سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

جنگجویان خدا

جمعه 86 شهریور 30 ساعت 8:0 عصر
چند هفته گذشته، تلویزیون «سی.ان.ان»، مجموعه سه بخشی جنگجویان خدا را که حاصل هشت ماه سفر کریستین امانپور به هفت کشور در چهار قاره جهان بود پخش کرد. مستند شش ساعته جنگجویان خدا که برگزیده‌ای از صدها ساعت برنامه و فیلم ضبط شده بود، یکی از جذابترین و پربیننده‌ترین برنامه‌های چند سال اخیر «سی.ان.ان» بوده است که البته با انتقادات شدیدی از سوی مسلمانان و مسیحیان روبه‌رو شد.
مسیحیان از این بابت که در کنار افراطی‌های یهودی و القاعده مورد بررسی قرار گرفته‌اند و مسلمانان نیز به دلیل این‌که گروه‌های تروریستی و مخربی مانند القاعده در کنار مبارزانی مانند حماس و حزب‌الله و رزمندگان جبهه‌های جنگ ایران و عراق قرار گرفته‌اند، به این برنامه انتقاد کردند. اختصاص سه برنامه دو ساعته به طور مساوی و قرار دادن و همسان کردن یهودیت که تنها پانزده میلیون پیرو دارد، در برابر دین اسلام که بیشتر از یک میلیارد و مسیحیت که بیشتر از دو میلیارد پیرو دارد، نیز انتقاد دیگری بود که مطرح شده است.

این مجموعه در سه بخش دو ساعته، به موضوع افراطگرایی در یهودیت، اسلام و مسیحیت می‌پردازد؛ بازگشت به مذهب حتی در جوامع لائیک و نقش بسیار مهمی که این جنگجویان یا معتقدان به سه دین ابراهیمی در تغییر حوادث جهان و نقش عمیقی که اعتقادات دینی بر فکر و اندیشه و زندگی روزانه جنگجویان دارد و تأثیر و نقشی که این باورمندان بر حکومت‌هایشان دارند و همچنین اقدامات ماورای قانون و مخالفت‌های آنان با دستورها و فرامین حکومتی کشورهای خود را به تصویر می‌کشد تا زوایایی را که تا کنون از دید بینندگان پنهان مانده است، روشن کند.
در این مستند، آنچه راجع به مسلمانان افراطی گفته می‌شود و بحث تروریسم به اصطلاح اسلامی، نکته تازه‌ای نیست، زیرا امانپور پیشتر در دو برنامه مستند «پا به پا بدنبال بن لادن» و مستند «جنگ داخلی» این موضوع را به تصویر کشیده بود.

گزارشگر «سی.ان.ان» به ارایه دیدگاه مصاحبه شوندگان می‌پردازد و وانمود می‌کند که قضاوت را بر عهده تماشاچی می‌گذارد و این مستند را به گونه‌ای ارایه نموده است که مخاطب در نگاه نخست، آن را بی‌طرفانه می‌یابد، اما نگاهی عمیق‌تر، خلاف این موضوع را آشکار می‌کند. قضاوت اصلی «سی.ان.ان» در واقع، همان نظریات نماینده افراطی پارلمان هلند (گیرت ویلدرز) است، چرا که این بخش از سخنان وی که «اسلام خطر بزرگی برای تمدن غربی است و مسلمانان باید از هلند اخراج شوند» و همچنین سخن مشابهه هرسی علی در همه کلیپ‌های تبلیغاتی قبل و پس از پخش این مستند تکرار می‌شد، در حالی که چندین بار صحنه‌های تروریستی 11 سبتامبر ـ بالی ـ نایروبی ـ دارالسلام ـ لندن، مادرید و کشته شدن سینماگر هلندی «ونگوک» به دست یک مسلمان هلندی مراکشی تبار، تکرار و چاشنی مستند یاد شده بود، تنها صحنه خشونت‌آمیز مربوط به مسیحیان افراطی، انفجار خفیف در کلینیک سقط جنین در آمریکا بود و اشاره‌ای به موارد دیگر از جمله خودسوزی مرموز بیش از هزار مسیحی در سال 1999 در اوگاندا نشد.

