به دنبال سوءاستفاده گسترده رسانههای غربی از اظهارات اخیر خاتمی در یک محفل دانشجویی، وی در واکنش شدیداللحنی در برابر اشغالگران عراق و دولتهای عربی صاحب این رسانهها گفت: مگر ایران، عراق را اشغال کرد یا به آن خرابکار فرستاد؟
رسانه های غربی از جمله خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس و خبرگزاری فرانسه و شبکه سعودی «العربیه» با انعکاس گسترده سخنان سیدمحمدخاتمی درباره «تحریف در موضوع صدور انقلاب»، این اظهارات را نشانه اعتراف ایران به اقدامات خشونت آمیز در سایر کشورها دانستند.
دیشب هم تلویزیون «العربیه» بار دیگر به صورت ویژه به اظهارات خاتمی پرداخت و این اظهارات را نشانه دخالت ایران در متشنج کردن اوضاع لبنان و عراق ارزیابی کرد. این شبکه بر صفحه تلویزیون و هنگام ارزیابی اظهارات خاتمی با دعوت میهمانی از لندن به عنوان کارشناس، این تیتر را نوشته بود: «کارشناسان: اظهارات خاتمی اتهام تهران بر ایجاد ناامنی در عراق و لبنان» این شبکه با تکیه بر برخی اظهارات تلاش دارد تا ایران را مسئول بحران لبنان و ناامنیها در عراق معرفی کند.
اما حجتالاسلام خاتمی شب گذشته در اظهاراتی در بنیاد باران، به سوءاستفادهها پاسخ داد که متن سخنان وی در ادامه میآید:
مسئله دیگری که میخواهم به آن اشاره کنم و چندان مسئله مهمی نیست، به خاطر تحریف و سوء استفادهای که بیگانه ممکن است از آن بکند و تخریب، جفا و بی انصافی که در درون{کشور} میخواهد صورت گیرد، آن را ذکر میکنم تا احیانا اگر شائبهای در ذهن خیرخواهان هست برطرف شود. البته من از تخریب هیچ نگرانی ندارم و میدانم، این تخریبها چرا صورت میگیرد و منتظر باشید که در آینده این تخریبها افزونتر خواهد شد.
{واقعیت این است که} خوشبختانه یا متاسفانه اگر ما اهل دنیا و {در پی} جلب نظر دیگران باشیم، این تصمیمها اثر بسیار مثبتی بر روی جلب نظر مردم دارد. ولی آنچه نگران کننده است، اینکه اولا بد اخلاقی بد است. ثانیا اگر بداخلاقیها به اسم اسلام و انقلاب صورت گیرد، بدتر است. من مطلبی را مطرح کردم که متاسفانه بعد ایجابی آن کمتر مورد توجه قرار گرفت و آن مسئله این است که محتوا و جهات انقلاب ما چه بود و بخصوص امام(ره) به عنوان مظهر آن، چه گرایش، روش و خواستی داشتند و اتفاقا معتقدم، باید به شدت روی این مسائل پافشاری کنیم و آنها را بگوییم تا خدای ناکرده چیزهایی که خلاف نظر امام(ره)، خواست مردم و محتوای انقلاب اسلامی و طبعا برخلاف سند مستند مصوب نظام جمهوری اسلامی یعنی قانون اساسی به عنوان معیار و ملاکهای ارزشی، انقلابی و اسلامی جا نیفتد. ممکن است، نگذارند که حرف ما در جامعه ما پیاده شود، اما با جامعه و تاریخ صحبت میکنیم و نباید بگذاریم، در ذهنیت جامعه این اشتباهات و تغییر و تحولات جا بیفتد.
من {قبلا}گفته ام و تکرار میکنم که بزرگترین رسالت ما «الگوسازی» است. اگر ما توانستیم، تحت نام «جمهوری اسلامی» نظامی را بسازیم که مردم در آن دارای احترام هستند، از آراء مردم حراست میشود، آزادی وجود دارد، نقد قدرت هزینه ندارد، اقتصاد کشور پیشرفته است، عدالت در آن پیاده شده، سیر ارتقا علمی، فنی و صنعتی کشور، سیر صحیحی است(آن هم در این دنیایی که همه سریع در حال به پیش رفتن هستند) و جایگاه و شان ملت ایران در جامعه بین المللی افزون تر شود، ما بزرگترین خدمت را به انقلاب کرده ایم و این یعنی «صدور انقلاب». اینکه تصور شود، جمهوری اسلامی به صورت دیگری نیاز دارد و یا میخواهد انقلاب خود را صادر کند، هم خلاف واقع است و هم جفا به امام(ره) است.
