سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
روزنامه «کیهان» در شماره 12/6/86 خود عباراتی را درباره نهج‌البلاغه، انجمن‌های اسلامی دانشجویان و ... به آقای تاج‌زاده منتسب کرد که منجر به ارسال پاسخ وی در 16/6/86 به روزنامه مذکور شد.

به دستور نماینده ولی‌فقیه در کیهان پاسخ مزبور به صورت ناقص منتشر شد (18/6/86) و در همان شماره آقای شریعتمداری ذیل توضیحات ناقص وی نوشت:

«آقای تاج‌زاده در جوابیه خود ضمن آن که به مسائلی بی‌ارتباط با خبر ویژه کیهان پرداخته است، از پاسخ به موضوع اصلی خبر ویژه نه فقط طفره رفته بلکه یک کلمه نیز درباره آن ننوشته است که باید گفت؛

1- در خبر ویژه کیهان به بخشی از اظهارات آقای تاج‌زاده در جمع انجمن‌های اسلامی دانشجویی اشاره شده بود که متن آن در بسیاری از سایت‌ها و روزنامه‌های دیگر نیز آمده بود و آقای ‌تاج زاده نیز آن را تکذیب نمی‌کنند.

2- در خبر ویژه کیهان به اظهارات و دستورالعمل‌های جورج سوروس رئیس صهیونیست بنیاد سوروس که خطاب به تعدادی از مرتبطین خود در ایران بیان کرده بود اشاره شده و دستورالعمل‌های این بنیاد صهیونیستی با اظهارات تاج‌زاده که دقیقا در همان راستا بود، مقایسه شده بود و معلوم نیست چرا آقای تاج‌زاده این بخش از خبر ویژه کیهان که اصل مطلب بوده است را بی پاسخ گذاشته و توضیح نداده‌اند که اظهارات ایشان با دستورالعمل جرج سوروس چه رابطه‌ای داشته است؟! آیا این همخوانی تصادفی بوده، اگر چنین است چرا همیشه به صورت تصادفی این همخوانی وجود دارد؟!

3- آقای تاج‌زاده درباره پیشنهاد حذف قید اسلامی از نام انجمن‌های اسلامی دانشجویی توضیحی نداده‌اند.

4- عجیب است که جناب تاج‌زاده بر بدیهیات به عنوان یافته‌های خیلی مهم! خود تکیه می‌فرمایند، مثلا؛ انطباق آزادی و دین‌داری و... این افتخار متعلق به جمهوری اسلامی و مردم وفادار به آن است که برای احیای آن خون داده و خون دل خورده‌اند، نه کسانی که دستورالعمل‌های بنیاد صهیونیستی سوروس را تکرار می‌کنند و به قول خودشان در پی حذف قید اسلامی از نام انجمن‌های اسلامی دانشجویی بوده‌اند و ... ».
(کیهان، 18/6/86)

پیرو اقدام مذکور، آقای تاج‌زاده پاسخ دیگری در تاریخ 18/6/86 برای کیهان ارسال کرد که نماینده ولی فقیه در کیهان برخلاف قانون مطبوعات و در یک اقدام غیراخلاقی، از درج آن جوابیه خودداری کرده است. سایت نوروز برای آگاهی عموم پاسخ دوم آقای تاج‌زاده را نیز به طور کامل منتشر می‌کند.

به نام خدا
جناب آقای شریعتمداری
نماینده محترم ولی‌فقیه در کیهان
با سلام

پیرو درج ناقص جوابیه اینجانب درباره قانون اساسی در روزنامه کیهان (18/6/86) و توضیحات مجددتان، خواهشمند است پاسخ زیر را در همان صفحه درج فرمایید. امیدوارم آنقدر شهامت اخلاقی داشته باشد که طبق قانون مطبوعات جواب مرا به طور کامل چاپ کنید. این حق شماست که هر توضیحی را لازم می‌دانید ذیل آن درج فرمایید.

