رجایی انتقاد پذیر بود

چهارشنبه 86 شهریور 7 ساعت 1:0 عصر
نخستین روزهای شهریور هر سال یادآور شهادت جانسوز دو دولتمرد محبوب و دو چهره مردمی است . شهید رجائی و شهید باهنر با آنکه فقط دوران کوتاهی فرصت یافتند در خدمت انقلاب و نظام و کشور باشند ولی در همین دوره آنچنان خوش درخشیدند که هنوز هم پس از 26 سال « الگوی خدمت دولتمردان » محسوب می شوند و هرکس برای آنکه جائی در قلب مردم برای خود پیدا کند خود را منتسب به رجائی و باهنر می کند.
یکی از افتخارات بزرگ نظام جمهوری اسلامی اینست که نه تنها فاصله دولت و مردم را به صفر رسانده بلکه به برکت انقلاب اسلامی فرصتی را فراهم ساخته است که عزیزانی همچون رجائی و باهنر از میان مردم و از متن توده های زجر کشیده و محروم جامعه بتوانند به بالاترین مقام اجرائی نظام برسند و مسئولیت های سنگین اجرائی به آنها محول گردد. در واقع هنر انقلاب اسلامی اینست که زمینه های عینی و عملی برای مسئولیت پذیری محرومین و چهره های مردمی را فراهم ساخته و به آنها فرصت خدمت رسانی به اقشار مختلف جامعه را تفویض کرده است . این موقعیت های استثنائی در هر مقطعی برای طیفی از نیروهای جامعه پیش می آید که طبعا بایستی با تدبیر و درایت ایفای نقش کنند و با حفظ کرامت های انسانی و حرمت گذاری نسبت به خدمتگزاران سابق و اسبق از تمامی فرصت ها و نیروها در زیر خیمه انقلاب و نظام در جهت پیشبرد اهداف انقلاب استفاده نمایند.
خوبست در این ایام قدری تامل کنیم و به ارزیابی علل و عوامل موثر در محبوبیت رجائی و باهنر بپردازیم و ببینیم که انصافا چرا رجائی و باهنر محبوب دلها شدند و جامعه از آنها بعنوان « الگو » یاد می کند رجائی و باهنر ویژگیهای فراوانی داشتند که آنها را شاخص می کرد ولی عمده ترین محورهای مطرح در این مقوله عبارتند از :
اهداف آرمانی و تطبیق فکر و اندیشه و عمل آنها در چارچوب اهداف آرمانی ساده زیستی صداقت و هویت مردمی پرهیز از برخورد جناحی و اجتناب از اعمال سلیقه های خطی کارکردن در جهت جذب تمامی نیروها در زیر خیمه انقلاب و نظام و تعامل با تمامی نیروهای معتقد به انقلاب و نظام و رهبری پای بندی به این معیارهای همیشگی می تواند صحت عمل و سلامت نظام اجرائی کشور و حتی سایر قوا را تضمین کند و عملکرد صحیح دقیق و مدبرانه در این مقوله می تواند جاذبه های روزافزونی به دولتمردان بدهد و محبوبیتی را در قلب مردم برای آنها رقم بزند. چه بسیار کسانی که از رجائی و باهنر بعنوان الگوی دولتمردان یاد می کنند ولی در اوایل دوران انقلاب حتی نام رجائی و باهنر را نیز نشنیده بودند ولی با مشاهده عملکرد آنها به این دو بزرگوار اعتقاد و اعتمادی روزافزون پیدا کردند و همین باعث حسن شهرت و محبوبیت آن عزیزان شد. این نکته نه تنها برای امروز ما بلکه برای همیشه در ذهن وروح ما بایستی جا بیفتد و پذیرفته شود که محبوبیت و مقبولیت دولتمردان بخاطر جاذبه های حکومتی نیست بلکه بخاطر عملکرد آنها ممکن است در نوسان باشد کم یا زیاد گردد استمرار یابد یا متوقف شود و یا حتی سیر نزولی بخود بگیرد.