در بخش یهودیان نیز آن دسته از توطئه‌های تروریستی افراطیون یهودی علیه مسلمان به تصویر کشیده شد که پلیس پیش از هر چیز، اقدام آنان را خنثی و مجرمان را دستگیر و روانه زندان کرد و به قتل‌عام‌هایی مانند صبرا و شتیلا اشاره‌ای نشد.
اما در بحث مسیحیت، تصاویر اجتماع بیش از 24 هزار نفر از جوانان مسیحی بتل کرای برای اعلام آمادگی به منظور مبارزه با مفاسد جامعه لائیک و مصاحبه‌های مربوطه و نقش عمیقی که کلیسا در زندگی سیاسی و اجتماعی آمریکا بازی می‌کند، موضوعاتی بود که برای ما شرقی‌‌ها تا حدودی پوشیده مانده بود. موضوع خانواده‌های مسیحی که در اعتراض به مظاهر جامعه لائیک و ارزش‌های غربی مانند سکس، سقط جنین، تزلزل خانواده و مواد مخدر، مدارس رسمی را تحریم کرده‌اند و فرزندان خود را در مدارس خانگی آموزش می‌دهند، همان‌قدر جذاب است که تحریم‌کنندگان مسلمان در کشورهای لائیک. در آمریکا نزدیک به نیم میلیون کلیسا وجود دارد و پانزده کانال تلویزیونی کلیسایی جهانی، تنها به زبان انگلیسی برنامه پخش می‌کند و تنها یک شبکه جهانی اسلام به زبان انگلیسی به تبلیغ اسلام می‌پردازد.

گزارشگر «سی.ان.ان» در واشنگتن دی سی، واشنگتن، ویرجینیا و مینه سوتا به سراغ چهره‌های مشهور انجیلی می‌رود و می‌گوید: ما اصلا از کم و کیف فعالیت محافظه‌کاران مسیحی در آمریکا خبر نداشتیم و نمی‌دانستیم که آنها چگونه فعالیت می‌کنند. همیشه به آنان مثل یک گروه کوچک و عجیب و غریب نگاه می‌کردیم، در حالی که آنان در همین ایالات متحده آمریکا، جمعیت زیادی را شامل می‌شوند و نقش مهم و فراگیری دارند.
به گفته او، گروه‌های افراطی جدید که وابسته به کلیسا هستند، دیگر به مسائلی همچون سقط جنین و همجنس‌بازی نمی‌پردازند، بلکه مشکلاتی مثل فقر و محیط زیست و مسائل سیاسی و اجتماعی را نشانه رفته‌اند و می‌توانند برای هر موضوعی، جمعیت بسیاری را بسیج کنند.

در این بخش، با پانزده نفر از چهره‌های مسیحی و مبلغان فعال مصاحبه شده که از آن جمله می‌توان به «روجری فالوال» اشاره کرد؛ مبلغ افراطی مسیحی که این آخرین مصاحبه او پیش از مرگ ناگهانی‌اش در ماه می‌ بود. فالوال روحانی و مجری برنامه‌های مذهبی کانال ۵۲ آمریکا و بنیانگذار دانشگاه مسیحی لیبرتی بود که از این راه به ثروت هنگفتی دست پیدا کرد.
نقش گسترده کلیسا در حمایت دولت آمریکا برای مبارزه با امپراتوری شرق (‌اتحاد جماهیر شوروی) و به تصویر کشیده شدن نقش بارز کنونی کلیسا در مبارزه علیه به اصطلاح بنیادگرایی اسلامی و تروریسم اسلامی، از موضوعاتی بود که در مبحث جنگجویان مسیحی تازگی داشت. مصاحبه با رئیس دانشگاه مذهبی لیبرتی و تصاویری از زندگی دانشجویان که از سال 1971 تاسیس شده و بیشتر از ده هزار دانشجوی شبانه روزی دارد.

