سردار اسماعیل احمدی مقدم ـ فرمانده نیروی انتظامی ـ از اردیبهشت ماه سال جاری به سمت دبیر کلی ستاد مبارزه با مواد مخدر منصوب شد.
به اذعان بسیاری، پیش از آغاز به کار وی در این سمت ، نگرانیهایی از این قبیل که مبارزه با اعتیاد در انحصار پلیس قرار خواهد گرفت، وجود داشت و حتی برخی نیز بر این باور بودند که با پلیسی شدن روند مبارزه ، تنها شاهد افزایش دستگیریهای معتادان خواهیم بود.
اکنون با گذشت 7 ماه از آغاز به کار دکتر احمدی مقدم در ستاد مبارزه با مواد مخدر ، به اذعان وی ، برنامههای این ستاد اعم از تحت درمان قرار دادن 380 هزار معتاد و علیرغم تصور بسیاری از منتقدان ، اقدام در جهت کاهش معتادان زندانی در کشور ، مهر تاییدی بر حقانیت این انتصاب برای مخالفان بوده است. وی در حالی این مهر تایید را بر عملکرد ستاد مبارزه با مواد مخدر میزند که ضمن بیسابقهخواندن پویایی ستاد در امر درمان اعتیاد، از توانایی ایران برای برپایی «جشن ملی مهار اعتیاد» با برنامههایی که مستلزم این موفقیت است،خبر میدهد. البته به گفته دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر جشن ملی مهار اعتیاد یعنی کاهش لجام گسیختگی، تحت کنترل در آوردن اعتیاد و قرار گرفتن همه معتادان تحت پوشش یک نسخه درمانی در صورت افزایش دو برابری بودجه ستاد برای افزایش بیش از دو برابری ظرفیت درمان و توسعه اقدامات پیشگیرانه در مقیاس همه افراد سالم کشور از نظر اعتیاد، سال آینده برگزار میشود.
به گزارش ایسنا، دکتر اسماعیل احمدی مقدم در بازدیدی که دوشنبه گذشته از بخشهای مختلف خبرگزاری دانشجویان ایران به عمل آورد، در گفتوگویی با مدیرعامل، مسوولان گروه اخبار اجتماعی به پرسشهای این رسانه در حوزه اعتیاد و مبارزه با مواد مخدر پاسخ داد.
وی در ابتدای سخنان خود با تاکید بر لزوم تمرکزبخشی به اقدامات پراکنده و کماثر در حوزه مبارزه با اعتیاد و با اشاره به رویکرد تمرکزگرایانه ستاد مبارزه با مواد مخدر در این حوزه، گفت: جوهر اساسی هر استراتژی و راهبرد تمرکز است و اگر برنامههای مبارزه با اعتیاد بدون توجه به این اصل و به صورت پراکنده و بیسامان طرحریزی شوند، قطعا اثربخش نخواهند بود.
بحران مرزهای شرقی و افزایش قاچاق مواد مخدر دیگر اثری بر بازار ایران نمیگذارد
وی با بیان این که سال گذشته مبارزه با اعتیاد بر تقویت مبارزه مرزی با قاچاق مواد مخدر متمرکز بوده است، به هزینهکرد 120 میلیارد تومانی نیروی انتظامی در مرزهای شرقی کشور و تاسیس قرارگاه رسول اکرم (ص) اشاره و اظهار کرد: با تمرکزگرایی که در این بخش صورت گرفت، بحران مرزهای شرقی کشور در افزایش قاچاق مواد مخدر به خوبی پاسخ داده شد، به طوری که افزایش این قاچاق دیگر اثری بر بازار مواد مخدر ایران نمیگذارد؛ این در حالیست که برخی افراد هنوز معتقدند که هزینه کردن برای تقویت مرزها و مبارزه مرزی، از آنجا که مواد مخدر در بازار تهران به وفور یافت میشود، مبارزهای بیهوده و بیثمر است.
دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر همچنین با اشاره به برخی اظهار نظرات غیرکارشناسی دیگر در حوزه مبارزه مرزی با مواد مخدر گفت: با توجه به اقداماتی که در زمینه تقویت و استحکام و در نتیجه ثبات میزان ورود موادمخدر به کشور صورت گرفت، برخی معتقدند از آنجا که مواد مخدر هم اکنون به سمت بازارهای اروپا در حرکت است، دیگر هزینه کردن در مرز توسط ایران برای مصون سازی اروپا معنایی ندارد؛ از سوی دیگر برخی نیز به کاهش مبارزات مرزی به جای آن، دستگیری همه موادفروشان و معتادان کشور معتقد هستند که البته خوشبختانه به تدریج هر دوی این دیدگاهها در حال نزدیک شدن و به تعادل رسیدن هستند.
برگزاری «جشن ملی مهار اعتیاد» با افزایش بیش از دو برابری ظرفیت درمان و چهار برابر شدن اقدامات پیشگیرانه در سال آینده
نسبت به ریشه کنی اعتیاد در کشور ادعایی نداریم
سال آینده یک میلیون معتاد تحت درمان قرار میگیرند
احمدی مقدم در ادامه پس از مبارزه مرزی با مواد مخدر، درمان و پیشگیری را به ترتیب برنامههای اصلی مبارزه با اعتیاد امسال و سال آینده ستاد مبارزه با مواد مخدر برشمرد و با اشاره به این که بخش اعظم اعتبارات ستاد مبارزه با مواد مخدر یعنی 20 میلیارد تومان در سال جاری به درمان اعتیاد در بخش دولتی اختصاص یافت، افزود: تا پایان امسال، ظرفیت لازم برای درمان 480 هزار معتاد فراهم میشود.
