: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
: آرشيو يادداشت ها :
: موسيقي وبلاگ :
: جستجو در وبلاگ :
هنوز سالهای زیادی از آن دوران نگذشته است که در افکار و گفتگوهای مردم، رای اوردن جناح راست و روی کار آمدن محافظه کاران از طریق انتخابات و رای مردم امری محال می نمود. همه می گفتند مگر می شود با رای مردم ایران، فردی با اهدافی برخلاف آرزو ها و مصالح ایشان رای بیاورد؟
و البته سالهای زیادی از همان سالهای نه چندان دور نگذشته بود که در انتخاباتی که به اعتراف همگان یکی از آزاد ترین انتخابات های تاریخ ایران بود، لیست نا آشنایی از گمنام ترین افراد محافظه کار در انتخابات شورای شهر پیروز شد. و همین پیروزی مقدمه ای شد برای فتح سنگر به سنگر آخرین پایگاه های اصلاحات در نهاد های قدرت. و البته پایه ای شد برای اینکه عده ای به این نتیجه برسند که می توانند با “بازی” انتخابات و استفاده از معایب سیستمهای انتخاباتی به راحتی به قدرت دست یابند.
بلی! محافظه کاران نه با نیروی نظامی، نه با کودتای خزنده و نه با انقلاب واره ها و حرکات پوپولیستی، بلکه در انتخابات توانستند شورای شهر و دولت را از دست اصلاح طلبان و دگراندیشان بگیرند. اتفاقی که امروز نتایجش نه تنها فضای سیاسی و آزادی های عمومی مردم را تحت تاثیر قرارداده است بلکه زندگی اجتماعی، رفاه و وضعیت اقتصادی آنها را نیز با مشکلات عدیده مواجه کرده است.
چرا؟ چه اتفاقی اینچنین فضای سیای ایران را دگرگون کرد که فرصت انتخابات برای نیروهای دگر اندیش تبدیل به یک تهدید شد؟ چگونه اقلیتی 15 درصدی توانستند بدون اقدامات خشونت بار گسترده بر اکثریتی پرتعداد چیره شوند؟
جواب این سوال خیلی سخت نیست. تحریم کور و بی هدف انتخابات شورای شهر دوم، تحت تاثیر بی محتوا و بی ارزش ترین تبلیغات سیاسی، و بی تفاوتی ناشی از تبلیغات دلسرد کننده ی محافظه کاران، چنان فرصتی برای آن عده پدید آورد که کمتر گروه سیاسی ای می توانست آن را ندیده بگیرد.
تئوری های پوچ و بی محتوایی مثل “بازی بودن اصلاحات”که به شکل عجیبی با سکوت محافظه کاران مورد تایید قرار می گرفت در کنار آزاد گذاردن تلویزیون های کم مایه ی لس آنجلسی همراه با توقیف فله ای مطبوعات، عرصه ی عمومی جامعه را آنچنان از واقعیات سیاسی دور نگاهداشته بود که به سادگی از کنار یکی از تاریخی ترین فرصت های خود گذشت و عرصه را به اقلیتی 15 درصدی واگذاشت.
تاسف بار تر از این واقعیت تلخ، برخی پزهای توخالی روشنفکری برای حقیقی نشان دادن این اقدام بی هدف بود که فضای بی تفاوت و بی هدف آن روزها را در خلصه ای طولانی تر و عمیق تر فرو می برد. و برای یک ترک فعل بدون فایده توجیهاتی سیاسی و به ظاهر علمی فراهم می آورد.
به راستی چه کسی از این تحولات سود برد؟ آیا کسانی که خاتمی و اصلاح طلبان را به کند روی متهم می کردند و آنان را بازیچه ی محافظه کاران می خواندند، از این اقدام خود طرفی بستند؟ و یا اینکه این محافظه کاران بودند که به سادگی توانستند با استفاده از رویای خام تحریم تار و پود طرح باز گشتشان به دولت را ببافند؟
مگر نه اینکه هر عمل سیاسی و در معنای گسترده تر هر فعل معقول انسانی همیشه با محاسبه ی سود و زیان و احتمال دسترسی به هدف انجام می گیرد؟ مگر نه اینکه عمل و فعل سیاسی برای موثر افتادن نیاز به داشتن طرح و برنامه ای بلند مدت و پیگیر دارد؟ مطرح کنندگان نظریه تحریم انتخابات در شورای شهر دوم و ریاست جمهوری نهم، به چه سودی دست یافتند؟ کدام گام بعدی را برای رسیدن به اهدافشان برداشتند؟ آنها حتی ساده ترین فاکتور یک عمل سیاسی یعنی سودمند بودن آن را هم مد نظر قرار ندادند و در سالهای بعد خودشان بیشترین ضربه ها را از فضای جدید خوردند.
