: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
: آرشيو يادداشت ها :
: موسيقي وبلاگ :
: جستجو در وبلاگ :
متن کامل جوابیه تاجزاده به شرح زیر است:
به نام خدا
جناب آقای مرتضی نبوی
مدیر مسئول محترم روزنامه رسالت
با سلام
بازگشت به خبری با عنوان "این حرفها از تاجزاده بعید نیست" در ستون شنیدهها و نکتههای آن روزنامه محترم (24/6/86) ، موجب تشکر است توضیحات زیر را در اولین شماره روزنامه درج فرمایید.
سایت الف (ظاهراً وابسته به آقای احمد توکلی) روز پنجشنبه (22/6/86) متن تحریف شده سخنرانی و پرسش و پاسخ دو ساعته اینجانب را در جمع اصلاحطلبان قزوین (چهارشنبه 21/6/86) منتشر کرد که در مواردی عبارات و ادعاها عکس منظور من است. روزنامههای رسالت و ایران نیز در اولین شماره پس از انتشار آن خبر با استناد به آن گزارش مرا به توهین به مراجع تقلید، رهبر، رئیسجمهور، دبیر شورای نگهبان و ... متهم کردهاند. در این زمینه ذکر نکات زیر را لازم میداند.
1. اینجانب با توضیح این مساله که نظامیان سکولار ترکیه به دلایل داخلی و خارجی به رای ملت ترکیه تمکین کردهاند، پرسیدم آیا نظام جمهوری اسلامی و روحانیت تشیع در برگزاری انتخابات آزاد و سالم از این ژنرالها عقب خواهد ماند؟ همچنین توضیح دادم در این زمینه همه شهروندان و از جمله روحانیون مسئولیت دارند تا از وجه تمایز انقلاب اسلامی با رژیمهای منطقه که سه دهه پیش از این شعار "میزان رای ملت است" را سر داد، دفاع کنند. تصور نمیکنم این نکته توهین به کسی باشد.
2. در بخش دیگری از سخنانم ضمن اشاره به موقعیت آقایان خاتمی و هاشمی رفسنجانی اعلام کردم مراجع تقلید حوزه علمیه قم نیز متوجه تخریب این شخصیتها هستند و هر کدام به طریقی عکسالعمل نشان میدهند. از جمله به روند انتخاب آقای هاشمی به عنوان رئیس مجلس خبرگان پرداختم و درباره اینکه چگونه وی بهرغم تلاش وافر آقایان مصباح یزدی، صادق لاریجانی، کعبی و ... به ریاست مجلس خبرگان رسید، نکاتی را متذکر شدم و تاکید کردم بعضی علمای سنتی که با اصلاحطلبان اختلاف نظر دارند، به دلیل احساس نگرانی از شرایط حساس کنونی از ریاست آقای هاشمی حمایت کردند.
همچنین به سفر رئیسجدید مجلس خبرگان به قم اشاره کردم که با برخوردهای گرم مراجع مواجه شد. برای مثال گفتم آیتالله مکارم شیرازی به آقای هاشمی توصیه کرد نقش میانجی بین دو جناح کشور را ایفا کند. یعنی ایشان برخلاف اقتدارگراها که در پی یکدستکردن حکومت و منحرف خواندن اصلاحطلبها هستند، از آقای هاشمی خواست بین دو جناح میانجیگری کند. همچنین به سخنان آیتالله شبیری زنجانی اشاره کردم که برخلاف جوسازیهای اخیر کیهان و گروهی از اقتدارگراها در دیدار با آقای هاشمی از او خواست خاطرات روزانه خود را بیشتر و مفصلتر منتشر کند. به علاوه گفتم دیدگاه مراجعی مانند آقایان صانعی، موسوی اردبیلی و ... هم درباره آقایان خاتمی و هاشمی روشن است. بنابراین در سخنرانی فوق نه تنها به مراجع توهین نکردم بلکه برخی اقدامهای مثبت آنان را در دفاع از آقایان خاتمی و هاشمی و ... در شرایط کنونی که مورد هجوم همفکران رسالت و ایران قرار دارند، برشمردم.
از مدیر مسئول محترم روزنامه رسالت میپرسم به عقل جور درمیآید که 48 ساعت پس از توصیه آیتالله مکارم به آقای هاشمی درباره میانجیگری بین دو جناح، در حالی که تبلیغات رسمی کشور بر طبل تکصدایی و تکجناحی میکوبد، به وی توهین کرده باشم؟
3. اینجانب معترض نحوه سخن گفتن آقای احمدینژاد نشدم زیرا به نظر من وی خوب حرف میزند اگر چه بعضاً حرفِ خوب نمیزند و گاهی سخنان خطرناکی میگوید. در آن سخنرانی نیز به محتوای برخی سخنان وی انتقاد کردم و بر این باورم که ایراد چنین سخنانی میتواند مشکلات زیادی متوجه کشور و مردم کند. برای مثال سخنان او را درباره آثار سوء 120 میلیون نفر شدن جمعیت ایران یادآوری کردم و نیز به ادعای اخیر او انتقاد کردم که گفت: زمین زیر پای مومنان نمیلرزد. توضیح دادم به این ترتیب آقای احمدینژاد به همه انسانهایی که در طول تاریخ تاکنون جان خود را در زلزله از دست دادهاند، و از این به بعد نیز از دست خواهند داد، توهین کرده است زیرا که طبق منطق فوق حتماً گناهکار بودهاند!؟ افزون بر آن توضیح دادم وظیفه شهردار تهران و رئیسجمهور ایران که وی هر دو مسئولیت را در پنج سال گذشته داشته است، طراحی و انجام اقداماتی برای مقابله با آثار سوء زلزله و به صفر رساندن آسیبهای احتمالی آن است نه صدور فتوا درباره اینکه زلزله در مناطق گناهکاران رخ میدهد یا خیر. در هر حال من، مانند بسیاری از ایرانیان درباره برخی اظهارنظرهای آقای احمدینژاد بویژه در سیاست خارجی به شدت نگرانم زیرا تبعات سوء فراوانی داشته، دارد و خواهد داشت.