وی از ظفیتسازی برای درمان 800 هزار تا یک میلیون معتاد کشور در سال آینده با توزیع شربت تریاک و گسترش شبکه درمانی کشور برای معتادان تریاکی، علاوه بر معتادان هروئینی، خبر داد و با اعلام این که توزیع این شربت تا پایان سال در زندانها و برخی مناطق آسیب خیز پایلوت میشود، تاکید کرد: اگر چه مقاومتهایی برای تولید این شربت وجود دارد، اما تولید و توزیع آن هیچ گونه مانع قانونی ندارد و انتظار داریم وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز پروتکل درمان آن را هر چه زودتر تدوین کند، زیرا با توجه به حقیقت این امر که مواد مخدر از هر طریقی وارد زندانها میشود، توزیع این شربت حداقل معتادان زندانی را از مواد مخدر بینیاز میکند.
دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر در بخش دیگری از سخنان خود به چهار برابر شدن اقدامات پیشگیری از اعتیاد علیرغم کاهش بودجه این بخش به یک چهارم اشاره کرد و با تاکید بر این که گسترش پیشگیری از اعتیاد در مقیاس همه افراد سالم کشور محور اصلی و محل تمرکز برنامههای ستاد مبارزه با مواد مخدر در آینده قرار خواهد داشت، اظهار کرد: جشن ملی مهار اعتیاد یعنی کاهش لجام گسیختگی، تحت کنترل در آوردن اعتیاد و قرار گرفتن همه معتادان تحت پوشش یک نسخه درمانی در صورت افزایش دو برابری بودجه ستاد مبارزه با مواد مخدر در جهت افزایش بیش از دو برابری ظرفیت درمان و توسعه اقدامات پیشگیرانه از اعتیاد، سال آینده برگزار میشود.
وی در ادامه اذعان کرد: مهار اعتیاد نباید به غلط با عنوان ریشه کنی مطرح شود، چرا که اساسا ما نسبت به ریشهکنی اعتیاد در کشور ادعایی نداریم، زیرا این امر در حقیقت قابل تحقیق نیست و معضل اعتیاد را تنها میتوان با برنامه کنترل کرد.
تعداد زندانیان کشور را تا یک پنجم میتوان کاهش داد
خیابانها فاقد معتاد نیست که از خارج شدن معتادان از زندان هراس داشته باشیم
سرانه زندان هر معتاد در هر ماه 200 هزار تومان و شمار معتادان خارج از زندان 30 برابر معتادان زندانی است
زندانهای کشور فاقد کارکردهای اصلاحی و مجازاتی است
مشاور رییس جمهور در ادامه گفتوگوی خود با ایسنا در پاسخ به این پرسش که آیا نگرانی خانوادهها مبنی بر آزادسازی جمعیتی از معتادان به جامعه صحت دارد و آیا نباید الگو و شکل کار تخلیه زندانها از معتادان برای مسوولان و مردم به درستی تعریف و تبیین شود؟ گفت: آزاد شدن زندانیان معتاد، ابتکار ستاد مبارزه با مواد مخدر بود، زیرا اساسا باید این پرسشها مطرح میشد که زندانزدایی به عنوان یک ایده خوب چگونه عملی میشود؟
وی گفت: آیا ما به کارکرد زندان توجه میکنیم و این که در حقیقت چه توقعی از نگهداشتن معتاد در زندان داریم، ترک، اصلاح یا مجازات برای ایجاد یک جنبه پیشگیرانه برای دیگران؟!
وی با اذعان به این که زندانهای کشور در حال حاضر فاقد همه این کارکردهاست، عمده علت به زندان افتادن معتادان را ناتوانی در پرداخت جریمه نقدی حداکثر 100 هزار تومانی خواند و افزود: ماهانه دو برابر این جریمه نقدی برای هر معتاد زندانی هزینه میشود و این حقیقت، اوج بیمنطقی به زندان انداختن معتادان را نشان میدهد.
احمدی مقدم همچنین با اشاره به این که از هر 30 معتاد، یک نفر در زندان و در مجموع جمعیت معتادان خارج از زندان 30 برابر شمار معتادان زندانی است، بر لزوم تفهیم درست نحوه تخلیه زندانها از معتادان به مسوولان و مردم تاکید و بیان کرد: برخی با توجه به برداشت سطحی از این اقدام میگویند، چرا میخواهید 40 هزار معتاد را ظرف یک ماه آینده به خیابانها بریزند، گویی خیابانها فاقد معتاد بوده و مشکل فقط همین 40 هزار معتاد است!
وی همچنین با تاکید بر این که قرار نیست زندانها از معتاد خالی شود، بلکه معتادان مجرم همچنان محکومیت خود را در زندان میکشند، خاطر نشان کرد: در طرح تخلیه زندانها از معتاد قرار است، دیگر کسی به جرم اعتیاد به زندان نفرستاده شود، بلکه توسط نیروی انتظامی به مراکز درمانی هدایت شوند تا از این طریق و با توجه به این که مدت محکومیت معتادان به طور متوسط یک ماه است، زندانها خود به خود بعد از یک ماه از حضور معتادان خالی میشود.
دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر با تاکید مجدد بر این که معتادان به یک باره از زندانها رها نخواهند شد، یادآور شد: اگر معتادی از حکم نیروی انتظامی برای قرار گرفتن تحت درمان استنکاف کند، مجرم محسوب و به دادگاه درمان مدار فرستاده میشود و اگر در آنجا نیز درمان را انتخاب نکند، قطعا به زندان محکوم خواهد شد.
به گفته مشاور رییس جمهور، جمعیت زندانیان کشور را تا یک سوم و حتی یک پنجم میتوان کاهش داد و اگر مسوولان نسبت به کارکرد زندانها توجیه شوند، بسیاری از هزینههای اضافی که صرف زندانیان میشود را صرف بازتوانی و حمایتهای اجتماعی و فرهنگی از زندانیان خواهند کرد.
پرداخت اعتبار به بهزیستی برای توسعه سرپناههای شبانه معتادان
احمدی مقدم در ادامه با تاکید بر این که از این پس همه گروههای معتادان باید جبر درمانی را بپذیرند، به ایسنا گفت: معتادان رها شده نیز از طریق نگهداری در اردوگاهها یا همان مراکز اقامت اجباری که تحت اشراف دادسراها هستند، تحت پذیرش جبر درمانی قرار میگیرند.
وی با اشاره به این که اکثر معتادانی که در مراکز اقامت اجباری نگهداری میشوند، پس از خروج به ورود مجدد به این مراکز تمایل دارند، افزود: برای حل این مشکل، اعتبار قابل توجهی به سازمان بهزیستی برای توسعه سرپناههای شبانه معتادان پرداخت شده که این امر باید در سال جاری به طور کامل تحقق یابد.
تنها 25 درصد معتادان کشور تحت درمان باقی میمانند
خصوصی سازی شرکتها به طور غیرمستقیم با افزایش استرس بر کارگران در گرایش به اعتیاد موثر هستند
در ادامه این گفتوگوی ایسنا، دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر از کاهش عود معتادان به چرخه اعتیاد از 88 به 75 درصد نسبت به سال گذشته اشاره کرد و گفت: در حال حاضر میزان عود اعتیاد در بهترین کشور به لحاظ درمان مانند سوییس، 65 درصد است.
وی همچنین در پاسخ به گسترش آغاز اعتیاد از محل کار، افزایش گرایش به اعتیاد در کارگران و بحرانی بودن وضعیت اعتیاد در برخی مناطق اقتصادی مانند منطقه عسلویه به ایسنا، گفت: اگر چه اعتیاد و مسایل اخلاقی و جنسی در این منطقه به دلیل غیربومی بودن 25 هزار کارگر در حال خدمت، شایع است، اما این مسایل توسط برخی بزرگنمایی هم میشود و چون نظام آمارگیری صحیحی هنوز در ایران به نتیجه نرسیده است، آمار موجود در این زمینه مبالغهآمیز اعلام میشود.
به اذعان احمدی مقدم استرس شغلی یکی دیگر از دلایل گرایش به اعتیاد در کشور است و این عامل در حال حاضر که شرکتها و کارخانجات، به سمت خصوصی و رقابتی شدن پیش میروند و کارگران در صورت کاهش بازدهی به سرعت اخراج میشوند، تشدید نیز میشود.
وی ادامه داد: علاوه بر این بیکاری نیز یکی دیگر از عمده علل گرایش افراد به ویژه جوانان به اعتیاد محسوب میشود.
کمتر از 5 درصد معتادان کشور معتاد به روانگردان هستند
85 درصد اعتیاد کشور مختص به خانواده افیون است
مشاور رییس جمهور در ادامه گفتوگو با ایسنا، سهم روانگردانها در چرخه اعتیاد کشور را کمتر از 5 درصد برشمرد و بیان کرد: هنوز خانواده افیون که منشا خشخاش دارد، از جمله هروئین و تریاک 85 درصد اعتیاد کشور را به خود اختصاص داده است.
20 میلیون لیتر الکل در کشور مصرف میشود
افزایش مصرف الکل یک واقعیت است
احمدی مقدم همچنین به گسترش حوزه فعالیت ستاد مبارزه با مواد مخدر به کنترل عرضه و تقاضای الکل و دخانیات علاوه بر مواد مخدر و روانگردانها و در نتیجه تغییر نام ستاد مبارزه با مواد مخدر به ستاد مبارزه با اعتیاد اشاره و عنوان کرد: با توجه به این که گام اول اعتیاد به الکل و مواد مخدر با سیگار برداشته میشود و از آنجا که ستاد مبارزه با مواد مخدر با حرکت پرشتاب خود در سال جاری توانست اعتماد مسوولان را جلب کند، پیشنهاد داده شد که بار حل مشکل پایهای دخانیات و سیگار نیز بر عهده این ستاد قرار داده شود.
به گفته دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر در مورد الکل هم همواره بر مخفی کردن مشکلات آن در کشور تلاش شده است، در حالی که مصرف الکل و حتی افزایش مصرف آن در کشور یک واقعیت است.
وی با بیان این که از میزان کشفیات الکل میتوان میزان نسبی مصرف این ماده در کشور را به دست آورد، حجم کشفیات الکل در سال گذشته را پنج میلیون لیتر اعلام کرد و با اشاره به این که این میزان 20 تا 30 درصد کل الکل وارد شده به کشور است، ادامه داد: ادعای ما این است که حداکثر 20 میلیون لیتر الکل چه از تولیدات داخل و چه از واردات در کشور مصرف میشود.
احمدی مقدم در ادامه با اشاره به این که از روی نوسان قیمت الکل در بازار میتوان به میزان نایاب شدن آن پی برد، خاطر نشان کرد: قیمت الکل در بازار نسبت به سال گذشته به شدت افزایش یافته است.