1. اینجانب معتقدم دموکراسی، حاکمیت قانون و تأمین حقوق شهروندان موهبت اعطایی «بنیاد سوروس» و بنیادهای مشابه به شهروندان ایران زمین نیست بلکه قبل از هر چیز به عنوان حق مسلم همة ایرانیان در مواعید انقلاب و نیز در مواعید صریح بنیان‌گذار جمهوری اسلامی و اصول متعدد قانون اساسی (به ویژه فصل سوم و پنجم آن) بازتاب شفاف و غیرقابل انکار خود را یافته است. جالب آنکه استاد مطهری غبطه می‌خورد که چرا مسلمانان بحث حقوق انسان‌ها را پیش از اروپایی‌ها مطرح نکردند و در این زمینه از آنان عقب ماندند.

2. مشروط و پاسخگو شدن قدرت، تدوین قانون اساسی، برپایی انتخابات، تشکیل پارلمان و مجلس شورا، تفکیک قوا، تأسیس احزاب، مطبوعات و رادیو- تلویزیون، تشکیل ارتش ملی- حرفه‌ای- متخصص و ثابت، ایجاد دستگاه‌های اطلاعتی و امنیتی، آموزش و پرورش جدید و بسیاری از پدیده‌های دیگر را ما از غرب وام گرفته‌ایم چرا که آنان زودتر از ما به حاکمیت مردم رسیدند و تأمین حقوق بشر را شأن انسانیت و انسان‌ها خواندند و به آن ارج نهادند.

3. جمهوری اسلامی ایران به میثاق‌های گوناگونی درباره رعایت حقوق بشر پایبند است. بنابراین نمی‌توان نقض حقوق شهروندان را به بهانه «همسو نشدن با بنیاد سوروس» توجیه کرد. حتی طرح این مسأله که بنیاد سوروس یا هر نهاد آمریکایی دیگر با هر نیتی خود را طرفدار دموکراسی و حقوق بشر بداند و قصد ترویج آن را در کشورهای خاصی داشته باشد، هرگز موجب نمی‌شود ما این دستاورد بزرگ را نادیده بگیریم و برای اثبات استقلال خود دموکراسی و حقوق بشر را که جزو خواست‌های ملت ایران است نفی کنیم و علیه آن سریال بسازیم.

4. نمی‌دانم اگر همسویی با بیگانه در هر زمینه‌ای بد است چرا کیهانیان از اینکه با فاشیسم، استالینیزم، نازیسم، توتالیتاریسم و انواع دیکتاتوری‌های دیگر همسو شوند، احساس نگرانی نمی‌کنند و آن را غرب‌زدگی نمی‌خوانند. جالب آنکه وقتی حاکمیت یکدست شده، فقط تولید یا نمایش فیلم‌هایی ممنوع شده است که مروج لیبرالیسم، فمینیسم و... ارزیابی می‌شوند، اما هرگز شورایعالی انقلاب فرهنگی در شرایط کنونی اعلام نکرده و نخواهد کرد که ساخت و نمایش فیلم‌های مروج استالینیزم، فاشیسم، نازیسم و هر نوع رژیم استبدادی دیگری ممنوع و با ارزش‌های انقلاب و نظام ناسازگار است. چرا؟

5. اینجانب هرگز موافق حذف پسوند اسلامی از «انجمن‌های اسلامی» نبوده و نیستم. آنچه در سال 1377 در وزارت علوم و آموزش عالی تدوین و به شورایعالی انقلاب فرهنگی تقدیم کردیم آن بود که شرط فعالیت تشکل‌های دانشجویی داشتن پسوند اسلامی نباشند. چرا که معتقد بودیم اگر دانشجویان غیرمعتقد به اندیشه اسلامی نتوانند به صورت آزاد، البته قانونی و با شناسنامه، در دانشگاه‌ها فعالیت کنند و تشکل خود را داشته باشند و از جمله با انجمن‌های اسلامی به رقابت بپردازند، به درون انجمن‌های اسلامی رفته و آنها را از درون تهی کرده، حتی به ضدخود تبدیل می‌کنند. اتفاقی که سالیان بعد در برخی انجمن‌های اسلامی افتاد و مقصر اصلی آن اقتدارگراهایی هستند که به هشدارهای ما توجه نکردند.

