لاوروف: روش کره‌شمالی برای ایران الگو باشد

دوشنبه 86 مرداد 15 ساعت 3:0 عصر

سرگئی لاوروف اعلام کرد که انعطافی که در حل مساله‌ی هسته‌یی کره شمالی به کار رفته‌ است می‌تواند در مذاکرات با ایران نیز مورد استفاده قرار گیرد.

به گزارش خبرگزاری نووستی روسیه، وزیر امور خارجه روسیه که در پایان جلسه همایش امنیت منطقه‌ای "آ.سه.آن - روسیه" با خبرنگاران صحبت می‌کرد،‌ گزارش داد: بسیاری می‌گویند انعطافی را که شرکت کنندگان گروه شش جانبه یعنی میانجی‌گران بین‌المللی در حل مساله‌ی هسته‌یی کره‌شمالی از خود نشان دادند می‌تواند نمونه‌ای برای حل مساله‌ی هسته‌یی ایران باشد.

به گفته وی از پیشنهاد گروه "1+5" که از طریق خاویر سولانا، رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ایران ارایه شده، حمایت شد.

لاوروف گفت که سولانا که در این همایش نیز حضور داشت قصدش را برای ادامه ارتباط با ایران جهت متقاعد ساختن این کشور به ارایه‌ی پاسخ به همه سوالات آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرده است.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


روزنامه «شرق» توقیف شد

دوشنبه 86 مرداد 15 ساعت 1:13 عصر
روزنامه «شرق» روز دوشنبه از سوی هیات نظارت بر مطبوعات توقیف شد.

 گرچه دلیل اصلی توقیف این روزنامه مشخص نیست، اما گفته می‌شود درج مصاحبه‌ای با «ساقی قهرمان» سردبیر یک نشریه چاپ آلمان دلیل این توقیف اعلام شده است.

این گفت‌وگو توسط خبرنگاری خارج از مجموعه روزنامه انجام شده بود و روزنامه «شرق» هم روز یکشنبه به دلیل درج آن، از خوانندگان عذرخواهی کرده بود. متن این مصاحبه بر روی سایت اینترنتی روزنامه «شرق» هم قرار نگرفته است.

گفتنی است این برای سومین‌بار در طول فعالیت پنج‌ساله روزنامه «شرق» است که توقیف آن انجام می‌شود. نخستین‌بار در آستانه انتخابات مجلس هفتم به دلیل درج نامه سرگشاده نمایندگان متحصن مجلس به مقام رهبری، این روزنامه به همراه «یاس‌نو» توقیف شد. اما با رایزنی‌های انجام‌شده با مسؤولان قضایی و توضیحات مدیرمسؤول روزنامه، از آن رفع توقیف شد.

دومین توقیف روزنامه «شرق» نیز شهریورماه سال گذشته انجام شد که بیش از هرچیز به دلیل هراس جناح حاکم از تاثیرگذاری این روزنامه به نفع اصلاح‌طلبان در جریان انتخابات شوراها تلقی شد. در نهایت با بررسی پرونده در دادگاه، اواخر سال گذشته بار دیگر از «شرق» رفع توقیف شده بود.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


گفتگوی تلفنی احمدی‌نژاد با شاه عربستان

دوشنبه 86 مرداد 15 ساعت 12:0 عصر

رییس جمهوری اسلامی ایران و پادشاه عربستان شنبه شب در گفت‌وگویی تلفنی بر لزوم تلاش برای حفظ و تقویت وحدت و برادری میان مسلمانان تاکید کردند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، رییس جمهوری اسلامی ایران کشورمان در این گفت‌وگو با بیان اینکه دشمنان در تلاش برای ایجاد کدورت میان برادران مسلمان هستند ، تصریح کرد: مسئولان کشورهای اسلامی از جمله جمهوری اسلامی ایران و عربستان باید با همکاری یکدیگر ریشه و زمینه های سوء استفاده دشمنان را از بین ببرند.

محمود احمدی نژاد گفت: مسئولان ایران و عربستان باید با تاکید بر همدلی میان دو کشور توطئه ها را خنثی کنند.
ملک عبدالله پادشاه عربستان نیز در این گفت‌وگوی تلفنی ضمن ابلاغ بهترین سلام ها به مقام معظم رهبری بر لزوم شناسایی دشمنان ملت های مسلمان تاکید و تصریح کرد : نباید اجازه داد که دشمنان با توطئه های خود در روابط کشورهای اسلامی از جمله ایران و عربستان دخالت کنند.

رییس جمهوری اسلامی ایران و پادشاه عربستان در این گفت‌وگوی تلفنی همچنین برای ملت های دو کشور سعادت و عزت آرزو کردند .


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


هدیه 25میلیون دلاری ایران

دوشنبه 86 مرداد 15 ساعت 10:0 صبح

جمهوری اسلامی ایران روز جمعه کمک نقدی به مبلغ ‪ ۲۵‬میلیون دلار به شورای عالی بازسازی لبنان برای بازسازی یک جاده در شرق این کشور هدیه کرد.