وی با بیان این که با تصویب آغاز به کار مرکز ملی مبارزه با اعتیاد، مبارزه با الکل، سیگار، مواد مخدر و روانگردانها یک پارچه میشود، ادامه داد: فشار برای مبارزه با مصرف یکی از مواد اعتیادآور الکل، مواد مخدر و روانگردانها موجب افزایش مصرف یکی دیگر از این مواد میشود، لذا یکپارچگی مبارزه با همه این مواد، از نوسانات میزان مصرف آنها میکاهد.
ممنوع شدن استعمال قلیان و سیگار در اماکن عمومی و مسقف
مشاور رییس جمهور همچنین به اجرایی شدن قانون مبارزه با دخانیات در چند روز آینده و به موجب آن، ممنوع شدن استعمال قلیان و سیگار در اماکن عمومی و مسقف اشاره و بیان کرد: اجرای این قانون یکی از سختترین طرحهای نیروی انتظامی است، زیرا طرفداران مصرف دخانیات از جمله سیگار و قلیان در بین جوانان زیاد است.
وی همچنین با اشاره به این که ابلاغ بخشنامه از سوی اماکن نیز در اجرایی شدن سریعتر قانون مبارزه با دخانیات موثر است، تصریح کرد: طبق آییننامه جامع این قانون، خرید و فروش قلیان و سیگار برای مصارف شخصی ممنوع نیست، بلکه به موجب این قانون، استعمال این مواد در اماکن عمومی، قرار دادن پشت پیشخوان و ویترین و همچنین سرویس دادن قلیان به مشتریها ممنوع میشود.
همه نظرات مختلف جامعه، بلندگویی برای مطرح کردن خود دارند
مشاور رییس جمهور در ادامه، این پرسش که دیدگاههای مقاومتی موجود در برابر فعالیتهای ستاد مبارزه با مواد مخدر در عرصه درمان و پیشیگری از اعتیاد، مانند انتقادها از برنامه ستاد برای نصب دستگاههای خودپرداز سرنگ به عنوان عامل ترویج اعتیاد، تا چه حد مهر تایید میخورد؟ را این گونه پاسخ داد: جامعه ما جامعه متکثری است که هم تنوع نظرات در آن زیاد است و هم این نظرات بلندگو برای طرح خود دارند.
وی افزود: در مجلس نیز دیدگاهها، بسیار صفر و صدی است و اگر چه مهم برآیند مجلس است، برای تک تک نمایندگان باید کار اقنایی صورت گیرد و دستوری در این زمینه نیست که ما دیدگاه خود را ابلاغ کنیم و آنها هم حتما بپسندند.
کشت مواد مخدر در برخی کشورها به آپارتمان افراد هم راه یافته است
آن قدر که به فکر شکم مردم هستیم، به فکر فرهنگ و فکر آنها نیستیم
احمدی مقدم همچنین در پاسخ به این که دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر وضعیت اعتیاد را در آینده را چگونه ارزیابی میکند؟ عنوان کرد: اساسا استعمال مواد مخدر به دو دلیل لذتجویی موقت و فرار از استرس و یاس صورت می گیرد که البته علت اول بیشتر از دومی تاثیرگذار است.
وی با بیان این که پیشگرانهترین اقدام در حوزه مبارزه با مواد مخدر، افزایش توجه به فرهنگ در سطح ملی است، اذعان کرد: در کشور بر روی فرهنگ بسیار کم هزینه میشود و آن قدر که به فکر شکم مردم هستیم، به فکر فرهنگ و فکر آنها نیستیم. در حالی که اگر فکر مردم درست شد، معیشت آنها نیز درست میشود.
نمیتوان به طور دقیق پیشبینی کرد اعتیاد آینده کشور بیشتر به چه ماده مخدری سوق خواهد یافت
دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر تصریح کرد: بر اقدامات فرهنگی در جامعه باید حساب ویژهای باز شود و اگر نتوانیم جامعه را به فرهنگ دینی و ملی و الزامات آن پایبند کنیم، قطعا گرایشهایی به سمت مواد مخدر خواهیم داشت که این گرایشها هر روز به سمت اشکال و فرمولهای متنوع تغییر میکند، لذا نمیتوان پیشبینی کرد که به طور دقیق اعتیاد آینده کشور بیشتر به چه ماده مخدری سوق خواهد یافت.
وی همچنین افزود: البته طبق آینده پژوهشی که از اعتیاد دو دهه آینده غرب صورت گرفته، مواد مخدر در آپارتمان افراد قابل کشت خواهد بود، همان طوری که این امر هم اکنون در اروپا در مورد کشت حشیش در گلدانهای خانگی و استعمال آن توسط وسایلی مانند مایکروویو آغاز شده است.
احمدی مقدم با هشدار نسبت به این که با تحقق این آینده، اساسا مبارزه با اعتیاد از نظر غربیها مفهوم خود را از دست خواهد داد، تصریح کرد: هم اکنون همه کشورهای دنیا به این نتیجه رسیدهاند که مهمترین اقدام در جهت مبارزه با مواد مخدر پیشگیری است که توجه به این اصل به ویژه در حوزه پیشگیری فرهنگی از اعتیاد در کشور ما نیز ضروری است.
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]
چهرههای سرشناس اصلاحطلب، مسوولان ستاد ائتلاف، دبیران کل احزاب واعضای کابینه دولت آقای خاتمی برنامهریزی خود را برای سفرهای استانی در دستور کار قرار دادهاند و به زودی سفرهای خود را آغاز خواهند کرد.
