سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
آمارها نشان می دهد براساس حجم معاملات چشم انداز رونق و رکود بورس از منظر آمارهای معاملات بیانگر آن است که بورس تهران در سال 86، بیشترین حجم معاملات و در سال 83 بیشترین ارزش معاملات را داشته است. در سال 83 حدود 14 میلیارد و 271 میلیون سهم به ارزش 104 هزار و 205 میلیارد و 848 میلیون ریال معامله شده در حالی که در پنج ماه نخست سال جاری که به اعتقاد برخی کارشناسان و مسوولان دوران رونق بورس تهران است، 17 میلیارد و 998 میلیون سهم به ارزش 69 هزار و 101 میلیارد و 331 میلیون سهم معامله شده است.

این در حالی است که رئیس جمهوری در مصاحبه مطبوعاتی خود در روز چهارشنبه با بیان اینکه «بورس تهران یکی از بهترین دوران رونق خود را طی می کند» ، ارزش معاملات بورس در سال 83 را پنج هزار میلیارد تومان عنوان کرده بود. رئیس جمهوری گفته بود: «بورس ما یکی از بهترین دوران خود را طی می کند که در سال 83 پنج هزار میلیارد تومان کل معاملات بورس در یک سال بود در حالی که ما حباب های سنگینی در بورس داشتیم و قیمت های غیرواقعی بود. آن حباب ها خالی و قیمت ها واقعی شد به طوری که در پنج ماه نخست امسال بیش از 10 هزار میلیارد تومان حجم معاملات بورس در کشور بود که همین نشان می دهد اقتصاد سرمایه گذاری فعال است و بسیاری از اینها سرمایه گذاری ایرانیانی است که وارد کشور می شوند و خوشبختانه سرعت ورود سرمایه های ایرانیان تصاعدی است.» اما آمارهای ثبت شده از معاملات بورس حکایت از آن دارد که در سال 83 حجم و ارزش معاملات در بورس تهران بیش از پنج ماه نخست امسال بوده است.
هرچند ارزش 104 هزار و 205 میلیارد و 848 میلیون ریالی معاملات بورس در سال 83 بیانگر بیشترین ارزش معاملات از سال 82 تاکنون است اما همین ارزش بالا صحه ای بر رشد حبابی قیمت ها نیز هست. طی سال 83 به دلیل دستکاری در قیمت ها، قیمت ها به صورت حبابی رشد کرد به طوری که صدای ترکیدن آن موجب فراری دادن بسیاری از سهامداران از بازار سرمایه شد در حالی که امسال شاخص کل بورس در پنج ماه نخست سال رشد حدود
سه هزار واحدی خود را تجربه کرد که واقعی بود و قیمت ها به تبع افزایش قیمت های جهانی رشد یافت اما آنچه از نظر دورمانده آن است که بورس تهران در پنج ماه ابتدای امسال شاهد ورود شرکت های صدر اصل 44 همچون مخابرات، کشتیرانی و پالایشگاه نفت اصفهان به بورس بود که همگی از سرمایه بسیار بالایی برخوردار بودند و حجم عمده معاملات را به دوش می کشیدند و بخش عمده ای از رونق بورس علاوه بر نزدیکی به فصل مجامع، ناشی از عرضه های اولیه شرکت های اصل 44 بوده است.

تمرکز بورس بر پذیرش شرکت های صدر اصل 44

از سال 85 تمرکز بورس بر پذیرش شرکت های صدر اصل 44 بوده و در این مدت بسیاری از شرکت های صدر اصل 44 با سرمایه های بسیار زیاد در بورس پذیرفته شده و حجم عمده از معاملات بورسی را به خود اختصاص داده اند به طوری که طی سال های 86 و 87 سهام هفت شرکت دولتی از سوی سازمان خصوصی سازی در راستای اصل 44 و هشت شرکت از سوی سهامداران عمده در بازار سرمایه ایران عرضه شد. ملی صنایع مس، فولاد مبارکه، آلومینیوم ایران، سیمان دشتستان، فولاد خوزستان، مپنا، مالی و اعتباری سینا، فولاد خراسان، سیمان سفید، نی ریز، مدیریت سرمایه گذاری امید، پتروشیمی فن آوران، کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، پالایشگاه نفت اصفهان، سیمان کردستان و مخابرات از شرکت هایی هستند که طی دو سال سهام شان در بورس عرضه شد.
در این بین مخابرات ایران، کشتیرانی و پالایشگاه نفت اصفهان از جمله شرکت های با سرمایه بسیار بالا بودند به طوری که مخابرات به تنهایی ارزش بازاری بالغ بر 92 هزار و 344 میلیارد ریال و 13/14 درصد از حجم بازار را در اختیار دارد.
بنابراین با وجود عرضه های اولیه شرکت هایی همچون مخابرات، کشتیرانی، پالایشگاه اصفهان و ... در سال جاری که حجم عمده ای از معاملات را در اختیار دارند به طوری که به شاخص گردانان بازار تبدیل شده اند، بدیهی است حجم و ارزش معاملات در بورس ما افزایش یابد و شاخص طی چهارماه ابتدای سال سه هزار واحد افزایش را تجربه کند. اما با حذف حجم معاملات این شرکت ها از بورس، حجم معاملات بورس نه تنها قابل توجه نیست بلکه شاید رکود بازار را تداعی کند.

روند کلی بازار صعودی نیست

سعید شیرزادی مدرس دانشگاه معتقد است دوران رونق بورس برای صنایع مختلف فرق می کند و رونق صنایع نیز به ضریب همبستگی آن صنعت با بازار بستگی دارد.
وی با بیان اینکه «در چهار ماه ابتدای سال به دلیل نزدیکی به فصل مجامع معمولاً بورس با رونق مواجه است»، گفت: «در چهار ماه ابتدای سال جاری به دلیل افزایش قیمت نفت و فلزات اساسی و اخبار سیاسی مثبت، باعث شد بورس طی یکی، دو ماه با رونق مواجه شود.»
به گفته وی این رونق واقعی بود ولی با افت قیمت نفت و فلزات اساسی بار دیگر رونق از بورس رخت بربست.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: «عرضه های سهام اصل 44 طی چند سال اخیر اگرچه باعث رونق بورس شده اما به دلیل خروج نقدینگی از بازار روند کلی بازار صعودی نبود.
شیرزادی خاطرنشان کرد: «در دو ماه گذشته رونق بازار مقطعی بود که یکی از دلایل آن افزایش فعالان بازار با نگرش و دانش های متفاوت سرمایه گذاری بوده که اقدام به سرمایه گذاری کوتاه مدت و نوسان گیری کرده اند اما روند کلی بازار روبه رشد نبوده است.»
وی جای خالی برخی نهادهای مالی در بازار سرمایه را مورد توجه قرار داد و گفت: «موسسات تامین سرمایه می توانستند به هدایت سرمایه به سمت بازار سرمایه کمک کنند ولی این شرکت ها نیز فرصت حضور نیافته و چندان قوی عمل نکرده اند. این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه «نهادهای مالی مرتبط با بازار سرمایه هنوز شکل نگرفته است»، گفت: «در چنین شرایطی سازمان خصوصی سازی اقدام به عرضه شرکت هایی با سرمایه بسیار بالا کرده است همچون مخابرات، کشتیرانی و ... و به این ترتیب حجم زیادی از نقدینگی که به واسطه عرضه های اولیه شرکت های اصل 44 از بورس خارج شد، دیگر به بازار برنگشت.»
وی در ادامه گفت: «این در حالی است که می بینیم سازمان خصوصی سازی پس از عرضه سهام خود، سهام را به حال خود رها می کند و هیچ حمایتی از سهم نمی شود و فولاد مبارکه که روزی حجم عمده ای از معاملات را به عهده داشت اکنون به حال خود رها شده است.»
این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر اینکه «بدون حضور عرضه های اصل 44، بازار سرمایه ما رونقی ندارد»، گفت: «بازار بدون عرضه های سازمان خصوصی سازی رشدی نداشته است البته متولیان امر مقصر نیستند بلکه شرایط اقتصادی کشور و عدم امنیت سرمایه گذاری در بورس موجب این امر شده است.»
وی با اشاره به رونق بورس در سال 83 گفت: «در اواخر سال 82 و اوایل 83 افزایش قیمت ها کاذب بود و به دلیل دستکاری در قیمت ها حباب قیمت در بورس ایجاد شد اما رونق امسال بورس مبتنی بر حباب نیست.»
شیرزادی تصریح کرد: «اگرچه بورس هر سال که می گذرد به روند منطقی نزدیک تر می شود اما روند روبه رونقی بر بازار سرمایه حاکم نیست.»
وی در ادامه گفت: «دولت باید از سیستم پولی کشور حمایت کند.» این استاد دانشگاه حجم معاملات بورسی در پنج ماه ابتدای امسال را مورد توجه قرار داد و گفت: «ممکن است حجم معاملات بعد از گذشت چندین سال افزایش یافته باشد اما با توجه به افزایش سه برابری شرکت های کارگزاری و دو برابری شرکت های سرمایه گذاری این حجم معاملات کافی نیست.»