به گزارش ایرنا ازبیروت ، "نبیل الجسر" رییس شورای عالی بازسازی لبنان و "حسام خوش نویس" رییس هیات ایرانی ستاد بازسازی لبنان امروز توافقنامه‌ی این هدیه را امضا کردند که بر اساس آن این شورا ،کار بازسازی جاده‌ی بعلبک به " توفیقیه " در شرق لبنان را انجام خواهد داد.

خوش نویس اعلام کرده است تاکنون از ‪ ۲۵‬پلی که کار بازسازی آن به ستاد ایرانی واگذار شده کار ‪ ۱۲‬پل به پایان رسیده که معروفترین آنها پل العاصی در شرق لبنان است.

رییس ستاد ایرانی کمک به بازسازی لبنان اضافه کرده از مجموع ‪ ۶۳‬روستا که بازسازی و آماده‌سازی آن بر عهده ما گذاشته شده کار ‪ ۴۳‬روستا به پایان رسیده است.

خوش نویس افزود: ستاد ایرانی همچنین کار بازسازی ‪ ۲۰۰‬باب مدرسه را بر عهده گرفت که از این تعداد ، ساخت ‪ ۱۴۹‬مدرسه پایان یافته است.

به گفته این مقام ایرانی، این ستاد کاربازسازی ‪ ۱۵۰‬مسجد و دیگر اماکن مذهبی را نیز که توسط صهیونیستها در لبنان تخریب شده بر عهده گرفته که از بین آنها بازسازی ‪ ۵۰‬مورد به پایان رسیده است.

همچنین بر اساس گزارش دفتر ستاد ایرانی کمک به بازسازی لبنان،این ستاد کار ساخت ‪ ۲۵‬مرکز پزشکی ، ‪ ۱۷۳‬کیلومتر راه اصلی ، ‪ ۳۶۵‬کیلومتر راه فرعی و کار خنثی کردن مین‌های ‪ ۱۰‬کیلومتر مربع از مناطق مین‌گذاری شده را برعهده گرفته است.

در جنگ ‪ ۳۳‬روزه اسرائیل علیه لبنان ، نظامیان اسراییلی بیش از یکهزار لبنانی را به شهادت رساندند و میلیاردها دلار خسارت به‌بخش‌های مختلف اقتصادی‌از جمله ساختمانهاو اماکن عمومی وارد کردند که جمهوری اسلامی ایران وبرخی کشورهای دیگربطور مستقیم‌کار بازسازی بخشی از این خسارت‌ها را برعهده گرفته‌اند.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


همکاری مشکوک آمریکا با تروریستهای بعثی

دوشنبه 86 مرداد 15 ساعت 9:0 صبح

طی یک هفته اخیر شهر شیعه‌نشین بلد هدف تعرضات و حملات گسترده تروریستهای بعثی بوده که در مواردی از همکاری مشکوک آمریکا نیز برخوردار بوده‌اند.

 در این اقدامات تروریستی که از شنبه، 13 رجب آغاز شده و تا امروز هم ادامه داشته، حرم سید محمد (ع)، فرزند امام هادی(ع) که به شدت مورد احترام و مراجعه مردم شیعه و سنی عراق قرار دارد، نیز هدف قرار گرفته است.

تا کنون دست کم 9 تن در این حملات به شهادت رسیده اند.
امروز باگسترش این حملات، 16 گلوله به بلد و 4 گلوله به حرم سید محمد(ع) اصابت کرده است.

همچنین خودرویی که حامل جنازه شهدا بوده، در 5 کیلومتری شهر مورد حمله تروریستها قرار گرفته و تروریستها 8 سرنشین خودرو و اجساد شهدا را گروگان گرفته اند.

اما از نکات عجیب و مشکوک در این حادثه، شلیک بالگردهای آمریکا به سمت نیروهای مردمی بوده که با تروریستها درگیر بوده اند. در پی بمباران بالگردهای آمریکایی بر سر مردم شهر، آنها به باغهای اطراف شهر پناه برده و در آنجا پنهان شده اند.

نکته دیگر آنکه با وجود فاصله تنها 70 کیلومتری بغداد با بلد ، پس از این مدت هنوز اقدامی از سوی نیروهای دولتی در بغداد صورت نگرفته است.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


هزینه اظهارات غیرمسئولانه

دوشنبه 86 مرداد 15 ساعت 6:0 صبح

در حالی که دبیر شورای عالی امنیت و مسئول پرونده هسته‌ای ملی جمهوری اسلامی، آشکارا از عدم حضور فعال اروپا در مذاکرات هسته‌ای انتقاد می‌کند، اظهارات وزیر ارشاد، مبنی بر این‌که مسئول سیاست خارجی اروپا باید برای مذاکرات هسته‌ای از قرنطینه عبور و ادبیات خود را اصلاح کند، هزینه‌های سنگینی را برای کشور ایجاد می‌کند.

یک کارشناس ارشد پرونده هسته‌ای در گفت‌وگو با «بازتاب» ضمن بیان این مطلب اظهار داشت: در حالی که پیش‌نویس شدیداللحن انگلیس برای قطعنامه چهارم شورای امنیت در حال بررسی در گروه «1+5» است و دکتر علی لاریجانی برای جلوگیری از پیوستن اروپا به روند برخورد با جمهوری اسلامی، اتحادیه اروپا را به فرار از میز مذاکرات متهم کرده و خواستار حضور فعال و با اختیارات کافی سولانا، مسئول سیاست خارجی اروپا در مذاکرات هسته‌ای ایران می‌شود، این‌گونه اظهارات، می‌تواند بهانه لازم برای عدم مشارکت جدی اروپا در روند پرونده باشد.

