سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
هفته گذشته رییس موسسه بین المللی گفت وگوی فرهنگها و تمدنها سفری یک روزه به آلمان داشت و در دانشگاه فرایبورگ با موضوع امتناع یا امکان گفت و گوی میان اسلام و غرب به سخنرانی پرداخت.وی در حاشیه این سفر مصاحبه ای با رسانه های گروهی آلمان داشت. 

حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی در این مصاحبه در پاسخ به پرسش خبرنگاری در خصوص کاندیداتوری او ضمن تاکید مجدد بر اینکه برای بازگشت عملی به سیاست علاقه ای ندارد، اعلام تصمیم نهایی خود را  در خصوص آمدن یا نیامدن را به آینده واگذار کرد.
رئیس دولت اصلاحات همچنین در پاسخ به پرسشی در خصوص شروط اعلام شده از سوی او گفت:« یکی از مشکلات جامعه ما این است که همواره سعی داشته فرد یا افرادی بیایند و مشکلات را حل کنند. همه تلاش‌ها و شعارهای من این است که بگویم آنکه اصیل است و دارای اعتبار است و آنکه صاحب حق است خود مردم و ملت هستند.»
وی تصریح کرد:«مردم باید باور بکنند و بدانند قهرمان خود آنها هستند نه اینکه در انتظار قهرمانی باشد که آنها را نجات دهد اگر این حالت به صورت خودآگاه در ملت ما پیدا شود هیچ چیز نمی‌تواند آینده و سربلندی و پیشرفت این کشور را تهدید کند.»
سید محمد خاتمی ادامه داد:« آنچه که برای من مهم بوده و هست این است که انتخابات درست انجام شود و گزینه‌های مختلفی که گرایش‌های مختلف دارند حضور داشته باشند و مردم بتوانند با دست باز انتخاب کنند و انتخابات با آزادی انجام شود و تضمین اینکه رای مردم تعیین‌کننده است.»
رئیس موسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها همچنین در پاسخ به پرسشی در خصوص رابطه سیاست خارجی ایران بعد از انتخابات ریاست جمهوری، ضمن ابراز امیدواری بر تغییر سیاست خارجی در ایران و همچنین در کشورهای دیگر  به ارتباطات موثر ایران با کشورهای اروپایی در دوران اصلاحات که بر پایه احترام متقابل بنا نهاده شده بود را یادآور شد.
وی همچنین گفت:«در آن زمان حتی با آمریکا نیز  که از او لطمه های بزرگی خورده ایم گام‌های مثبتی برداشته شد. در دوره من و آقای کلینتون هر دو طرف می‌خواستیم در مسیر رفع سوءتفاهم و نزدیکی بیشتر گام برداریم البته ما اصول و مواضعی داشتیم که به هیچ‌وجه حاضر نبودیم آنها را زیرپا بگذاریم.»
رئیس جمهور سابق کشورمان همچنین در پاسخ به این پرسش که دوست دارد چه کسی رئیس جمهور آینده آمریکا شود، اظهار داشت:«دوست دارم کسی رییس‌جمهور شود که قدر ملت آمریکا را اهمیت نقشی که آمریکا می‌تواند در سرنوشت بشر داشته باشد بداند. من خواستار دولتی هستم که همانطور که قانون اساسی آمریکا خواسته نه تنها نماینده آزادی ملت آمریکا بلکه دارای رسالت برای کمک به آزادی و پیشرفت همه دنیا باشد نه کشوری که برای کشور‌های صنعتی به عنوان برادر بزرگ و برای همه دنیا به عنوان سرکوب‌گر ایجاد رعب وحشت و خسارت بکند.»
