در حالی که طی سه روز اخیر و از زمان انتشار گزارش برآورد اطلاعات ملی آمریکا، رسانهها و شخصیتهای مختلف ایران و جهان انواع تحلیلها را درباره این گزارش ارایه دادهاند، همچنان این پرسش برای افکار عمومی مطرح است که هدف آمریکا از انتشار چنین گزارشی که محور اصلی آن «توقف گامهای ایران به سوی سلاح هستهای» است، چه بوده است؟
در حالی که احتمالات متفاوت همچون نبود فرصت کافی برای تکمیل پروزه تحریم سنگین یا حمله برای بوش، اعتمادسازی آمریکا برای مخالفان جنگ، برنامه آمریکا برای آغاز یک همکاری استاتژیک با ایران در عراق و... برای انتشار گزارش مذکور در این مقطع مطرح شده، «تابناک» در تحلیلی به بررسی اهداف و پیامدهای این گزارش میپردازد.
مدیریت شورای ملی اطلاعات آمریکا، هماکنون در اختیار «مایکمک کونل» و«توماس فینگارو»، از چهرههای باسابقه در فعالیتهای جاسوسی ایالات متحده است و این دو چهره اختلافات انکارناشدنی با تندرویهای نئومحافظهکاران، به ویژه دیک چنی دارند؛ بنابراین، فرض تأثیر تمایلات ضدجنگ که هماکنون گرایش اصلی دمکراتها و حتی نظر پنهان پنتاگون و وزارت خارجه آمریکا به شمار میرود، بر انتشار این گزارش میرود...
وجود هماهنگی میان احزاب جمهوریخواه و دمکرات درباره تشدید فشارها بر ایران که بارها از سوی هیلاری کلینتون تصریح شده است و تهیه گزارش یاد شده به سفارش کنگره آمریکا از سوی شورای مدیریت اطلاعات آمریکا، نشان میدهد که این اقدام، گامی آگاهانه از سوی طیف مخالف حمله به ایران برای تغییر استراتژی ایالات متحده در پرونده هستهای جمهوری اسلامی است، اما این به معنای حسن نیت و مثبت بودن این حرکت نیست...
موافقت جورج بوش با انتشار این گزارش به رغم تلاش چنی برای مسکوت ماندن آن و استقبال بوش، رایس، هاردلی و گیتس از مفاد گزارش، نشان میدهد که کاخ سفید، تغییر استراتژی خود در پرونده هستهای ایران را پذیرفته است...
تأکید بر توقف برنامه تسلیحاتی هستهای جمهوری اسلامی از سال 2003 که مهمترین محور گزارش یاد شده است، بزرگترین دروغ آن نیز به شمار میرود. واقعیت آن است که در سال 2003 هیچ تغییری در برنامه اتمی جمهوری اسلامی انجام نشد، حال آن که مهمترین تغییرات پیش از سال 2000؛ یعنی در سالهای 1998 و 1999؛ سالهای آغازین فعالیت غلامرضا آقازاده در سازمان انرژی اتمی پس از هشت سال ریاست رضا امراللهی، رئیس سابق این سازمان بوده است.
در آن مقطع، فعالیتهای متنوع و پراکنده هستهای ایران که شاخههای گوناگون فناوری هستهای را در بر میگرفت، در فعالیتهای مربوط به چرخه سوخت متمرکز شد که این پروژه با فعالیتهای ساختمانی در نطنز، اصفهان و اردکان تا سال 2003 و تلاشهای فنی همزمان برای دسترسی به فناوری چرخه سوخت ادامه یافت.
در این مقطع و پیش از حمله آمریکا به عراق، بخشهایی از فعالیتهای ساختمانی ایران توسط سرویسهای اطلاعاتی آمریکا در اختیار گروه تروریستی مجاهدین خلق قرار گرفت تا جنگی تبلیغاتی علیه ایران برای منفعل کردن جمهوری اسلامی و جلوگیری از واکنشهای احتمالی به حمله به عراق سازمان یابد و به دنبال آن، دولت وقت، گزارش بزرگنمایی شده از دستیابی ایران به فناوری هستهای صلحآمیز منتشر کرد و پس از آن نیز با حضور گسترده بازرسان آژانس در چهار سال اخیر، عملا نکته مبهمی از فعالیتهای هستهای ایران قبل از سال 2003 که به آن پنهانکاری اطلاق میکنند، باقی نمانده است.
بنابراین، تأکید بر سال 2003 که آغاز دوره فعالیتهای علنی هستهای به شمار میرود، نشان میدهد که سرویسهای اطلاعاتی آمریکا در چهار سال گذشته، به اطلاعات بیشتری از افشاگری گذشته خود دست نیافتهاند...
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]