این کارشناس گفت: در اوضاع کنونی گروه «1+5» به سه دسته تقسیم‌شده است: انگلیس و آمریکا که خواستار برخورد با ایران و تصویب قطعنامه تشدید تحریم هستند، آلمان و فرانسه که طیف میانه این گروه را تشکیل می‌دهند و روسیه و چین که چندان موافق با تصویب قطعنامه چهارم شورای امنیت علیه ایران نیستند، ولی حاضر نیستند هم فشار زیادی را به دلیل این مخالفت تحمل کنند.

بنابراین، در صورتی که فرانسه و آلمان که سمبل سیاست خارجی اروپا به شمار می‌روند، به موافقان تصویب قطعنامه بپیوندند، چین و روسیه نیز مانند قطعنامه قبل، قادر به مقاومت نخواهند بود؛ بنابراین تلاشی که به خارج کردن اروپا از تأثیرگذاری در پرونده هسته‌ای ایران بینجامد، بزرگ‌ترین خدمت به آمریکا به شمار می‌رود.

وی خاطرنشان کرد: یا وزیر محترم ارشاد با توجه به این معادلات اظهارنظر کرده‌اند که با توجه به نتایج این اظهارات باید در حسن نیت و هدف ایشان تردید کرد و یا آن‌که با توجه به محل سخنرانی ایشان در گناباد و اظهارنظر کردن درباره معیشت، مسکن، اشتغال، براندازی و ... همانند دیگر نظریات ایشان فاقد دقت و بررسی بوده است که باید نسبت به پیامدهای این‌گونه اظهارات غیرمسئولانه هشدار داد.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


چاوز و به ‌کارگیری ستارگان‌ هالیوودی

دوشنبه 86 مرداد 15 ساعت 3:0 صبح

هوگو چاوز که خود را تا حد میزبان «شون پن»، هنر‌پیشه‌ هالیوودی، تنزل داده،‌ به همراه او با یک جیپ روباز به حومه شهرهای ونزوئلا مسافرت و در میان مردم ونزوئلا، به جمع‌آوری نامه‌های مردمی اقدام کرده‌اند.

 «شان پن»، برنده جایزه اسکار، اعلام نمود که به عنوان یک خبرنگار آزاد و با توجه به گزارش‌هایی که درباره ایران و عراق تدوین کرده بود، به این سفر مبادرت ورزیده است.
البته این روشن بود که قدرت و توان این ستاره‌ هالیوودی از سوی چاوز پنهان شده بود، ‌اما وی که راننده جیپ بود، به میان مردم رفته، تصاویر خود را امضا و نامه‌های مردم را جمع‌آوری کرده که از وی کمک و یاری خواسته بودند.

چاوز، رئیس‌جمهور ونزوئلا، در بخشی از سفر خود، از شون پن خواسته بود برای مردم سخن بگوید و او نیز به آنان گفته بود: من به دنبال یک کشور بزرگ به اینجا آمده‌ام و هم‌اکنون به شما می‌گویم که آن را یافته‌ام.

از آنجا که ستارگان ‌هالیوودی در جامعه آمریکا، بسیار مقبولتر از سیاستمداران هستند و نیز با موج جدیدی که توسط «مل‌گیبسون» و دیگر هنرپیشگان آمریکایی در راستای دخالت بیشتر هنرپیشگان محبوب‌ هالیوودی در سیاست پدید آمده، فیلم‌هایی که تاکنون در ‌هالیوود، جایی برای بیان گفته‌هایشان نداشتند، نیز اکنون ساخته می‌شود.

با توجه به این که هم‌اکنون این اختیار در دست ستارگان‌ هالیوودی است، باید منتظر فیلم‌هایی در ‌هالیوود باشیم که خطوط قرمز ‌هالیوود را با پشتیبانی هنرپیشگان معروف تغییر دهد.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


خطر ژنتیکی

دوشنبه 86 مرداد 15 ساعت 2:3 صبح

روزنامه ها به نقل از یکی از برادران ذی نفوذ نوشتند: دوم خردادی های معتدل خطرناک ترند.

اخیرا بنا شده است که دوم خردادی های معتدل بدتر از دوم خردادی های دیگر تلقی شوند.

یعنی نهیب می زنند: « برو کنار رفیق، خطرناکه!»

معصومه ابتکار ادامه می دهد:اصلا می دانید چیست؟ دوم خردادی خطرناکه، چه معتدل، چه افراطی.

این بار، مسئله «بودن» یا «نبودن» نیست. می گویید چیست؟ می گویم: تازه ، بودن یا نبودن که خیلی مهم نیست. مسئله مومن بودن یا نبودن هم نیست. مسئله خدمت کردن یا نکردن هم نیست. مسئله انقلابی بودن یا نبودن هم نیست. مسئله مورد اعتماد و تایید بودن یا نبودن هم نیست. مسئله حتی تایید صلاحیت شدن هم نیست.