عبدالله ناصری سخنگوی ستاد ائتلاف اصلاحطلبان با اشاره به رویکردها و اهداف اصلاحطلبان از اینگونه سفرها خاطرنشان کرد: گفتوگو با مردم، سخنرانی در مکانهایی که در اختیار اصلاحطلبان قرار میگیرد مانند دانشگاهها، در میان گذاشتن این مساله که مجلس اهمیت بسیاری دارد از جمله اهداف ما برای این سفرهاست. همچنین اینکه مردم را از هماکنون نسبت به حساسیت انتخابات مجلس مطلع کرده و آنان را نسبت به اهمیت والای جایگاه قوه مقننه آگاه کنیم، و تاکید شود بر اینکه مجلس تنها جایی است که میتواند مشکلات کشور را اصلاح کند. بنابراین هم از جهت نظارت بر اجرای قانون وهم از جهت قانونگذاری جدی و کلان برای برون رفت از مشکلات اهمیت دارد.
وی ادامه داد: رویکرد دوم ما گفتوگو با احزاب اصلاحطلب، ستادهای ائتلاف اصلاحطلبان در سطح استانها و نمایندگان اصلاحطلب در این مناطق است و در عین حال گوشزد کنیم که شرایط بسیار حساسی در کشور وجود دارد چه از نظر ملی و چه از نظر بینالمللی.
ناصری ادامه داد: درسفرهای استانی باید باید از مردم خواست تا وضعیت تورم ،کمبودها و مشکلات اقتصادی و نیزفشارهای سنگین اقتصادی برجامعه را ارزیابی کنند.
سخنگوی ستاد ائتلاف اصلاحطلبان در ادامه خاطرنشان کرد: در عینحال ما برنامههای اصلاحطلبان را برای مجلس هشتم در آیندهای نزدیک اعلام خواهیم کرد.
ناصری در ادامه استقبال مردم از اصلاحطلبان را در استانها بسیار خوب ارزیابی کرد و با اشاره به سفر سیدمحمد خاتمی به مشهد گفت: البته با توجه به اینکه سفرآقای خاتمی به مشهد صرفا یک سفرملی بود و تنها به دعوت مدیران دولت ایشان، جوانان، دانشجویان و مردم این شهر انجام شد اما استقبال گسترده ازایشان، خصوصا نماینده ولی فقیه و امام جمعه مشهد، نشان دهنده این مهم است که مردم خارج از پایتخت نیز مشتاق دیدگاهها وشنیدن سخنان ایشان و سایر اصلاحطلبان هستند. به گونهای که با وجود تاخیر پروازایشان در ساعات اولیه صبح و نیز برودت هوا استقبال از ایشان قابل توجه بود.
سخنگوی ستاد ائتلاف اصلاحطلبان همچنین در خصوص فعالیتهای کمیته حقوقی ستاد ائتلاف اصلاحطلبان نیز گفت: این کمیته مکانیزمهایی را برای نظارت فعال ستاد در پروسه انتخابات دارد و برنامهریزی کلی برای رایزنی با عناصر تصمیمگیر و تصمیمساز حکومت برای تضمین سلامت انتخابات برنامه دیگر این کمیته خواهد بود.
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]
سوزان سونتاگ در مقاله مشهورش درباره رمان درخشان ماشادو د آسیس، «خاطرات پس از مرگ براس کوباس» (ترجمه عبدالله کوثری، نشر مروارید)، اشاره می کند که نوشتن خود زندگینامه کامل خود ممکن نیست، چرا که زمانی می توان درباره زندگی خود نوشت که زندگی به پایان رسیده باشد و پس از آن دیگر نویسنده یی در کار نیست که چنین چیزی بنویسد.
همین است که آنان که به نوشتن خود زندگینامه خود دست می زنند، در واقع کاری نمی کنند جز آنکه داستانی با پایان نامعلوم را مقابل چشم خواننده می گذارند و این داستان کامل نمی شود مگر آنکه کسی دیگر پایان آن را بنویسد، یکی از میلیاردها انسانی که پس از مرگ نویسنده زنده می ماند. تنها فرم رمان است که می تواند از عهده چنین امری برآید، می تواند مردی را از اعماق گور فراخواند و قلم به دست او دهد. می تواند «نویسنده فقید»ی خلق کند که زندگی خود را، پس از رسیدن به نقطه پایان می نویسد، کاری که د آسیس با قهرمان رمانش می کند.
در مورد نقد ادبی نیز همین را می توان گفت. هر نوع نقد و اظهارنظری بر مجموعه آثار شاعر یا نویسنده یی زنده، بی گمان ناتمام خواهد بود و نمی تواند محکی برای سنجش کلی آثار او باشد. همیشه این احتمال وجود دارد که در زمانی کوتاه، چرخشی بنیادین در نگاه و نوشتار هر کس رخ دهد و نویسنده به نوشتن متنی دست بزند که کل فرضیات و نظرات منتقد را دگرگون سازد. بنابراین بهترین نقطه آغاز برای خواندن مجموعه آثار هر کس، لحظه مرگ اوست، همان لحظه یی که نقطه پایانی بر کل نوشته های او گذاشته می شود و تازه در این لحظه است که می توان این مجموعه را به منزله یک کل در نظر گرفت.