به گزارش روابط عمومی موسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها متن کامل این مصاحبه بدین شرح است:

** مدرن، مدرنیسم را در ایران چگونه می‌بینید؟ آیا مدرن یک نوع مقدمه بین مدرنیسم و تجدد است؟
امروز در محافل مختلف صحبت از بازگشت دین به عرصه است و عمق این پدیده را این‌طور توجیه می‌کنند که دنیای مدرن از جنبه معنوی حیات انسان غفلت کرده است و با وجود دستاوردهای بزرگی که در عرصه اجتماعی، علمی، صنعتی و تکنیکی داشت از نظر معنوی، اجتماعی جوامع مدرن دچار مشکل شدند و جوامع به صورت طبیعی به سوی پر کردن این خلاء با بازگشت به دین و معنویت در حرکت هستند. اما یک نگرانی از بازگشت دین وجود دارد و آن نگرانی این است که تجربه‌ای که انسان غربی در قرون وسطی از حاکمیت دین داشت باز هم تکرار شود به خصوص آزادی اندیشه، آزادی فکر و آزادی سیاسی که حاصل دنیای مدرن بود و در قرون وسطی در محدودیت قرار داشت دوباره لطمه ببیند البته دینداران و متفکران دینی هم با دنیای جدید تعبیرها و تفسیرهای تازه از دین کرده‌اند و بنابراین ما احساس می‌کنیم یک نوع تفاهم و سازش میان جنبه‌های مثبت مدرنیته و نیز معنویتی که خلاء آن مشکلاتی را ایجاد کرده دارد پدید می‌آید به خصوص دو، سه مساله سلب شده است که مدرنیته متواضع‌تر از قرن های 18 و 19 شود ؛ یکی حملات شدیدی است که پست‌مدرن‌ها به مدرنیته وارد کرده‌اند و آنها را به تامل واداشته‌اند که درباره اصول خود تفکر بکند و از آن مطلق‌گرایی قرن 18 فاصله بگیرد.
دوم مشکلاتی که در دنیای مدرن و خارج دنیا ایجاد شد ، مدرنیته را به تامل واداشت و متواضع‌تر کرد. ما شاهد دو گونه مشکل در عرصه اجتماعی و طبیعی هستیم که حاصل دنیای مدرن است یکی استعمار است که البته شما غربی‌ها نمی‌توانید تصور درستی از استعمار داشته باشید، ما که تازیانه استعمار را خورده‌ایم می‌فهمیم استعمار چه مشکلاتی برایمان داشته است. دوم تخریب وسیع محیط‌زیست است به‌طوری که زندگی را برای همه مشکل کرده است سوم تسلط تکنیک بر زندگی انسان، زندگی را برای انسان تنگ کرده است.
بنا بود تکنیک ابزاری در دست انسان باشد ولی بسط و تعمیق آن در دنیای امروز سبب شده است که انسان ابزاری در دست تکنیک باشد. شما آلمانی‌ها می‌توانید در افکار کسانی مثل هایدگر تصویر وحشتناکی که از این مساله است ببینید بنابراین مدرنیته احساس می‌کند به یک نوع معنویتی نیاز دارد که غیبت او سبب این مشکلات در جامعه شده است و من فکر می‌کنم اصیل‌ترین و کارآمدترین معیارهای معنوی و اخلاقی در ادیان ابراهیمی و به‌خصوص اسلام وجود دارد فکر می‌کنم در آینده شاهد دنیایی خواهیم بود که از مزایای دنیای مدرن برخوردار است و نیز گرایش بیشتر معنوی و حتی دینی خواهد داشت.