بلکه … توجه کنید ! مسئله ژنتیکی است.

دوم خردادی ها ظاهرا یک ژن معیوب به نام «اصلاح طلبی» دارند که این ژن چه در فرم غالب (افراطی) و چه در شکل مغلوب (معتدل) زمینه جهش های ژنتیکی را برای تحول و پیشرفت و تعالی فراهم می کند. خب، تحول و پیشرفت هم که برای بعضی ها بسیار مذموم است، چون ژن محافظه کاری و بعضی وقت ها هم ژن حسادت را در آنها برمی انگیزد و به مقابله وامی داردشان. خوبست نمردیم و اشکال ژنتیکی و ذاتی دوم خردادی ها را کشف کردیم.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


شرق را باید تمام شده دانست

دوشنبه 86 مرداد 15 ساعت 2:0 صبح
رحمانیان در پاسخ به سئوال «جهان» که آیا شرق پس از رفع توقیف دوباره منتشر می‌شود یا نه؟ گفت: از نظر من امروز روز مرگ شرق است و شرق را باید تمام شده دانست.
مهدی رحمانیان مدیر مسئول و صاحب امتیاز روزنامه شرق در گفتگو با خبرنگار «جهان» ضمن تایید توقیف شرق،دلیل این توقیف را مصاحبه با ساقی قهرمان شاعر زن دانست و گفت: ابتدا قرار بود مصاحبه با شهرنوش پارسی پور منتشر شود، اما من چون می دانستم که ایشان مورد اخلاقی دارد مخالفت کردم.
وی افزود: اما دوستان مصاحبه با ساقی قهرمان را آوردند که من از آنها پرسیدم که ایشان مورد اخلاقی دارد یا نه؟ که آنها گفتند، ندارد.
رحمانیان در پاسخ به این سئوال که آیا شرق پس از رفع توقیف دوباره منتشر می شود یا نه؟ گفت: از نظر من امروز روز مرگ شرق است و شرق را باید تمام شده دانست.
مدیر مسئول شرق در مورد ادامه فعالیت مطبوعاتی خویش خاطرنشان کرد: از امروز به بعد در هیچ روزنامه ای فعالیت نخواهم کرد و برای همیشه از این عرصه کناره گیری خواهم کرد.
پیش از این یک مقام آگاه در وزارت ارشاد  در گفت‌وگو با فارس گفته بود: روز شنبه 13 مرداد مصاحبه‌ای در صفحه ادبیات روزنامه شرق با عنوان «زبان زنانه» به چاپ رسید که دلیل توقیف این روزنامه چاپ این مطلب است.
وی اضافه کرد: این مصاحبه با فردی انجام شده است که مطالب همجنس‌گرایی در روزنامه‌های کشورهای دیگر به چاپ می رسانده است و این مصاحبه نیز در همین راستا بوده است.
این مقام آگاه ادامه داد: به همین دلیل هیئت نظارت بر مطبوعات، این روزنامه را توقیف موقت کرده است تا به این موضوع رسیدگی شود.

متن مصاحبه شرق با ساقی قهرمان:
شعر ساقی قهرمان در عین صراحت، سرشار از رنجی است که فریاد نمی کشد بلکه یقین های مخاطب را به شک تبدیل می سازد. قهرمان از هر چیزی که به دردش بخورد در شعرش استفاده می کند. در زبان دست می برد، از مسلمات حرف می زند، به پرسش می کشد و بالاخره کاری کرده که شعرش خیلی مورد توجه قرار گرفته است. ساقی قهرمان متولد 1335 در مشهد است.
از ساقی قهرمان چند مجموعه شعر از جمله «از دروغ» و «ساقی قهرمان. همین» و یک مجموعه داستان با نام «اما وقتی تنهایی، گاو بودن درد دارد» منتشر شده است.
گفت و گوی شرق را با ساقی قهرمان بخوانید: در جایی گفته ای که شاعرانگی را به ارث برده ای اما شاعر خوب بودن نتیجه تلاش توست. این حرف جسورانه ای است در حالی که شاعران ما فکر می کنند «شاعر بسیار خوب» به دنیا آمده اند؟ حرفی که گفته ام جسورانه نیست، تلاشی که کرده ام جسورانه است. در آن مورد هم، اگر نظری داشته باشم باید راجع به اقوام نزدیکانش باشد.

ـ در شعر «وزیر کار» فاعلیت شاعر در بطن سطرها روی مفعولیت به خود می گیرد آیا در این شعر مرز بین زنانه نویسی و مردانه نویسی را خواسته ای پشت سر بگذاری؟

فاعل زمانی متشخص است که مفعول حضور نداشته باشد. هر جا هر دو باهم باشند، خطوط قدرت مبهم می شود. در شعر «وزیر کار»، راوی از مخاطب می خواهد که او را در شرایط خاصی قرار دهد. به مخاطب توضیح می دهد و آن شرایط را روشن می کند. در این شعر، ساقی قهرمان، به عنوان راوی قادر به تعیین نقش خود، انتخاب کرده در وضعیتی قرار بگیرد اما چون وظایف مخاطب راوی را خودش تعیین می کند، در این وضعیت انفعال وجود ندارد و مخاطب راوی، به دلیل آن که راوی در حال دیکته کردن به اوست، قادر به سرنوشت راوی نیست و راوی مقهور مخاطب نیست، هر دو نقش را در آن واحد ایفا می کنند.

