بررسی اسناد تاریخی و رویدادهای دهه 60، از رفتار کریمانه امام خمینی(ره)، رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حتی با تندترین منتقدان ایشان حکایت دارد.
قطعا یکی از این تندترین منتقدان را میتوان آیتالله احمد آذری قمی دانست که در مرداد ماه سال 63 نامهای بسیار تند و تا اندازهای موهن، علیه امام خمینی نوشت و برای سی تن از علمای حوزه فرستاد.
وی که دارای سوابق مبارزاتی در پیش از انقلاب بود، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و در مقطعی نماینده مردم قم در مجلس و مسئول روزنامه «رسالت» بود که از همین جایگاه، چندین بار حتی از مواضع امام خمینی(ره) آشکارا انتقاد شدید کرد.

بخشی از این انتقادات نیز در مطالب پیاپی روزنامه «رسالت» به چاپ میرسید که باعث رنجش خاطر رزمندگان میشد و کار به جایی رسید که امام خمینی برای جلوگیری از خدشتهدار شدن وجهه رزمندگان، خواستار عدم ارسال این روزنامه به جبههها شدند.
با این حال، امام خمینی به رغم تمام انتقادات صریح آذری قمی که بسیاری از آنها به ویژه در مقطع جنگ تحمیلی، با منطق سیاسی هم قابل دفاع نبود، واکنش تندی به او نشان ندادند و مدتی بعد در احکام جداگانه او را به عنوان عضو شورای بازنگری قانون اساسی و نیز نماینده خود در امور شرعی منصوب کردند.
اما اوج رفتار کریمانه امام خمینی(ره) با آیتالله آذری قمی در نامهای آشکار شد که اتفاقا پس از مسائل به وجود آمده در ارتباط با روزنامه «رسالت» و جامعه مدرسین به وی نگاشتند و در آن از علاقمندی همیشگی خود به وی سخن گفته و نوشتند: «هرگز هم در ذهنم نیست که خدای ناکرده جنابعالی کاری بر خلاف اسلام بنمایید. شما از چهرههای فاضل و مبارز و دلسوخته انقلابی میباشید. شما با نوشتن مطالب و مقالات خوب در تلاشید تا مردم را به راه صحیح راهنمایی نمایید.
من در مورد روزنامه رسالت و جامعه محترم مدرسین ـ ایدهم الله تعالی ـ حرفی نمیتوانم بزنم. هر طور خود و جامعه صلاح دانستید، عمل کنید. اگر در این زمینهها حرفی زدهام و یا چیزی نوشتهام، آنگونه که مصلحت تشخیص دادهام عمل کردهام. خداوند جنابعالی را برای یاری اسلام و مسلمین حفظ فرماید».
در گزارش «بازتاب» که به بازخوانی این موضوع پرداخته، آمده است: در جلسه علنی 14 مرداد 63 که رأی اعتماد به دولت در دستور کار بود، علاوه بر مهندس میرحسین موسوی که نخستوزیر آن به شمار میآمد، آقایان محمد میرزایی، ولیالله زمانی، احمد کاشانی و احمد آذری قمی در مخالفت با رأی اعتماد به دولت و آقایان هاشمی رفسنجانی، مهدی کروبی، هادی غفاری، صادق خلخالی، اسدالله بیات و محمد خزاعی در موافقت با رأی اعتماد به دولت آقای میرحسین موسوی صحبت کردند.
آقای آذری قمی در سخنان خود گفت: « ما امتحانمان را در این کشور پس دادیم. یعنی بنده آذری قمی، آن روز که امام، مهندس بازرگان را انتخاب فرمودند که ما همان موقع هم قبول نداشتیم ولی سه هزار نفر از فضلا و طلاب قم و جامعه مدرسین حرکت کردند و گفتند: بازرگان، بازرگان، حمایتت میکنیم. برای اینکه منتخب امام هستی. بنیصدر هم همچنین. عرض کنم قطبزاده هم همچنین. آن را هم امام اظهار میکردند، میشناسم تا آن موقعی که انحرافی نبود و میدانستیم مورد توجه امام هستند و حتی جناب آقای موسوی، نخستوزیر محترم را هم همین اخیرا که ایشان تقویت کردند و گفتند دولت را تضعیف نکنید. من میخواستم عرض کنم که ما بزرگترین سرمایهای که برای انقلاب داریم، چه در حال و چه در آیندههای دور، امام است. ما از امام، مایه نگذاریم. مطالبی و مسائلی را به وظیفه شرعی خودمان به این بهانه عمل نکنیم. امام به عنوان یک مرشد و ناصح امین باید به وظیفهاش عمل کند و به وظیفهاش عمل کرده و در مقاطع حساس هم میکند. آن نظر خودش را بیان میکند که چنین و چنان است. اما یک وقتی با مردمی که آنها مأمور به شور و بررسی هستند، با آنها صحبت میکند، یک وقتی با نمایندگان مجلس صحبت میکند که میگوید نمایندگان مجلس! این نظر من است و این نصیحت من است و الا خود دانید. یعنی خودتان میدانید. اگر واقعا در موضع، مسئله برخلاف است، یعنی شما که در جامعه، روستا و شهرها هستید با مشکلات و نقصها و ضعف مدیریتها برخورد میکنید و امثال اینها، اینها باید خودشان به وظیفهشان عمل کنند».
هاشمی رفسنجانی، رئیس وقت مجلس، در پاسخ به سخنان آقای آذری قمی گفت: «من احساس کردم این اظهاراتی که بعضی از آقایان مخالفین فرمودند، کل انقلاب را زیر سؤال برد».
این گزارش میافزاید: آیتالله احمد آذری قمی، نماینده قم در مجلس شورای اسلامی و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در نامه خود، امام خمینی(ره) را «آقای حاجروحالله خمینی» خطاب میکند و به این نکته تأکید دارد که ولی فقیه در برابر قوه مقننه وظیفهای جز ارشاد و راهنمایی ندارد و حق تعیین تکلیف و صدور احکام برای مجلس شورای اسلامی، از حدود اختیارات او خارج است.
آذری قمی در نامهای که در اختیار علمای حوزه قرار داد (تعداد 30 فقره رونوشت) نوشته بود: «دو روز پس از سخنان من در مجلس، شیخکی به نام [آفای محسن] قرائتی، به خانهام آمد و به روایتی از حاج احمد خمینی که پیام پدرش را به قرائتی ابلاغ کرده بود، به این مفهوم به من ایفاد کرد: «به آقای آذری قمی بگویند که نفوذ و مقام ایشان به گرد پای نفوذ و مقام شریعتمداری در میان علمای اعلام نمیرسد، بهتر آن است، دیگر پا را از گلیم درازتر نکنند. وقتی این شیخک، این پیام را ابلاغ کرد، او را با شدت و عصبانیت و ترتیبی که سزاوارش بود، از خانه بیرون کردم و پس از آن به تحقیق پرداختم و دیدم که این پیام صحت دارد. بنابراین لازم دانستم این پیام را به شخص آقای روحالله خمینی بنویسیم».
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]