بازدهی 30 درصدی بورس در چهار ماه ابتدای سال

جواد ضیایی مدیرعامل سرمایه گذاری صندوق بازنشستگی کارکنان بانک ها معتقد است که از اردیبهشت امسال تا اواسط تیرماه پررونق ترین دوران بورسی بود به طوری که شاخص بیش از 30 درصد رشد را تجربه کرد که نشان دهنده بهترین دوران رونق بورس طی چهار سال اخیر است.
وی با بیان اینکه «در سال گذشته بورس چندان با رونق مواجه نبود»، گفت: «عمده رونق بورس به دلیل عرضه سهام اصل 44 است و اگر عرضه اولیه سازمان خصوصی سازی را در معاملات بورس کم کنیم بقیه سهام بازار با کاهش مواجه می شود در واقع عرضه های اولیه اصل 44 است که به بورس رونق داده است.»
وی افزود: «شرکت کشتیرانی، مخابرات و پالایشگاه نفت اصفهان سهم بسزایی در رشد شاخص داشتند.» به گفته وی با نزدیک شدن به دوره انتخابات ریاست جمهوری بورس با رکود مواجه می شود و بعد از مشخص شدن سیاست های رئیس جمهوری منتخب بار دیگر رونق را از سرمی گیرد.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


باشگاه پرسپولیس از "سعید آذری" شکایت کرد

یکشنبه 87 شهریور 31 ساعت 1:0 عصر
باشگاه پیروزی (پرسپولیس) از "سعید آذری" مدیرعامل باشگاه ذوب آهن اصفهان به دادسرای عمومی تهران شکایت کرد.

باشگاه پرسپولیس در اطلاعیه‌ای اعلام کرد؛ همانگونه که مطلع هستید در برنامه تصویری 90 از شبکه سوم سیما، آذری مدیرعامل باشگاه ذوب آهن اصفهان بر روی آنتن قرار گرفت و برای پوشش ضعف خویش در دفاع و عدم توان پاسخگویی به مطالب مدیرعامل باشگاه مبادرت به استعمال الفاظ رکیک و موهن علیه وی کرد که به لحاظ اجتناب از ایجاد تنش در تلویزیون و جلوگیری از تحریک هواداران، با سکوت پرمعنی که ویژه شخصیت فردی و اجتماعی ایشان در چنین مواردیست همراه شد. اما این سکوت مانع از طرح و اقامه شکایت علیه اهانت کننده نیست، به همین منظور دستور رسیدگی به موضوع از طریق معاون حقوقی باشگاه صادر و در راستای آن شکایتی در دادسرای عمومی تهران مطرح و درخواست رسیدگی و تعقیب کیفری وی از مجرای قانونی استدعا شد.

لذا باشگاه از هواداران درخواست می‌کند ضمن حفظ آرامش خویش تا حصول نتیجه رسیدگی در دادسرا از هرگونه فعل یا قولی که شکایت بعمل آمده را تحت الشعاع خویش قرار دهد جداً اجتناب ورزیده و در هر مرحله از رسیدگی چنانچه نیازی به ارائه اطلاعات باشد از طریق روابط عمومی باشگاه، هواداران مطلع خواهند شد.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


انبار پایگاه دوم معاونت مبارزه با مواد مخدر نیروی انتظامی تهران بزرگ واقع در بلوار آیت الله کاشانی ظهر دیروز به علت نامعلومی دچار حریق شد. ادعا می شود در این انبار مقداری مواد اولیه تهیه مواد مخدر شیمیایی مانند اسید آموند هیدروکلریک مایع متانول سودوگوگرد قرمز وجود داشته که هنگام جابجایی به دلیل وقوع فعل و انفعالات شیمیایی در مواد حریق رخ داده است . این آتش سوزی صدمه جانی در پی نداشت ولی حدود 20 درصد از موادی که داخل این انبار بود در آتش سوخت ! گفته می شود مواد داخل انبار چند روز قبل از منزل مسکونی که دچار حریق شده بود کشف و به پایگاه دوم معاونت مبارزه با مواد مخدر نیروی انتظامی منتقل شده بود.

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


اظهارات قطبی درخصوص دربی، مایلی کهن و مرزبان

یکشنبه 87 شهریور 31 ساعت 11:0 صبح
سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس تهران گفت: نباید به گذرنامه داور دربی نگاه کنیم، بلکه سوابق و حرفه ای بودن در این زمینه اهمیت دارد. 
 افشین قطبی پس از پایان تمرین امروز در جمع خبرنگاران اظهار داشت: شاگردان من در دیدار مقابل پیام مشهد به خوبی بازی را کنترل کردند و خوشحالم که کریم باقری و علیرضا نیکبخت واحدی با گلزنی نشان دادند که در اوج آمادگی قرار دارند.

وی ادامه داد: در نیمه دوم کار برای ما در مشهد سخت شد؛ اما خوشبختانه حرفه ای عمل کردیم. از نتیجه به دست آمده کاملا راضی هستم چون مشهدی ها فوتبالی را به نمایش گذاشتند که در شش هفته اول از آن غافل بودند.

سرمربی پرسپولیس در مورد وضعیت کریمی و احتمال حضور وی مقابل پگاه،‌ تصریح کرد: خوشبختانه ITC وی رسیده و خود نیز در آمادگی به سر می برد. امیدوارم بتواند خواسته های کادر فنی و هواداران را برآورده سازد.

وی در خصوص مشکل مهاجم برزیلی گفت: آقای مصطفوی باید در این زمینه پاسخگو باشد، چراکه من در باشگاه نیستیم تا کار دی کارمو را پیگیری کنم. امیدوارم با صدور مجوز،‌ بتوانم از وی نیز به زودی استفاده کنم.

قطبی با تاکید بر این نکته که هدف پرسپولیس از دیدار مقابل پگاه،‌ کسب پیروزی در آستانه دربی است، گفت: در شش بازی گذشته برتر از حریفان بودیم و خصوصیات تاکتیکی ما برای حضور در آسیا راضی کننده است. امیدوارم مقابل پگاه نیز نتیجه بگیریم.

وی در خصوص دربی شصت و پنجم تاکید کرد: بازی مقابل استقلال تهران همانطور که برای همه مردم حساس است برای من نیز اهمیت بالایی دارد؛ ولی باید به فکر کسب سه امتیاز مقابل پگاه باشیم و پس از آن در مورد بازی با استقلال نظر دهیم.

سرمربی پرسپولیس در مورد اظهارات مختلف مبنی بر ایرانی یا خارجی بودن داوری دربی خاطرنشان کرد: برای من فرقی ندارد که چه کسی داور دربی باشد. نباید به گذرنامه داور نگاه کرد بلکه سوابق و حرفه ای بودن او مهم است تا به خوبی این دیدار حساس را مدیریت کند.

وی در مورد کناره گیری مسعود مرادی از قضاوت تاکید کرد: این تصمیم شخصی است و حرفی درباره آن ندارم؛ فقط سوال من این است که آیا وی فقط در بازی های پرسپولیس اشتباه کرده است؟
قطبی همچنین در خصوص موضع گیری های اخیر محمد مایلی کهن و علیرضا مرزبان گفت: به هیچ عنوان در مورد این دو نفر حرفی نزده و نمی زنم، چون همانطور که در مشهد گفتم وقتش را ندارم. بگذارید آنها که وقت کافی دارند هر چه می‌خواهند بگویند.