4. بسیار خشنودم که اقتدارگراهای عزیز به این نتیجه رسیدهاند که نباید به مراجع تقلید توهین کرد. فقط میپرسم که آیا در همین ماه گذشته سایتها و روزنامههای اصولگرا، از جمله رسالت، به آیتالله صانعی توهین نکردند؟ در مورد آیتالله منتظری چیزی نمیگویم که توهینها و حتی فحاشیها به وی در سالیان گذشته اظهر من الشمس است. لابد آیت الله سیستانی مرجع تقلید نبود که در نمازجمعه تهران به وی اهانت شد و همینطور علامه سیدمحمدحسین فضلالله از جرگه مراجع خارج است که اینگونه علیه وی شبنامه پخش میشود. در هر حال اگر توهین به مراجع تقلید بد است که بد است، همه از جمله اقتدارگراها باید از هرگونه توهین به هر مرجعی پرهیز کنند. بگذریم از اینکه اساساً توهین به هر شهروندی بد است. برای مزید اطلاع یادآوری میکنم من به مراجع تقلید توهین نمیکنم اگر چه برخی دیدگاههای اجتماعی و سیاسی بعضی آنان را قابل نقد میدانم و در این زمینه چند مقاله نوشتهام و به صراحت و با حفظ احترام حضرات، دیدگاههای خود را بیان داشتهام.
روشن است که حکم فوق را درباره همه رؤسای جمهور صادق میدانم. با وجود این ندیدم روزنامههای رسالت و ایران سخنان موهن و زشت همسر سخنگوی دولت را علیه آقایان خاتمی و هاشمی (رؤسای قبلی جمهور) یک بار به صراحت محکوم کرده باشند. لااقل برای اثبات حسن نیت خود یکبار از توهین که چه عرض کنم، از دشنامهای خانم فاطمه رجبی به رؤسایجمهور سابق و اسبق صریحاً اظهار تأسف کنید تا معلوم شود با هر بیادبی و توهینی به هر رئیسجمهوری مخالفید. به نظر میرسد ضرورت وحدت با آقای احمدینژاد در انتخابات مجلس هشتم جایی برای برائتجویی و محکومیت سخنان فوق باقی نمیگذارد. میگذارد؟
5. تنها جمله درست روزنامه محترم رسالت آن است که "برخی هم میگویند تاجزاده اینقدر بیادب نیست از این حرفها بزند...". با وجود این مجدداً به افسانه طرفداری من از حذف پسوند اسلامی از انجمنهای اسلامی دانشجویان و نیز فالوده خوردن دوستان ما در بنیاد سوروس پرداختهاید که در هر دو مورد توضیحات کافی را به روزنامه کیهان ارسال کردم که در سایتها درج شد و میتوانید به آنها مراجعه کنید.
6. در خاتمه جهت اطلاع گردانندگان محترم روزنامه رسالت عرض میکنم که سخنگوی آقای جنتی در هیأت نظارت بر انتخابات تهران (مجلس ششم) چند سال پیش علیه اینجانب شکایت کرد که چرا گفتهام وی و دوستانش 350 صندوق رای را در حوزه انتخابیه تهران بازشماری و 534 صندوق را باطل کردند!؟ آنان ادعای مرا که رئیس ستاد انتخابات کشور بودم، توهین به خود خواندند.
در پی دریافت احضاریه، پس از پنج سال، به احترام قانون در شعبه 1083 دادگاه جزایی تهران حاضر شدم و اعلام کردم مادام که به شکایت من از آقای جنتی رسیدگی نشود، از خود دفاع نخواهم کرد. ماه پیش قاضی محترم بار دیگر مرا به جرم نشر اکاذیب (اهانت به سخنگوی آقای جنتی) به سه میلیون ریال جریمه نقدی، بدل از سه ماه و یک روز حبس تعزیری و سه ماه و پانزده روز انفصال از خدمات دولتی، بدل از چهار ماه و دو روز حبس تعزیری محکوم کرد که البته به همان دلیل فوق تقاضای تجدیدنظر نکرده و نخواهم کرد.
ملاحظه میفرمایید! توهین ادعایی من مجازات دارد ولو پس از شش سال. امیدوارم درج خبر اخیر در روزنامههای رسالت و ایران به منظور تشکیل دادگاه جدید و مجازاتهای تازه علیه من نباشد.
همچنین میدانید کیهان به من توهین که چه عرض کنم، بلکه اتهام میزند و حاضر نمیشود پاسخ مرا برخلاف همه ضوابط قانونی و اخلاقی درج کند. شما که چنین نمیکنید؟
چنانچه مایلید، مجازید متن کامل سخنان مرا، البته بدون سانسور و تحریف، در روزنامه خود درج کنید و قضاوت درباره سخنانم را به مردم بسپارید.
