مشارکت سیاسی آن هم در نظامی که فقط و فقط به مردم خود متکی است، قابل قبول و قابل تحمل نخواهد بود. مسوولان عالیرتبه نظام باید با درک جنبههای مختلف این پیام سیاسی و اجتماعی مهم، با آسیبشناسی علمی به انتقادات و ایرادات مردم پاسخ مناسب داده و زمینه لازم برای مشارکت حداکثری مردم در انتخابات آتی را فراهم کنند.
ممکن است افرادی سادهلوح و خوشخیال تصور کنند که مشارکت محدود مردم در انتخابات که منجر به پیروزی اصولگرایان میشود از مشارکت وسیع مردم که منجر به پیروزی اصلاحطلبان میگردد برای نظام بهتر است لکن افراد عاقل و دوراندیش بهخوبی درک میکنند که این سطح از مشارکت عمومی به هیچوجه برای نظام مردمی جمهوری اسلامی قابل قبول و تحمل نیست.
از نقطه نظر فکری و جناحی هم انتخابات بیستوچهارم اسفندماه و ششم اردیبهشتماه درسها و عبرتهایی دارد. به راستی مردمی که در انتخابات شرکت نکردند به خود و کشور خود چه کمکی کردند. اینکه اکثریت مردم از حق خود استفاده نکرده و امتیاز مدیریت چهارسال آینده کشور را به رقیب خود واگذار کردهاند چه ارزش و اعتباری دارد؟
رنجشها و ناراحتیها از روند مدیریت کشور و نیز مسائل مربوط به برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه قابل درک است ولی آیا راهحل مقابله با این مشکلات، دادن امتیاز به رقیب بود؟
شاید اکثریت مردم فریب جریانی را خوردند که در جریان برگزاری انتخابات از همه ابزارهای خود برای دلسرد کردن مردم استفاده کرد. اگر هدف دلسرد کردن و خانهنشین کردن مردم و مهمتر از تودههای میلیونی مردم، شخصیتهای سیاسی تاثیرگذار برای کسب کرسیهای مجلس هشتم بود باید به موفقیت رقیب آفرین گفت ولی بازی خوردن اکثریت سیاسیون و تودههای میلیونی را چگونه تفسیر کنیم.
به هر تقدیر انتخابات پایان گرفت و اکثریتی که در انتخابت شرکت نکرده و به یک انتخاب حداقل نسبی دست نزدند باید چهار سال حکومت کسانی را پذیرا باشند که با رای اقلیت، مدیریت کشور را در اختیار خواهند داشت. باید پذیرفت که سیاست انتخاب نسبی است و اگر از این اختیار و امکان استفاده نکنیم فقط و فقط فرصتها را به رقیب دادهایم.
نوشته شده توسط : علی
نوشته شده توسط : علی
نوشته شده توسط : علی