روزنامه «السیاسیه» چاپ کویت در مقالهای آورده است: نظام ایران بار دیگر با لحن تند با ایالات متحده و همپیمانش اسرائیل سخن گفت و فرمانده سپاه پاسداران ایران هشدار داد که خلیج فارس به جهنمی برای دشمنان ایران در صورت حمله نظامی به این کشور تبدیل خواهد شد. رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیتالله خامنهای نیز آمریکا را به ضعف و درماندگی و ناتوانی نسبت به بیست سال پیش توصیف کرد و خاطرنشان ساخت که هنوز هم دشمن سرسخت جمهوری اسلامی ایران است و در گردونهای که در آینده در آن غرق خواهد شد، دست و پا میزند و آقای محمود احمدینژاد، رئیسجمهور ایران نیز اصطلاح جدیدی را برگزید و اسرائیل را «پرچم شیطان» توصیف و به این اشاره کرد که شیطان بزرگ، پرچم خود را د رمنطقه برای تهدید ایران به نمایش میگذارد.
سرمنشأ این لحن تند رهبران ایران، مجموعهای از حوادث ناشی از اظهارنظر برخی مقامات آمریکایی است که به احتمال طبقهبندی سپاه پاسداران ایرانی به عنوان یک سازمان تروریستی اشاره کردند و این مسئله به ایالات متحده امکان میدهد مسائل مالی این سازمان را پیگیری کند. اتهامات وارده در این حد متوقف نشد، بلکه حتی ارتش آمریکا، سپاه پاسداران انقلابی ایران را به آموزش شبهنظامیان شیعه جنوب عراق با هدف ایجاد بیثباتی متهم ساخت.
در همین ارتباط، ژنرال ریک لنیش، فرمانده نیروهای آمریکایی در جنوب عراق، اظهار داشت که حدود پنجاه نفر از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، شبهنظامیان شیعه را با کاربرد گلولههای توپ و موشک آشنا میسازند و شاید به همین علت، خسارات جانی آمریکا در جنوب عراق افزایش یافته است.
در این میان، توجه پیگیرندگان مطبوعات ایران بیشتر به حادثه ربایش هواپیمای ترکیه معطوف میشود، حادثهای که مطبوعات ایران آن را توطئهای ناموفق با هدف تحریک علیه جمهوری اسلامی ایران دانسته و «موساد» اسرائیل این توطئه را در راستای جنگ روانی سازمان اطلاعاتی اسرائیل با هماهنگی ایالات متحده طرحریزی کرد، به ویژه آنکه این حادثه با معرفی ارتش انقلابی، به عنوان یک سازمان تروریستی همزمان شد.
این حادثه همچنین با پوشش جهانی گسترده کانالهای ماهوارهای و مطبوعات جهان، نشان داده شد و شاید به همین علت تهران با فرود هواپیما در خاک خود مخالفت ورزید.
توجیه ایران نشان میدهد که حمله برنامهریزیشدهای با هدف برانگیختن افکار عمومی جهانی علیه تهران در حال انجام است. همچنین ربایندگان هواپیما، نامی جز ایران را به میان نیاوردند. حتی زمان وقوع حادثه با پیروزی حزب عدالت و توسعه در انتخابات ترکیه ربط داده شد؛ پیروزی که این حزب را به مقام ریاستجمهوری رساند، با علم به اینکه ترکیه یک کشور نادینمحور است و اولش با اصول انقلاب ایران تفاوت دارد و بدان معنی است که بین زمان وقوع حادثه و برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در ترکیه، رابطهای وجود دارد، یعنی اینکه هدف از تمامی این مسائل، بسترسازی مناسب برای احزاب نادینمحور است.
امکان دارد حادثه هواپیماربایی همانند دیگر حوادث قبلی مسئلهای عادی باشد، در حالی که از سوی تهران به عنوان یک توطئه تفسیر شد، شاید این مسئله به لحاظ فشارهایی که نظام ایران با آن روبهرو است، درست باشد به ویژه پس از اینکه مصطفی پورمحمدی، وزیر کشور ایران، تصریح کرد که ایران مرحله بسیار حساسی را پشت سر میگذارد.
مسئولان ایرانی بر این باورند که کشورشان قدرتی شده است که روز به روز رشد میکند و این مسئله به مذاق ایالات متحده و اسرائیل خوش نمیآید، زیرا آن دو بر سیطره بر منطقه با هدف خدمت به منافع راهبردیشان تلاش میکنند و این بدان معنی است که رویارویی ادامه دارد و در صورت شکست تلاشهای دیپلماتیک، فرصت انتقال به یک رویارویی نظامی در هر لحظه وجود دارد و عراق و ثبات آن، نقطه عطفی است که حایلی میان انتقال از کشمکش دیپلماتیک به کشمکش نظامی میان ایران از یک سو و اسرائیل و ایالات متحده از سوی دیگر ایجاد میکند.
پس امنیت و ثبات عراق و سیطره ارتش آمریکا بر روند امور امنیتی آن کشور، به ایالات متحده فرصت میدهد و راه را برای درگیری نظامی آن با ایران هموار میسازد و تهران به خوبی بر این امر آگاه است و از همین رو به راههای گوناگون تلاش میکند که ارتش آمریکا را از کنترل اوضاع امنیتی عراق و فراغت جستن برای رویارویی نظامی بازدارد و هرگونه شکست ارتش آمریکا در عراق، دست تهران را برای استفاده بیشتر از وقت جهت تکمیل برنامه هستهای خود و روزآمد کردن امکانات نظامی دفاعیاش، باز میگذارد، به ویژه آنکه ایران به حجم خطری که با آن روبهروست و حجم دشمنی پنهانی اسرائیل و ایالات متحده با خود واقف است؛ دشمنی که پس از به قدرت رسیدن رئیسجمهور کنونی ایران و تهدید او به محو اسرائیل از صفحه گیتی شدت یافته است.
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]