مصاحبه با رهبران مشهور کلیسای انجیلی صهیونیستی مانند پیتر هیگ، روسله جانسون و اسکاربروگ، جالب توجه است، به ویژه که هیگ، همان فردی است که در کتاب خود پیش‌بینی کرده بود در سال 2006 اعراب (‌به علاوه ایران) به کمک روسیه به اسرائیل حمله می‌کنند و سرانجام ایران و روسیه نابود می‌شود و این همان جنگ «آرماگدون» است.
شاید در همین راستا، تهاجم اسرائیل به لبنان آغاز شد و در آن بیشتر از 3400 رهبر فرقه انجیلی (‌ایوانجلیست) موسوم به «مسیحیان دوباره تولّد یافته» از پنجاه ایالت آمریکا برای اعلام پشتیبانی و جمع‌آوری کمک و نیرو برای اسرائیل و حمایت از جنگ به نیویورک رفته و از کارگزاران دولت آمریکا تقاضا نمودند که تمام تلاش خود را برای دفاع از اسرائیل به کار برد.

«پاستور جان هیگ» که رهبر بزرگترین تله انجیلی (‌کلیسای تلویزیونی) جهان است، می‌گوید: روح‌القدس فلسطین را به یهودیان اعطا کرده و مسیحیان به ویژه آمریکا، وظیفه الهی دارند از یهودیان حمایت کنند و رهبری جنگ را بر عهده گیرند تا رهبری هزار ساله جهان پس از آرماگدون به زعامت آمریکا پیش رود.
جان هیگ پیشتر گفته بود: جنگ پیشگیرانه علیه ایران و حزب‌الله یک وظیفه انجیلی است.
او می‌گوید: ما برای کمک به اسرائیل، یک لابی به مراتب قدرتمندتر از لابی یهودی ایپاک در آمریکا تآسیس کرده‌ایم، زیرا ایپاک، تنها نماینده شش میلیون یهودی است، اما جمعیت ما انجیلی‌‌ها هشتاد میلیون نفر است.

در انتخابات سال 2000، «ایوانجلیست‌ها» رسماً از جورج دبلیو بوش حمایت کردند و از طرفداران خود خواستند که الگور، کاندیدای حزب دموکرات را شکست دهد. بسیاری از مقامات کنونی آمریکا از جمله رایس، جزو این طایفه هستند.

بنا بر اعتقادات ایوانجلیست‌ها، تا زمانی که اسرائیل بزرگ شکل نگیرد، مسیح ظهور نخواهد کرد و در آخرالزمان یهودیان از سراسر جهان، باید به سرزمین فلسطین مهاجرت کنند و همزمان با ظاهر شدن دجّال، 144000 نفر از یهودیان به مسیح اعتقاد پیدا خواهند کرد و همراه «مسیحیان دوباره تولّد یافته» و مسیح به بهشت خواهند رفت و آن‌گاه همه یهودیان جهان به دست دجّال کشته خواهند شد. هفت سال پس از ظاهر شدن دجّال، مسیح همراه مسیحیان دوباره تولّد یافته به زمین فرود خواهد آمد و دجّال را در محل فلسطین در جنگ نهایی مقدس (آرمگدون) شکست خواهد داد و مسیح پس از آن برای مدت هزار سال حکومت جهانی را به پایتختی بیت‌المقدس رهبری خواهد کرد.