سرمربی پرسپولیس در پاسخ به این سوال که در صورت حضور مرزبان در استقلال، کادر فنی این تیم از تاکتیک های وی باخبر می شوند، تاکید کرد: من یک مربی حرفه ای هستم و نه تنها مرزبان بلکه هیچکس دیگری از تاکتیک هایم باخبر نمی شود.

قطبی ادامه داد: اگر بخواهند حاضرم تاکتیک پرسپولیس را برای همه بازگو ‌کنم، چون ترسی از این مسئله نداشته و به خلاقیت و بزرگی بازیکنانم اعتقاد دارم. تیم من پر سرعت است و می تواند در عرض 10 دقیقه تغییر تاکتیک دهد.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


"خاتمی هراسی" اینک استراتژی انتخاباتی اصولگرایان شده است . در حالی که سید محمد خاتمی "سکوت انتخاباتی" را برگزیده است ، رسانه های  راستگرا تنها یک "نگاه خبری " را القا می کنند ." خاتمی نمی آید "

در هر مصاحبه تنها به دنبال این موضوع هستند که خاتمی نیاد و اگر بیاید اینگونه و آنگونه می شود . اکنون اخبار چهرههایی که تاکنون نامشان نیز در رسانه های اصولگرا تحریم شده بود ، در هر صفحه و سایتی دیده می شود ؛ چون : مخالف آمدن خاتمی است . در تازه ترین شکرد حرفه ای و البته هماهنگ رسانه های راستگرا که متاسفانه برخی رسانه های اصلاح طلب نیز در دام آن افتادند .

به انتشار خبری دست زدند که در آن ادعا شده بود خاتمی اعلام کرده نامزد انتخابات آتی ریاست‌جمهوری نخواهد شد. این رسانه‌ها مدعی شدند که خاتمی این مطلب را در حاشیه مراسم سومین دوره‌ جایزه‌ اخلاق و نیایش در آینه که سه‌شنبه‌شب در موزه ملی قرآن برگزار شد، بیان کرده است. در راس رسانه‌هایی که این خبر را منتشر کرده‌اند، خبرگزاری فارس قرار داشت که به نقل از خاتمی نوشت: «گفته‌اند نگو، من می‌خواهم بگویم نمی‌آیم، دوستان می‌گویند فعلا اعلام نکن والا تا الان گفته بودم.» سایت رجا نیوز نیز با این خبر به نقل از خاتمی که «اگرچه گروه‌های زیادی از من دعوت کرده اند، اما نخواهم آمد» تلاش کردند که این اظهارنظرها که فقط از سوی این رسانه های با خط سیاسی کاملا مشخص -ضد اصلاحات و ضد خاتمی-انعکاس داده شده را نظر قطعی خاتمی عنوان کنند.

این در حالی است که در هفته های اخیر سید محمد خاتمی علی رغم دیدار بسیاری از گروهها و اقشار مختلف هیچگاه صراحتا صحبتی از آمدن یا نیامدن خود نکرده است، همچنین در حالی که فارس و رجانیوز صحبتهای سید محمد خاتمی در حاشیه سومین دوره جایزه اخلاق و نیایش در آیینه هنر و پژوهش را اینگونه انعکاس دادند که پایگاه اطلاع رسانی موج سوم، خبر داد سید محمد خاتمی ریس جمهور در این مراسم در پاسخ به سؤال یکی از حاضرین در خصوص این‌که چرا تا کنون تصمیم قطعی برای حضور در انتخابات نگرفته است، گفت: «اگر قرار بود که قطعاً نیایم تا حالا اعلام کرده بودم و فعلا باید صبر کنید.»این اخبار در حالی به نقل از خاتمی منتشر می‌شود، که به گزارش خبرنگاران اصلاح طلب حاضر در مراسم  که در مراسم سه‌شنبه‌شب حضور داشت، ماجرا به شکلی که در این اخبار منعکس شده، نبوده است. بنابراین گزارش، در انتهای مراسم و پس از صرف افطار تعدادی از خبرنگاران رسانه‌های حامی احمدی‌نژاد در شرایطی که ضبط خبرنگاری هم نداشتند و به‌عنوان افراد عادی با خاتمی صحبت می‌کردند، به شکل پیاپی به طرح پرسش درباره نامزدی وی در انتخابات پرداختند.

خاتمی هم در پاسخ گفت: فضای قرآنی و معنوی این مجلس را با این سوالات خراب نکنید.» اما این سوالات و اصرارها ادامه یافت، تا در نهایت خاتمی به شوخی به آنها گفت: نمی‌آیم، رهایم کنید! گفتنی است خبرگزاری فارس چند ماه قبل نیز با همین شیوه، به نقل از خاتمی خبر داد که وی خود را از حضور در عرصه سیاست بازنشسته کرده، اما خیلی زود خاتمی این موضوع را تکذیب کرد.

این بار هم خاتمی همین کار را کرد ، کرد،دفتر سیدمحمد خاتمی اعلام کرد:وی هنوز هیچ تصمیمی برای حضور یا عدم حضور در دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری نگرفته است.

، دفتر رییس‌ دولت اصلاحات تاکید کرده است که آن چه در خبرهای روزهای اخیر درباره عدم کاندیداتوری آقای خاتمی در انتخابات ریاست‌جمهوری دهم آمده، نادرست است و آن را تکذیب می‌کنیم.

"تاکیک جعل خبر " اما پایان استراتژی "خاتمی هراسی اصولگرایان نیست "، تخریب تاکتیک دیگر آنان است .

در نماز جمعه قم اطلاعیه ای دو صفحه ای که سراسر آن توهین به سید محمد خاتمی بود در بین نمازگزاران روزه دار توزیع شد.گفته می شود این اطلاعیه به امضای جمعی از طلاب حوزه علیمه قم رسیده است

تما م این اقدامات اما یک پاسخ را دارد."راستگرایان از آمدن خاتمی هراس دارند .


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


تبانی شایسته فوتبال خوزستان نیست

یکشنبه 87 شهریور 31 ساعت 2:21 صبح
سرپرست تیم فوتبال استقلال اهواز گفت:‌ شایعات چند روز اخیر مبنی بر تبانی دو تیم استقلال تهران و استقلال اهواز درهفته هفتم مسابقات لیگ برتر هیچ گاه شایسته ورزش خوزستان نیست.
بهمن روشنایی در گفت و گو با "ایلنا"، افزود:‌ فوتبال آنقدر ارزش ندارد که بخواهیم با چنین رفتارهای ناپسندی شرافت خود را به بازی بگیریم. متاسفانه افرادی که چنین مباحثی را مطرح می کنند اهداف خاصی را دنبال می کنند و مطمئن باشند تلاش خواهیم کرد تا با چنین رفتارهایی برخورد کنیم.
وی ادامه داد: طی چند روز گذشته تمام تلاش خود را انجام دادیم تا بازیکنان را از لحاظ روحی و روانی آماده کنیم تا برای حضور در ادامه مسابقات لیگ برتر مشکلی نداشته باشند. آنها باید باخت برابر استقلال تهران را فراموش کنند و هیچ گاه تمرکز خود را از دست ندهند.
سرپرست تیم استقلال اهواز اضافه کرد: بازیکنان ما در مسابقه مقابل استقلال تهران نتوانستند تمام توان فنی خود را به نمایش بگذارند. در حدی که حتی می توانستیم گل های بیشتری را نیز دریافت کنیم. علت این مساله هنوز برای اعضای باشگاه هم مبهم است.
روشنایی گفت: با توجه به تدابیری که کادر فنی اندیشیده است در صدد خواهیم بود در ادامه مسابقات لیگ برتر چهره ای متفاوتی را از خود به نمایش بگذاریم. در همین راستا در صدد جذب چند بازیکن جدید هستیم تا نقاط ضعف خود را برطرف کنیم.
وی اضافه کرد:‌ با کسب پیروزی در مقابل پیکان تمامی مسائل حاشیه ای پیرامون باخت برابر استقلال تهران فراموش خواهد شد.
از قول سرپرست تیم استقلال اهواز اعلامشده بود که این باشگاه با مشکلات مالی روبرو است و به همین دلیل بازیکنان به خاطر باخت سنگین برابر استقلال تهران جریمه نخواهند شد.
روشنایی در این خصوص گفت: ما هیچ گونه مشکل مالی نداریم. اکثر بازیکنان پول های پیش قرارداد خود را دریافت کرده اند. ما بقی بازیکنان نیز طی چند روز آینده طلب خود را دریافت خواهند کرد. ضمن اینکه بازیکنان تیم استقلال اهواز به دلیل باخت برابر استقلال تهران قطعاً جریمه نقدی خواهند شد.این در حالی ست که تیم استقلال تهران با شکست سنگین 6 بر صفر مقابل هم نام اهوازی خود توانست در اوج ناکامی های خود به رتبه ی هفتم جدول رقابت ها سعود کند...