نقد مجموعه آثار هر نویسنده و شاعری، به شکل نمادین در واقع در همان نقطه وقوع این کنش کامل است که آغاز می شود، حال چه عامل این کنش مرگ طبیعی باشد و چه فرد خودکشی کند یا به قتل رسد.
ستایش ها و تکریم های شخصی، نقل خاطرات و رفاقت ها و به به و چه چه درباره شخصیت هر شاعر و نویسنده یی متعلق به دوران حیات اوست، چرا که فایده یی ندارد جز آنکه تسلایی برای روح و جسم خسته اش باشد و این حس را به او القا کند که در کنار بی شمار دشمنی که دلیل وقف زندگی برای نوشتن را نمی فهمند، دوستانی نیز وجود دارند که به کارش احترام می گذارند و تحسینش می کنند. ستایش ها و خاطره نویسی های پس از مرگ، جز خود نویسنده ستایش نامه به کار هیچ کس دیگری نمی آیند، چیزی نیستند جز فرصتی برای او که در واقع از خود تجلیل کند که در زمان حیات شاعر موفق به درک محضرش شده است. پس از مرگ، خود شاعر که وجود ندارد تا از این ستایش ها بهره یی برد و این خاطرات به کار خواندن آثارش، عزیزترین یادگارانش بر کره خاک، نیز نمی آیند، پس در مجموع به خود شاعر ارتباطی ندارند.
قیصر امین پور بیش از هر چیز شاعر بود و این از معدود نقاطی است که دوست و دشمن بر سرش توافق دارند. شاعر بودن او به این معناست که امین پور از قبل شعر به دنبال مال و منال نبود، پست و مقامی به دست نیاورد و شعرش را خرج مدح و ثنای کسی نکرد و همین است که کار او را شایسته نقد و توجه جدی می کند.
او در زندگی فقط شعر را جدی گرفت، حال هر نوع شعری که می خواهد باشد و به همین دلیل، ادای احترام به او چیزی نیست جز اهمیت دادن به همان چیزی که امین پور خود جدی می گرفت. چنین تحسین های غلاظ و شدادی، از قضا با روح زندگی و نوشتار امین پور ناهمخوان است.
او عمری را از توجه و عزیز داشتن افراد، از جمله خودش، سر باز زد تا شعرش را آلوده هزار و یک چیز، که نامیدنشان زائد است، نکند و همین گرامی داشتن جایگاه شعر مهم ترین میراث او برای ما می تواند باشد. اظهارنظرهای سطحی و نوشتن خاطرات سوزناک در مورد شخصیت او، دقیقاً پشت پا زدن به آرمان اصلی شاعر در زندگی و خلاصه بگوییم، خیانت به شعر امین پور است. تجلیل و تکریم حقیقی قیصر امین پور ممکن نیست مگر با خواندن دقیق شعر او و با نشان دادن نقاط ضعف و قوت آثارش، زمینه یی که شعر قیصر از دل آن برآمده، سیر استحاله و تحولش و هزار و یک چیز دیگر. صرف نوشتن خاطره و احساسات ناشی از رقت قلب مساله نیست و هر کس مختار است احساساتش را بر کاغذ بیاورد و حتی منتشر کند. مشکل در آن لحظه یی است که چنین یادواره هایی با احکام قاطع ادبی گره بخورد و مرگ زودهنگام شاعر موجب شود بی هیچ سند و مدرکی او را در کنار خدایان المپ شعر جای دهند.
گفتن اینکه امین پور نه فقط در فرم بلکه در محتوا هم نوآوری کرد، بدون بررسی دقیق آثارش و نشان دادن نحوه این نوآوری بی معناست. اینکه به خاطر غلیان احساسات ناشی از مرگ شاعر چنین بی مسوولیت درباره اش سخن بگوییم و کلی گویی کنیم، خیانت به همان چیزی است که امین پور عمرش را به پای آن گذاشت.
نوشتن درباره آثار هرکس نیازمند آمیزه یی دقیق از احساسات و خونسردی است، دیالکتیکی است پایان ناپذیر که منتقد همواره باید در دو قطب آن رفت و آمد کند و اسیر هیچ کدام نشود، که اسیر احساسات شدن نتیجه اش همین یادداشت های سطحی پس از مرگ او می شود، متونی که اگرچه به نیت ادای دین به شاعر منتشر شده، تبعات دیگری دارد و اسیر خونسردی شدن نتیجه اش همان خروارها نقد پوسیده است که به قول مارکس، فقط به درد «سپردن به دندان موش ها» می خورد.
اینها فقط از باب یادآوری این نکته بود که حالا زمان آن رسیده است که منتقد از نقطه پایانی که خدا بر زندگی امین پور نهاد یک گام آن طرف تر برود و برای ادای احترام به شاعر فقید، به جای میدان دادن به فوران احساساتی که با مرگ می آیند و با باد می روند، خواندن آثارش را آغاز کند.
2
مکرراً شنیده ایم که شعر اتفاقی در زبان است، که مساله اصلی هر شاعری مساله زبان است و شاعر بزرگ آن کسی است که زبان عصر خود را در شعرش بحرانی می کند، انگشت بر شکاف ها و نقاط نادیده زبان می گذارد و پتانسیل هایی از زبان را آزاد می کند که پیش از او مغفول مانده بود.