وضع ما در دنیای اسلام و جهان سوم کمی متفاوت با شماست. من معتقدم که اسلام گرچه احیانا از آن توسط حکومت‌های مستبد و گرایش‌های مرتجع سوء‌استفاده شده اما در عمق جوامع اسلامی مردم همیشه اسلام را در کنار خود و در مقابل مستبدان و استعمارگرایان احساس کرده‌اند و حتی در دوران‌های جدید ما تلاش بسیاری از متفکران بزرگ مذهبی را دیده‌ایم که به تبیین معیارها و ارزش‌های بشری دنیای مدرن مثل آزادی، پیشرفت، علم، عدالت، حقوق انسان از زبان اسلام پرداخته و اندیشه‌های جالبی عرضه داشته‌اند و مردم این‌طور به اسلام نگاه می‌کنند شما می‌بینید در ایران مردمی‌ترین انقلابی که در دوران جدید داریم براساس اسلام و با دعوت اسلام تحقق پیدا کرده است و همین انقلاب دینی بود که استبداد وابسته به بیگانه را که عرصه را بر زندگی مردم تنگ کرده بود از صحنه بیرون کرد.
دین اسلام در جنبه مثبت پیشنهاد جمهوری اسلامی را کرد دین اسلام بسیار متفاوت است با اسلامی که در همسایگی ما بود و به صورت نادرستی بینش غلط خود را به نام اسلام تحمیل می‌کرد یعنی گونه‌ای تفکرات بسته حقوق اساسی  انسان را به رسمیت نمی‌شناخت و نسبت به زنان، مردان تصمیم روا می داشت .این دو اسلام با هم تفاوت دارند.
ما ممکن است در مقام عمل مشکلاتی داشته باشیم ولی این هیچ وقت به این معنا نیست که مردم از دین رویگردان شده‌اند اگر هم انتقادی هست، گاهی انتقاد این است که چرا تفسیر غلط از دین می‌شود و چرا رفتارهای نادرست به دین نسبت داده می‌شود.
من معتقدم هنوز هم تفکر دین و مذهبی البته تفکر روشن بینانه‌ای که نسبت به اسلام است و در جریان‌های حرکت‌های روشنفکری در 100 سال گذشته بروز داشته است هنوز قوی‌ترین عامل در جامعه ایرانی است.
شما از اسلام سیاسی نام بردید، اسلام سیاسی است یکی از تفاوت‌های میان اسلام رسمیت همین است منتهی کدام سیاست؟! سیاستی که به دموکراسی اعتقاد دارد ، برای زنان حقوق تامل است به آزادی‌های اساسی احترام می‌گذارد. خواستار ثروتمند شدن جامعه است در عین حالی که عدالت بر آن حاکم باشد و اینکه  مبنای سیاست اخلاق باشد که متاسفانه امروز در دنیا فقدان اخلاق در سیاست فاجعه‌بار بوده است ما این اسلام سیاسی را قبول داریم. ممکن است دیدگاه‌هایی وجود داشته باشد که با این معیارها سازگار نباشد ؛ معتقدم در متن انقلاب ما این اسلام بود و در عمق وجدان مردم ما هم همین اسلام است و معتقدم کسانی که چنین اسلامی را قبول داشته باشند آینده‌دار هستند. اگر کسانی خلاف این فکر می‌کنند در نهایت شکست خواهند کرد.

***آقای دکتر خاتمی آیا به زودی شاهد این خواهیم بود که شما خودتان را برای انتخابات آینده کاندیدا کنید؟
فکر می‌کنم این مساله جزیی است و داخلی است و مربوط به داخل ایران می‌شود، اجازه بدهید جلسه‌مان را با این بحث‌ها مشغول نکنیم؛ البته فقط این را بگویم از نظر شخص به هیچ‌وجه علاقه‌مند نیستم بازگشت عمل به سیاست داشته باشم ولی اینکه چه خواهد شد آن را می‌گذاریم برای آینده تا ببینم چه تصمیمی خواهیم گرفت.