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


دوران صهیونیسم رو به پایان است

یکشنبه 87 شهریور 31 ساعت 1:0 صبح
رئیس‌‏جمهور فعلی تاکید کرد: به فضل الهی دوران صهیونیست رو به پایان است.
به گزارش خبرنگار ایلنا رئیس‌‏جمهوردر مراسم ثبت ملی آیین رمضان و روز قدس، اظهار داشت: رمضان فرصت طلایی برای بازگشت خود ، خدا و طی مسیر کمال با سرعت نور است.یک شب آن، بهتر از هزار شب یعنی طی راه صدساله است.
وی افزود: لطف و رحمت خداست که راه را برای جهش معنوی در برابر انسان‌‏ها قرار می‌‏دهد.احمدی‌‏نژاد آیین‌‏های ماه مبارک رمضان را تجلی عشق‌‏بازی با خدا دانست و گفت: این آیین‌‏ها به اندازه ماه رمضان زیبا است و امیدوارم ثبت ملی این آیین‌‏ها، به تعمیق فرهنگ حضور در مهمانی خدا کمک کند و همچنین الگویی برای ملل مسلمان و ملل دیگر شود.
رئیس‌‏جمهور روز قدس را تجلی صف‌‏بندی تاریخی مومنان، آزادی‌‏خواهان و عدالت‌‏طلبان در برابر ستم، فساد و خودخواهی عنوان کرد و گفت:‏ روز قدس متعلق به همه بشریت و همه خوبی‌‏ها است و پنجره‌‏ای به سوی حاکمیت حق وآزادگی بر کل بشریت می‌‏گشاید.
احمدی‌‏نژاد در بخش دیگری، اظهار داشت: رژیم‌‏صهیونیستی و اندیشه صهیونیسم، عصاره و خلاصه همه زشتی‌‏ها و بدی‌‏هاست و پایه این رژیم دروغ است و ادامه حیات آن نیز به تجاوز و اشغالگری پایبند است. زشت‌‏ترین اعمال در طول حیات 60 ساله رژیم صهیونیستی به وقوع پیوسته است و آنها امروز مراکز اصلی قدرت، ریاست ثروت و رسانه جهان را تسخیر کرده‌‏اند.
احمدی‌‏نژاد ادامه داد: تنها ملت فلسطین نیست که اسیر اندیشه صهیونیست‌‏ها شده است،قریب به اتفاق ملت‌‏ها اسیر اندیشه‌‏های غیرانسانی صهیونیسم هستند .
رئیس‌‏جمهور، صهیونیست‌‏ها را اقلیت محض خواند که کادر اصلی آنها دو هزار نفر است و افزود: آنها با تسلط بر مراکز سیاسی ، قدرت ، ثروت و رسانه، همه ملت‌‏ها را به بند کشیده‌‏اند. صهیونیست زمینه ساز چپاول در افکار سلطه بزرگ جهان است و حتی کشورهای دور در اقیانوسیه و امریکایی جنوبی برای انعقاد قراردادهای بزرگ باید با این رژیم ارتباط برقرار کرده وهمکاری کنند.
احمدی نژاد تاکید کرد:روز قدس متعلق به همه انسان‌‏ها و محل تلاقی پاکان با ظالمان است.
وی با تشکر از ابتکار ثبت روز قدس از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، تصریح کرد: امیدوارم همه ملت‌‏های اسلامی در مسیر ثبت روز قدس حرکت کنند و انشاءالله شاهد ثبت جهانی این روز باشیم و شاهد باشیم که با آزادی روز قدس، ریشه صهیونیسم، فساد و اندیشه‌‏های شیطانی از جهان کنده شود.
احمدی‌‏نژاد با یادآوری راهپیمایی روز قدس گفت: مطمئن هستم که ملت ایران قدر قدس ، خود و آرمان‌‏های الهی را می‌‏داند و روز قدس امسال با شکوه‌‏تر برگزار می شود.
وی از ملت های دیگر نیز دعوت کرد که در این روز به میدان بیایند و گفت: این روز به متعلق به ملت‌‏ها و روز نمایش اقتدار آن‌‏ها و نمایش اندیشه‌‏های پاک در برابر فساد تباهی است.
احمدی نژاد در پایان اظهار داشت: به فضل الهی دوران صهیونیست رو به پایان است و این که می‌‏گویند اندیشه اسراییل بزرگ مرده است باید گفت که اندیشه اسراییل کوچک هم مرده است اما آنها از زمان عقب و عقب‌‏افتاده سیاسی هستند.

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


طی سال‌های اخیر شاهدهستیم با وجود تلاش‌های مجامع بین المللی و خصوصا جهان غرب برای ثبت طرح گفت‌وگوی فرهنگ‌ها به نام ساکنان آن نقطه از جهان، دولتمردان ایرانی کمتر در راستای عملی کردن ایده‌ی گفت وگوی فرهنگ ها و تمدنها گام بردامی‌دارند و در برخوردی سیاسی با این مساله در جهت پنهان کردن دستاورهای آن که افتخار همه ایرانیان و نه یک جریان سیاسی به شمار می‌آید، در پی آن هستند که آن را نمونه‌ای از سیاست‌های به گفته خودشان مرعوبانه دولت اصلاحات در عرصه خارجی معرفی کنند، سیاستی که بر عکس آنچه امروز از تاثیرات سیاست خارجی دولت نهم می‌بینیم، کشور را در موضع انزوا قرار نداد و با عزتنمد ساختن ایران و ایرانی در جهان، هیچگاه منافع ملت را قربانی گفتارهای تند و به دور از منطق دولتمردان نکرد. حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی، مبدع ایده‌ی گفت‌وگوی تمدنها در آستانه روزی که در تقویم ایرانیان به نام روز گفت‌وگو ی تمدنها نام گرفته درگفت‌وگو با سایت باران ، ضمن اظهار گلایه نسبت به بی‌انصافی‌های روا داشته شده به این طرح طی سالیان اخیر، جنگ طلبان را چه در این سو و چه در آن سوی دنیا مخالفان این طرح جهانی معرفی کرد ویاد آور شد که اگررییس جمهور آینده به تنش زدایی تاکید داشته باشد فعالیت‌هایی که در عرصه بین المللی است از جمله مقوله گفت‌وگوی تمدنها رشد می‌کند.

