با فروکش کردن نسبی بحران «نهر البارد» لبنان، منابع خبری از نقش فعال سازمان اطلاعات و امنیت سعودی در فتنه‌انگیزی در این نقطه لبنان، پرده برداشتند و این معما که چگونه چند ده فلسطینی آواره و فقیر، صد روز ارتش لبنان را درگیر یک بحران کردند، حل شد.
به گزارشی از بیروت، پس از آن‌که ارتش اشغالگر رژیم صهیونیستی در سال 1982 بیروت را به محاصره 74 روزه خود درآورد و سازمان آزادیبخش فلسطین، «ساف‌» نیروهای خود را با کشتی از بیروت به سوی تونس انتقال داد و یاسر عرفات نیز همراه آنان لبنان را برای همیشه ترک کرد، رهبران باقی مانده فلسطینی در لبنان، تصمیم گرفتند همه ذخایر تسلیحاتی «ساف‌» را به اردوگاه نهرالبارد انتقال دهند تا در صورت هجوم دوباره اسرائیل به لبنان و اردوگاه‌های فلسطینی، نیروهای مقاومت فلسطین از پشتوانه تسلیحاتی لازم برای دفاع برخوردار باشند.

انتخاب نهرالبارد به این دلیل بود که از مرزهای جنوبی لبنان فاصله داشت و یکی از امنترین اردوگاه‌های فلسطینی در شمالی‌ترین نقطه لبنان به شمار می‌رفت، به ویژه آن‌که این اردوگاه‌ها تا پیش از درگیری‌های فتح‌الاسلام، هیچ‌گاه شاهد درگیری‌های داخلی نیز نبوده است.

رهبران مقاومت فلسطینی از سال 1983 به بعد، با انتقال جنگ‌افزارها و انبارهای تسلیحاتی به اردوگاه نهرالبارد، استحکامات زیرزمینی برای ذخیره امکانات ایجاد کردند تا ضریب ایمنی کار را نیز افزایش دهند و به این ترتیب، آسیبی از ناحیه انبار کردن امکانات نظامی به ساکنان نهرالبارد وارد نشود. در آن زمان، نیروهای فلسطینی تلاش کردند این کار در نهایت پنهان کاری انجام شود، اما بسیاری از رهبران شبه‌نظامی وقت از میان مسلمانان، دروزی‌ها و مسیحیان لبنان، از این نقل و انتقال آگاه شدند و می‌دانستند که اردوگاه نهرالبارد، یکی از بزرگترین انبارهای نظامی فلسطینی‌ها در شمال لبنان به شمار می‌رود.

بنا بر سرشماری سال 2003 مؤسسه «آنروا»، وابسته به سازمان ملل که مسئولیت رسیدگی به امور پناهندگان فلسطینی را دارد، در مجموع دوازده اردوگاه فلسطینی در لبنان هست که 390 هزار و 498 پناهنده در آن زندگی می‌کنند.
این تعداد، 10 درصد کل پناهندگان فلسطینی در فلسطین اشغالی و کشورهای عربی را تشکیل می‌دهد.

بنا بر اطلاع منابع خبری لبنان، در اردوگاه نهرالبارد، حدود چهل هزار پناهنده فلسطینی زندگی می‌کردند. این اردوگاه حدود دو کیلومتر مربع وسعت دارد و در 16 کیلومتری طرابلس ـ بزرگترین شهر لبنان در شمال این کشور ـ قرار دارد و از دو سو به دریای مدیترانه راه دارد.

تاکنون که صد روز از درگیری‌های ارتش لبنان با نیروهای فتح‌الاسلام می‌گذرد، شمار کشته‌های ارتش لبنان به 150 نفر رسیده و صدها مجروح نیز از ارتش بر جای مانده است.

اکنون پرسش این است: نیروهای فتح‌الاسلام که گفته می‌شود تنها سیصد نفر جنگجو داشته‌اند، چگونه صد روز مقاومت کرده و توانسته‌اند این حجم بالای قربانی را بر ارتش لبنان تحمیل کنند؟ و چگونه نیروهای فتح‌الاسلام، توانسته‌اند از استحکامات سابق «ساف‌» در این اردوگاه استفاده و ارتباطات خود را با خارج از اردوگاه حفظ کنند؟

باید گفت بر بسیاری از کارشناسان نظامی لبنان محرز شده است که نیروهای فتح‌الاسلام، پیش از ورود به اردوگاه، نقشه کامل انبارهای مهمات «ساف‌» را داشته‌اند و به خوبی می‌دانسته‌اند که چه حجم بالایی از انبار مهمات در این اردوگاه بوده است. حال این پرسش پیش می‌آید که چه کسی این اطلاعات را در اختیار فتح‌الاسلام قرار داده است؟

این در حالی است که منابع خبری لبنان و از جمله روزنامه «السفیر»، از وجود یک سازمان اطلاعات عربی وابسته به یکی از کشورهای عربی سخن می‌گویند و البته همه تأکید دارند این سازمان عربی، قطعا از سوریه نیست.

