سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
سیاست‌زدگی و بی‌تفاوتی، نوعی بیماری است که در صورت عدم علاج، بحران مشارکت و عدم مشروعیت را هم به دنبال خواهد داشت.
امیر دبیری مهر گفت: سیاست‌زدگی و بی‌تفاوتی در جامعه ما یک نوع بیماری است؛ اگر بخواهیم در قالب یک مثلث به موضوع نگاه کنیم، سیاست‌زدگی یک ضلع مثلث است و بی‌تفاوتی، ضلع دیگر آن که پیامدهای آن منجر به ضلع سوم این مثلث می‌شود؛ یعنی بحران مشارکت که آن هم در مجاورت عدم مشروعیت قرار دارد.
این پژوهشگر و مدرس علوم سیاسی، در پاسخ به این پرسش که «آیا شما قایل به بی‌تفاوتی سیاسی در جامعه ایران در این یکی دو سال اخیر هستید یا خیر» گفت: در این‌باره، دو مسئله مطرح است؛ یک پاسخ آری است، به این معنا که در بخش‌ها و لایه‌هایی از جامعه که عمدتا در طبقه متوسط سیاسی قرار می‌گیرند مثل روشنفکران، دانشجویان، هنرمندان، مترجمان و غیره، ما نوعی بی‌تفاوتی سیاسی را می‌بینیم.
به یک معنای دیگر، پاسخ نه است. به این معنا که این بی‌تفاوتی سیاسی که از آن نام می‌بریم، ناشی از آن است که عدم نمود و بازتاب خواسته‌ها و منویات سیاسی در جامعه مشاهده می‌شود و بر این اساس نمی‌شود بی‌تفاوتی را احساس کرد.

وی افزود: بی‌تفاوتی سیاسی، درواقع پیامد سیاست‌زدگی است؛ یعنی وقتی جامعه بیش از حد، سیاسی می‌شود، حال آن‌که این کار دانش‌پژوهان و محققان و استادان دانشگاه و سیاستمداران است، نه توده‌های مردم.
این پژوهشگر گفت: در مطبوعات ما که باید بازتاب رفتار مردم باشد، موضوعات کلان، موضوعات فلسفی مثل عدالت، آزادی، برابری و برادری مطرح می‌شود؛ مسائلی است که صد سال است در غرب دارند بحث می‌کنند، در جامعه ما مسئله اول می‌شود و اجماع هم در موردش صورت نمی‌گیرد. اما به اتوبوس و تاکسی و پیاده‌رو کشیده می‌شود و سرانجام موضوع قربانی می‌شود؛ یعنی ضایع و مفتضح می‌شود.

وی در پاسخ به این سؤال که «آیا این نوع انفعال عمومی، مشمول دور‌ه‌های کوتاه‌مدت و مقطعی است یا پایدار و بلندمدت»، گفت: وقتی به تاریخ یکصد سال پیش نگاه می‌کنیم، می‌بینیم در صدر مشروطیت، گفتمان آزادیخواهی شکل می‌گیرد. دوره رضاخان، دوره افول گفتمان آزادی‌خواهی است. در دهه 20 دوباره رشد می‌کند و در 28 مرداد می‌بینیم که دوباره افول می‌کند. چرا؟ چون این گفتمان نهادینه نشده.

دبیری مهر در بیان علت عمده ایجاد احساس بی‌تفاوتی اظهار داشت: وقتی بی دلیل، سطح انتظارات بالا می‌رود و در مقابل، نظام سیاسی نمی‌تواند پاسخ دهد، نوعی بی‌تفاوتی سیاسی شکل می‌گیرد. اما برای گریز و برون‌رفت از این انفعال عمومی، چند کار باید انجام شود؛ نخست، پرهیز از سیاست‌زدگی. هیچ‌گاه سطح انتظارات جامعه را بالا نبریم. گروه‌های مرجع، متفکران و خود سیاستمداران، نباید اجازه دهند سطح انتظارات مردم بالا رود. ما نظام اقتصادی داریم. نظام فرهنگی داریم، نظام اجتماعی داریم. اما باید جدا شوند. ما متأسفانه جامعه را در عرصه سیاست «ساده‌سازی» می‌کنیم که منتج به بالا بردن سطح انتظارات عمومی در عرصه سیاسی می‌شود.

وی توضیح داد: در بحث جامعه‌شناسی سیاسی کارکرد نهادهای سیاسی مشخص است: تصمیم‌گیری معطوف به منافع ملی در نهاد سیاسی. حتی تصمیم‌سازی باید در دانشگاه‌ها، محافل فکری، مطبوعات و نهادهای مدنی صورت گیرد. نباید دولتمردان از خود، «نمود» دیگری نشان دهند. مثلا می‌گوییم چرا دولتمردان می‌آیند وعده‌هایی به مردم می‌دهند و به همه عرصه‌ها وارد می‌شوند؟ روشن است، چنانچه در زمان مقرر یا تا زمان مقرر موفق به پاسخگویی یا اجرای مطالبات عمومی نشود، حاصل آن، بی‌تفاوتی سیاسی می‌شود. چرا بی‌تفاوتی صورت گرفته؟ چون دولت توان پاسخگویی به همه این نیازها را ندارد.
دبیری‌مهر گفت: در دنیا، دولت‌های رفاه الگوهای جهان‌شمولی نیستند. دولت امروز، دولت حداقلی است. در دوره نخست ریاست‌جمهوری خاتمی، برخی گروه‌های دوم خردادی، سطح انتظارات مردم را از دولت به بالاترین حد رساندند؛ یعنی عملا مردم را به شدت سیاست‌زده کردند.
در واقع در دور نخست، سیاست‌زدگی در قالب ناهنجاری‌های برخی مطبوعات دوم خردادی تولید شد. در دو، سه سال اخیر هم در گفتمان آقای احمدی‌نژاد، چه در پیش و چه بعد از انتخابات نهم، یک نگاه حداکثری شکل گرفته و خیلی حداکثری! یعنی یک نوع نگاه «منجی» فراتر از ایران و همه جای جهان.
وی در پایان گفت: سرانجام این‌که سیاست‌زدگی و بی‌تفاوتی در جامعه ما یک نوع بیماری است. اگر بخواهیم در قالب یک مثلث به موضوع نگاه کنیم، سیاست‌زدگی یک ضلع مثلث است و بی‌تفاوتی، ضلع دیگر آن که پیامدهای آن منجر به ضلع سوم این مثلث می‌شود؛ یعنی بحران مشارکت که آن هم در مجاورت عدم مشروعیت قرار دارد.

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]