حدس خود من این است که چون در مرزهای مرسوم زنانگی زندگی نمی کننم، خود به خود در شعر من این مرزها موجود نیستند. حالا، دقیقا نمی دانم منظور شما از زنانه نویسی و ارتباط آن با فاعلیت ساقی قهرمان چیست. زنانه نویسی منطقه ای؟ یا زبان زنانه؟

مشکل ما جایگزین کردن مردانه با زنانه نیستف آن اتفاقی که ناگزیر است از افتادن، از میان رفتن مرز بین زنانگی و مردانگی است به نفع هویتی که زنانه یا مردانه بودنش را با تکیه به ذهنیت خود تعیین می کند. هویت انسانی ناچار است خود را از یونیفرم قراردادی آزاد کند و بگذارد هر کس همان باشد که هست؛ سیالیت جنسیت را باور کند. در آن شعر، مرز برداشته شده، نه به نفع زبان زنانه، به نفع هویت مردان و زنانی که به نام جنسیت محکوم می شوند .

 ـ قبول داری که پتانسیل زبان فارسی مردمحور بوده. یعنی دیکتاتوری زبان فارسی حتی به مردان، اجازه زنانه نویسی را نداده؟ فکر نمی کنی خط شکنی های یک دهه اخیر شاعران ما در عرصه زبان، فراهم کردن امکان بروز وجه زنانه زبان است؟

مرد محور بوده، اما آن مردمحوری مردش از مردمسالاری برگرفته شده نه مردی که به دلیل طبیعت اعضای بدنش مرد نامیده می شود. دیکتاتوری زبان به مردان هم مانند زنان اجازه خودنویسی نداده. زبان مردمسالاری حاکم بوده نه زبان تو که مرد ـ ای. خط شکنی های دهه اخیر در عرصه زبان، امکانی است برای بروز هویت نویسنده از طریق زبانی که به کار می گیرد.
وجه زنانه را به عنوان نقطه مقابل وجه مردانه به میان می آوری، درست است، این وجه باید به عنوان آلترناتیو زبان رسمی جامعه مردسالار رشد کند، اما به کارگیری زبان زنانه قدم اول است و وسیله ای است برای درک آن بخش از هویت انسانی که محکوم به سکوت بوده. اما اگر جنسیت زبان آزاد به نوشتن خود نباشد یک تاریخ دیگر باید بگذرد تا اجبار به کارگیری زبان متحدالشکل زنانه ای که جایگزین مردانه شده، منسوخ شود. زبان باید جنیست خودش را فارغ از مرزبندی جنسیت فرهنگی بروز بدهد و تحمل دگرباشی داشته باشد. ـ من اعتقاد ندارم که تو زبانی منفعلانه در شعر داری. می گویم وقتی شاعری مثل تو درک می کند که شاعر فاعل زبان است نه مفعول زبان قراردادی، انتظار دارم وقتی می خواهد حرفش را بزند زبان بر او واقع نشود. 1. اگر شاعر «فاعل زبان» باشد از حلقه زبان قراردادی بیرون پریده، چطور می تواند «مفعول زبان قراردادی» باشد؟

2- چرا نباید «زبان» بر شاعر واقع شود؟

در همین لحظه های بده بستان، شعر اتفاق می افتد.
3. این دغدغه فرهنگ مردمسالار است که رل ها را حفظ و تثبیت کند، زبان و شاعر این نگرانی را در ارتباط با همدیگر ندارند. و نیز اگر به درک شاعر معین اعتقاد داری به انتخابش اعتماد کن. شعرهای «ساقی قهرمان» زنانه است. هی شکی در این وجود ندارد. چرا که زنانگی ویژگی اصلی شعرهای توست اما می بینیم تو جور دیگری می نویسی. این جور دیگر یعنی جدا شدن از مرز زنانه نویسی مرسوم که در واقع ریشه در زبان مردانه داشت. در شعرهایت تو بر زندگی واقع می شود اما زبان زنانه است را حفظ می کند.