ایوانجلیست‌های شبه‌نظامی
اتحادیه نظامی مسیحیان با نام «جنبش هویت مسیحی» معروف است که تنها شاخه «قدیسان میهن‌پرست مسیحی» در پنجاه ایالات متحده آمریکا 60000 عضو مسلح دارد و قدرتمندترین گروه شبه نظامی این کشور به شمار می‌رود. شبه‌نظامیان «جنبش هویت مسیحی» خود را «ایوانجلیست‌های جنگجو» می‌نامند و بر این باورند که تا تمامی دنیا را مسیحی نکنند، مسیح ظهور نخواهد کرد. آنان در روی کار آمدن ریگان و بوش نقش کلیدی داشتند.
از آغاز سال 1979م، شعار آنها این بوده است که هنگام آن فرا رسیده که برای تغییر مسیر آمریکا و نجات این کشور، مسیحیان متدیّن از کلیسا وارد کنگره (پارلمان آمریکا) شوند. در آمریکا، بیش از چهارصد هزار کلیسا هست که 110 هزار کلیسا در اختیار ایوانجلیست‌ها قرار دارد.
این فرقه برای پیشبرد اهداف سیاسی و اجتماعی خود، شمار بسیاری مؤسسه را در آمریکا تأسیس کرده‌اند که در سطح کشور فعالیت می‌کنند.

رهبران انجیلی آمریکا:
1- «فالول»، یکی از رهبران برجسته ایوانجلیست در آمریکاست که دشمنی علنی با اسلام و رسول اکرم (ص) دارند. در اکتبر 2002، فالول در یک سخنرانی که از شبکه‌های تلویزیونی در آمریکا پخش شد، آشکارا به حضرت رسول اکرم (ص) اهانت کرد.

2- «پت رابرتسون»: وی یکی از رهبران با نفوذ ایوانجلیست‌ها در آمریکا و صاحب شرکت تلویزیونی دینی «شبکه سخن‌پراکنی مسیحیان 700» و دانشگاه کلیسایی ریجنت است. ارزش کنونی این شرکت تلویزیونی 230 میلیون دلار است و پس از شبکه تلویزیونی «سی.ان.ان» و «ESPN Sports» بزرگترین شبکه تلویزیونی در آمریکاست.

رابرتسون مانند دیگر ایوانجلیست‌ها به‌ طور گسترده چنین تبلیغ می‌کند که مسیح تا سال 2007 حتماً ظهور خواهد نمود و کتابی را با نام «پایان عصر» تألیف و در آن تأکید کرد که جنگ نهایی مقدس (آرمگدون) پس از سال 2000 و پیش از سال 2007 آغاز شده، در این جنگ سراسر جهان نابود خواهد شد و تنها «مسیحیان دوباره تولّد یافته» نجات خواهند یافت.

3- «هال لیندسی»: وی یکی از رهبران معروف دینی پروتستا‌ن‌ها و مبلّغ برجسته انجیل در آمریکا به شمار می‌رود. لیندسی صاحب «شبکه سخن‌پراکنی تثلیث و ماهنامه «شرح وقایع آخرالزمان» و فصلنامه «شماره معکوس برای نبرد آخر زمان » است. لیندسی بیش از بیست کتاب در تفسیر پیش‌گویی‌های انجیل تألیف کرده و محور این کتاب‌ها آغاز جنگ نهایی آرمگدون در فلسطین به رهبری آمریکا و ظهور دوباره مسیح در آغاز هزاره سوم است.