نبوغ هر شاعر بزرگی نه در شدت و حدت احساسات یا عمق و عظمت مضامین نهفته در شعر او، بلکه در نحوه برخوردش با زبان و توانایی اش در کشف پتانسیل های زبان است. در زبان فارسی، این امر در مورد کسانی چون فردوسی و حافظ و مولوی و نیما و شاملو واضح تر از آن است که نیاز به بحث و ارائه آمار و ارقام داشته باشد. از این بین، نمونه نیما، به این دلیل که از یک سو به عصر ما نزدیک تر است و از سوی دیگر انقلابی در کلیت زبان فارسی ایجاد کرد، نمونه مناسبی است.
نیما با ترکیبی از ساختارهای زبانی شعر فرانسه و خردگرایی پاستورال، همچون بیگانه یی متجاوز بی محابا به زبان فارسی حمله کرد و با شکستن هر چیز در شعر فارسی، از زبان فخیم غزل سرایان گرفته تا زبان بی خاصیت معیار، پتانسیل هایی را در دل این زبان آزاد کرد و زوایایی از آن را نشان داد که از چشم معاصران و پیشینیان او به کل دور مانده بود. بی جهت نیست که عمده شهرت هر شاعر بزرگی متعلق به دوران پس از مرگش است.
چهره شاعر در جامعه مشابه چهره یی است که گاستون باشلار در «روانکاوی آتش» (ترجمه جلال ستاری، نشر توس) از آتش افروز ترسیم می کند؛ مردی که بر عمیق ترین و سرکوب شده ترین خواست مردم جامعه، که میل به آتش افروزی است، انگشت می گذارد، موجب می شود عقده پرومته آنان سر باز کند و به همین دلیل همگان از او فاصله می گیرند و دیوانه اش خطاب می کنند.
آتش افروز خطرناک ترین و دیوانه ترین جنایتکاران است، چرا که با عمقی ترین و سرکوب شده ترین میل مردمان سر و کار دارد. شاعر واقعی نیز نزد مردم چنین چهره یی است؛ او را به عنوان مجنونی گوشه نشین که از زندگی عادی بریده و مشتی مزخرف سر هم می کند، طرد می کنند و ترجیح می دهند میل ادیپی شان به ویران کردن زبان پدر، سرکوب شده باقی بماند.
آنان کسی را که این زبان سالم و قابل فهم را بحرانی نکند ترجیح می دهند، کسی را شاعر می خوانند که با احساساتشان سر و کار دارد و عواطف شان را تحریک می کند و شاعر واقعی را دیوانه خطاب می کنند و به محاق می رانند، چنان که سال ها نیما را فحش دادند و به گوشه عزلت راندند. بی جهت نیست که یکی از معیارهای شعر خوب ترجمه ناپذیری محتوای آن به زبانی دیگر است. آن شعری که دغدغه اش زبان است، چیزی نمی گوید که قابل ترجمه به زبان های دیگر باشد، پیامی ندارد که بتوان آن را به گوش دیگر مردمان رساند. تنها کاری که از عهده مترجم شعر برمی آید، ترجمه آن اتفاق زبانی به زبان های دیگر است، بی آنکه دغدغه رساندن محتوا به خوانندگان زبانی دیگر را داشته باشد.
قیصر امین پور، از آن دسته شاعرانی است که قصه مبارزه با زبان تثبیت شده عصر خود را ندارند و در نتیجه به تحریک عواطف و احساسات خوانندگان شعر و بیان دغدغه های سانتی مانتال شخصی و ذکر تنهایی و غم و عشق و نظایر آن در شعرشان می پردازند. امین پور در شعرش فاصله امن خود را با زبان با دقت حفظ می کند و در اکثر قریب به اتفاق آثارش هیچ آسیبی به زبان معیار نمی رساند. شعرهای او را به راحتی می توان به هر زبان دیگری ترجمه کرد و پیامش را به گوش مردمان جهان رساند، می توان برای کسی تعریف کرد و خواندنشان برای تحریک احساسات رقیق شخصی بسیار مفید است.
به خوبی می تواند اشک هر دل شکسته یی را درآورد و آه از نهاد هر دل خسته یی برآورد، به درد تحکیم روابط و غلظت بخشیدن به دوستی ها می خورد، برای ابراز عشق یا ندامت به معشوق یا توصیف تنهایی خود برای دوستی دیگر بسیار سودمند است، اما در نهایت اگر پذیرفته ایم که شعر اتفاقی در زبان است، اینها هیچ کدام از خصایل شعر نیست.
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]
حیوانان بزرگ و وحشی و جنگلی، مخلوقاتی هستند که ممکن است در وحله اول انسان ها را به وحشت بیندازند، اما وحشت آن ها از ما چقدر است؟ و براستی اگر قرار بود آنها درباره ما نظر بدهند با چه عناوینی از ما یاد می کردند؟ و چه عکس هایی از ما منتشر می کردند؟ چه تعداد از گونه های انسان را در صدر فهرست خطرناک و دشمن شماره یک قرار می دادند؟ واقعا این رازی کشف نشده است و به هر حال در جریان معکوس این مسئله; این
10 جانور از نظر انسان ها خطرناک ترین موجودات روی زمین در بین دیگر حیوانات هستند:
وزغ سمی
وزغ سمی نیم وجبی، گونه مناسبی برای اظهار محبت و بویدن نیست. تراوش لزج پشت او محرک اعصاب است و بدان منظور ترشح می شود تا شکارچیان را از خود دور کند. میزان زهری که هر کدام از این وزغ ها تولید می کنند قادر است ده انسان را از پا درآورد. اما به نظر حتی این سلاح طبیعی نیز حریف انسان ها نیست.