- این زنانگی چطور در شعرت خلق می شود؟

بگذریم که در همه چیز همیشه شک وجود دارد. اما چیزی که در این سوال درک نمی کنم این است: به چه دلیل نمی شود بر زندگی واقع شد و زبان زنانه را حفظ کرد؟ چه مانعی سر این راه هست؟ حدس می زنم این نظر بر اساس همان تقسیم نقش ها به مردانه زنانه باشد. واقع شدن، ویژگی مردانه است، واقعا؟ کلمه کوچکی نیست، وقوع است، چطور می توانی زنانه را از قابلیت وقوع خالی بدانی؟ یا این که زن در بحبوحه واقع شدن از دست می رود؟ یا لال می شود اگر واقع شد؟ اما از یک زاویه دیگر؛ از همان جایی که اولین دستاورد ویرانی های یک جنگ جهانی، فرو ریختن بود و مخدوش شدن و دری که باز شد به روی وحشت و لذت از بازسازی و بازپردازی و بازبینی و از سرسازی و فرار از یقین و قاطعیت قاطعیت در پست مدرنیسم. قاطعیت جنسیت هم در رفتار انسانی با مرزبندی های جنسیتی رنگ می بازد. ما با یک چهره از مرد در مقابل یک چهره از زن روبه رو نیستیم. در امتداد این طیف، مردانگی و زنانگی، نه این که جایگزین هم شوند، شبیه می شوند و حسی زنانه در حس های مردانه کشف می شود و جاری می شوند به ادبیات.
آن قدر اطلاعات رد و بدل شده که در حدی جسمانیت زنانه و مردانه برای دو طرف موضوع قابل بررسی باشد تا از آنجا به زبان دربیاید. شعر زنان از مردان متمایز شده و رسیده ایم به مرحله ای که شعری که شاعرش مرد است شباهت پیدا کند به شعری که شاعرش زن است، نه فقط با تکنیک، با شباهت شعور شاعر مرد و شاعر زن و با درک این واقعیت که گاهی «آن دیوار» بین زنانه و مردانه نیست، بین طیف های مختلف زنانه است و مردانه. من کشف کردم که چگونه بر زندگی واقع کرده شوم. چون بودم. واقع بودم. نمایش آن واقع شدن چیزی بود که شعر را شکل داده. وقوف به آنچه هستی، مانع از آن می شود که بی دلیل مسخ یا مستحیل شوی. دوران بزرگسالی ام را در شرایطی گذراندم که نیازی نبود زبانم را در معناهای مردانه فرو کنم، نیازی به بیرون کشیدنش هم پیدا نشد. شعر من از تجربه بودن من و شاعر بودن من ناشی می شود. این جور دیگر بودن ریشه می گیرد، به سادگی. نمایش آن گونه از زنانگی در شعر، شاید به خاطر درک من از گونه های مختلف زنانگی است و پیگیری من در به شعر درآوردنش.

ـ اصلا علاقه ای ندارم ساقی قهرمان شاعر را به ساقی قهرمان شاعر مهاجم تقلیل دهم. چون فکر می کنم مرزشکنی های آثار شما بویی از غربت و نوستالژی ادبیات مهاجرت ما ندارد. چطور با این مساله کنارآمده ای؟

در شعرتان جغرافیا محدوده می شود به ساقی قهرمان. چون اصولا مهاجرتی صورت. من در شرایطی، پریده ام بیرون این پریدن به بیرون به مرحله فرود نرسیده. مهاجرت از سرزمینی به سرزمین دیگر، که لازمه اش تحلیل و تصمیم و انتخاب است، اتفاق نیفتاده.
در این «بیرون» بی مرزی مشاهده می شود به تن و ذهن شروع می کند به کشف مرزهای جغرافیایی اش. این اتفاق، که وقتی افتاد دردناک بود، شد اتفاق شاد زندگی. تجربه زنده مانده بود. نچسبیدن به زمین، امکان نگنجیدن در چارچوب رامطرح کرد. برای من، زنده ماندن، بیرون ماندن از چارچوب هایی است سردبیر نشریه ای هستم به اسم چراغ. خوانندگان و نویسندگان این نشریه در داخل اند. با این نشریه، نوشته های من، که جدا از شعر من است، برگشته به داخل. در چارچوب مرزهای مشخص فرهنگی، اجتماعی نوشته می شود. دیگر بی مرز نیست، قائل به مرز است.

ـ صریح نویسی تو گاهی منجر به عدم دریافت شعرت توسط مخاطب می شود. مثلا شعر «به مرده که دست می بری» تو که خیلی هم زیباست موجب اعتراضات زیادی شد. در حالی که نگاه جسمانی تو به مرده خیلی رقت انگیز است و اصلا جسمانیت را زیر سوال می برد. این سوء تفاهم ها ناشی از چیست؟

تابو خاصیت رمزآلود و دلهره آور دارد. این دلهره است که منتقل می شود به موضوع و تصور زشت بودن به دست می دهد. زشتی، از شرایطی است که سایه تابو بر موضوع می اندازد. در فرهنگ ما صراحت تابو است. عادت داریم حجاب را ببینیم، آنچه پشت حجاب مانده را حدس بزنیم. عمل دین، واقع نمی شود. حدس، فضا را برای تبرئه و تکفیر، بسته به میل فرد، آماده می کند. در این شرایط کسی که نگاه می کند و کسی که در معرض نگاه قرار دارد، امکان حاشا دارند. اما صراحت امکان حاشا نمی دهد. در مقابل صراحت، که مغایر عادت فرهنگی ماست، ذهن تماشاگر دچار آشفتگی می شود، از روی عادت حدس می زند. این شعر را بارها خوانده ام. به جز تابوی صراحت تابوی دیگری ندیده ام. 