***اگرچه فرمودید مساله کاندیداتوری شما به ایران مربوط می‌شود در عین حال مساله جهانی هم هست چون ایران در سیاست بین‌المللی نقش مهمی دارد و الان هم می‌خواهند بدانند خاتمی می‌آید یا نمی‌آید بنابراین اجازه دهید با توجه به اینکه جسارت هم جز طبیعت خبرنگاران است مجدد تکرار بکنم شما در جایی فرموده بودید بنا به دو شرط حاضرید در صحنه انتخابات شوید آیا اگر این شروط به‌طور نسبی واقعیت پیدا کند حاضرید چنین وظیفه دینی - مذهبی و در چنین برهه خطرناکی و مشکل که ایران با آن روبه‌رو است انجام دهید؟
من دو نکته را عرض می‌کنم. یکی اینکه یکی از مشکلات جامعه ما این است که همواره سعی داشته فرد یا افرادی بیایند و مشکلات را حل کنند. همه تلاش‌ها و شعارهای من این است که بگویم آنکه اصیل است و دارای اعتبار است و آنکه صاحب حق است خود مردم و ملت هستند مردم باید باور بکنند و بدانند قهرمان خود آنها هستند نه اینکه در انتظار قهرمانی باشد که آنها را نجات دهد اگر این حالت به صورت خودآگاه در ملت ما پیدا شود هیچ چیز نمی‌تواند آینده و سربلندی و پیشرفت این کشور را تهدید کند .
دوم آنچه که برای من مهم بوده و هست این است که انتخابات درست انجام شود و گزینه‌های مختلفی که گرایش‌های مختلف دارند حضور داشته باشند و مردم بتوانند با دست باز انتخاب کنند و انتخابات با آزادی انجام شود و تضمین اینکه رای مردم تعیین‌کننده است؛ من همواره روی این مسایل تکیه داشته‌ام و هر کاری از دستم برآمده‌ کرده‌ام و الان هم معتقدم باید به انتخابات پرشور با حضور مردم و با قدرت انتخاب‌گری متنوع مردم بیاندیشم . امیدوارم شاهد انتخابات پرشور با حضور مردم و برخوردار از معیارهای قابل قبولی که برای ملت ما مفید است باشیم.
***جناب خاتمی چرا به فرایبورگ می‌آیید و به برلین نمی‌آیید؟ چه نقشی می‌توانید انجام دهید این هماهنگی بین اصفهان و فرایبورگ تامین شود؟
البته من سفرهای قبلی هم به آلمان داشته‌ام از جمله سفر رسمی من به آلمان .مفصل در برلین هم بودیم باز هم بعد از ریاست‌جمهوری سفر دیگری داشتیم که هم به برلین رفتیم و هم به هامبورگ  .
دوستان ما در فرایبورگ از چند سال پیش لطف کردند و از من تقاضا داشتند سفری به اینجا داشته باشم، متاسفم که چرا زودتر به فرایبورگ نیامدم.
اصفهان از برجسته‌ترین شهرهای فرهنگی ماست، خوشحالم با تلاش آقای دکتر صلواتی مساله خواهرخواندگی فرایبورگ و اصفهان به تایید دو طرف رسید و فکر می‌کنم ارتباطات و روابط میان دو شهر و میان دانشگاهی و تبادل دانشجو ومحققان میان دانشگاه‌های اصفهان- فرایبورگ مسیر خوبی را طی کرده است.
در این چند سال ده‌ها برنامه برنامه خوب فرهنگی متنوع چه در ایران از سوی فرایبورگ و چه در فرایبورگ از سوی ایران برگزار شد.
باز هم اگر کاری از دست من برای تقویت این روابط ساخته باشد کوتاهی نخواهم کرد.
***آیا تنها این وضع فرایبورگ، اصفهان هست؟ آیا مردم ایران به آن اهمیت می‌دهند؟
معتقدم خیلی بیشتر از این می‌شود میان ملت، فرهنگ، تمدن‌های ما ایجاد رابطه مستمر و قوی‌تر داشت . متاسفانه بعضی مسایل سیاسی مانع می‌شود آن طوری که شایسته است در این زمینه‌ها پیشرفت داشته باشیم. طبعا به میزانی که روابط سیاسی نزدیک‌تر، بهتر و گسترده‌تر باشد زمینه برای این روابط فرهنگی و علمی و اجتماعی هم بیشتر فراهم می‌شود.