سیدمصطفی تاجزاده
24/6/86
رونوشت: - سایت بازتاب برای درج جوابیه پیرو خبر مورخ 24/6/86.
نوشته شده توسط : علی
نوشته شده توسط : علی
کروبی دبیرکل حزب اعتماد ملی در نامه ای به رئیس سازمان صدا و سیما نسبت به پخش گزینشی اخبار خود از سوی برخی از بخش های خبری صدا و سیما اعتراض کرد.
به نوشته «جمهوری اسلامی» این دومین نامه کروبی به رئیس سازمان صدا و سیما در این باره است.
شب چهارشنبه درحالی که بخش عمده ای از آخرین سخنرانی کروبی به انتقاد از رویکرد دولت نسبت به احزاب برمی گشت بخش خبری 20 30 تنها قسمت هایی از آن را پخش کرد که دبیرکل حزب اعتماد ملی انتقاداتی را نسبت به برخی اصلاح طلبان وارد کرده بود. انتقادکنندگان به صدا و سیما معتقدند این بخش خبری بجای آنکه رسانه ملی را نمایندگی کند یک جمع خاص را ترویج مینماید.
نوشته شده توسط : علی
باب ضیافت، یک باب دیگر است
چیزی که من میخواهم عرض کنم، راجع به یک فقره از خطبهای است که رسول اکرم در ماه رمضان فرمودند. یک جمله از او این است که خداوند شما را مهمان کرده است، دعوت کرده است شما را به ضیافت، شماها در ماه مبارک مهمان خدا هستید، مهماندار، خداست و مخلوق، مهمان او است. البته این ضیافت نسبت به اولیا کامل الهی به نحوی نیست که ما تخیل کنیم، یا دست ما به او برسد. ما باید حساب کنیم و ببینیم که این ضیافت چه بوده است و ما چقدر راه یافتیم به این ضیافت. در عین حالی که تمام عالم تحت رحمت الهی است و هرچه هست رحمت اوست و رحمت او به هر چیز واسع است، لکن باب ضیافت یک باب دیگر است، دعوت به ضیافت یک باب دیگری است.
این ضیافت همهاش ترک است
این ضیافت همهاش ترک است، ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگر که شهوات انسان اقتضا میکند. خداوند دعوت کرده است ما را به این که شما باید وارد بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزی نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم، ببینیم که آیا ما وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلا وارد نشدیم، راهمان دادند در این ضیافتخانه یا نه، استفاده کردیم از این ضیافت الهی یا نه. البته حساب امثال من با کرامالکاتبین است. اما من به شما آقایان و به هرکس که این کلمات میرسد و خصوصا طبقه جوان عرض میکنم که آیا درِ این مهمانخانه رفتید؟ استفاده کردید؟ از شهوات خصوصا شهوات معنوی چشم پوشیدید؟ یا اینکه مثل من هستید؟
جوانها نزدیکترند به ملکوت
جوانها متوجه باشند که در جوانی میشود اصلاح کند انسان خودش را. هر مقدار که انسان سنش زیادتر میشود، اقبالش به دنیا بیشتر میشود. جوانها نزدیکترند به ملکوت. پیرها هر چه میگذرد، هر چه بر عمرشان میگذرد، هی اضافه میشود یک چیزهایی که آنها را از خدا دور میکند. شماها در این فکر باشید که اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید، آن وقت عید دارید. عید مال کسی است که در این ضیافت راه یافته باشد، استفاده کرده باشد از این ضیافت.
ترک شهوات باطنی
همانطور که شهوات ظاهری را باید ترک بکند، از شهوات باطنی که بزرگترین سد راه است برای انسان، باید از اینها جلوگیری کند. تمام مفاسدی که در عالم حاصل میشود برای این است که در این ضیافت وارد نشدهاند یا اگر وارد شدهاند درست استفاده نکردهاند. خطاب به همه مردم است، دعوت شدید به ضیافت الله، همه مهمان خدا هستید و مهمانی به ترک است. اگر ذرهای هوای نفس در انسان باشد، این به مهمانی وارد نشده است یا اگر وارد شده است استفاده نکرده است.
وارد نشدن به ضیافت الهی = جنگ و جدالهای امروزی
تمام این جار و جنجالهائی که میبینید برای این است که استفاده از این ضیافت نکردهاند، در این مهمانی وارد نشدهاند دعوت خدا را قبول نکردهاند. کوشش کنید که این دعوت را لبیک بگویید، راه به شما بدهند در اینجا، و اگر چنانچه راه یافتید مسائل حل است. اینکه مسائل ما حل نمیشود، برای اینکه در ضیافت خدا وارد نشدهایم. در ماه رمضان اصلا وارد نشدهایم. یک ترک اکل و شربی کردهایم، لکن آنکه باید بشود نشده است. اگر هواهای نفسانی بگذارد، انسان به حسب فطرت الهی است، فطرت، فطرتالله است، همه هم توجه دارند به او، لکن این توجه به دنیا که توجه ثانوی است و اعوجاجی است، این جلوگیری میکند از آن مسائلی که باید باشد. اگر میبینید در دنیا جنگ و جدال است و در بین شما هم ـ خدای نخواسته ـ نمونهاش هست، بدانید که در این ضیافت وارد نشدهاید، ماه رمضان را ادراک نکردهاید. اقبال کرده است به شما ماه رمضان: اقبل علیکم شهرالله، اما شما او را ردش کردید، پس زدید.