- شاید تماشای مرده هم باشند. هست؟
 شاید رسم ما است که مرده را از نظرها دور کنیم. این شعر مرده را تماشا می کند و گزارش می دهد. مردگی را توضیح می دهد، با زندگی مقایسه می کند؛ زندگی را تنگاتنگ مردگی می بیند؛ عدم ارتباط با زندگی را مردگی می داند. وقتی همه آنچه باید باشد، نبوده شده، زندگی راوی از زنده بودن به مرده بودن منتقل می شود. وقتی این شعر را می نوشتم یک واقعیت را می نوشتم. رفت؟ وحشت از واقعیت موجود بود، اما رقت نبود.
 سعی نکردم جمسانیت را زیر سوال ببرم. وقتی همین نبودن ها را درک می کند، شعور جسم دوباره تایید می شود. جسم، می داند. هم داشتن را هم نداشتن را. آقای پورمحسن عزیز، این سوء تفاهم ها به نظر من ناشی از باورهای فرهنگی است. از بین کسانی که ایمیل های تهدیدآمیز فرستاند حتی یک نفر سوال نکرده بود، همه رای صادر کرده بودند. اینجاست که باید تغییر روش بدهیم، اول سوال طرح کنیم، وقت برای صدور حکم هست. خود سوءتفاهم، نه، مخرب نیست. می تواند راهی باشد برای رسیدن به تفاهم. ـ بعضی ها اعتقاد دارند علاقه شما به عبور از خط ها به نوعی ریشه در اخلاق گرایی مستتر در شما دارد. شما موافقید؟ با توجه به من، «اخلاق گرا» توصیف درستی نیست. اما اگر اخلاقیات را در نظر بیگریم، اخلاقی که در این سوال به آن اشاره شده تاریخ مصرف دارد. ده سال پیش نبوده و ده کیلومتر آن طرف تر هم نیست.
من یک بار اخلاقیات را تماشا می کنم و یک بار انکارش می کنم. به نظر من اصل باید بر حفظ حرمت انسانی باشد، نه قراردادهای منطقه ای. به اخلاقی زماندارتر از اخلاق جاری اعقتاد دارم. به دلیل تجربه های زیاد در زمینه آنچه ما زنانه می نامیم، معضلی به نام زن ـ در ـ شرایط را تجربه کرده ام. اخلاق در برابر زن ـ انسان می ایستد.
در برابر مردـ انسان هم می ایستد. زن محکوم است به «مادر شدن»، مرد محروم است از «مادر بودن». به نظر من مردانگی یک حسن انسانی است، ویژگی زنانه نیست و به خصوص که فیزیک زن به تنهایی برای مادر شدن کافی نیست. اگر اخلاقیات حاکم نیمی از مردم را از مادر بودن محروم می کند و نیم دیگر را محکوم به مادر شدن، اینجا یک ظلم اتفاق افتاده است.
درک من این است که مردان باید امکان داشته باشند، مادر فرزندی باشند که لزوما از زهدان خودشان بیرون نیامده و زنان تصمیم بگیرند در چه شرایطی امکان انتقال هویت خود از زن به مادر را دارند. با جنیست باید رفتار انسانی داشت، مرزبندی های جنسیتی باید انعطاف پذیر باشند. غیراخلاقی تحمیل فرهنگ است به تن. محکومیت در قالب جنیست قراردادی و انعطاف ناپذیر بودن مرزبندی های جنسیتی غیراخلاقی است.
 
ـ فکر نمی کنی این یکی از جزایر نامکشوف زبان ماست که هنوز به آن پرداخته نشده؟
این که مرد هم مثل زن انسان است و می تواند مادر باشد. می تاند زن باشد. همان طور که زن در زبان می تواند مرد باشد. شاید از جزایر نامکشوف زبان ما باشد، اما در حوزه فلسفه و ادبیات جهانی کشف شده است .

ـ در مقاله ای در بزرگداشت رضا براهنی او را ستایش کرده ای. البته با زبان شاعرانه ات انتقادها را هم توام کرده ای اما تو آن بخش از شعر براهنی را ستایش می کنی که همیشه مورد انتقاد بوده. خیلی ها در اینجا براهنی را خائن به شعر فارسی می دانند البته من این نظر را ندارم. براهنی چه جایگاهی در شعر معاصر ما دارد؟
ستایش نکردم. بزرگ داشته ام. شعرهای زندان و شعر براهنی در «شعرهای زندان» و شعرهای «خطاب به پروانه ها» بی نظیر بوده. «شعرهای زندان»، زبانی مناسب برای آن نوع شعر که ناچار در قالب های نامناسب نوشته می شد، پیشنهاد کرد. برخورد واقع بینانه نویسنده با جامعه را هم مطرح کرد. فعالیت سیاسی که قرار بود با هدف خدمت به خلق باشد. در ادبیات برخورد شکوهمند می دید و شکوه فعال سیاسی مانع از دیده شدن واقعیت سرکوب و جامعه سرکوب شده بود. براهنی زبانی را به کار گرفت که قابلیت نمایش محیط را داشت. زبان آن شعرها کمتر از شعرهای هفتاد براهنی، ناگزیر نبودند. در شعرهای هفتاد هم راه نرفته ای را در شعر فارسی تجربه و پیشنهاد کرد. بگذریم که زیباترین نمونه های شعر فارسی معاصر، آغشته به همان شور که ذهن شرقی به آن عادت دارد در خطاب به پروانه ها و منتشر شده های بعد از آن آمده اند، اما این شعرها از محدوده زیبایی شناسی شعر بیرون می آیند و راهنمودهای دیگری نیز مطرح می کنند. لازم بود خطوط مستقیمی که رسیدند به سال پنجاه، کج می شدند. نمایش سردرگمی جمله و جابه جایی اجزا و تفویض مسوولیت فعل به اسم و برعکس، حرف های ربطی که چیزی را به چیزی ربط نداند، تکرار تا مرز رسیدن به مشاهده، لازم بود. نوشته اند در شعر براهنی تکنیک بر شعر غلبه دارد. فقط در تعداد معدودی. و دلیل دارد. مسلما در بسیاری از آن قطعه ها، می نویسد تا تدریس کرده باشد. گفته اند خائن به زبان فارسی؟ کی گفته؟ با چه نیتی؟

