: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
: آرشيو يادداشت ها :
: موسيقي وبلاگ :
: جستجو در وبلاگ :
سکه از کهنترین یادگارهای بشر، به ویژه در بعد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. در همه زمانها، سکه یک پادشاه، به معنای تسلط و حاکمیت وی در یک مقطع معین بوده و مردم آن را نشانه قدرتمندی او میدانستند.
اهمیت سکه به عنوان یکی از کهنترین یادگارهای بشری، از مسائلی است که در 150 سال گذشته، مورخان بیش از هر دوره دیگر به اهمیت آنها پی برده، روی آن تحقیق و تأمل کرده و تاکنون هزاران مقاله و کتاب در این زمینه منتشر شده است.
اهمیت سکه از هر نوع و شکل، از چندین جنبه قابل تأمل و بررسی است. تنها یک بعد قضیه جنبه «تاریخی» آن است که خود این جنبه هم مباحث گوناگونی را در خود دارد. جنبه هنری و به ویژه جنبه نمادین آن برای شعارها و باورهای دینی و مذهبی در جامعهای که سکه در آن ضرب میشود، از مباحث اصلی مربوط به ضرب سکه است.
هر سکه به لحاظ تاریخی، حاوی چند مطلب است: نام سلطان، محل ضرب، تاریخ ضرب، شعارها و باورهای دینی که معمولا در یک یا دو جمله خود را نشان میدهد. این مطالب معمولا در پشت یا روی سکه، به صورت متن و حاشیه و گاه روی لبههای سکه در دورادور آن حک میشود.
فواید تاریخی که یک مورخ میتواند از یک سکه به دست آورد نیز به لحاظ اتقان تاریخی و به عنوان یک سند مهم ، تنها با اسناد رسمی قابل مقایسه است و بدون تردید بر متون تاریخی و خاطرات و دیگر منابع تاریخی، ترجیح دارد. این را برای این جهت تأکید کردم که سکه به عنوان یک یادگار ملی تا چه انداز برای تاریخ اهمیت دارد.
بدین نکته هم باید توجه داشت که ضرب سکه، اعم از طلا یا نقره و حتی مس، گاه به صورت تزیینی، اما به طور عمده برای استفاده اقتصادی میان مردم است.
تا آنجا که به تاریخ برمیگردد، برخی از اطلاعات روی سکهها، به ویژه از برخی ادوار تاریخی، چنان و چندان منحصر به فرد است که تنها منبع برخی از اطلاعات مربوط به یک دولت و قوم به شمار میآید.
به تازگی که نویسنده این نوشتار، به برخی از ادوار تاریخ بحرین و قطیف مشغول بود، متوجه این نکته شد که دولت عیونی که امیران، نزدیک 175 سال در این منطقه در قرن پنجم تا هفتم حکومت کردند، تنها نشانه تشیع آنان سکههای فراوانشان است که جمله «علی ولی الله» روی همه آنها حک شده است.
اکنون روی سخن نویسنده با دستاندرکاران ضرب سکه در ایران است. مقصودم تنها سکههای طلا نیست که در قالب سکههای بهار آزادی یا به مناسبتهایی چون سال پیامبر (ص)، امام علی (ع) یا امام خمینی منتشر میشود، بلکه حتی سکههای معمول از نقره و مس و در دسترس مردم است که با پشتوانه دولت، ارزش اقتصادی و مبادله ای دارد. در کنار این، باید اسکناس را هم افزود، زیرا از این زاویه، اسکناس هم اهمیت خاص خود را دارد، هرچند باقی ماندن آن برای هزاران سال در تاریخ، قدری محل تأمل است، اهمیت آن به عنوان نمادی برای شعایر دینی و ملی در روزگار حاضر و تا چند صد سال دارای اهمیت است.
تأکید خاص نویسنده در این نوشتار، روی شعایر دینی و مذهبی است و جز آن جنبههای ملی یا حکومتی مورد توجه کنونی من نیست. سابقه ضرب سکه در جهان اسلام، نشان میدهد که تقریبا در همه دولتهای اسلامی، شهادتین روی سکهها حک میشده و جمله «لا اله الا الله» و «محمد رسول الله» به عنوان پایه ثابت سکههای اسلامی مطرح بوده است.
افزون بر آن، دولتهای شیعه دست کم با دو شعار، هویت خود را روی سکهها نشان میدادند؛ نخست با تعبیر «علی ولی الله» که روی سکههای دولتهای شیعی مانند آلبویه یا سربداران و صفویان دیده میشده و دوم نام مبارک دوازده امام که روی سکههای ایلخانی دوره الجایتو به عنوان یک سلطان شیعه دیده میشود، سکههایی که حوالی سالهای 709 ـ 712 در شهرهای ایران ضرب شده است.
بگذریم که روی بیشتر سکههای دوره صفوی، به ویژه عهد شاه عباس اول (996 ـ 1038) تعبیر «کلب آستان علی» یا این جمله «از بهر خیر این سکه را کلب علی عباس زد» نیز حک میشد. یا روی سکههای اسماعیل دوم، این شعر آمده بود که: «ز مشرق تا به مغرب گر امام است ـ علی و آل او ما را تمام است». یا سلطان محمد پدر شاه عباس روی سکهاش نوشت: «غلام امام مهدی علیهالسلام». و یا عباس دوم نوشت: «به گیتی آن که اکنون سکه صاحبقرانی زد ـ ز توفیق خدا کلب علی عباس ثانی زد». چنان که پشت سکههای صفوی معمولا نام دوازده امام یا چند تن از آنان حک میشد.
نویسنده توجه دارد که برخی از آنچه در جمع روی سکهها یا اسکناسهای جمهوری اسلامی هست، نشانی از تشیع و ولایت و امامت اهل بیت دارد، اما در جمع به نظر میرسد سیاست منسجمی برای این کار در بانک مرکزی وجود ندارد. دلیل آن این است که به دنبال نوعی انقطاع که در تاریخ قدیم و جدید ما رخ داده، آن شعارها از محدوده تعریف شده برای ضرب سکه حذف شده و شعارهای تازهای جایگزین آنها شده است.
این که به طور موقت سکهای به نام امام رضا (ع) ضرب شده و یادی از سکههایی است که زمان مأمون به نام حضرت بوده نمیتواند نشانگر سیاست رسمی در ضرب سکه تلقی شود.
و صد البته متشکریم که به نام نامی رسولالله، در سال پیامبر (ص) یادگارهایی ضرب شد، اما آنچه درخواست نویسنده از بانک مرکزی در امر سیاستگذاری در ضرب سکه است، توجه به شعارهای اساسی اسلام و تشیع است، هرچند با توجه به دست به دست شدن سکهها، باید مراقب بیاحترامی نکردن به نامهای مبارک هم بود.
نوشته شده توسط : علی