نوشته شده توسط : علی
«یدالله اسلامی»، دبیرکل مجع نمایندگان ادوار مجلس و از نمایندگان دوره سوم مجلس در گفتوگویی روند برگزاری انتخابات مجلس سوم و مقابله امام با شورای نگهبان و نیز ردصلاحیتهای مجلس چهارم را روایت کرد.
وی در ابندای این گفتوگو با بیان اینکه «سومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در فضای متفاوتی نسبت به مجالس بعدی برگزار شد»، توضیح داد: دلیل آن این بود که انتخابات مجلس سوم در زمان امام(ره) برگزار شد. فرمایشات امام(ره) به ویژه در بحث اسلام آمریکایی و اسلام پابرهنهها و مستضعفین اوجی از فضای سیاسی بود. این بحث در فضای سیاسی آن مقطع تاریخی مطرح شد و بسیاری از دوستانی که در مجلس سوم حضور پیدا کردند با استفاده از فضایی که امام(ره) ایجاد کرده بودند، وارد این مجلس شدند.
وی با تاکید بر اینکه «در آن مقطع نوعی تقسیمبندی در جامعه اتفاق افتاد»،افزود: به هر حال کسانی که بعدا در قالب اصلاحطلبان ظهور و بروز داشتند، در آن مقطع تاریخی در قالب طیف خط امام (ره) یا طرفداران اسلام مستضعفین توانستند خود را به جامعه بشناسانند و آن فضایی که امام(ره) ایجاد کرده بود با استفاده مناسبی که این نیروها کردند، زمینهای ایجاد کرد که آن فضا منجر به شکلگیری مجلس سوم شد.
وی در ادامه اظهارداشت: مجلس سوم، مجلسی بود که بخش عمدهای از این نیروهای فعال و بسیاری از عناصری که بعدا در جریان اصلاحطلبی نقش ایفا کردند، به فضای آن ورود پیدا کردند و طبیعی بود که مجموعهای از فعل و انفعالات، تحولات ، گفتوگوها و بحثها در این مجلس شکل بگیرد.
اسلامی در ادامه گفت: در این دوره دراعلام نتیجه انتخابات تهران به دلیل مجموعه شرایطی که اتفاق افتاد، شورای نگهبان در اعلام صحت برگزاری انتخابات دچار تردید و تعلل شده بود و به نوعی انتخابات را به چالش میکشید. در آن مقطع تاریخی امام (ره) آقای محمدعلی انصاری را به عنوان نماینده خودشان برای بررسی معرفی کردند. این بررسی در آن مقطع تاریخی با حضور آقای محمدعلی انصاری و اعضای شورای نگهبان انجام شد. نهایتا گزارشی که آقای محمدعلی انصاری ارایه داد، با نگاهی که شورای نگهبان داشت، متفاوت بود . در آن مقطع تاریخی مبنای انتخابات شهر تهران گزارش آقای محمدعلی انصاری شد. در واقع امام(ره) برای جلوگیری از دخالت شورای نگهبان در اثرگذاری و به نوعی ابطال انتخابات شهر تهران دخالت عملی و مؤثری انجام دادند.
اسلامی گفت: اگر شورای نگهبان در آن مقطع مستنداتی داشت، میتوانست، ارائه بدهد و مورد توجه قرار بگیرد. طبیعی است که مستندی نداشتند و رد صلاحیتها بر اساس نوعی نگرش و مبناهایی بود که بعدا در مجلس چهارم، پنجم و هفتم نیز خود را نشان داد. این مبانی، مبانی فکری بود.
وی گفت: درآن مقطع بحث چالش با آقای اکبرزاده نماینده نیشابور بود که شورای نگهبان به نوعی آن موضوع را میخواست با چالش روبرو کند. وقتی آقای اکبرزاده وارد مجلس شد، شورای نگهبان استنادی به عنوان ماجرای سربازی و پایان خدمت و . . . انجام داد و به این عنوان میخواستند صلاحیت ایشان را دچار اشکال کنند.
دبیرکل مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی همچنین اضافه کرد: وزارت کشور نیز که در آن زمان آقای محتشمیپور مسوولیت آن را عهدهدار بود، پرونده را به مجلس ارسال کرد. در مجلس صحت انتخاب و صلاحیت آقای اکبرزاده بررسی و تأیید شد و به طور طبیعی این چالش با ورود مجلس پایان یافت. در یک سو وزارت کشور و مجلس بودند و در سوی دیگر شورای نگهبان. در آن مقطع حضرت امام (ره) دخالت کردند و این دخالتها به خصوص دخالت حضرت امام(ره) در ماجرای تأیید صحت انتخابات شهر تهران دخالتهای معناداری بود.
حزب توده و مجاهدین خلق
اسلامی در ادامه این مصاحبه گفت: این شورای نگهبان که امروزه به راحتی ردصلاحیت میکند و ذهنخوانی میکند، در مجلس اول حتی برای ردصلاحیت آقای کیانوری دبیر حزب توده دچار چالش و مشکل است و میگوید من مبنایی را در قانون برای ردصلاحیت آنها ندارم. نهایتا هم توسل میکنند به اینکه در قانون اساسی هر نماینده باید به کتاب آسمانی سوگند یاد کند و چون آنها به کتاب آسمانی باوری ندارند، سعی میکنند از این راهها وارد شوند. حتی مجریان آن مقطع تاریخی دنبال این هستند که مبنایی برای ردصلاحیت او پیدا کنند، اما شورای نگهبان زیر بار نمیروند، در آن انتخابات مجاهدین خلق هم این امکان را پیدا میکنند که در انتخابات به عنوان کاندیدا حضور پیدا کنند و حضورشان از سوی شورای نگهبان پذیرفته میشود، زیرا مبنایی برای ردصلاحیت وجود ندارد.
