سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

رام کردن دست سرکش!

سه شنبه 86 خرداد 29 ساعت 12:3 صبح

بیا مناظره کنیم
عبدالله رمضان‌زاده، سخنگوی دولت اصلاح‌طلبان، غلامحسین الهام، سخنگوی دولت فعلی را دعوت به مناظره کرد.
این را خبرگزاری‌ها اعلام کردند، اما خبرنگار واحد پوززنی و کل‌کل «دوربرگردان» توانست بخش‌هایی از این مناظره را که نیمه‌شب روز بعد از دعوت و در فضایی دوستانه برگزار شد، گزارش کند.

الهام: ها... چیه؟ هی! دور برداشتی؟
رمضان‌زاده: تو چی می‌خوای این وقت شب دم خونه ما ... مگه خودت خونه زندگی نداری؟

الهام: اینش به خودم مربوطه ... زود باش مناظره کن، کار دارم می‌خوام برم.
رمضان‌زاده: حالا چه عجله‌ای؟! ... بذار واسه فردا ... .

الهام: فردا هزار تا کار دارم؛ هم باید سخنگویی کنم، هم وزارتخونه رو راه ببرم، هم نامه‌های آقای رئیس‌جمهور رو از تو گونی دربیارم، هم واسه عیال گل‌گاوزبون دم کنم، هم ... .
رمضان‌زاده: خیلی خب پس بیا تو با هم مناظره کنیم، تو محل آبرو داریم!

الهام: نه عجله دارم... تا ده دقیقه دیگه خونه نباشم، از خاتمی و هاشمی و روحانی بی‌آبروترم می‌کنه!
رمضان‌زاده: خب پس بذار من برم یه چیزی بپوشم.

الهام: نه لازم نیست ... اتفاقا با همین زیرپوش و زیرشلواری بهتری ... قدت هم بلنده، شدی عینهو اورتگا!
رمضان‌زاده: خیلی خب بابا ... مناظره کنیم.

الهام: ما بهتریم.
رمضان‌زاده: عمرا ... ما بهتر بودیم!

الهام: تکذیب می‌کنم.
رمضان‌زاده: اگه به تکذیب کردن باشه، من چند سال بیشتر سخنگو بودم و بهتر تکذیب می‌کنم.

الهام: تکذیب می‌کنم، منظور ایشون اون نبوده، رسانه‌ها تحریف کردن.
رمضان‌زاده: چی داری می‌گی؟

الهام: ای وای ... یه آن فکر کردم مصاحبه مطبوعاتی دارم. وای داره دیرم میشه، کاری نداری؟
رمضان‌زاده: قربون دستت، مناظره بسیار خوب و مفیدی بود، ولی منظور ایشان تحریف شده بود.

الهام: بله، بسیار روشنگر بود، تکذیب می‌کنم.
رمضان‌زاده: قویا تکذیب می‌کنم ...

دست دادن یا دست ندادن، مسئله این نیست!
«این سید خودمونه؟» این جمله‌ای بود که چند روز اخیر، ‌هزاران بار به زبان کسانی آمد که فیلم دست دادن خاتمی با چند زن خارجی را دیدند. این در حالی است که قاعدتا این فیلم مونتاژی بوده و اگر آقای خاتمی اهل «دست دادن» بدون مشورت و استخاره بود، همان زمانی که «وقتش بود»، به جای قایم‌باشک بازی در سازمان ملل، با کلینتون دست می‌داد و قال قضیه را می‌کند. اما همانطور که می‌دانیم، خاتمی حتی برای آن‌که دست راستش را روی دست چپ خودش بگذارد، چند بار اطراف را می‌پاید، بعد آیت‌الکرسی می‌خواند و به چهار طرفش فوت می‌کند و بعد اگر حالش را داشت و مشاورانش نظر منفی نداشتند و حسین شریعتمداری خواب بود و انصار حزب‌الله حواسشان پرت بود و سازمان‌های حقوق بشری هم تأیید کردند، آن کار را می‌کند و بنا به این دلایل و یک سری دلایل دیگری که فقط من و محمدعلی ابطحی می‌دانیم، امکان ندارد آقای خاتمی ...

مهاجرانی: چرا امکان ندارد؟ خیلی هم خوب امکان دارد...
ابطحی: نه آقا دروغه ... هرچند که دروغ هم نباشه به جایی برنمی‌خوره ...دست داده، استخر که نرفته!

جمیله کدیور: خیلی هم اشکال داره ... از همین جاها شروع میشه، بعد رو سر زنشون هوو میارن.
محسن کدیور: خواهر جان از شما بعیده این حرفا ... اون هم در این روزهایی که همه‌مان از داغ مرگ جانسوز مرحوم مغفور «رورتی» سیاه‌پوش هستیم.

حجاریان: اتفاقا همون مرحوم، هم با زن‌ها دست می‌داد و هم "با زن‌ها دست‌بده"‌ها رو دوست داشت و در این زمینه هانتینگتون که از جان رالز ...

کروبی: جان راس رو ولش ... من می‌گم همه‌اش تقصیر این جنتیه ... من فردا یه نامه تندی بهش بنویسم، اتفاقا انتخابات هم در پیش روست و موقع نامه نوشتن به جنتی ... .

بهزاد نبوی: اوه ... حالا اینقدر شلوغش نکنید، دست داده، آدم که نکشته، خود من هم همین هفته پیش با عسگراولادی دست دادم. بیست سال فکر می‌کردم اگه همچین کاری کنم سیاه می‌شم، ولی هیچی نشد؛ خیلی هم دستش سبک بود!
احمد قابل: من دارم یک مقاله از کتب اربعه استخراج می‌کنم در باب وجوب دست دادن با زن اجنبیه و حرمت شدید بوسیدن دست زن معلمه. تا پس فردا می‌دم «هم‌میهن» چاپش کنه.