آن عملکرد افتخارآمیز رجائی و باهنر برای تمامی آحاد ملت بویژه دولتمردان ما درسهای بزرگی را با خود بهمراه دارد و به همگان می آموزد که با ساده زیستی صداقت و پرهیز از برخورد جناحی و تلاش برای کار کردن در جهت جذب و همکاری با تمامی نیروها در زیر خیمه انقلاب و نظام زمینه های بیشتری برای تعامل روزافزون با تمامی دوستداران انقلاب و نظام و کشور را فراهم سازند.
عمل کردن در یک حلقه بسته و عضوگیری از درون یک طیف خاص اگرچه ممکن است « شدنی » و یقینا ساده تر باشد ولی بوی تند برخورد جناحی و خطی از آن به مشام می رسد. اصرار در این مقوله شرایطی را به وجود می آورد که حتی باعث ریزش نیروهای مخلص در « طیف نیروهای همکار » می شود و تدریجا عناصر مدیر مدبر متعادل و صادق از دور خارج شده و جای خود را به عناصر چاپلوس و متملقی می دهند که برای حفظ جایگاه و سمت خود مجیز می گویند اصول را زیر پا می گذارند و حتی نقاط ضعف را هم بعنوان یک ویژگی مثبت معرفی می کنند.

فرو غلتیدن در این دام به مصلحت هیچ دولتمردی نیست و مشخصا با تمامی اهداف و آرمانها و معیارهای ارزشی انقلاب و نظام در تضاد و تعارض است . پرهیز از این شرایط جزو اصلی ترین وظایف تمامی نیروهای انقلاب است زیرا آثار و تبعات خطای دولتمردان در این مقوله نه تنها به خود آنها برمی گردد و باعث افت محبوبیت و مقبولیت می شود که حتی بر هیمنه و سرنوشت نظام نیز اثرگذار است و روی اقبال عمومی نسبت به اصل نظام نیز اثرات منفی و خدای ناکرده ماندگاری می گذارد. چه بسیار نیروهائی که توان و ظرفیت خدمت به نظام را دارند ولی در پرتو برخوردهای جناحی فرصتی برای انجام مسئولیت های مورد انتظار در اختیارشان قرار نگرفته و نمی گیرد. البته این نقیصه در بعضی دولتهای گذشته کم و بیش مشهود بود لکن برای دولتی که می گوید عملکرد رجائی و باهنر را الگوی کار خود قرار داده این نقص بزرگی است که بایستی برطرف شود.

موضوع دیگری که از شهید رجائی یک چهره ماندگار و محبوب را در ذهن مردم ترسیم کرد « انتقادپذیری » بود. رجائی میگفت اگر دیدید من سوابق و جایگاه گذشته ام را فراموش کرده ام به من تذکر بدهید که تو چه بودی و به برکت مجاهدات این ملت به اینجا رسیدی . البته این یک نمونه است و رجائی با عملکرد خود نشان داد که برای نقطه نظرات معتقدان به انقلاب و نظام و رهبری در زیر خیمه انقلاب تا چه اندازه حساسیت و دلواپسی دارد.
این نکته نیز درس بزرگی برای ماست که منتقدان و ناصحان دلسوز را نه تنها یار و یاور خود بدانیم بلکه با تمامی وجود و امکانات برای شنیدن پیام آنها درک حساسیت موضوع و عمل به مسئولیت خود برای رفع تنگناها و نارسائی های محسوس استعدادهای خود و نظام اجرائی را به کار بگیریم .

شایسته سالاری یکی دیگر از معیارهای ارزشی مورد اهتمام شهید رجائی بود. آن شهید عزیز بارها می گفت اگر چهره کارآمد و مدیر و مدبر بیابم که به اصل انقلاب و نظام و رهبری معتقد باشد هرگز در جذب او تردید نخواهم کرد حتی اگر در طیف دوستان من هم نباشد. شایسته سالاری برای حدود یک دهه بعنوان شعاری در جهت سرپوش گذاشتن برروی برخی عملکردهای جناحی مورد سواستفاده قرار گرفته ولی جا دارد در هفته دولت ضمن ارج نهادن بر تلاش و کوشش تمامی دولتمردانی که به عزت و اقتدار نظام و کشور می اندیشند یادآور شویم که شایسته سالاری اگر در میدان عمل مورد استناد قرار نگیرد شعاری تلقی می شود که فقط برای توجیه عملکرد خطی دولتمردان کارآئی دارد که البته می بینیم آن کارائی مورد انتظار را هم تدریجا از دست داده و می دهد. اگر اصرار بر اینست که گفته شود رجائی و باهنر را الگوی کار خود قرار داده ایم طبعا انتخاب صحیحی صورت گرفته اما لازم است بگونه ای عمل شود که از عملکردها هم « بوی رجائی » به مشام برسد و دیگران هم در این باره اینگونه قضاوت کنند که این افراد انصافا رجائی و باهنر را الگوی خود قرار داده اند.

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]