ماجرای مجلس چهارم
اسلامی با تاکید بر اینکه «دخالت در انتخابات به صورت واضح، شفاف و معنا دار از انتخابات مجلس چهارم شکل گرفت»، افزود:تخریبهایی هم صورت گرفت، بار تخریبی تا آنجا بود که حتی در نشریات مربوط به بعضی از گروهها راجع به توزیع سکه در مراسم عروسی دختر نداشته آقای کروبی مطالبی منتشرشد.
وی درباره رویکرد دولت و نقد نسبت به نحوه بررسی صلاحیتها در انتخابات دوره چهارم مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: آقای هاشمی از رد صلاحیتها چندان ناراضی نبود، این روزها به خدا شکایت میکند. زمانی دریادداشتی نوشتم آقای هاشمی به هم رسیدیم، اما 16 سال دیر.در آن دوره آقای هاشمی به نوعی از رد صلاحیتهای شورای نگهبان حمایت کرد. البته خوب است که این روزها ایشان دموکرات شدهاند،اما در آن مقاطع حمایتهای اینها چرخ تند شورای نگهبان را پر رونق کرد. آقای کروبی هم میتوانست با موضع گیریهای تندتر و حتی نیامدن به مجلس نتیجه بهتری بگیرد.
دبیر کل مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی در بیان خاطراتش از انتخابات چهارمین دوره مجلس شورای اسلامی همچنین یادآور شد: در مجلس چهارم یک روز به منزل آقای هاشمی زنگ زدم و درباره رد صلاحیتها با ایشان صحبت کردم. آقای هاشمی با لحنی گفت که شما خیلی ناراحتید؟! گفتم نه شما که مملکت را اداره میکنید باید ناراحت باشید گفت که من جبران میکنم. خندیدم. گفتم که حتما در نماز جمعه !! پس از رد صلاحیتها آقای هاشمی خطبه نماز جمعه خواند. آن روز به شدت از رفتار شورای نگهبان دفاع کرد و گفت که همه که نباید به مجلس بیایند. یک عده پزشک هستند به دنبال کار پزشکیشان بروند!!
اسلامی اضافه کرد: پس از اعلام رد صلاحیتها در مجلس چهارم، عدهای در روزهای آخر تبلیغات تائید صلاحیت شدند. عدهای هم در گفتوگوها و رایزنیها تائید شدند. اما گروهی هم تا انتها رد صلاحیت شده باقی ماندند. اما فضای تندی ایجاد شده بود که باعث شد، همانها که به هر صورت تائید شده بودند هم رای نیاوردند.ما به شوخی میگفتیم یک عده شهید شدند، یک عده هم مردند!!
وی ادامه داد: حتی در بحث تائید صلاحیت آقای رضوی، ایشان وادار به حضور در مجلس نشد. من در آن مقطع در نطقی در مجلس به صراحت به شورای نگهبان انتقاد کردم. اما هیچ گاه آن زمان اجماع جدی صورت نگرفت. هنوز هم ما تحلیل یکسان نسبت به تحولات نداریم. به یک ساختار و سازمان مناسب نسبت به برخوردها با تنگناها نرسیده ایم.در آن مقطع تاریخی نیز بحثها بیشتر انفرادی بود، همان طور که امروز انفرادی است.
نوشته شده توسط : علی
به دنبال درج مطلبی با عنوان «الله کرم، خرازى را به مناظره فرا خواند» در روزنامه جوان، روابط عمومی انصار حزب الله اعلام کرد که برادر الله کرم از سال ۷۵ به این سو، هیچ مسئولیت و ارتباطی با انصار حزب الله نداشته است.
این جوابیه پس از انتشار این خبر داده شد که «در پی سوءاستفاده عناصر جناحی از عنوان مقدس حزبالله، دکتر اللهکرم سازمان موسوم به حزبالله ایران و فراکسیون متعلقه را به مناظره دعوت کرد.»
اما گویا فرد مذکور خود نیز سمتی در انصار حزب الله ندارد.
نوشته شده توسط : علی
وزیر ارشاد در آیین افتتاحیه پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم در تهران، با ادعای پایان یافتن مراحل رسیدگی به پرونده 300 میلیارد تومانی وزارت ارشاد و معرفی قریبالوقوع عاملان این پرونده، در اظهارات عجیبی گفت:اگر عدالت جرم است ما این جرم را از قرآن یاد گرفتهایم، گفت: عدالت اگر در نظام الهی هم بخواهد لگدکوب شود، خیلی زور دارد. در نظامی که نماینده شایسته امام زمان(عج) زمامدار امور است نباید عدالت ضایع شود و من از ریاست قوه قضائیه میخواهم که این پرونده را مختومه اعلام کند.
محمد حسین صفار هرندی، که در مصلای تهران سخن میگفت، اظهار داشت: در ابتدای کار ما در وزارتخانه به پروندهای برخورد کردیم که رقم اولیه آن حدود 300 میلیارد تومان بود که گروهی میخواستند این پول را از بیتالمال، از آن خود کنند. ما تصمیم گرفتیم این پول را از دسترس نااهل خارج کنیم و به صاحبش که دولت بود بازگردانیم.