ارتباط میان فرایبورگ اصفهان به طور خاصی بیشتر جنبه سمبولیک دارد یعنی این دو شهر از شهرهای دیگر شاید بتوانند نماینده فرهنگ و تمدن هر طرف باشند. نظیر اینها بین شهرها و موسسات دیگر هم می‌تواند برقرار شود.
***به نظر شما چه چیز بعد از انتخابات آینده ریاست‌جمهوری اگر انتخابات دیگری دارد در سیاست خارجی چه نسبت به ایران و چه نسبت به جهان در چه زمینه‌هایی باید تغییراتی دارد؟
امیدوارم شاهد تحولاتی در عرصه جهانی باشیم نه تنها  ایران.
در دهه گذشته آنچه بر عالم و آدم حاکم بود بسیار نگران‌کننده بود شما می‌دانند که سیاست من سیاست تنش‌زدایی و اعتمادسازی بود ما نه‌تنها با همسایگان روابط بسیار خوبی برقرار کردیم سوءتفاهمات را رفع کردیم. در دنیا هم گام‌های مهمی برداشتیم.
نمونه‌اش ارتباطاتی بود که بنده با کشورهای اروپایی داشتم استقبالی که آنها می‌کردند و احترام متقابلی که به همدیگر داشتیم حتی با آمریکا نیز گام‌های مثبتی برداشته شد. ما از آمریکا لطمه‌های بزرگی خورده‌ایم. آمریکا سیاست بسیار بدی در ظرف نیم قرن گذشته در قبال ما اعمال کرده است. کودتا، حاکمیت بر سرنوشت اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی ایران، تبدیل ایران به ژاندارم خودش در منطقه، حمایت یکی از سیستم‌ها در رژیم‌های مستبد و فاسد و بعد از انقلاب هم تحریک‌ها و رفتارهایی که بسیار این سوءتفاهم‌ها را بیشتر کرد. طبعا در ایران هم عکس‌العمل‌هایی بود که لازمه انقلاب بود و طبعا بدبینی‌ها را در آمریکا قوی کرد اما می‌توانست این مسایل تداوم پیدا نکند. در دوره من و آقای کلینتون هر دو طرف می‌خواستیم در مسیر رفع سوءتفاهم و نزدیکی بیشتر گام برداریم البته ما اصول و مواضعی داشتیم که به هیچ‌وجه حاضر نبودیم آنها را زیرپا بگذاریم. تشنج‌زدایی به معنی دست برداشتن از اصول و منافع ملی نبود ولی فکر می‌کنم حتی در دوران‌های کلینتون بدترین تحریم‌ها بر ما تحمیل شد بعد از روی کار آمدن نومحافظه‌کاران که وضع ما بسیار بدتر شد. اولین گامی که برداشته شد ایران را به عنوان محور شرارت معرفی کردند. آن هم وقتی که اگر تفاهم و سیاست ایران نبود آمریکا در افغانستان، مشکلات بسیار بزرگی روبه‌رو می‌شد.
بعد هم مسایل اشغال عراق، اشتباهات بزرگ دیگری که پیش آمد. این سیاست‌ها سبب شد افراط‌گرایی و خشونت‌گرایی نه‌تنها این بین نرود بلکه تقویت شود. 10 سال است دنیا در وضعیت بدی به سر می‌برد شاید خود آمریکایی‌ها کمتر از دیگران هزینه پرداخت نکرده باشند. در این مدت صدها میلیارد دلار از درآمدها و مالیات مردم آمریکا صرف بلندپروازی‌های آمریکا شد؛ بدون اینکه با تروریسم و خشونت بتوانند مبارزه کند. صدها هزار نفر از عراق و افغانستان قربانی این سیاست غلط شدند. هزاران نفر از جوانان آمریکایی قربانی بلندپروازی توسعه‌طلبی‌های آمریکا شدند و افراط‌گرایی در منطقه ما با این سیاست‌ها تقویت شد.