بنده به عنوان کسی صحبت میکنم که از اول تا آخر، در متن جریانات بوده ام و سالها مسئولیت رسمی داشته ام. اصلا نظر امام(ره) در مورد صدور انقلاب و نحوه تعاملی که باید با جهان داشته باشیم روشن اسن و این مسئله بیان هم شده است. عین همین سیاست، سیاست رهبری امروز است. بنده به عنوان کسی که {با مسائل} آشنا هستم، {این سخن را} میگویم و معتقدم که جمهوری اسلامی نه نیاز به دخالت فیزیکی در عرصههای بین المللی دارد و نه اصلا جزو سیاستهایش بوده و هست. هرکس این حرف را بزند، همگام با دشمن گام برمی دارد. دشمن ما را متهم میکند. دشمن میخواهد مشکلات خود را بپوشاند، یا میخواهد، بهانهای برای تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی پیدا کند و {در این راستا} ادعا میکند که جمهوری اسلامی دخالت میکند. کجا دخالت میکند؟ آیا ما عراق را اشغال کردیم؟ آیا خرابکارانی که اول به جمهوری اسلامی فحش میدهند و در مقابل آن میایستند، کشتار به راه میاندازند و اماکن مقدس و میراث فرهنگی را نابود میکنند و علیه ملت عراق، جمهوری اسلامی و دیگران عمل میکنند، متعلق به نظام جمهوری اسلامی هستند؟ یا اینکه از جای دیگری میآیند؟ خرابکاران کجا هستند؟ کی هستند؟ از کجا آمدهاند؟ ایران در عراق و افغانستان همواره خواستار ثبات و آرامش بوده است. این سیاست جمهوری اسلامی ایران است.
ما معتقدیم، این دولت مردمی در عراق باید تقویت شود. امکانات در اختیار آن قرار گیرد تا امنیت برقرار شود و کسانی که علیه امنیت عراق کار میکنند، هم برخلاف منافع عراق و هم مصالح و منافع جمهوری اسلامی ایران عمل میکنند. این سیاست واضح و بارزی است. اینکه یک ضدانقلاب بگوید {به جز این نظر} نظر دیگری وجود داشته است، {باید گفت} نخیر؛ هیچ نظر دیگری وجود نداشته است. سیاست جمهوری اسلامی ایران چه در گذشته و چه در حال این بوده است و نیازی به دخالت در عراق نداشته است. البته در قانون اساسی ما هست که از مستضعفین دفاع میکنیم؛ سلطه و سلطه گری را نفی میکنیم. این از افتخارات ماست. بله؛ من هم معتقدم که مقاومتهای جانانهای که در بسیاری از جاهای دنیا صورت میگیرد، حتما الهام گرفته از مقاومت ملت ایران است. این به معنای دخالت ایران نیست. اتفاقا این مقاومتها، مقاومت در مقابل ترور، تخریب، ویرانگری و تروریسم است. اینها باعث افتخار است. ولی از درون ملتها جوشیده است. تا وقتی که معیارهای دوگانه وجود داشته باشد، ملتها سرکوب شوند و حرفشان به جایی نرسد، این مقاومتها هم مشروع است و هم وجود خواهد داشت و اتفاقا این مقاومتها ضد خرابکاری، تروریسم دولتی، اشغال، سرکوب، توهین و توقیف انسانهاست. چه کسی طرفدار اینهاست؟ کدام دولت اینها را اعمال میکند؟ و کدام قدرتها حمایت میکنند؟ آنها خرابکار هستند. این اهانت به مقاومتهاست که گفته شود، عوامل جمهوری اسلامی هستند. جمهوری اسلامی مقاومتهایی را که علیه اشغال است، تأیید میکند. اما آنها از درون ملتها جوشیده اند. البته که معتقدم، از نفس امام(ره) و مقاومت ملت ایران الهام گرفتهاند و این مسئله غیر از ورود به عرصههای عملیاتی است که هرگز سیاست جمهوری اسلامی نبوده است و به صراحت میگویم که در زمان امام(ره) و اکنون اصلا اینگونه نبوده است.