وی افزود: خبر خوش این است که بالاخره این تلاش به ثمر رسید و به زودی جزییات آن را به ملت عظیم ایران خواهیم گفت و به عنوان نمونهای از عدالت در دولت فعلی به مردم عرضه خواهیم کرد.
صفار هرندی ادامه داد: پرونده معروف 300 میلیاردی دو سال طول کشید، و من از ریاست قوه قضائیه میخواهم که این پرونده را مختومه اعلام کند.
صفار هرندی گفت: امروز در حکومت ما یک تابلویی سر دست است و آن مهرورزی با بندگان خدا است و این چیزی است که خداوند به ما هدیه کرده و قرآن به ما یاد داده است. قرآن به ما آموخته که برای تعالی و پیشرفت جامعه اسلامی هر چه در توان داریم باید هزینه کنیم و چارهای جز این نداریم.
وی ادامه داد: انقلاب ما با همین اندیشه شکل گرفت، اگرچه ممکن است در بعضی از مراحل، بعضی از مسئولان که صلاحیت نداشتند حرفهای بیربطی زده باشند، اما انقلاب ما با این آموزههای قرآنی شکل گرفت. خدمت به بندگان خدا که در کل کشور گسترش پیدا کرده و امروز مورد قبول خاص و عام شده است و حتی رقیبان این دولت هم این موضوع را پذیرفتهاند. البته بعضیها برای اینکه بیعملی مقاطع گذشته را توجیه کنند، اقدامات فعلی را تقبیح میکنند.
وزیر ارشاد یادآور شد: قرآن در همین دنیا هم به ما نشان میدهد که فرق بین آن کسی که دعوت به خود میکند و آن کسی که دعوت به خدا میکند، در چیست. دوره جدید دورهای برای تبیین این خط کشی است، نه خطکشیهای حزبی و چپ و راست. این خطکشیها واقعی نیست و دلیلاش این است که در این چند سال ائتلاف این حزبها هیچ نتیجهای نداشت. قرآن فقط دو حزب، الله و شیطان را میشناسد و حزبالله تشکیلاتی ندارد و همه مؤمنان سراسر عالم در آن جای میگیرند و حزب شیطان نیز کسانی هستند که با عدالت مسئله دارند.
وی در پایان با بیان اینکه اگر عدالت جرم است ما این جرم را از قرآن یاد گرفتهایم، گفت: عدالت اگر در نظام الهی هم بخواهد لگدکوب شود، خیلی زور دارد. در نظامی که نماینده شایسته امام زمان(عج) زمامدار امور است نباید عدالت ضایع شود.
نوشته شده توسط : علی
به دستور نماینده ولیفقیه در کیهان پاسخ مزبور به صورت ناقص منتشر شد (18/6/86) و در همان شماره آقای شریعتمداری ذیل توضیحات ناقص وی نوشت:
«آقای تاجزاده در جوابیه خود ضمن آن که به مسائلی بیارتباط با خبر ویژه کیهان پرداخته است، از پاسخ به موضوع اصلی خبر ویژه نه فقط طفره رفته بلکه یک کلمه نیز درباره آن ننوشته است که باید گفت؛
1- در خبر ویژه کیهان به بخشی از اظهارات آقای تاجزاده در جمع انجمنهای اسلامی دانشجویی اشاره شده بود که متن آن در بسیاری از سایتها و روزنامههای دیگر نیز آمده بود و آقای تاج زاده نیز آن را تکذیب نمیکنند.
2- در خبر ویژه کیهان به اظهارات و دستورالعملهای جورج سوروس رئیس صهیونیست بنیاد سوروس که خطاب به تعدادی از مرتبطین خود در ایران بیان کرده بود اشاره شده و دستورالعملهای این بنیاد صهیونیستی با اظهارات تاجزاده که دقیقا در همان راستا بود، مقایسه شده بود و معلوم نیست چرا آقای تاجزاده این بخش از خبر ویژه کیهان که اصل مطلب بوده است را بی پاسخ گذاشته و توضیح ندادهاند که اظهارات ایشان با دستورالعمل جرج سوروس چه رابطهای داشته است؟! آیا این همخوانی تصادفی بوده، اگر چنین است چرا همیشه به صورت تصادفی این همخوانی وجود دارد؟!
3- آقای تاجزاده درباره پیشنهاد حذف قید اسلامی از نام انجمنهای اسلامی دانشجویی توضیحی ندادهاند.
4- عجیب است که جناب تاجزاده بر بدیهیات به عنوان یافتههای خیلی مهم! خود تکیه میفرمایند، مثلا؛ انطباق آزادی و دینداری و... این افتخار متعلق به جمهوری اسلامی و مردم وفادار به آن است که برای احیای آن خون داده و خون دل خوردهاند، نه کسانی که دستورالعملهای بنیاد صهیونیستی سوروس را تکرار میکنند و به قول خودشان در پی حذف قید اسلامی از نام انجمنهای اسلامی دانشجویی بودهاند و ... ».
(کیهان، 18/6/86)
پیرو اقدام مذکور، آقای تاجزاده پاسخ دیگری در تاریخ 18/6/86 برای کیهان ارسال کرد که نماینده ولی فقیه در کیهان برخلاف قانون مطبوعات و در یک اقدام غیراخلاقی، از درج آن جوابیه خودداری کرده است. سایت نوروز برای آگاهی عموم پاسخ دوم آقای تاجزاده را نیز به طور کامل منتشر میکند.