 متن زیر گفت‌وگوی رییس موسسه گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدنها  است:

با توجه به این که نظریه گفت وگوی تمدنها اولین بار در سال 75 از سوی جنابعالی در یک نطق انتخاباتی بیان شد و بعدها این شایبه را ایجاد کرد که این نظریه بر پایه تبلیغات انتخاباتی  بیان شده و به نوعی اصول سیاست خارجی دولت شما در قالب آن بیان شده، بفرمایید ارایه این نظریه از جانب شما بر چه ضرورت هایی استوار بود؟

خوشحالم که از منشاء طرح گفت‌وگوی تمدنها و این‌ که در کجا و در چه شرایطی این نظریه مطرح شد صحبت کردید، زیرا یک سری بد اخلاقی هایی در زمینه نظریه گفت‌وگوی تمدنها صورت گرفته و حرف‌های بی اساس و بی ربطی در این زمینه مطرح شده که البته اهداف و انگیزه‌های خاص خودش را دارد.
 ممکن است در مورد این نظریه در بین برخی افراد سوء تفاهم‌هایی وجود داشته باشد و تصور شود که این نظریه تنها یک جنبه تبلیغاتی و انتخاباتی داشته، در حالی که واقعیت این نیست و این نظریه حاصل  یک نوع دید و دغدغه خاطر نسبت به سرنوشت عالم و آدم و بخصوص ایران اسلامی است.        
 در اوایل دهه 90 نظریه جنگ تمدنها مطرح شد. این نظریه هنگامی مطرح شد که جنگ سرد پایان یافته بود و اتحادیه جماهیر شوروی فروپاشیده بود و کشورهای کمونیستی که با محوریت اتحادیه جماهیر شوروی قطب مقابل نظام سرمایه داری دنیا بودند فرو پاشیده و نظام سلطه و سرمایه داری در اوج قدرت بود و احساس غرور می‌کرد. البته من به هیج وجه نمی‌خواهم بگویم که این نظریه را یک دانشمند به سفارش سیاستمداران مطرح کرد، بلکه نظریه ای مبتنی بر یک سری از داده‌ها و مبانی قابل بحث و گفت وگو به شمار می رود.
 به اعتقاد من نظریه گفت وگوی تمدنها بیشتر از آنکه نظریه‌ای فلسفی باشد نظریه‌ای ژورنالیستی است و بیشتر جنبه ژورنالیستی و سطحی دارد و در واقع بازتاب بعضی واقعیت‌ها و ذهنیت‌های دنیای غرب در ذهن یک نویسنده است.  اگر کمی جلوتر برویم، می بینیم  در اواسط دهه 80 کتاب نیکسون، رئیس جمهور اسبق آمریکا منتشر شد، در آن دوران که هنوز اتحاد جماهیر شوروی دچار فروپاشی نشده بود، اما آثار ضعفش نمایان شده بود، وی از دشمن آینده غرب صحبت می‌کند و می‌گوید با شرایط و اوضاعی که می بینیم دشمن آینده ما اسلام است و غرب در مقابل اسلام به عنوان دشمن آینده‌اش یک نوع موضع گیری می‌کند.منظورم از غرب سیاستمداران غربی وسیاست‌های غربی است.  اما اینکه چرا غرب و نظام سلطه احتیاج به دشمن دارد را باید در روان شناسی اقتدار طلبی و دیکتاتور مآبی جست. دیکتاتور مآبی گاهی در عرصه بین‌المللی است و گاهی در عرصه‌های داخلی است. معمولا تمامیت خواهان و کسانی ‌که می خواهند سلطه بی چون و چرا داشته باشند برای توجیه سلطه خود و رفع و دفع آنچه مخالف خود می دانند نیاز به دشمن دارند، پس اگر این دشمن وجود دارد آن را بزرگتر از آنچه هست نشان می‌دهند و اگر نیست دشمن سازی و دشمن تراشی می‌شود.
 آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم خودش را مالک دنیا و محور و مدار دنیای غرب و نجات دهنده آن می‌دانست و با تصور این‌که برادر بزرگ همه است می خواست بر عالم و آدم تسلط داشته باشد.
 آمریکا دردوران جنگ سرد نیاز به دشمن داشت و درآن  دوران این دشمن کمونیسم و دنیای سوسیالیست بود، جنگ‌های تبلیغاتی وسیعی  در این زمینه صورت گرفت و جهان هم تا مرز درگیری اتمی پیش رفت، اما اتفاق نیافتاد و با پیدایش ضعف و فتور دراتحادیه جماهیر شوروی آنها باز به دنبال دشمن می‌گشتند.
 در مورد آمریکا نیز قرار شد این دشمن اسلام باشد، زیرا اسلام مایه هویت بخش بزرگی از دنیا بود و در استراتژیک ترین بخش دنیا قرار داشت و منافع غرب در دنیای اسلام مهم بود و تسلطش بر کشورهای اسلام برای آنها اهمیت داشت و احساس می‌شد که اسلام و هویت اسلامی مانعی در برابر آنها است.
 علاوه بر جنبش‌های اسلامی که در یک صد سال اخیر وجود داشته حادثه بزرگ انقلاب اسلامی  و تبدیل آن به نظامی که محوری ترین شعارهایش استقلال و آزادی و پیشرفت و ضدیت با استکبار بود و می‌توانست به الگویی درجهان تبدلی شود مزید بر علت شد تا آنها اسلام را دشمن خود معرفی کنند.   جنگ تمدنها در واقع انتقال از جنگ سرد ایدئولوژیک میا ن شرق وغرب بود به عرصه فرهنگ وتمدن، که یک مقدار ریشه دار تر هم می شد، زیرا فرهنگ ها وتمدن ها ازایدئولوژی ها پایدارترهستند واین جنگ جنگ جدیتری می شد.
 این نظریه که منتشر شد  برای من که علاقمند به مسایل اجتماعی، سیاسی وبین المللی بودم، جلب توجه کرد و فکر کردم با هر انگیزه ای که نویسنده آن داشته اوضاع و احوال اوضاع و احوال خطرناکی است وامری در آستانه توجیه است که به نفع کشورهای اسلامی نیست و در همان زمان درذهنم بود که چه مطلبی درمقابل نظریه برخورد تمدنها مطرح شود وبحث هایی که درمورد گفت گوی تمدنهامطرح کردم مربوط به قبل از انتخابات خرداد76 بود وبرای اولین بار در سال 75 ازگفت وگوی تمدنها سخن گفتم.وبعد از آن هم مسأله انتخابات پیش آمد و قرار شد در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی وبین المللی و. ..برنامه هاو شعاهایی مطرح شود وگفت وگوی تمدنها نیز به عنوان یک اصل که می تواند در روابط بین الملل مؤثر باشد.

 آیا می توان از گفت وگوی تمدنها در جهت مذاکرات سیاسی وبرقراری ارتباط سیاسی میان کشورهای مختلف بهره جست؟

 یک اشتباهی هم شده وبر مبنای آن تصور می کنند گفت وگوی تمدنها همان مذاکرات سیاسی است که با دنیا انجام می شود ومثلا تحت عنوان گفت و گوی تمدنها ایران وآمریکا باهم مذاکره کرده ورابطه برقرار می کنند، ابدا گفت وگوی تمدنها با مذاکره برابرنیست، مامباحثه داریم که درآن دو طرف به یک سلسله اموری اعتقاد دارند و برای اثبات آن باهم وارد بحث می شوند، اما مذاکره که بیشتر سیاسی است بر پایه منافعی شکل می گیرد،گفت و گو هیچ کدام از اینها نیست، یک روند است و تلاش وهمکاری میان دواندیشه وفکر برای رسیدن به حقیقت و نزدیکی به آن. در مورد مذاکره ما مذاکره را اداره می کنیم، اما درگفت وگواین گفت وگوست که ما را به جلومی برد ولازمه اش این است که نقطه مشترکی را پیدا کنیم و براساس آن جلوبرویم.
   شاید اگر بخواهیم ریشه قرآنی گفت وگو را پیداکنیم آن آیه ای است که خداوند به اهل کتاب فرمودند:
"تَعَالَوْاْ إِلَى کَلَمَةٍ سَوَاء بَینَنَا وَبَینَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیئًا وَلاَ یتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ"
"بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم و بعضى از ما بعضى دیگر را به جاى خدا به خدایى نگیرد"
خداپرستی، وحدت، آزاد ی وآزادگی مبنای مشترک همه ماست و نقطه خوبی است برای آغازحرکت، گفت وگوکردن و به حل بساری ازمشکلات پرداختن.
الان ما در شرق وغرب، جهان اسلام ومسیحیت یک نقطه مشترک داریم که بر مبنای آن می توانیم حرکت کنیم و آن نامنی است، همه ما احساس ناامنی می کنیم، چه در نیویورک، چه در واشنگتن، چه در تهران،چه در مسقط  یا  خارطوم و فلسطین و... بشریت همچنین ازآینده نگران است، بخصوص با وجود سلاح های کشتار جمعی وفزونخواهی هایی که در دنیا وجود دارد. آیابهترنیست بگویی همه ما ازناامنی رنج میبریم وخواهان صلح وامنیت هستیم. مایه های این نگرانی از نا امنی و دعوت به همزیستی و صلح در همه فرهنگ ها وتمدنها وجود دارد و نقطه مهمی برای تبادل نظر  وگفت وگو و حرکت از محیط ناامن به سوی نقطه صلح وهمزیسیتی است تا همه از شرایط  خوبی بهره مند شوند