4- دکتر «جان هیگ» مانند دیگر نوانجیلی‌‌ها دشمنی شدید ضد روسیه و کمونیزم سابق را به طرف مسلمانان معطوف کرده است. او بنیانگذار بنیاد تکریم و بزرگداشت یهود است که وظیفه هماهنگی و همبستگی با ملت یهود و اسرائیل را بر عهده دارد. کتاب مقدس بنا بر تفسیر وی در هفت آیه، از مسیحیان خواسته است که یهودیان را یاری کنند. نوارهای سخنرانی او، از جمله شمارش معکوس (برای نبرد آرماگدون) و میثاق یهود همواره از تلویزیون کلیسا تبلیغ می‌شود. او پیش‌بینی کرده است که روسیه و ایران با کمک اعراب به اسرائیل حمله خواهند کرد، اما وی از قول خداوند وعده می‌دهد که قوم یهود را پیروز و قوم روس و پارس را نابود خواهد کرد.
بخشی از کمک‌های این گروه از سوی مالیات پرداخت‌کنندگان به دست می‌آید. اوراق پرداخت به سازمان‌های خیریه این فرقه از سوی صنایع بزرگ همانند پرداخت مالیات (‌معافی مالیاتی) به شمار می‌رود. برنامه‌های تبلیغی مسیحی از سوی تلی ایوانجلیست‌های معروف؛ مانند جری فالول، پت رابرتسون، جیمز رابیسون، جیمی سواگارت و رابرت شول همواره در حال توسعه است.

برای تحقق هدف واگذاری پست‌های حساس به وفاداران انجیلی، تلی ایوانجلیست‌های معروف آمریکا، هفت دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی را برای تربیت متخصصان به ویژه در رشته حقوق و علوم سیاسی با اعتقادات دینی و برای احراز پست‌های کلیدی در کشور به وجود آورده‌اند:
دانشگاه‌های ریجنت، لیبرتی، اورل رابرتز و چند آموزشکده دیگر، از جمله این مؤسسات است که در آنها، علاوه بر تربیت روحانی و مبلغ، کادر اداری دولتی، متخصصان را برای اداره و تولید برنامه‌های تبلیغی مسیحی در ایستگاه‌های رادیویی و تلویزیونی آموزش می‌دهند.

دومین بخش مجموعه جنگجویان خدا، به افراطگرایی در اسلام پرداخته است.
بخش عمده‌ای از این برنامه، به فعالیت‌های القاعده و تصاویری از انفجارها و فعالیت‌ها و اعتقادات آنان اختصاص دارد و در این مبحث، تروریسم و اسلام و تروریسم اسلامی یکسان به کار برده می‌شود. نکته جالب این که اصلا به جنایات فجیع القاعده و باند زرقاوی در عراق، هیچ گونه اشاره‌ای نمی‌شود، زیرا مخاطبان «سی.ان.ان»، بیشتر غربی‌‌ها هستند و هدف از این برنامه، نشان دادن خطر القاعده و اسلام برای جهان غرب است. در حالی‌که القاعده از سوی عموم مسلمانان به عنوان یک گروه منحرف شناخته می‌شود. این گروه پیاپی به عنوان گروهی بنیادگرای اسلامی معرفی می‌شود. گزارشگر شناخت درست از اسلام ارایه نمی‌دهد و فرقی بین شیعه و سنی و تروریست‌ها و مسلمانان واقعی نمی‌گذارد. دینی که آشکارا بیان می‌کند: «من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض فکأنما قتل الناس جمیعا و من احیاها فکأنما احیا الناس جمیعا»؛ بنی‌آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند/ چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضو‌‌ها را نماند قرار.

چنین مکتبی هرگز نمی‌تواند جنایت‌هایی مانند آنچه در سنجار علیه کردهای ازدی اتفاق افتاد، به حساب اسلام بگذارد. تصاویری از انفجارهای همزمان سفارت آمریکا در نایروبی و دارالسلام و سپس حمله به رزمناو آمریکا در یمن، مرتبا در این بخش به نمایش درمی‌آید تا چهره‌ای تروریستی از مسلمانان را ترسیم کند؛ سپس 11 سپتامبر مورد برسی قرار می‌گیرد و جنگ بین‌المللی علیه تروریسم اسلامی و نه تروریزم القاعده.
این در حالی است که امانپور در دهه 90 میلادی، بارها از مجاهدین عرب افغان به عنوان مبارزان راه آزادی تمجید کرده است و اگر گزارش‌های خبری او از حوادث یوگسلاوی سابق را مرور کنیم، خواهیم دید که او بارها همین تروریست‌های کنونی القاعده را ستایش کرده و با بسیاری از آنان مصاحبه کرده و آنها را از نزدیک می‌شناسد. او هیچ اشاره‌ای به ائتلاف کلیسای انجیلی صهیونیستی و دولت آمریکا با مجاهدان کویته و پیشاور و بیت انصار نمی‌کند.