ما در کشورهای همسایه همواره خواستار آرامش و امنیت بوده ایم. البته سرکوب و اشغال و تبعیض را نفی میکردیم و اگر کسانی در این زمینه مبارزه میکردند، مورد تأیید ما بودند و در این صورت عامل ما نیستند. ما امروز نظام جمهوری اسلامی ایجاد کرده ایم و باید الگوسازی کنیم. این رسالت ماست. اگر ما نتوانستیم، اقتصاد پویایی ایجاد کنیم، عدالت را اجرا کنیم، پیشرفتهایمان یک گام جلوتر از کشورهای دیگر باشد، لااقل اعتماد مردم را جلب کنیم که از آزادی و آرایشان دفاع کنیم و نتوانیم، الگو را بسازیم، هرچقدر هم که ادعا کنیم، کسی دنبال این الگو نمیرود. خدمت ما به امام (ره) و خون شهدا این است که این الگو را بسازیم. اصلاحات حرفی جز این ندارد که این الگو را باید به خوبی ساخت. این الگو را باید به درستی ساخت. انتقاد ازحکومت، اتفاقا به خاطر انتقاد به حاکمیت و نظام است. این حاکمیت و نظام افتخار ماست. ما که نمیتوانیم بگوییم، هر برنامهای که خاتمی یا دیگران در دوران هشت ساله مسئولیت دارند، عین نظام است و هرکس اشکال به آن بگیرد، ضد نظام خوانده شود و از حقوق اجتماعی اش محروم شود، یا حتی مورد فشارهای دیگر قرار گیرد.
واقعا نقد از حکومت، دفاع از آزادی بیان، عدالت، رفاه، دفاع از نبودن فشار بر روی گرده مردم بدبخت، عین اصلاحات و انقلاب است. ممکن است، در انجام وظیفه، برنامه نداشته ایم یا برنامه مان غلط بوده یا کوتاهی کرده باشیم، اصلاحات در درون نظام{باید باشد} و نظام در مسیر و سرجای خودش حرکت کند و خدای نکرده، بدخواهان یا بداندیشان {نتوانند}افکار و اندیشهها و ملاکهای انقلاب را بدزدند. چیزهایی که هیچ سنخیتی با امام(ره) و انقلاب ندارد، به نام آنها جا بزنند. باید {از اصول انقلاب} دفاع کرد؛ ولو قیمت آن این باشد که ما را بیرون کنند. به هر قیمتی باید دفاع کرد. ما باید الگو بسازیم و این الگو به گونهای باشد که دیگران و در درجه اول، کشورهای اسلامی راجذب کند؛ این میشود صدور انقلاب. در کشور ما هم با دو دو تا چهار تا میشود واقعیتها را دید. خوشبختانه در قبل از دوره بنده چیزی به نام «چشم انداز» که یک اجماع در کشور و مورد تأیید رهبری است، وجود نداشت، اما الان وجود دارد و میتوانیم، بسنجیم که آیا در آن مسیر حرکت میکنیم. چه کار میخواهیم بکنیم؟
بعد از 20 سال در سال 1404 در منطقه به لحاظ علمی، فنی، اقتصادی و... قدرت اول باشیم. امروز برای این کار باید برنامهگذاری کنیم. ما باید به گونهای باشیم (همانگونه که امام(ره) میخواست) پیشتاز آزادی و بخصوص آزادی انتخابات در تمامی کشورهای اسلامی باشیم. اگر توانستیم این کار را انجام دهیم، معتقدم، دین خود را به انقلاب و اسلام ادا کرده ایم. در یک کلمه بگویم، اصلاحاتی که بنده به آن معتقدم و میخواهم، اصلاحاتی است که میخواهد ایران آزاد، آباد، سربلند، با برخورداری عادلانه از همه برخورداریهای مادی و در کنار آن معیارهای معنوی و اخلاقی و آنهایی که دین ما گفته، باشد.