به نام خدا
جناب آقای شریعتمداری
نماینده محترم ولیفقیه در کیهان
با سلام
پیرو درج ناقص جوابیه اینجانب درباره قانون اساسی در روزنامه کیهان (18/6/86) و توضیحات مجددتان، خواهشمند است پاسخ زیر را در همان صفحه درج فرمایید. امیدوارم آنقدر شهامت اخلاقی داشته باشد که طبق قانون مطبوعات جواب مرا به طور کامل چاپ کنید. این حق شماست که هر توضیحی را لازم میدانید ذیل آن درج فرمایید.
1. اینجانب معتقدم دموکراسی، حاکمیت قانون و تأمین حقوق شهروندان موهبت اعطایی «بنیاد سوروس» و بنیادهای مشابه به شهروندان ایران زمین نیست بلکه قبل از هر چیز به عنوان حق مسلم همة ایرانیان در مواعید انقلاب و نیز در مواعید صریح بنیانگذار جمهوری اسلامی و اصول متعدد قانون اساسی (به ویژه فصل سوم و پنجم آن) بازتاب شفاف و غیرقابل انکار خود را یافته است. جالب آنکه استاد مطهری غبطه میخورد که چرا مسلمانان بحث حقوق انسانها را پیش از اروپاییها مطرح نکردند و در این زمینه از آنان عقب ماندند.
2. مشروط و پاسخگو شدن قدرت، تدوین قانون اساسی، برپایی انتخابات، تشکیل پارلمان و مجلس شورا، تفکیک قوا، تأسیس احزاب، مطبوعات و رادیو- تلویزیون، تشکیل ارتش ملی- حرفهای- متخصص و ثابت، ایجاد دستگاههای اطلاعتی و امنیتی، آموزش و پرورش جدید و بسیاری از پدیدههای دیگر را ما از غرب وام گرفتهایم چرا که آنان زودتر از ما به حاکمیت مردم رسیدند و تأمین حقوق بشر را شأن انسانیت و انسانها خواندند و به آن ارج نهادند.
3. جمهوری اسلامی ایران به میثاقهای گوناگونی درباره رعایت حقوق بشر پایبند است. بنابراین نمیتوان نقض حقوق شهروندان را به بهانه «همسو نشدن با بنیاد سوروس» توجیه کرد. حتی طرح این مسأله که بنیاد سوروس یا هر نهاد آمریکایی دیگر با هر نیتی خود را طرفدار دموکراسی و حقوق بشر بداند و قصد ترویج آن را در کشورهای خاصی داشته باشد، هرگز موجب نمیشود ما این دستاورد بزرگ را نادیده بگیریم و برای اثبات استقلال خود دموکراسی و حقوق بشر را که جزو خواستهای ملت ایران است نفی کنیم و علیه آن سریال بسازیم.
4. نمیدانم اگر همسویی با بیگانه در هر زمینهای بد است چرا کیهانیان از اینکه با فاشیسم، استالینیزم، نازیسم، توتالیتاریسم و انواع دیکتاتوریهای دیگر همسو شوند، احساس نگرانی نمیکنند و آن را غربزدگی نمیخوانند. جالب آنکه وقتی حاکمیت یکدست شده، فقط تولید یا نمایش فیلمهایی ممنوع شده است که مروج لیبرالیسم، فمینیسم و... ارزیابی میشوند، اما هرگز شورایعالی انقلاب فرهنگی در شرایط کنونی اعلام نکرده و نخواهد کرد که ساخت و نمایش فیلمهای مروج استالینیزم، فاشیسم، نازیسم و هر نوع رژیم استبدادی دیگری ممنوع و با ارزشهای انقلاب و نظام ناسازگار است. چرا؟
5. اینجانب هرگز موافق حذف پسوند اسلامی از «انجمنهای اسلامی» نبوده و نیستم. آنچه در سال 1377 در وزارت علوم و آموزش عالی تدوین و به شورایعالی انقلاب فرهنگی تقدیم کردیم آن بود که شرط فعالیت تشکلهای دانشجویی داشتن پسوند اسلامی نباشند. چرا که معتقد بودیم اگر دانشجویان غیرمعتقد به اندیشه اسلامی نتوانند به صورت آزاد، البته قانونی و با شناسنامه، در دانشگاهها فعالیت کنند و تشکل خود را داشته باشند و از جمله با انجمنهای اسلامی به رقابت بپردازند، به درون انجمنهای اسلامی رفته و آنها را از درون تهی کرده، حتی به ضدخود تبدیل میکنند. اتفاقی که سالیان بعد در برخی انجمنهای اسلامی افتاد و مقصر اصلی آن اقتدارگراهایی هستند که به هشدارهای ما توجه نکردند.
ملاحظه میفرمایید که اصلاحطلبان، از جمله اینجانب، هرگز نخواستهایم پسوند اسلامی را از نام انجمنها حذف کنیم. بلکه رشد این انجمنها را در گرو رقابت آزاد با دیگر تشکلها دانسته و میدانیم (مانند ترکیه که تشکلهای اسلامی با دیگران به رقابت آزاد پرداختهاند). اتفاقا اقتدارگراها با اعمال روشهای غلط خود بسترساز غیراسلامی شدن برخی انجمنهای اسلامی شدهاند و تصور میکنند با اتکا به تشکلهای دولتی و رسمی میتوانند دانشگاه را در خدمت نظام درآورند.