در این بخش، ترکی فیصل، رئیس کل استخبارات وقت عربستان، اعتراف می‌کند که القاعده پس از جنگ دوم خلیج فارس 1991 به مقامات عربستان هشدار داده بودند که آمریکایی‌‌ها باید عربستان را ترک کنند، وگرنه جهاد خود علیه آنها را آغاز خواهند کرد و بلافاصله انفجاری را انجام دادند.
این موضوع به خوبی ثابت می‌کند که مقامات عربستان از جزییات حادثه ظهران نیز اطلاع دقیق دارند و در حالی که آمریکایی‌‌ها در آن زمان 1995 اصرار داشتند که آن را به سپاه پاسداران ایران منسوب کنند.

35 نفر در بخش مربوط به اسلام مورد مصاحبه قرار گرفته‌اند. در مصر و اردن، چهره‌هایی از اخوان‌المسلمین و در ایران او با رفعت بیات (‌نماینده مجلس و کاندیدای ریاست جمهوری دور قبل)، معصومه ابتکار، شیرین عبادی، آیت‌الله یوسف صانعی، شادی قدیریان، علی لاری، عبدالله رضایی و محمد رضایی مصاحبه کرده است.
امانپور می‌گوید: ما به ایران، به عنوان کشوری نگاه می‌کنیم که دکترین شهادت از آنجا ریشه می‌گیرد. صحنه‌هایی از انقلاب ایران و درگیری‌های خیابانی، صحنه‌هایی از جنگ ایران و عراق و شهدای جنگ به نمایش گذاشته می‌شود.

هر مادری هنگامی که خبر کشته شدن فرزندش را بشنود، ناراحت می‌شود، اما مادر شهیدی می‌گوید: شهادت برای ما یک افتخار است. ما از شهادت فرزندمان خوشحال شدیم.
امانپور: شما یک مادر هستید و پسر سیزده ساله خود را به جبهه فرستادید، شما دو پسر خود را از دست دادید، چگونه توانستید این کار را بکنید؟
مادر امیر: پسرم وقتی که داشت به جنگ می‌رفت، من هرگز برایش گریه نکردم و اصلا خوشحال بودم و اگر با رفتن مخالفت می‌کردند، عصبانی می‌شدم.

امانپور: آیا دین تا این حد در زندگی شما اهمیت دارد؟
مادر امیر: در جنگ عاشورا سر یکی از پیروان امام حسین(ع) را از بدنش جدا کردند و جلوی مادرش انداختند، اما او سر را برداشت و به طرف آنان انداخت و با شهامت گفت: آنچه من در راه خدا می‌دهم، پس نمی‌گیرم. اسلام تا این حد برای ما اهمیت دارد. امانپور از یک رزمنده سابق می‌پرسد: آیا وقتی که در جبهه بودید به امام حسین فکر می‌کردید؟

امیر: او الگوی من بود، شجاعتش الهامبخش من بود. شما هیچ‌گاه نمی‌توانید آن گونه که باید، او را تقدیر و تحسین کنید. [صحنه‌هایی از زنجیرزنی و سینه‌زنی پخش می‌شود].
امیر: ما وقتی خود را با زنجیرهای آهنی می‌زنیم و به بدن خود صدمه وارد می‌کنیم، می‌خواهیم نشان دهیم که تا اخرین لحظه با امام و دینمان خواهیم ایستاد. از نظر شیعیان امام حسین(ع) با نثارجان خود، اسلام را هزار و چهارصد سال زنده نگه داشته است.
صحبت از امام زمان (عج) و دکترین انتظار، مصاحبه با زوار مسجد جمکران، سخنان رئیس‌جمهور در سازمان ملل و دیدار وی با حضرت آیت‌الله جوادی آملی، پوشیدن چادر و مقنعه و دیدار امانپور با چند تن از علما در قم از دیگر برنامه‌های بخش اسلام این مستند بود.