ـ من این سوال را برای زیر سوال بردن براهنی نپرسیدم. او لااقل این امکان را به شاعران ما داده که برگردند و دوباره هستی شعر فکر کنند. حالا شاید نتیجه دقیقا منطبق با اعتقاد براهنی نباشد. تو اینطور فکر نمی کنی

مدرک ما متن است، و منظره. نمی توانم حدس بزنم اعتقاد براهنی چیست. ـ شعر شاعران داخل کشور را دنبال می کنی؟ نظرت درباره این شعرها چیست؟ دنبال می کنم. تجربه ای که پگاه احمدی و رزا جمالی در فارسی با چهره زن در زبان کرده اند، را دنبال می کنم. با خوانش من، در شعر پگاه احمدی و رزا جمالی زبانی که به کار گرفته می شود تخته پرش اش همان فرهنگ مرسوم است، از آنجا خود را به بیرون، هر وقت بخواهد، می تواند پرتاب کند و به زبان و زن، بیرون از فرهنگ رایج بپردازد. اما انتخاب کرده فرهنگ را تا ته اش به زبان بیاورد و انتخاب درستی کرده. شعر دگرباش را با دقت پیگیری می کنم . آینده ادبیات فارسی در مسیر دریافت های شعر دگرباش است، به خصوص که مقالات مربوط تئوریک هم بی وقفه ترجمه و تالیف می شوند. در موارد خیلی معدود، دغدغه این شعر، زبان است، ویژگی های شعر خود به خود کار را می برد به فضای متفاوت. تکنیک را تا حد ممکن نامرئی می کنند.
ساده نمی نویسند، تصور ساده نویسی به دست می دهند. استثنا در این مورد همسرش است که رفتاری خاص با زبان دارد و با قلع و قمع اصول، نه متن، و با آن صراحت که در ادبیات فارسی غایب بوده است، فارغ از این که در کدام حیطه بنویسد، شعر بی نظیر می نویسد. بابک سلیمی نمونه موفق نگاهی است که در دهه هفتاد خواستند به ساختار جامعه، اما به یک لایه دیگر طبقاتی، بیندازند و نشد. کارهای ترسیمی مهرداد فلاح یک جای خالی را پر کرده، تبدیل کلام به مینیاتور، به جهان بینی، به شعر. گروه مطرود و بحث هایشان را می خوانم. شعر مطرود و جمع نزدیکش حساسیت های ویژه نگاه زن به شهر را مطرح می کنند؛
یک جور همذات پنداری با زن ـ در ـ شرایط در این شعرها هست. کارهای علی سطوتی، آرش الله وردی، فریبا فیاضی، فرزانه مرادی، بهنام بدری و سوده نگین تاج را می توانستم باهم اشتباه کنم، با وجود تفاوت ها و نشانه هایی که هر کدام از خود در کار به جا می گذارند. یک جور برابری جنسیت در آنجا اتفاق افتاده، یعنی جنسیت تعین ندارد. شاید آن چه فریبا فیاضی و سوده مطرح می کنند، در ادامه، به تصویر جسمانیت زن ـ بیرون ـ از موقعیت برسد.

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


بلاتکیلفی مسافران و بی‌تفاوتی مسئولان

دوشنبه 86 مرداد 15 ساعت 12:0 صبح
مسافران پرواز ساعت 40/9صبح جمعه ایران ایر تور که بدلیل لغو پرواز در فرودگاه مشهد سرگردان بودند با بی تفاوتی مسئولان این شرکت مواجه شدند.

بنابراین گزارش پرواز مذکور که بلیط‌های آن از مدتها قبل بفروش رسیده بود صبح امروز بدون هیچگونه دلیل قانع کننده ای لغو شد و مسئولان شرکت ایران ایرتور در برابر اعتراض مسافران اعلام کردند که ممکن است لطف این شرکت شامل مسافران شده و با پروازی با تاخیر در حدود ۱۵ ساعت راهی تهران شوند.

گفتنی است تعدادی از مسافران که مشکل بیماری قلبی داشتند نیز با بی توجهی مسئولان این شرکت مواجه شدند.

شرکت ایران ایر تور از شرکتهای وابسته به هواپیمایی جمهوری اسلامی می‌باشد.

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


<   <<   76   77   78   79   80   >>   >