و البته که با اینکار خدمتی در خور به کسانی کردند، که اصلاح طلبان را در برخورد با آنان ناتوان می دانستند. هرچند اشتباهات برخی اصلاح طلبان و فرصت سوزی عده ای از آنها در کنار مشکل تاریخی بی برنامگی گروه های سیاسی، مزید بر این علت بود، اما غیر از این است که شلیک نهایی به پیشروی پروژه ی اصلاحات، با تحریم کور 1381 انجام گرفت؟
تاریخ ایران و جهان سرشار از مثال های فراوانی است که درآن عده ای بدون فکر منظم سیاسی فرصت های تاریخی بزرگی را به هدر داده اند و تلاش های دیگرانی را نیز عقیم گذارده اند. و البته تکرار این تاریخ همواره دردآورتر از خود آن بوده است. اما گاه واقعیات آنچنان گزنده است که عمیق ترین خوابها را از هم می گسلد. آیا جمعه 24 اسفند روزی است که در آن عده ای باردیگر به معنای واقعی عمل سیاسی فکر کنند؟ خدا کند...
نوشته شده توسط : علی
در ذیل نامه حامد بهداد در پافشاری جهت حمایت از لیست ائتلاف اصلاح طلبان آمده است
بسم رب الشهدا و الصدیقین
اینجانب در دوره های مختلف که به آقایان هاشمی رفسنجانی، سید خاتمی و احمدی نژاد رأی داده ام به طبع این بار هم می خواهم در انتخابات این دوره مجلس شرکت کنم. همانطور که رأی دوره های پیشین را اعلام کرده ام این رأی را هم اعلام می کنم.
اینجانب حامد بهداد به عنوان یک هموطن ایرانی مسلمان رأی خود را به ائتلاف اصلاح طلبان اعلام می دارم.
این فقط یک رأی است نه بیشتر، آن هم به پاس خون شهیدانی که برای این مملکت کشته شده اند.
حامد بهداد
نوشته شده توسط : علی
بر اساس این گزارش محمدعلی حجازی رئیس مرکز امور مشاوران و کارشناسان قوه قضائیه با برپایی مراسمی به عنوان اولین گردهمایی بزرگ وکلا و کارشناسان دادگستری به تبلیغ برای همسر خود " فاطمه بداغی " نمود.شنیده شده است حضور وکلا و کارشناسان مرکز امور مشاوران و کارشناسان قوه قضائیه الزامی بوده است!
این مراسم در مسجد امام صادق(ع) با حضور کثیری از وکلا و کارشناسان برگزار شد. اقدام دستگاه قضائی در این زمینه چه خواهد یود؟!
نوشته شده توسط : علی
نوشته شده توسط : علی
این منبع آگاه افزود: "دور دوم تبلیغات اصلاح طلبان قطعا با محتوای برنامه ریزی شده آن تحولی در جامعه ایجاد میکند که بر روند انتخابات تاثیر جدی میگذارد".
وی از بیان دیگر دستورات این جلسه خودداری کرد و گفت: شخصا با اگاهی از تصمیماتی که قرار است در این جلسه گرفته شود به صراحت می گویم تصمیمات این جلسه کفه انتخابات را به نفع اصلاح طلبان سنگین تر میکند.
نوشته شده توسط : علی
یکی از اعضای جوانان اصلاح طلب در این مورد میگوید : "مردم در ابتدا میپرسند این لیست متعلق به کیست ؟ و وقتی که در جواب آنها میگوییم لیست یاران خاتمی، با ما صمیمانه برخورد میکنند واز حال وهوای انتخابات میپرسند عده ای دیگر هم همین که نام آقای خاتمی را میشنوند با اشتیاق ،از حضور در انتخابات و رای به اصلاح طلبان صحبت میکنند " .
نکته دیگری که در این طرح نمود بیشتری دارد درد ودلهای مردم و نارضایتی انها نسبت به وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه است .