در بخش یهودیان «جنگجویان خدا»، امانپور به سراغ یهودیانی که کرانه باختری رود اردن را به اشغال خود درآورده‌اند، رفت. او می‌گوید: اینها مردمی بسیار مذهبی‌اند که واقعاً باور دارند قوم برگزیده هستند و اینجا سرزمین موعودشان است! این افراد نسبت به فلسطینی‌‌ها بسیار خشمگینند و اثرگذاری زیادی روی تصمیم‌های رژیم اسراییل دارند. در این بخش، صحنه‌هایی از کشته شدن انور سادات و اسحاق رابین به دست مخالفان مسلمان و یهودی صلح نمایش داده می‌شود. مبحث یهودیان بیشتر یک مستند از تاریخ حوادث چهل سال گذشته اسرائیل است و نکته آزاردهنده‌ای برای یهودیان ندارد.
او همچنین به سراغ صهیونیست‌های آمریکا می‌رود؛ مثل یک قانونگذار یهودی در ایالت نیویورک و همسرش که مبالغ هنگفتی (30 میلیون دلار) را به حمایت از یهودیان افراطی اختصاص داده‌اند.

امانپور با این‌که هشت ماه روی این مجموعه مستند کار کرده، اعتراف می‌کند که همچنان جنبه‌هایی از موضوع را مورد بررسی قرار نداده است: مثلاً سفر به آفریقا می‌توانست نتایج خوبی داشته باشد، زیرا آفریقا جایی است که افراطگرایی اسلامی و مسیحی هر دو با هم در حال گسترش است؛ یا بررسی سیاست‌های پاپ جدید و بازگشت او به ریشه‌های سنتی کاتولیک که می‌توانست نتایج جالبی داشته باشد.
او اذعان می‌کند: آمریکایی‌‌ها هنوز دنیای اسلام را کامل و جامع نشناخته‌اند یا از شناخت آن غفلت کرده‌اند. ما بیشتر اوقات، بخش خشونت‌آمیز دنیای اسلام را شناخته‌ایم و به جنبش‌های سیاسی که پشت این صحنه‌‌ها در جریان است، توجه کافی نکرده‌ایم.
هرچند امانپور تلاش کرده که در تهیه این مستند، جانب بیطرفی را بگیرد، نوع نگاه او به افراطی‌گرایی، نحوه پرسش‌‌ها و نتیجه‌گیری‌هایش، حرف دیگری را می‌زند. او در تحلیل گرایش‌های برخی کشورهای اسلامی، می‌گوید که این کشورها از نظر سیاسی، توسعه پیدا نکرده و یا فرصت کمی برای توسعه سیاسی داشته‌اند. گزارشگر این مجموعه اعتراف دیگری هم می‌کند: اگر قرار است در خاورمیانه دمکراسی حاکم باشد، به ناچار باید به سمت دمکراسی اسلامی برود و این چیزی است که دنیای غرب را می‌ترساند و غرب عقب می‌کشد.
کریستین امانپور که به خاطر گزارش‌هایش از خاورمیانه، بوسنی هرزگوین و مناطق جنگی، برنده چندین جایزه شده، 49 سال دارد، در تهران بزرگ شده، مادرش کاتولیک، پدرش مسلمان و شوهرش یهودی است. او تحصیلاتش را در ایران، انگلستان و آمریکا انجام داد و با جیمز روبین، یهودی آمریکایی که از سخنگویان پیشین کاخ سفید بود، ازدواج کرده است.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]