امیدوارم کل این مسایل تغییر پیدا کند و با این هزینه‌ای که آمریکایی‌ها پرداخته‌اند بتوانند در انتخابات آینده کاری کنند که ما شاهد حکومت و وضعیت بهتری بر جوامع بشری باشیم. مطمئن باشید اگر انعطاف، انصاف و عدالت مبنای کار حکومت‌های آمریکایی قرار بگیرد ما شاهد کاهش بحران، تضعیف افراط‌گرایی و خشونت و نیز برقراری روابط صلح آمیز میان ملت‌ها خواهیم بود. امیدوارم همه‌جا خرد،انصاف و عدالت حاکم شود.

***شما هشت سال رییس‌جمهور بودید آیا تصورتان این است اگر دوباره این وضعیت را عهده‌دار شوید بتوانید کار‌هایی که در آن چند سال موفق به انجام آن نشدید انجام دهید؟ مشکلات آن موقع و قوانین که عرض کردید برای اینکه دستتان باز شود برای انجام وظایف  آیا با وضعیت فعلی شورای نگهبان و سایرمسائل آیا تصور می‌کنید دستتان بازتر خواهد شد؟
بگذارید مسایل داخل ایران در داخل ایران مورد بحث قرار بگیرد.من هم در ایران به تناسب صحبت‌هایم را کرده‌ام و می‌کنم.امیدواریم همواره درکنار ملت و تلاشگر برای بیداری و ملت و دفاع از اصول و آرمان‌های انقلابی و ملی باشم

***گفتید دین دو وجهه دارد، وجهه آزادیخواهی، و جهه استبدادگرایی؛ اصول آزادیخواهی در این نوع تفکر دین که شما می‌خواهید چیست؟
اصلا معتقد نیستیم دین دو وجهه دارد. یکی استبدادگرایی و دیگر آزاد‌یخواهی! البته دیکتاتور‌ها، مستبدین، ضایع‌کنندگان حقوق انسان‌ها از دین هم سوءاستفاده کرده‌اند و اینجا معتقدم خود دین هم مثل انسانی که مورد ستم قرار گرفته مظلوم است مگر می‌شود دینی که می‌گوید فقط باید پرستش زیبایی مطلق، عدالت مطلق، خیر مطلق، حکمت مطلق کنیم استبداد سیاسی و اجتماعی را مورد تایید قرار دهد؟
معتقدم حقیقت دین نه به آن صورت‌هایی که در تاریخ پیاده شده اصلا فراخوان به آزادی و آزادگی انسان بوده است البته قدرتمندان و اقتدارگرایان از همه چیز سوء‌استفاده کرده‌اند؛ از دین، هنر، علم و حتی از انسان، آزادی و  حقوق آن سوء‌استفاده کرده‌اند ما نه تنها باید تلاش کنیم انسان را از سلطه خودخواهان، اقتدارگرایان، افراط‌گرایان، خشونت طلبان نجات دهیم بلکه باید بکوشیم دین، انسان، حقوق بشر و آزادی را از اینکه مورد سوء‌استفاده اینها قرار گیرد نجات دهیم.کسانی هستند که این دیدگاه  را قبول ندارند و ما مشغول مبارزه‌ایم.

***دوست دارید چه کسی در آمریکا رییس‌جمهور شود؟
دوست دارم کسی رییس‌جمهور شود که قدر ملت آمریکا را اهمیت نقشی که آمریکا می‌تواند در سرنوشت بشر داشته باشد بداند. بخواهیم و نخواهیم آمریکا کشور بزرگی است و کشور‌ی است که بخش عمده‌ای از ملتش برای آزادی و دموکراسی تلاش کرده‌اند. ثروتمند‌ترین و پیشرفته‌ترین کشور دنیاست اگر کسانی نماینده این ملت باشند که بکوشند تا با این امکانات و عظمت در خدمت همه بشریت باشد و نه سرکوبت بخش‌هایی از بشریت ما دنیای بهتر خواهیم داشت.