عطریان‌فر: شرمنده آقا ... دیگه نمی‌شه ... می‌ترسم مثل اون دفعه که مجبور شدیم جوابیه عیال چهارم عطاءالله رو صفحه اول «شرق» چاپ کنیم، باز واسمون از اون جوابیه‌ها بیاد! اون دفعه این مهسا ...
جمیله کدیور: اسمشو جلو من نیارین ن ن ن ن ... آخ قلبم ... آخ ... .
اعظم طالقانی: آب‌قند بیارین ... .

توصیه‌هایی برای اقتصاددان‌ها
57 اقتصاددان برجسته کشور در نامه‌ای به رئیس‌جمهور، نسبت به عواقب اقتصادی اقدامات دولت هشدار دادند. این 57 نفر که در آینده نزدیک معلوم خواهد شد یا غرض‌ورز و حسودند یا از آمریکا پول گرفته‌اند یا کم‌سواد و حواس‌پرتند، بسیاری از تصمیمات اقتصادی رئیس‌جمهور را شتابزده و غیرکارشناسی توصیف کرده‌اند. 57 نفر مذکور که در آستانه اخراج و بازنشستگی قرار دارند یا قرار خواهند گرفت، نسبت به عواقب وخیم دستورات رئیس‌جمهور و مصوبات دولت هشدار داده و به این ترتیب خود را هم در وضعیت وخیم‌تری قرار داده‌اند.

چندی پیش هم عده‌ای از همین اقتصاددان‌ها نامه انتقادآمیز دیگری به رئیس‌جمهور نوشته بودند که با برخورد مهرورزانه ـ دشمن‌انگارانه رئیس‌جمهور و حامیان ایشان مواجه شد و احتمالا به همین خاطر در مقابل این یارکشی جدید اقتصاددان‌ها، مهرورزی رسانه‌ای مذکور هم شدیدتر شود. از این رو، پیشنهاد می‌کنیم این ۵۷ نفر:

1. این روزها لوازم شخصی و بهداشتی اولیه نظیر مسواک، حوله، صابون را به همراه داشته باشند.
2. متن اعترافات را از اکنون آماده کنند.
3. به بستگان و آشنایان اطلاع دهند که به زودی به یک سفر غیرمنتظره می‌روند و از این رو با آنها از الان خداحافظی کنند.
4. زیرشلواری فراموش نشود!

فیلترنت در هزاره سوم
یکی از بیننده‌ها برای «دوربرگردان» قبلی کامنت گذاشته بود که:
«آقای م.ف ما چی کار کنیم از این وضع افتضاح سرعت اینترنت نجات پیدا کنیم؟ شما یه راه حل بده. جاده ببندیم؟ شیشه بشکنیم؟ تحصن کنیم؟ اعتصاب غذا کنیم؟ سرمونو به دیوار بزنیم؟ خودکشی کنیم؟»
محمدسلیمانی، دکترای مخابرات،تصویر و صاحابش تزئینی است!در جواب این دوست عزیز باید عرض کنم اگر این راه‌ها جواب می‌داد، حتما تا به حال خودآموز آنها را من منتشر کرده بودم! باور کنید علاوه بر جاده بستن، شیشه شکستن، اعتصاب غذا، سر به دیوار کوبیدن و خودکشی کردن، من راه‌های زجرآور دیگری را هم امتحان کرده‌ام که از آن جمله می‌توان به حبس در گلدان خشک، نگاه کردن سه ساعت متوالی به عکس وزیر فناوری ارتباطات، خواندن روزنامه ایران، سقوط آزاد از قله‌های علم و افتخار، خوردن کیک زرد، فکر کردن به شانزده سالگی و بذرپاشی در کویر لوت اشاره کرد، ولی هیچ کدام افاقه نمی‌کند.

واقعیت تلخ این است که در دو سال گذشته نه تنها سرعت و پهنای باند خطوط ارتباطی اینترنت در ایران بهبودی نداشته، بلکه گویا به عمد، فعالیت‌هایی هم در جهت کندی و صعوبت دسترسی به اینترنت صورت گرفته است. شاید باورش برایتان سخت باشد، ولی یکی از دلایلی که بخش «دیدنی‌های امروز» را از ابتدای امسال ادامه ندادم، همین کندی بیش از حد اینترنت بوده و هست (البته حاتم‌بخشی‌های دوستان هم بی‌تأثیر نیست. گفتم ریا نشود!) کاری که باید در عرض یک ساعت انجام بگیرد، به همت تصمیمات عجیب حضرات مسئول و متصدی خطوط ارتباطی، سه ساعت طول می‌کشد. خطوط Dial up هر روز بیشتر و البته بدتر می‌شوند و داشتن ADSL مناسب تبدیل به یک رویا می‌شود. تمام سرعت‌هایی که ISPها ادعا می‌کنند، مجازی است و در بهترین حالت، خطوط Share شده هستند. مراکز مخابراتی امکانات شبکه‌‌ای و دیتایی را به ندرت ارتقا می‌دهند. از فیلترینگ که دیگر هیچی نگو، مسئولان آن رسما اعلام کرده‌اند که دادن لینک از یک سایت یا وبلاگ به یک سایت یا وبلاگ فیلترشده، باعث فیلتر پایگاه لینک‌دهنده خواهد شد. آری، در هزاره سوم، دوره انفجار اطلاعات، قرن ارتباطات، ‌در دهکده کوچک جهانی زندگی می‌کنیم. این است معجزه هزاره سوم!


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]