در زمان طرح نظریه گفت وگوی تمدنها جهان چقدر برای پذیرش آن ظرفیت داشت ودر حال حاضر در چه وضعی قرار دارد؟
حرف های خوب زیاد زده شده و انسان های بسیار بزرگ حرف های خوبی زده اند، اما این که حرفی از جانب شخصی که ممکن است خیلی ها در جهان بهتر از او باشند، زده می شود و این طورمورد استقبال قرار می گیرد، نشان می دهد، که جهان آماده شنیدن این حرف بوده است. مهم این است که حرف در چه زمانی زده شود، خیلی از حرف ها اصلا شنیده نمی شوند، بسیاری از بزرگان حرف های بسیار بزرگ وعظیمی زده اند که چه در زمان خود و چه بعد از آن اصلا شنیده نشده است، اینکه گفت وگوی تمدنها این طور مورد استقبال قرار گرفت، درحالی که واقعاً هم جنبه سیاسی نداشت و به اتفاق آرا در سازمان ملل تصویب شد، به خاطر آمادگی افکار عمومی برای پذیرش این طرح بود و درهمین راستا دربساری از دانشگاه های جهان کرسی گفت وگوی تمدنها تأسیس شد و هزاران مقاله و کتاب و تحلیل در این زمینه نوشته وهمایش برگزارشد وبسیاری ازدولت هامسأله گفت وگو را به عنوان برنامه خود معرفی کردند و همه کسانی که دراین دنیا سرشان به تنشان می آرزد مرکزی برای صلح و گفت و گو تأسیس کرده اند و یا آن را مورد تأیید قرارداده اند و این نشان می دهد که بشر به این مسأله نیازدارد.
من هم به عنوان طراح این نظریه وقتی به نقاط مختلف جهان سفر می کنم، از سوی افکار عمومی و دانشگاهیان مورد استقبال قرار می گیرم و خدا را شکر می کنم که نظریه گفت گوی تمدنها از ایران که کانون یک انقلاب بزرگ و مردمی بر پایه اسلام است و متعلق به مردمی که بر مبنای اسلام صلح و مردم سالاری را می خواست، مطرح شد و پشتوانه این حرف شخصیت من نبود، بلکه عظمت ایران و تاریخ ایران بود.
مهمترین موانع  مخالفان نظریه گفت گوی تمدنها  چه افراد و طیف هایی را شامل می شوند؟

جنگ طلبان چه در این سوی دنیا وچه آن سوی دنیا با نظریه گفت و گوی تمدنها مخالف هستند، تندروهای دنیای اسلام که نمونه آن را در ایران داریم، معتقدند که گفت وگوی تمدنها ممکن نیست و باید جنگ کنیم و می گویند آنها کفارهستند و باید با آنها بجنگینم. از آن سوی دنیا نیز جنگ طلبان می گویند اینها تروریست هستند وباید با آنهاجنگید.جنگ طلبان یک منطق دارند؛ چه خود را پشت عناوین مقدس و دینی پنهان کنند و چه چهره حقوق بشری وانسانی به خود بگیرند. اما من معتقدم وجدان بشری نظریه گفت وگو ی تمدنها را قبول دارد و درلایه های زیرین وجدان جامعه بشری مسأله گفتگوی تمدنها تلاشهای خود را برای دستیابی به صلح پیگیری می کند.

گفته می شود نظریه گفت وگوی تمدنها در دوران دولت اصلاحات سیاست خارجی ایران را در موضع انفعال قرارداد. چقدر تاثیرمقوله گفت وگو ی تمدنها را بر دستگاه دیپلماسی دوران اصلاحات، آن هم به این شکل را قبول دارید؟

خوب بالاخره حرف زدن هزینه ای ندارد. خیلی حرف ها زده می شود، دروغ هایی گفته می شود وادعاها مطرح می شود که در مورد آن وجدان جامعه وتاریخ قضاوت می کند که کدام سیاست در موضع عزت ملت ایران بوده  است و کدام سیاست ها منافعی را برای مردم در بر نداشت. البته نمی خواهم به انگیزه ها  رجوع کنم تصورم این است که همه حتی آنهایی که حرف های بی اساس می زنند، قصد خیر دارند، اما نمی دانند که حرف های آنها چه هزینه ای دارد.

دو سال قبل حرف هایی زده شد که درهمان زمان سردمداران اسرایل گفتند این بزرگترین هدیه ای بود که به اسراییل داده شد، گرچه ظاهر قضیه حرف های تند وتیز و ضد اسراییلی و ضد غربی بود  وبا قصد خیرهم بیان شد، اما بهترین هدیه برای تثبیت اسراییل به شمار می رود.

ما معتقد بودیم  و سعی کردیم  ایران به عنوان کشوری که کانون انقلاب بوده، کانون استقلال خواهی، آزادی طلبی و پیشرفتخواهی باشد و در مقابل مطامع بیگانگان هم بایستد، وشیوه ها یی که مناسب وضعیتش هست را انتخاب کند، اگرسیاست تنش زدایی را در عرصه سیاست خارجی انتخاب کردیم به معنی سازش نبود و در راستای دفع مخاطرات وهزینه ها ازکشور بود، بدون اینکه هزینه ای را پرداخت کنیم یا از اصول و منافع تنزّل کنیم.

 دراینجا لازم می دانم خاطره ای را نقل کنم دو سال قبل که به آمریکا سفر کردم یک سخنرانی دردانشگاه هاروارد داشتم که دوستان بسیار نگران بودند، چون در آنجا یهودیان زیادی حضوردارند وثبت نام برای شرکت درمراسم سخنرانی ازطریق اینترنت و آزاد انجام شده بود وهیچ گزینشی انجام نشد و حتی تعدادی ازآنها با کلاهای مخصوص یهودیان درجمع حاضر شدند ودرمقطعی که مصادف باطرح مسأله هولوکاست از جانب ایران بود سوال های تندی را نیز مطرح کردند، اما بعد از این جلسه یکی ازنویسنده های معروف بوستون گلاب که یکی از روزنامه های معروف بوستون است و خیلی مخالف سفرمن به آمریکا بود، نوشت که خیلی برای ما شگفت انگیز و درد آوربود که خاتمی به اینجا آمدبه شدت از آمریکا انتقاد کرد، برایش کف زدند،به شدت به اسراییل وصهیونیست حمله کرد، مورد تشویق قرار گرفت و از حزب الله به شدت دفاع کرد بازهم مورد تشویق قرارگرفت ومافقط دعامی کنیم آدم های مثل اوکه بسیارخطرناک هستند، برسر قدرت نیایند.

آیا این انفعال است؟ آیا این که نماینده ملت ایران برود و حرف هایی را بزند و محکم هم حرف بزند و کمترین هزینه را ازجیب ملت نپردازد، انفعال است؟ آیاموضعگیری های تند وتیز وحساب نشده ای که هزینه فراوان برای ایران داشته باشدوبه هیچ یک از اهدافش نرسد وصرفا ملت با پرداخت هزینه هایی در وضعیتی قرار بگیرد که زندگی برایش سخت تر شود و به تولید، اشتغال و بازارش لطمه بخورد و امید به زندگی کم شود دیپلماسی فعال است؟

اصول و معیارها مشخص است، ما سربلندی، استتقلال وعظمت وپیشرفت این نظام وانقلاب را می خواهیم از آن دفاع کرده ومی کینم ویک کلمه ازآن کوتاه نیامده ونمی آییم و سعی کردیم که کسب منافع با کمترین هزینه باشد،که البته گاهی هزینه هایی راهم داشته ومن فکرمی کنم که این حرف هایی که در مورد سیاست های دولت اصلاحات زده می شود،چندان مهم نیست مهم قضاوت تاریخ است.و مابرای عزت وعظمت ایران تلاش کرده ومی کنیم.

