سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

تنبیه قرون وسطایی دانش‌آموزی در تهران

چهارشنبه 86 اردیبهشت 26 ساعت 12:0 صبح

معلمی، برای تنبیه، دانش‌آموز پسر کلاس دوم راهنمایی را پای تخته می‌آورد و در مقابل چشمان تمامی دانش‌آموزان همکلاس وی، اقدام به برهنه کردن او می‌کند. دانش‌آموز دچار مشکلات شدید روحی می‌شود.

مادر و پسر سیزده ساله‌ای با وضعیتی نگران روز گذشته با حضور در خبرگزاری مهر به واقعه‌ای اشاره کردند که حیرت و تعجب همگان را برمی‌انگیزد.

مادر که به شدت برآشفته بود در شرح واقعه می‌گوید: روز یکشنبه 16/2/86 بعد ازظهر وقتی پسرم به منزل آمد سرو وضع درستی نداشت، لباس‌هایش خاکی و خودش آشفته بود. در ابتدا هرچه سؤال‌ کردم جواب نداد. اما بعد با کلی اصرار گفت، بعد از کلاس ورزش، لباس‌های ورزشی‌ام را عوض نکردم و چون وقت گذشت و دیگر فرصت نداشتم، برای این‌که به زنگ زبان انگلیسی برسم، مجبور شدم با همان لباس ورزشی سر کلاس حاضر شوم. وقتی معلم انگلیسی مرا در کلاس با آن وضع دید، ناراحت شد و مرا به پای تخته آورد و در مقابل چشم همه بچه‌ها دست برد تا لباسم را در آورد و شلوار و لباس زیرم پایین آورد.

مادر ادامه می‌دهد: پسرم در مقابل این حرکت معلم بلافاصله چنگ می‌زند و با دو دست لباس‌هایش را نگه می‌دارد. بچه‌های کلاس در واکنش به این حرکت معلم سوت می‌زنند و می‌خندند. پسرم که حسابی ناراحت شده بود، تحملش را از دست می‌دهد و به بچه‌های کلاس فحش می‌دهد.
وی می‌افزاید: در همین فاصله معلم ادبیات که ظاهرا صدای بچه‌ها و فحش دادن پسرم را شنیده بود، وارد کلاس شده و پسرم را بلند کرده و به زمین پرت می‌کند.

مادر پیراهن پسرش را بالا می‌زند و پهلویش را نشان می‌دهد که کبود شده است. وقتی می‌خواهد با دست به قسمت کبود شده پهلوی پسر اشاره کند، چهره پسر از درد درهم می‌شود و خود را عقب می‌کشد.

وی ادامه می‌دهد: فردای آن روز به مدرسه مراجعه کردم، از آنجا که کلاس فرزندم در طبقه دوم قرار دارد، و دفتر مدرسه در طبقه اول ظاهراً مدیر و معاونان مدرسه، در زمان واقعه از رفتار معلم انگلیسی و ادبیات بی اطلاع بودند. مدیر و معاون مدرسه با برخورد خیلی خوب حرفاهایم را شنیدند و خیلی محترمانه پاسخم را دادند و گفتند که موضوع را صورت جلسه و مورد رسیدگی قرار می‌دهند و از من خواستند که تمام ما وقع را بنویسم تا آنها صورتجلسه کنند.

مادر می‌گوید: وقتی مشغول نوشتن ماوقع شدم، مدیر و معاون با فرد دیگری شروع به صحبت کردند که بعد فهمیدم همان معلم است. مدیر و معاون با جدیت معلم را مورد انتقاد قرار داده بودند و او نیز که در ابتدا سعی می‌کرد از خودش دفاع کند، دیگر سرش را انداخته بود پایین، ساکت شده بود و چیزی نمی‌گفت.

وی اظهار می‌دارد: من وقتی فهمیدم او یکی از دو معلم مورد بحث هست، کنترل خودم را از دست دادم و نتوانستم ناراحتی خودم را مهار کنم، بنابراین بلند شدم، جلو رفتم و یک سیلی به صورت معلم زدم. با این کار، ناگهان وضعیت تغییر کرد. مدیر و معاون که از این حرکت ناراحت شده بودند با من برخورد تندی کردند و من ناچار از مدرسه بیرون رفتم.

وی در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده است، ادامه می‌دهد: من همان روز به منطقه آموزش و پرورش هم سر زدم. آنها حتی حاضر نشدند قضیه را از زبان من بشنوند. به محض ورودم تا خواستم حرف بزنم، بلافاصله با برخورد تندی به من گفتند: تو به معلم سیلی زدی! و چنان این مسئله را فریاد زدند که اصلا انگار موضوع اصلی و حرکت زشت معلم برای آنها اهمیتی ندارد.

مادر از اقدام قضائی و شکایت علیه معلم مربوطه خبر داد و اظهار داشت که از سوی کلانتری به پزشکی قانونی معرفی شده است تا آثار ضربات معلم را روی بدن فرزندش بررسی کنند.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]