پس از پادرمیانی علمای فلسطین برای خروج خانواده عوامل فتح‌الاسلام، تصاویر پخش شده از آنان، نشان داد که بیشتر این خانواده‌ها، از شهروندان عربستان سعودی هستند

از سوی دیگر، پس از پادرمیانی علمای فلسطین برای خروج خانواده عوامل فتح‌الاسلام، تصاویر پخش شده از آنان، نشان داد که بیشتر این خانواده‌ها، از شهروندان عربستان سعودی هستند و اخبار موثق دیگر نیز نشان می‌دهند که چرا منابع خبری عربی، با حساسیت از گفتن نام سازمان اطلاعات و امنیت عربستان در دخالت در این درگیری‌ها خودداری می‌کنند و از آن فقط با نام یک «سازمان اطلاعاتی عربی‌» یاد می‌کنند. بدون تردید، همین سازمان اطلاعاتی، از پیش، به دلیل روابط نزدیک با سازمان آزادیبخش فلسطین از همه شرایط ویژه اردوگاه نهرالبارد آگاه بوده و اطلاعات لازم را نیز به فتح الاسلام داده‌ است.

همین منابع خبری، اکنون با قاطعیت تأکید دارند که همه وسایل ارتباطی نیروهای فتح‌الاسلام، از جمله وسایلی است که در خارج از لبنان شارژ می‌شده و آنان از تلفن‌های همراهی استفاده می‌کردند که یا از نوع ماهواره‌ای بوده و یا از تلفن‌های اعتباری که در خارج از لبنان و در یکی از کشورهای عربی شارژ می‌شده است.

نگاه اولیه‌ای که در این درگیری‌ها بود، حکایت از آن دارد که هدف اولیه این درگیری‌ها، ایجاد فتنه‌ای طایفی در لبنان و بروز جنگ شیعه و سنی در شمال لبنان بوده است تا در سایه گسترش آن، بقیه طوایف را در سراسر لبنان در پی گیرد.

از اهداف دیگر این جنگ گسترده، امکان خلع سلاح مقاومت اسلامی لبنان و خلع ید حزب‌الله از مقاومت مسلحانه در برابر اسرائیل بوده است، اما این اقدام با هشیاری حزب‌الله لبنان و دخالت ارتش لبنان و محدودسازی درگیری‌ها در نهرالبارد و دخالت بموقع رهبران سیاسی سنی در شمال لبنان، خنثی شد.

این در حالی بود که نیروهای فتح‌الاسلام در چندین مرحله، با شلیک گلوله‌های کاتیوشا به روستاهای اطراف طرابلس، تلاش کردند تا دایره جنگ را از اردوگاه نهرالبارد به خارج از آن گسترش دهند. در همین زمینه، منابع خبری لبنانی تأکید دارند که هدایت جنگ در اردوگاه، طرف خارجی داشته که همه اطلاعات لازم برای چگونگی درگیری با ارتش لبنان را در اختیار رهبران نظامی فتح‌الاسلام در داخل اردوگاه قرار می‌داده‌اند. همین منابع تأکید دارند که پیش از آغاز درگیری، فتح‌الاسلام با حمایت مالی و اطلاعاتی همان سازمان، از پیش آذوقه لازم را برای ادامه یک جنگ طولانی فراهم کرده بود. این اطلاعات منتشره، نشان می‌دهد که چگونه جریان 14 مارس لبنان در قالب هم‌پیمانی با برخی از کشورهای عربی و نیز آمریکا در راستای بهره‌برداری از جنگ اردوگاه نهرالبارد برای حذف فیزیکی مخالفان خود در لبنان و درصدد تسویه‌حساب با حزب‌الله و نیروهای سیاسی هم‌پیمان او برآمده‌اند. همه اینها در حالی است که ولید جنبلاط، سمیر جعجع و سعد حریری در روزهای آغازین این جنگ، سوریه را مسئول اصلی جنگ در نهرالبارد معرفی کرده بودند.
با این حساب، هرچه پیش می‌رویم، نقش پررنگ عربستان سعودی در تحولات منطقه مشخص می‌شود و جالب آن‌که این نقش همواره در راستای بر هم زدن ثبات و امنیت و علیه مردم است، چه در لبنان باشد و چه در عراق!


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]