با توجه به برخوردهای بعضا سیاسی وکم لطفی هایی که ظرف چند سال اخیر بانظریه گفت وگوی تمدنها صورت گرفت، برای استفاده ازظرفیت های واقعی این نظریه در داخل به عنوان مبدع این نظریه جهانی چه پیشنهادی دارید؟
درآخرین دیداری که همان سه سال پیش با آقای رئیس جمهوری داشتم، ایشان به من گفتند که اولویت ها ازنظرشماچیست و در آنجا بعضیمسایل رامطرح کردم که ایشان هم به دقت توجه کردند، من اصلا اسمی از گفت وگوی تمدنها نبردم، ایشان انتظار داشتندکه من بگویم مسأله گفت وگوی تمدنها مهم است، اماامن بیشتربه مسایل علمی و پیشرفت کشور اشاره کردم وهمانجا گفتم نتوانستم یارانه ها رابهینه کنم و عنوان می کنم که موافق تحول اقتصادی و بهینه کردن یارانه ها هستم، منتها اگر حرفی هست درشیوه است تا مردم هزینه های سنگین نپردازند.
رئیس جمهوری بعد ازآنکه حرفهای من تمام شد گفت پس گفت وگوی تمدنهاچه می شود ومن گفتم احساس کردم که گفت وگوی تمدنها مربوط به دوره من بود ومرکز رابه بعضی ارگانها واگذارکردم و قصد دارم که یک مرکز خصوصی تاسیس کنم. ایشان گفتند مسأله گفت و گوی تمدن ها مهم است و باید پیگیری شود. پس نمی توانم بگویم همه با آن مخالفند و اگر هم کم عنایتی هست بیشتر در لایه های پایین تر است. من درایران وخارج کشورنظریه گفت وگوی تمدنها را پیشبردم وپیگیری می کنم و هنوزهم معتقدم دردانشگاه های ما توجه به مسأله گفت وگوی تمدنهاجدی است وده ها مقاله وپایان نامه در این زمینه نوشته اند.
چرا اصولا خاتمی را یک فرد صلح طلب که صلح را در خارج از مرزهای ایران جستجو می‌کند می‌شناسند و حتی در مقوله ای مانند گفت‌وگوی تمدنها اهتمام رئیس جمهوری سابق کشورمان بر بسط این مقوله در خارج از کشور استوار است؟

صلح بیشتر جنبه بین المللی و خارجی دارد، بنابراین وقتی از صلح صحبت می‌کنیم صلح در عرصه بین المللی، دو کشور یا کشورهای مختلف مد نظر ماست و در عرصه داخلی معولا مسأله تفاهم، رواداری و تحمل یکدیگر مورد نظر است جنگ به آن معنا در داخل وجو ندارد ممکن است تنازع باشد.
من همیشه عنوان کردم، افتخار انقلاب اسلامی بر قراری نظامی به نام جمهوری اسلامی بود و جمهوری اسلامی یعنی این‌که جمهور مردم با تفاهم، همدلی و مشارکت در کنار هم سرنوشت کشور را به دست بگیرند و حکومت را رقم بزنند و خواست‌ها و مسائل خود را تعیین کنند و به سوی آن حرکت نمایند و به همین دلیل مردم سالاری مهمترین امری است که می تواند پایه های صلح مبتنی بر عدالت را تأمین کند.
اتفاقا در این زمینه دولت‌ها نقش موثری دارند زیرا بی تحملّی بیشتر در آنجایی است که قدرت وجود داشته در طول تاریخ قدرت‌ها بی مهار بودند و باید مردم از آنها اطاعت می‌کردند، تغییر این روحیه مستلزم این است که دولت‌ها قدرت تحمل خود را بالا ببرند و من خدا را شکر می‌کنم که خود من سعی کردم و پایبند به آن بودم که دولت مدافع انتقاد باشد و با هیچ فردی که انتقاد داشت با بهانه های مختلف برخورد نکردیم و امیدوار بودم که این مسأله تداوم پیدا کند تا ذهن و جان جامعه ما آماده یک زندگی تفاهم آمیز شود.    
در عرصه بین المللی نیز زمینه صلح و گفت‌وگو در افکار عمومی و در بین مردم آماده است، اما سیاست‌ها در دست کسانی است که جنگ طلب و جنگ افروز هستند و یکی از کارهای مهمی که باید انجام داد این است که آن چیزهایی که در افکار عمومی موثر هستند و مهمترینش ابزار فرهنگ و تبلیغات است را در خدمت صلح قرار داد تا بتوانیم در افکار عمومی جنگ طلبان و جنگ‌افروزان را منزوی کنیم وخطر افراط گرایی و خشونت را دائماً بازگو کنیم. اما امروز وسایل ارتباط جمعی در عرصه بین المللی و داخلی کشورها عمدتاً در دست قدرت‌ها قرار دارند و در کشورهایی که کمتر دموکراسی در آنها پیاده شده ابزارهای رسانه ای عمدتاً در دست دولت است و اگر هم بخش خصوصی ابزارهایی را در اختیار دارد اینقدر ناچیز است که اصلا صدای آن شنیده نمی‌شود، در عرصه بین المللی هم قدرت ‌ها، جناح ها و جریان‌های خاص ابزارهای رسانه‌ای را در اختیار دارند. بنابراین در این فضا به هر میزان که بتوان از نظر تأثیرگزاری بر افکار عمومی گسترده تر عمل کرد، موفق تر‌ خواهد بود.
البته NGO ها در این زمینه نقش مهمی می توانند داشته باشند، اما اگر مطالب آنها در سطح ملی  و بین المللی پیاده نشود مشکل ایجاد می‌کند به همین دلیل معتقد بودم مرکز گفت‌وگوی تمدنها باید یک نوع ارتباط با مجامع اثرگذار رسمی دنیا داشته باشد و مطمئن‌ترین مکان هم سازمان‌هایی هستند که تأثیر در کار و بار جهان دارند، نظیر سازمان ملل، یونسکو، سازمان کنفرانس اسلامی و بسیاری از مجامع و اتحادیه های جهانی (نه کشورها) البته در این زمینه تلاش می‌کنیم دستاوردهایی را که در زمینه گفت‌ و گوی تمدنها به دست آوردیم را به سازمان‌ها و مجامع بین‌المللی ببریم تا ضمانت اجرا پیدا کند.
من فکر می‌کنم تلفیقی از کار NGO ها  و بعضی مجامعی که تاثیر عملی دارند در سطح ملی و بین المللی می تواند بسیار در جا افتادن مسأله گفت وگوی تمدنها مؤثر باشد.
ایده صلح و ایده نفی خشونت اگر بتواند در محورهای آموزشی قرار بگیرد می‌توانید ببینید که چه قدر می‌تواند اثر داشته باشد آموزش هم در تمامم دنیلا در دست دولت‌هاست و دولت‌ها در آن نفوذ دارند، بنابراین برای موفق شدن این ایده نمی‌توانیم منفک از دولت‌ها عمل کنیم.اما باید با نهادها و سازمان‌های بین المللی همکاری کرد تا بتوان منشاء اثر بود.