ملاحظه می‌فرمایید که اصلاح‌طلبان، از جمله اینجانب، هرگز نخواسته‌ایم پسوند اسلامی را از نام انجمن‌ها حذف کنیم. بلکه رشد این انجمن‌ها را در گرو رقابت آزاد با دیگر تشکل‌ها دانسته و می‌دانیم (مانند ترکیه که تشکل‌های اسلامی با دیگران به رقابت آزاد پرداخته‌اند). اتفاقا اقتدارگراها با اعمال روش‌های غلط خود بسترساز غیراسلامی شدن برخی انجمن‌های اسلامی شده‌اند و تصور می‌کنند با اتکا به تشکل‌های دولتی و رسمی می‌توانند دانشگاه را در خدمت نظام درآورند.

***
به نظر می‌رسد علت تهاجم همه‌جانبه طرفداران حکومت مطلقه و مطلوب کیهانیان به اصلاح‌طلبان از جمله بنده آن است که عضو بنیاد سوروس نیستیم و پاسپورت آمریکایی، علاوه بر پاسپورت ایرانی نداریم. چون در آن صورت از تسهیلات و امنیت ویژه‌ای برخوردار می‌شدیم. مثلاً می‌توانستیم رسماً متهم شویم که در پی انقلاب مخملی هستیم و بعد هم آزادانه از مرز کشور خارج شویم.

انگلیسی هم نیستیم چرا که در آن صورت مانند ملوانان متجاوز آن کشور پیش از پایان یافتن 48 ساعتی که دولت بریتانیا به جمهوری اسلامی ایران اولتیماتوم داد، آزاد می‌شدیم و با هدایای گوناگون و با استقبال مقامات ضدغربی به کشورمان باز می‌گشتیم.

اصلاح‌طلبان اگر وابسته به مؤسسه‌ای چینی بودند، نیز می‌توانستند مانند آزادی دو جاسوس اخیر چینی، شرط ملاقات آقای احمدی نژاد با رئیس جمهور آن کشور باشند و بدون اخذ هیچگونه وثیقه‌ای رها شوند.

ما حتی وابسته به کویت یا بحرین نیستیم که سرمقاله جنابعالی در کیهان باعث شود وزیرخارجه ایران 24 ساعت پس از انتشار آن سراسیمه به بحرین برود و بدون ملاقات با امیر آن کشور، از مقامات بحرین عذرخواهی کند و از مقاله جنابعالی برائت جوید یا به کویت برود و به نوشته رسانه‌های آن کشور از ضرب و شتم یکی از دیپلماتهایش در تهران، که پس از ضرب و شتم یکی از دیپلمات‌های ایرانی در کویت صورت گرفت، از مقامات کویتی پوزش بطلبد.

می‌بینید!
حقوق همه محترم است جز حقوق ایرانیان منتقد و اصلاح‌طلبانی که اتکالشان به خداست و اتکایشان به ملت. به آنان هرچه می‌توانید بتازید و خشنود باشید که هیچ حامی خارجی ندارند.

اما توجه کنید که اولاً اگر حکومت یکدست بخواهد در جهان عزیز شود، باید حقوق و حرمت شهروندان خود را رعایت کند وگرنه در برابر بحرین و کویت هم کم می‌آورد چه رسد به چین، انگلستان و صد البته در نهایت در مقابل آمریکا.

ثانیاً دوره سرکوب و خودسری گذشته است و دیر یا زود دموکراسی و حقوق بشر در ایران حاکم خواهد شد، حتی اگر آقای احمد‌ی‌نژاد ادعا کند ملت ایران از شنیدن نام دموکراسی حالت تهوع پیدا می‌کند. برابری‌طلبی و افزایش روزافزون برابری‌طلبی و رعایت کرامت و حقوق انسان‌ها مشیت الهی است و از آن گریزی نیست. هست؟

سیدمصطفی تاج‌زاده18/6/86


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]