: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
: آرشيو يادداشت ها :
: موسيقي وبلاگ :
: جستجو در وبلاگ :
روزنامه «جمهوری اسلامی» که خود هفته گذشته در مقالهای از تأخیر چند ساله دستگاه قضائی در ارائه لایحه مجازات اسلامی به این قوه انتقاد کرده و با پاسخ بیادبانه و هتاکانه رئیس دفتر آیتالله شاهرودی روبهرو شده بود، در پی حملات شدید و بیادبانه حامیان دولت به آیتالله شاهرودی، از تنگ کردن دایره اصولگرایی به شدت انتقاد کرد.
حجتالاسلام مسیح مهاجری که از یاران قدیمی شهید آیتالله بهشتی و آیتالله خامنهای به شمار میرود، در سرمقاله امروز روزنامه متبوع خود نوشت: تجربه 28 سال گذشته به روشنی نشان میدهد «افراط و تفریط» همواره بلای جان جناحهای سیاسی کشور بوده و آنها را از ادامه راه باز داشتهاند. این بیماری سیاسی بلای جان نظام و کشور نیز شد و در بسیاری مقاطع جلوی پیشرفتها را گرفت.
انتظار این است که اکنون بعد از گذشت بیش از ربع قرن از پیروزی انقلاب و تاسیس نظام جمهوری اسلامی از تجربیات گذشته درسهای زیادی آموخته شده باشد و اشتباهات گذشته تکرار نشود. پرهیز از اشتباهات گذشته رمز موفقیت جریانهای سیاسی حاکم در هر دوره است.
هفته گذشته یکی از حامیان دولت ـ بنابر خبری که یکی از سایتهای حامی دولت منتشر کرد ـ گفت: «غضنفرهای اصولگرا میگویند که منتقد دولت هستند. منتقد دولت امروز در خط آمریکا گام برمیدارد...».
این سخن از دو جهت افراطی است. اول آنکه اصولگراها را به غضنفر و خودی تقسیم میکند و دوم آنکه منتقد دولت را در خط آمریکا میداند.
شخصی که این سخن از وی نقل شده البته این را هم اضافه کرده است که: «حرفی نیست که هر دولتی ضعفهایی دارد اما بزرگ نمایی ضعفها و کوچک کردن توانمندیها ظلم است و هرکس این کار را بکند دشمن است».
گوینده لابد با این توضیح درصدد بوده زیادهرویهایی که در زمینه نقد دولت صورت میگیرد را محکوم کند که البته کار درستی است و نقد هم همیشه باید براساس انصاف و اعتدال باشد لکن اعتراض به انتقاد کنندگان تندرو هم باید از همین ویژگیها یعنی انصاف و اعتدال برخوردار باشد. واقعیت اینست که انتقاد یک مقوله کشدار است که انتقاد کننده میتواند به حداقل آن اکتفا کند یا متوسط آنرا انتخاب نماید و یا به کمتر از حداکثر قانع نشود. این به میزان انصاف انتقاد کننده مربوط میشود ولی تا زمانی که انتقاد است نباید آنرا دشمنی تلقی کرد. بنابراین نمیتوان چنین نتیجه گرفت که منتقد دولت در خط آمریکا گام برمیدارد.
در بخش اول نیز عنوان «غضنفر» دادن به کسانی که از دولت انتقاد میکنند یک برخورد افراطی است. تقسیم اصولگراها به خودی و غضنفر یک روش خطرناک است که در کلان به زیان نیروهای وفادار نظام تمام خواهد شد و حتی در چارچوب منافع و مصالح دولت حاضر و حامیان آن نیز زیانبار است و به تضعیف دولت منجر خواهد شد.
یکی از ویژگیهای اصولگرایی برخورداری از حداکثر جاذبه و اکتفا به حداقل دافعه است. این سخن بلند شهید مظلوم آیت الله بهشتی را به یاد داشته باشیم که میفرمودند: جاذبه درحد اعلی و دافعه در حداقل ممکن از ویژگیهای خط امام است.
خوشبختانه امسال توسط رهبر معظم انقلاب «سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی» نامیده شده و همین نامگذاری حکیمانه ایجاب میکند اصولگرایان با تلاش و کوشش همه جانبه کفه جاذبه را سنگینتر کنند و کفه دافعه را به حداقل برسانند. آیا جای تعجب و تاسف نیست که در همین سال و علیرغم همه ضرورتهای موجود عده ای تلاش میکنند هرکس را که زبان به انتقاد میگشاید رمی کنند و به هر کس انگی بچسبانند و دایره اصولگرایی را هر روز تنگتر نمایند. اینکه امروز گفته شود فلان سردار به دلیل هم نظر نبودن با دولت غضنفر است و فلان حجتالاسلام و آیتالله به دلیل انتقاد کردن از مسئولان اجرایی اصولا در خط اسلام نیستند و مطبوعات منتقد در حال تدارک یک کودتا هستند و همه در خط آمریکا قرار دارند، فردا چه کسی در دایره خودیها و در دایره اصولگرایی باقی میماند؟ بدین ترتیب از اسلام و انقلاب و اصولگرایی چگونه چهرهای ترسیم خواهد شد؟
این روزها متاسفانه کار به جایی رسیده که حتی رئیس قوه قضائیه هم وقتی از تغییر مدیران انتقاد میکند، از سوی روزنامههای حامی دولت و افراد منتسب به دولت به شدت مورد حمله و اهانت قرار میگیرد! راستی اگر منطق حامیان دولت این باشد که هرکس از دولت انتقاد کند در خط آمریکا قرار دارد و دشمن است، تکلیف یک رئیس قوه که نظر خود را ابراز میدارد چیست؟ همانطور که رئیس جمهور حق دارد وزرای خود را عزل کند، دیگران هم حق دارند از این کار انتقاد کنند. این حق قانونی و طبیعی آحاد مردم جامعه است و مهمتر آنکه استفاده از این حق به نفع خود دولت است. دولت باید از نقطه نظرات مختلف اعم از موافق و مخالف مطلع باشد تا بهتر و قویتر عمل کند. کسانی که این موهبت را از دولت دریغ میکنند و یا میخواهند مانع برخورداری دولت از آن شوند در پی چه چیزی هستند.
دایره اصولگرایی را هر روز تنگتر کردن و خودیها را در جایگاه شیطان بزرگ نشاندن، خطر بزرگی است که امروز جریان حاکم را به شدت تهدید میکند. دولتمردان باید حامیان محدودنگر و عصبانی خود را نصیحت کنند آنها را از این قبیل برخوردها برحذر دارند و درهای نقد را به روی همه بگشایند. این تنها راه توفیق جریان حاکم است و غفلت از این واقعیت با دولتمردان امروز همان خواهد کرد که با افراطیون قبل از آنان کرد.
نوشته شده توسط : علی