من خواستار دولتی هستم که همانطور که قانون اساسی آمریکا خواسته نه تنها نماینده آزادی ملت آمریکا بلکه دارای رسالت برای کمک به آزادی و پیشرفت همه دنیا باشد نه کشوری که برای کشور‌های صنعتی به عنوان برادر بزرگ و برای همه دنیا به عنوان سرکوب‌گر ایجاد رعب وحشت و خسارت بکند.
امیدوارم ملت آمریکا در این انتخابات هم انتخاب درستی را انجام دهد.

***در چند ماه پیش میان روشنفکران اسلامی و همچنین روحانیون بحثی در گرفته بود که آیا قرآن وحی خداوند است یا الهام خداوند. این بحث مسلم است که نتایج سیاسی هم دارد که اگر کلام خدایی است برای همیشه و همه عرصه‌ها دارای اعتباری است که در قرآن مقدس احکامش نوشته شده و به محمد (ص) الهام شد. یک حالت نسبی به خود می‌گیرد خیلی‌ها راجع  به این مساله موضع گرفته‌اند. هیچ جا موضع جنابعالی را در این مورد نخواندم خیلی دلم می‌خواست بدانم بعد از این حرف‌ها لغت کافر برای آقای سروش درست است ؟
اولا فکر نمی‌کنم کسی آقای سروش را تکفیر کرده باشد . دکتر سروش یکی از متفکران نامدار زمان ماست. دوم اینکه این بحث بحث تازه‌ای نیست، در طول تاریخ اسلام دیدگاههای مختلف در این زمینه وجود داشته متفکران، فیلسفان بحث‌هایی دراین زمینه داشته‌اند من معتقدم هم محتوای قرآن وحی است و هم آنچه هست کلام خداست  آنچه گفته شد آن مشکلی که شما گفتید طور دیگری قابل حل است اگر بگوییم وحی الهی به این معنا نیست تمام آنچه در قرآن آمده برای همه زمان‌ها، مکان‌ها و انسان‌ها باید عینا اجرا شود چنین نیست. ما اجماع بین همه مسلمانان داریم که قرآن ناسخ و منسوخ دارد یعنی آیه‌ای بوده است و در زمان خود پیغمبر از اعتبار اجرایی افتاده بعلاوه سیاسی از احکام و مسایلی که هست برای حل مشکلاتی بوده که در آن زمان و مکان وجود داشته . این به این معنا نیست اگر زمان و مکان عوض شد باز هم عینا همانها می‌تواند اجرا شود.
فکر می‌کنم مساله‌ای که گفته شد زمان و مکان دو عنصر تعیین‌کننده در اجتهاد اسلامی هستند؛ اجتهاد اسلامی اگر وجود داشته باشد بسیاری از مسایلی که متعلق به زمان ماست و احکام خاص خود را می‌طلبد که متعلق به زمان‌های گذشته بوده و زمانش عوض شده  همه اینها قابل اجتهاد کرده اسلامی است.
اگر بگوییم قرآن آمده عقل انسان را تعطیل کند هم جفای به انسان کرده‌ایم و هم جفای به اسلام و قرآن و پیامبران برای تقویت عقل انسان و به کار بستن عقل انسان آمده‌اند و حتی خود قرآن را با عقل انسان باید فهمید.
یک دیدگاه داریم که می‌گوید دین آمده است تا انسان را از عقل بی‌نیاز کنم که دیدگاه غلطی است ؛دیدگاه دیگر می‌گوید خدا رقیب انسان است مثل اینکه اگر انسان آزاد باشد جای خدا را تنگ می‌کند! نه، خدا آمده است تا انسان آزاد و خردمند زندگی کند و این دیدگاه‌هاست که باید عوض شود.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]