استان گیلان منطقه‌ای سرسبز ولی با دنیایی محرومیت روبه‌رو‌ست. از هر طرف که وارد این استان بشوید، به راحتی متوجه خط استانی یا به عبارتی حوزه استحفاظی این استان (نقطه شروع و پایانی استان) می‌شوید. از فقر، بدبختی، بسیار پایین بودن امکانات معیشتی و رفاهی نسبت به سایر استان‌ها و حتی استان‌های همجوار. از ظاهر راه‌های مواصلاتی، سطح بالای تورم و قیمت‌ها (به دلایل مختلف از جمله انجام سفر‌های داخلی به این استان و... ) سطح بالای بیکاری به رغم بالا بودن سطح سواد این استان نسبت به میانگین کشور و سایر مصیبت‌های شایع به مانند دیگر مناطق کشور به وضوح قابل درک است. استانی که از همه گونه امکانات بالقوه برخوردار است ولی در عمل...؟!
استانی که لوله صادرات گاز و انتقال این ماده سوخت، از حاشیه آن عبور می‌کند ولی اکثر مناطق روستایی در موازات این لوله از نعمت گاز محرومند. مردمی که به قطعی متوالی برق و آب عادت دارند و توان طرح دردهای خود نیز ندارند. با مقامات غیر بومی، بدقولی‌ها، سفر مقامات و گوش دادن به سخنرانی‌های آنها خوب انس گرفته و شادابی هم می‌کنند و به بی نتیجه بودن این سفرها و تحولات نیز بی‌توجه‌اند و با انتظاراتی بسیار پایین و غالبا به صورت سنتی زندگی سخت خود را ادامه می‌دهند.
کارمندی ساکن تهران هستم سالی چند روز به زادگاه خود که شهرستان تالش استان گیلان می‌باشد سفر می‌کنم. چند وقت پیش نیز یعنی روز مبعث پیامبر اکرم(ص) در آن منطقه بودم. در عرض دو شبانه روز، دو یا سه بار برق قطع شد. علاوه بر آن شب‌ها نیز آب قطع می‌شد. وقتی پرسیدم که کی آب شرب وصل می‌شود؟ پاسخ شنیدم که فردا صبح، اینجا شبها آب قطع می‌شود!

و تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل... .

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]