***
به نظر میرسد علت تهاجم همهجانبه طرفداران حکومت مطلقه و مطلوب کیهانیان به اصلاحطلبان از جمله بنده آن است که عضو بنیاد سوروس نیستیم و پاسپورت آمریکایی، علاوه بر پاسپورت ایرانی نداریم. چون در آن صورت از تسهیلات و امنیت ویژهای برخوردار میشدیم. مثلاً میتوانستیم رسماً متهم شویم که در پی انقلاب مخملی هستیم و بعد هم آزادانه از مرز کشور خارج شویم.
انگلیسی هم نیستیم چرا که در آن صورت مانند ملوانان متجاوز آن کشور پیش از پایان یافتن 48 ساعتی که دولت بریتانیا به جمهوری اسلامی ایران اولتیماتوم داد، آزاد میشدیم و با هدایای گوناگون و با استقبال مقامات ضدغربی به کشورمان باز میگشتیم.
اصلاحطلبان اگر وابسته به مؤسسهای چینی بودند، نیز میتوانستند مانند آزادی دو جاسوس اخیر چینی، شرط ملاقات آقای احمدی نژاد با رئیس جمهور آن کشور باشند و بدون اخذ هیچگونه وثیقهای رها شوند.
ما حتی وابسته به کویت یا بحرین نیستیم که سرمقاله جنابعالی در کیهان باعث شود وزیرخارجه ایران 24 ساعت پس از انتشار آن سراسیمه به بحرین برود و بدون ملاقات با امیر آن کشور، از مقامات بحرین عذرخواهی کند و از مقاله جنابعالی برائت جوید یا به کویت برود و به نوشته رسانههای آن کشور از ضرب و شتم یکی از دیپلماتهایش در تهران، که پس از ضرب و شتم یکی از دیپلماتهای ایرانی در کویت صورت گرفت، از مقامات کویتی پوزش بطلبد.
میبینید!
حقوق همه محترم است جز حقوق ایرانیان منتقد و اصلاحطلبانی که اتکالشان به خداست و اتکایشان به ملت. به آنان هرچه میتوانید بتازید و خشنود باشید که هیچ حامی خارجی ندارند.
اما توجه کنید که اولاً اگر حکومت یکدست بخواهد در جهان عزیز شود، باید حقوق و حرمت شهروندان خود را رعایت کند وگرنه در برابر بحرین و کویت هم کم میآورد چه رسد به چین، انگلستان و صد البته در نهایت در مقابل آمریکا.
ثانیاً دوره سرکوب و خودسری گذشته است و دیر یا زود دموکراسی و حقوق بشر در ایران حاکم خواهد شد، حتی اگر آقای احمدینژاد ادعا کند ملت ایران از شنیدن نام دموکراسی حالت تهوع پیدا میکند. برابریطلبی و افزایش روزافزون برابریطلبی و رعایت کرامت و حقوق انسانها مشیت الهی است و از آن گریزی نیست. هست؟
سیدمصطفی تاجزاده18/6/86
نوشته شده توسط : علی
مسئول ارتباطات ریاست جمهوری اعلام کرد: در دو سال گذشته بیش از هشت میلیون و نهصد و سی و پنج هزار نامه به این اداره ارسال شده است.
به نوشته جمهوری اسلامی، حجم عمدهای از این نامهها رهآورد سفرهای استانی آقای احمدینژاد و هیات دولت به استانهاست که در آنجا امکان دریافت مستقیم نامه های مردم وجود دارد.
براساس آماری که مسئول ارتباطات ریاست جمهوری سه شنبه شب از حجم نامه های دریافتی این نهاد ارائه کرده چهل درصد از این نامهها درخواست کمک، پانزده درصد درخواست مسکن، پانزده درصد درخواست اشتغال، پانزده درصد درخواست وام، پنج درصد درخواست رسیدگی به درمان افراد، پنج درصد درخواست دارو و پنج درصد بقیه نیز ابراز احساسات بوده است. برای رسیدگی به نامهها در سی استان کشور سی هزار نیرو مشغول پردازش و رسیدگی به آنها بودهاند.
نوشته شده توسط : علی
تیم استقلال تهران عصر جمعه در هفته پنجم رقابتهای فوتبال باشگاههای برتر ایران مغلوب تیم سایپا شد تا "ناصر حجازی" طعم شکست مقابل شاگرد سابق خود را بچشد.
در این دیدار که در حضور بیش از ۵۰هزار تماشاگر در ورزشگاه آزادی تهران برگزار شد، تیم استقلال تهران با نتیجه ۲بر یک مقابل سایپا تن به شکست داد.
از نکات مهم این بازی، تقابل "ناصر حجازی" و "علی دایی" به عنوان مربی و بازیکن سابق تیم بانک تجارت بود که در نهایت با پیروزی بازیکن برابر مربی خاتمه یافت.
دایی در سال ۱۳۶۰شاگرد حجازی در تیم بانک تجارت بود اما این دو پس از ۱۶سال به عنوان مربی در قالب تیمهای سایپا و استقلال تهران برابر یکدیگر حضور یافتند.
گلهای این بازی را "آرش برهانی" در دقیقه ۱۵برای تیم استقلال تهران و "کاظم برجلو" در دقیقه ۴۵و " آدریانو آلوز" در دقیقه ۶۹برای تیم سایپا تهران به ثمررساندند.
نوشته شده توسط : علی