نوشته شده توسط : علی
متن نامه بهاره رهنما به شرح زیر است:
بنام او که چیزی از او پنهان نیست
به عنوان یک زن مسلمان ایرانی که هجده سال است در فضای تلویزیون، تئاتر و سینمای کشورم فعالیت کرده ام و همیشه سعی کرده ام خودم باشم اگرچه گاهی چیزهایی را هم برای خودم بوده از دست داده ام، طی این نامه اعلام می کنم که بنده به عنوان عضوی از مجموعه تلویزیون از اینکه رأی شخصی ام را به صورت عمومی اعلام کرده ام مورد بازخواست قرار گرفته ام اگر موضوع به همین جا ختم می شد طبق احترام به روابط رئیس و مرئوسی می پذیرفتم که نباید رأیم را به صورت علنی اعلام می کردم تا مردمی را که دوستشان دارم و دوستم دارند تحت تأثیر رأی دادن به حزب خاص قرار دهم. طی نامه ای هم به یکی از روسای محترم تلویزیون جمهوری اسلامی این موضوع را اعلام کرده ام که اگر اظهار نظر علنی من کار درستی در موازین آن سازمان نبوده از این که نظرم را علنی اعلام کرده ام عذر می خواهم اما در این که رأی می دهم و به حزبی که اعتقاد دارم رأی می دهم شکی نیست چون به قول امام راحل رأی دادن نه تنها حق ملی ماست بلکه وظیفه ی شخصی ما است.
زمانیکه بیانیه ی ائتلاف اصلاح طلبان (یاران خاتمی) را امضا کردم با اعتقاد این کار را انجام داده ام و تا این لحظه هیچ تکذیبیه ای نیز اعلام نکرده ام اما چون عضوی از مجموعه تلویزیون هستم پذیرفتم که نباید بصورت علنی رأیم را اعلام می کردم.
خوشبختانه نامه من به صورت سند با امضای خودم در دو نسخه در تلویزیون و نزد خودم محفوظ است.
گمان نمی کنم که رأی دادن من که حرفی عرفی و شرعی برای یک مسلمان ایرانی است بهایش کار نکردن در تلویزیون باشد چون ما همگی به گفته رهبر انقلاب اعتقاد داریم که ای کاش اتخابات هر سال پرشورتر برگزار شود.
بهاره رهنما
بازیگر تلویزیون و سینما
نوشته شده توسط : علی
متن نامه بهاره رهنما به شرح زیر است:
بنام او که چیزی از او پنهان نیست
به عنوان یک زن مسلمان ایرانی که هجده سال است در فضای تلویزیون، تئاتر و سینمای کشورم فعالیت کرده ام و همیشه سعی کرده ام خودم باشم اگرچه گاهی چیزهایی را هم برای خودم بوده از دست داده ام، طی این نامه اعلام می کنم که بنده به عنوان عضوی از مجموعه تلویزیون از اینکه رأی شخصی ام را به صورت عمومی اعلام کرده ام مورد بازخواست قرار گرفته ام اگر موضوع به همین جا ختم می شد طبق احترام به روابط رئیس و مرئوسی می پذیرفتم که نباید رأیم را به صورت علنی اعلام می کردم تا مردمی را که دوستشان دارم و دوستم دارند تحت تأثیر رأی دادن به حزب خاص قرار دهم. طی نامه ای هم به یکی از روسای محترم تلویزیون جمهوری اسلامی این موضوع را اعلام کرده ام که اگر اظهار نظر علنی من کار درستی در موازین آن سازمان نبوده از این که نظرم را علنی اعلام کرده ام عذر می خواهم اما در این که رأی می دهم و به حزبی که اعتقاد دارم رأی می دهم شکی نیست چون به قول امام راحل رأی دادن نه تنها حق ملی ماست بلکه وظیفه ی شخصی ما است.
زمانیکه بیانیه ی ائتلاف اصلاح طلبان (یاران خاتمی) را امضا کردم با اعتقاد این کار را انجام داده ام و تا این لحظه هیچ تکذیبیه ای نیز اعلام نکرده ام اما چون عضوی از مجموعه تلویزیون هستم پذیرفتم که نباید بصورت علنی رأیم را اعلام می کردم.
خوشبختانه نامه من به صورت سند با امضای خودم در دو نسخه در تلویزیون و نزد خودم محفوظ است.
گمان نمی کنم که رأی دادن من که حرفی عرفی و شرعی برای یک مسلمان ایرانی است بهایش کار نکردن در تلویزیون باشد چون ما همگی به گفته رهبر انقلاب اعتقاد داریم که ای کاش اتخابات هر سال پرشورتر برگزار شود.
بهاره رهنما
بازیگر تلویزیون و سینما
نوشته شده توسط : علی
نوشته شده توسط : علی
نوشته شده توسط : علی