پیشنهادتان به رئیس جمهوری آینده ایران برای چگونگی پی‌گیری مقوله گفت‌وگوی تمدنها چیست؟

اگر در انتخابات آینده کسی برگزیده شود که تفاهم بیشتری با این موضوع داشته باشد، طبعا امکانات بیشتری را برای بسط نظریه گفت‌وگوی تمدنها به کار می گیرد، و بخصوص در کشورهایی مثل ما کشورهای ما که همه چیز دولتی است و اگر دولت تفاهم در این زمینه داشته باشد، برای گفت‌وگوی تمدنها می‌توان خیلی آسان تر و ارزان‌تر کار کرد و اگر این تفاهم نباشد مشکلاتی ایجاد می‌شود، کما این‌که امروز امکانات من در زمینه گفت‌وگوی تمدنها در حد صفر است و از امکاناتی که در دروران ریاست جمهوری داشتم به اندازه یک ذره و یک قران استفاده نکردم . کما اینکه خیلی از سازمان‌ها  و موسسه‌ها از امکانات دولتی برای کارهای پژوهشی، علمی وحتی خیریه خود استفاده می‌کنند و در این زمینه کتابخانه‌ای را که با اشک چشم و خون دل تهیه کردیم و فاخرترین کتابخانه  در زمینه مسایل مربوط به گفت‌وگوی تمدنها به شمار می‌آید و 30 هزار جلد کتاب داشت را کاری نکردم که در دوران ریاست جمهوری به موسسه گفت‌وگو ی تمدنهای خودم  منتقل کنم. بنابر این اگر دولتی بود که به نطریه گفت‌وگوی تمدنها اعتقاد داشت خیلی ساده می‌توانستیم از این امکانات مشروع استفاده کنیم. در انتخاب آتی ریاست جمهوری ایران اگر کسانی که می‌آیند واقعا به حق حاکمیت مردم معتقد باشند، دموکراسی گسترش پیدا می‌کند، اگر به آزادی بیان پایبند باشند، وضع مطبوعات بهتر می‌شود، اگر به بخش خصوصی و تولید و سرمایه گذاری معتقد باشند این بخش رشد می کند و اگر به جامعه مدنی اعتقاد داشته باشند تشکل‌های صنفی، فرهنگی و اقتصاد ی در این مملکت رشد می‌کنند و اگرهم به تنش زدایی تاکید داشته باشند فعالیت‌هایی که در عرصه بین المللی است از جمله مقوله گفت‌وگوی تمدنها رشد می‌کند، قطعا نظر و جهت گیری دولت‌ها در پیشرفت مقوله گفت‌وگوی تمدنها موثر است و اگر نباشد تنگنا خواهیم داشت و اگر باشد با تسهیلات بیشتری کار انجام مِی شود.
اما همه این امور بستگی  به این دارد  که چه میزان فضا برای حضور مردم در عرصه باز شود، زیرا اگر مردم کم به عرصه بیایند با وجود آنکه انتخابات باهر میزان مشارکت مشروع است، اما کسی که با این آراء کم می‌آید به هیچ وجه نماینده اکثریت نخواهد بود، همچنین امیدوارم کسانی که در انتخابات حاضر می‌شوند چه انتخاب کنندگان و چه انتخاب شوندگان بدانند که در چه موقعیت حساسی قرار داریم واولویت‌ ‌ها چیست و مردم  هم بیایند و به‌آن چیزی که به مصلحت کشور است رای دهند.تا رئیس جمهوری آینده با دست باز برای آینده کشور تصمیم گیری کند.
با توجه به روحیه جنگ طلبانه بوش انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را از چه جهت به سود پیشرفت مقوله گفت‌وگوی تمدنها می‌دانید؟

در آمریکا یک سلسله اصول کلی وجود دارد که فکر نمی‌کنم با جابجایی مسؤولان و حتی احزاب عوض شود، ولی با توجه به این‌که یک طرف قضیه بیشتر شعار حقوق بشر و مسایل انسانی را می‌دهد و بخصوص این‌که کاندیدای جوانی را آورده‌اند که برای بهبود جایگاه و آبروی آمریکا در جهان تلاش می‌کند تصور می‌کنم آمدن او علاوه بر این‌که به جهان اجازه می‌دهد از دست آمریکا نفس بکشد برای آبرو اعتبار عهم خوب است زیرا این کشور طی سال‌های اخیر خیلی اعتبار خود را از دست داده است، اما در نهایت نتیجه انتخبات آمریکا چه بشودو چه کسی درانتخابات این کشور موفق شود قابل پیش بینی نیست.
ماهم نباید خیلی به این امید باشیم که در کجای دنیا چه اتفاقی می‌افتد، گرچه باید هوشیار باشیم، اما مهم این است که ما سرنوشت خود را در داخل کشور رقم می‌زنیم، اگر حرمت این مردم را در عرصه بین المللی حفظ کنیم و در داخل برای آنها انگیزه کار و اشتغال ایجاد کنیم ایران قدرمند خواهیم داشت و خیلی برای ما سیاست‌های حاکم بر دنیا مهم نخواهد بود.
اما اگرازمردم جدا شویم و خواست‌های آنها را نظر نگیریم و این احساس در مردم ایجاد شود که وضعشان بدتر شده وآینده خوبی در انتظارشان نیست آن وقت بیشتر آسیب پذیر خواهیم بود، بر این اساس باید بیشتر به داخل کشور و مسایلی که در داخل داریم توجه کنیم، البته باید  از موقعیت‌های بین‌المللی حداکثر استفاده را نیز کرد.   


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


انتقاد احمدی نژاد از دوربین خبرساز

شنبه 87 شهریور 30 ساعت 4:0 عصر
کنفرانس مطبوعاتی محمود احمدی نژاد در روز پنجشنبه یک نکته ورزشی مهم داشت که این نکته را پرسش خبرنگار یکی از روزنامه های ورزشی از رئیس جمهور ایجاد کرد. احمدی نژاد پس از چند دقیقه توضیح درباره موفقیت ایران در پارالمپیک و تاکید روی جلسه یی ویژه که پس از ماه رمضان با ورزشکاران و قهرمانان ملی خواهد داشت، اشاراتی هم به حاشیه سازی برنامه «دوربین خبرساز» داشت؛ «به رسانه ها توصیه می کنم بیایید فضای ورزش را منطقی کنیم. من از این برنامه دوربین خبرساز خوشم نمی آید؛ چرا که بچه های ورزش ایران زحمت می کشند پس چرا همه ورزش ایران حاشیه است و تمام این مدت حرف این است که فلان بازیکن رفت و فلان بازیکن آمد. من می پرسم که آیا اینها پیگیری اخبار ورزش است.» رئیس جمهوری تاکید کرد؛ «در حوزه اخبار ورزشی باید بحث علمی و عالمانه شود تا ورزش ایران بر سکوهای ورزش جهان بایستد.» به نظر می رسد انتقادات تازه احمدی نژاد کار سازندگان برنامه دوربین خبرساز را سخت خواهد کرد. پخش این برنامه قبلاً هم برای یک دوره کوتاه متوقف شده بود و یک برنامه تند علیه علی آبادی هم از فصول به یاد ماندنی کار دوربین خبرساز بود. به هرحال باید دید این انتقادات مشکلی در راه پخش دوربین خبرساز ایجاد خواهد کرد یا نه. برنامه دوربین خبرساز مشی خاص خود را دارد و بارها گوشه های تاریک ورزش ایران را در گزارش های خود به تصویر کشیده است.

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


مامور شلیککننده گلوله مجرم شناخته شد

شنبه 87 شهریور 30 ساعت 3:0 عصر
یک مامور نیروی انتظامی که با شلیک گلوله باعث مرگ یک جوان شده بود با نظر قاضی مجرم شناخته شد. عصر روز 21 اردیبهشت سال 86 ماموران گشت انتظامی تهران بزرگ به یک متهم مشکوک شدند و وی را تعقیب کردند.

ماموران پس از تعقیب و گریز 20 دقیقه‌ای زمانی که دریافتند قادر به متوقف‌کردن متهم نیستند وی را هدف گلوله قرار دادند که متهم پس از گذشت دو روز بر اثر شدت جراحت وارده فوت کرد. دلداری قاضی واحد اظهارنظر دادسرای امور جنایی تهران درخصوص این پرونده گفت: مامور شلیک‌کننده گلوله از ابتدای پرونده مورد بازجویی قرار گرفت. همچنین در کمیسیون استفاده از سلاح نحوه شلیک و صحت استفاده از اسلحه توسط این فرد مورد بررسی قرار گرفت که مشخص شد این فرد به درستی از اسلحه استفاده نکرده است و به این‌ترتیب مجرم به ارتکاب قتل عمد شناخته شد.

وی ادامه داد: با توجه به اینکه این فرد مرتکب قتل عمد شده است به درخواست اولیای دم برای پرونده کیفرخواست صادر شده و این فرد روانه دادگاه شد تا قاضی دادگاه درخصوص بیگناهی یا گناهکار بودن وی تصمیم لازم را بگیرد.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


<      1   2   3   4   5   >>   >