بوفالوی کیپ
وقتی که بوفالوی کیپ با شکارچی روبرو می شود به سمت او حمله ور می شود. این موجود چهارپای
700 کیلوگرمی با دو شاخ بزرگ و تیز خود هر دشمنی را مورد هدف قرار می دهد. هر صیادی باید خیلی ممنون باشد که در مسیر حرکت گله خشمگینی از این حیوان، تنها یکی از هزاران بوفالوی کیپ، نقش حمله کننده را برعهده می گیرد و همگی به سمت شکارچی هجوم نمی آورند.
خرس قطبی
شما در باغ وحش خرس قطبی را جانوری نرم و لطیف و لایق نوازش کردن حدس می زنید. اما در طبیعت آنها فقط برای صبحانه خود یک فیل دریایی را مهمان سفره خود می کنند. اگر بین او و توله اش قرار بگیرید با پنجه های خود براحتی می تواند سر شما را از بدن جدا کند. پس هیچگاه به یک خرس قطبی همراه با فرزندش شوخی نکنید زیرا حس مادری بسیار شدیدی دارد.
فیل
همه فیل ها در همه شرایط مانند فیلم های سینمایی رام و بی آزار نیستند. آنها در یک سال بیش از
500 نفر را در دنیا می کشند. اما آیا می دانید چند فیل بدست انسان در سال کشته می شوند؟ آنهم نه به دلیل رفع گرسنگی یا دفاع از خود بلکه به دلیل عاج های این حیوان. فیل آفریقایی بیش از
8 تن وزن دارد و با پاهای خود و نه با عاج، فرد آزاردهنده را ادب می کند.
کروکودیل آب های شور استرالیا
اشتباه نکنید این یک کنده درخت درون آب نیست بلکه کروکودیلی است که در زیر آب منتظر عبور طعمه ای از همه جا بی خبر است. سپس در یک چشم برهم زدن و با یک حمله برق آسا طعمه را به زیر آب کشیده و تکه تکه می کند. البته تمساح پوزه کوتاه ایرانی که در استان سیستان و بلوچستان و منطقه گاندو وجود دارد گونه ای بسیار بی آزار و رام می باشد و مورد احترام اهالی بومی منطقه است و با این گونه استرالیایی نباید مقایسه شود.
شیر آفریقایی
شیر آفریقایی، آرواره های قوی را به یاد شما می اندازد؟ اگر جرات دارید آزمایش کنید. به تندی آذرخش است، پنجه های برنده و تیز دارد و این دیگر بدشانسی طعمه اوست. گرسنه است؟ بهتر است که امیدوار باشیم، نباشد. این گونه شیر آفریقایی یک شکارچی و صیاد کامل و بی همتاست. کسی چه می داند شاید شیر ایرانی که روزی مظهر شجاعت و دلاوری این مرز و بوم بوده است دارای خصوصیاتی مشابه با این شیر یا بهتر بوده است آیا کسی فیلم یا عکسی از آن گونه همیشه خاموش کشور دارد؟
کوسه سفید بزرگ
خون در آب کوسه سفید بزرگ را برای تغذیه دیوانه می کند، تاجایی که این جانور تمامی
3000 دندان خود را بر بدن هر جنبنده ای فرو می کند. باعث خوشحالی است که کوسه های سواحل زیبای خلیج فارس و دریای عمان مانند سواحل بسیاری دیگر از نقاط جهان پذیرای این معدود گونه کوسه خطرناک نیست و کوسه های سواحل ایران موجودات کاملا بی آزاری هستند. جالب است بدانیم سالانه بیش از
100 میلیون کوسه توسط انسان صید می شود تا مورد تغذیه قرار گیرد. چه تعداد انسان توسط کوسه ها صید می شود؟ تا مورد تغذیه اش قرار گیرد؟ یا از حضور این موجود دو پا و بدون آبشش در حریم خصوصی زندگی اش دفاع کند و او را عقب براند؟
ستاره دریایی جعبه ای استرالیا
ستاره دریایی جعبه ای استرالیا که به آن زنبوردریایی هم می گویند، به اندازه یک ظرف سالادخوری است. این ستاره دریایی
60 بازوچه دارد که هر کدام نزدیک به چهار و نیم متر طول دارد. هر کدام از این بازوچه ها دارای
5 هزار یاخته زهری دارد که می تواند
60 انسان را به کام مرگ بکشاند. که البته این کار را نمی کند چون او برای خوردن طعمه و دفاع از خود به چنین سازوکاری مجهز است نه برای آزار و اذیت و کشت و کشتار دیگران. اگر بعضی از انسان ها چنین سلاحی داشتند چکار می کردند؟
مار کبری
اگرچه مار کبری دارنده لقب سمی ترین مار جهان نیست اما بین سمی ترین ها نامی برای خود دست و پا کرده است. حدود
50 هزارنفر با نیش مارها دنیا را بدرود می گویند که تعداد قابل توجهی با نیش این مار است. شاید به همین دلیل باشد که اگر ماری را ببینیم او را با سنگ مورد حمله قرار می دهیم اما نمی دانم چرا وقتی که خودرو ها را در خیابان می بینیم چنین کاری نمی کنیم این وسیله که در هر دو سال همین تعداد را در کشورمان به کام مرگ می کشد.
پشه
بیشتر پشه ها با نیش خود باعث می شوند که شما محل نیش را بخارانید. اما برخی از آنها حمل کننده و انتقال دهنده بیماری «مالاریا» هستند. در نتیجه این عمل این حشره کوچک باعث مرگ بیش از دوملیون نفر در یک سال می شود.
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]