وظیفه ما این است که راه را برای این هدف توسط هرکس که میخواهد عمل کند، هموار کنیم. مهم این نیست که ما سرکار باشیم. هرکس که سرکار است باید این کار را کند و اگر دیدیم{این راه} در حال منحرف شدن است، لااقل حرف خودمان را میزنیم. انحراف پیدا کردن، در مسیر الگوسازی نیست. ما باید الگو بسازیم و همه هم دست در دست هم دهیم که اینگونه شود و فضایی از تفاهم در جامعه ایجاد شود و بدبینیها و سوءظنها از بین برود و آنگونه که معیارهای اسلام و امام(ره) و انقلاب ایجاب میکند، حرکت کنیم و خداوند هم یارانش را یاری میکند. شاداب و سربلند باشید!
وی همچنین درخصوص انتخابات گفت: یکی، دو نکته را عرض میکنم. یکی راجع به انتخاباتی که گذشت. البته این موضوع نیاز به تحلیل بیشتری دارد و شاید اینجا مجال آن نباشد و من هم به تنهایی نتوانم این کار را انجام دهم. اما اجمالا میگویم؛ آنچه بود گذشت. نتیجهای که حاصل شد، اینکه {مجلس آینده} مجلسی است که نسبت به وضع موجود منتقد است، از آنچه که میگذرد راضی نیست، از بی برنامگیها (یا بهتر بگوییم، برنامه ریزیهای غلط)، از وضع اقتصاد، از حذف نیروها، از ادعاهایی که با واقعیتها تطبیق نمیکند (بلکه گاهی درست در مقابل آن است) و بدتر از همه با فرار به جلو با تخریب دیگران{راضی نیست}. من فکر میکنم، شاید این مجلس، مجلسی باشد که اکثریتش به این وضع اعتراض دارد. مسئله دوم که در این انتخابات رخ داد، حضور قابل توجه نیروهای مستقل بود که عمدتا در غیاب نیروهای اصلاح طلب توانستند، رای مردم را بگیرند و از این جهت هم فکر میکنم، مجلس هشتم متفاوت با مجالس دیگر باشد. امیدوارم که به لطف خداوند همین مسئله باعث بشود که با نظارت و کنترل بیشتر جامعه ما در مسیری حرکت کند که خیر او در آن است.
ما دارای هر گرایشی که باشیم و به هر جناحی که وابسته باشیم و دارای هر سلیقهای که باشیم، باید قبل از هرچیز به ایران، سربلندی ایران، عظمت و عزت ایران، استقرار و ثبات جمهوری اسلامی و سرفرازی این نظام و بالاخره تامین نیازها، حیثیت و شرافت مردم ایران بیندیشیم و هیچکس نمیتواند از این مسئله خشنود باشد که رقیب او اشتباهاتی کند که سبب شود که او بیشتر مورد توجه قرار گیرد، اما ایران در این میان زیان کند. همه ما باید بخواهیم، با حسن نیت و خیرخواهی کاری کنیم که ایران زیان نکند. اگر هم انتقادی میشود، در همین زمینه باشد و تلاشها به این سو باشد که نیازهای واقعی ایران برآورده شود، حیثیت ایران حفظ شود، موقعیت ایران ارتقاء پیدا کند و این ملت در عرصههای مختلف بتواند آنگونه که شایسته اوست، در عرصه داخلی و بین المللی حضور داشته باشد. بنابراین، اگر ما خواستار کنترل و نظارت بیشتر هم هستیم، برای این است که مسیر برای پیشرفت ایران و تامین نیازها و خواستهای تاریخی این ملت هموارتر شود. امیدوارم، مجلس این وظیفه سنگین خودش را ایفا کند و وظیفه کنترلی و نظارتی خود را بدون ملاحظات خاص و فقط با در نظر گرفتن رضایت خدا و مردم و خدمت به مردم این کار را انجام دهد.
اما نکته مهم در این بحث، این است که شیوه و روشی که در این انتخابات بود، شیوه و روش نادرستی بود و نتیجه آن را هم تحت تاثیر این شیوه، از پیش میشد حدس زد که چه خواهد بود و این اشتباه یک امر{است} و {علاوه بر آن} نگرانی بیشتر اینکه، این شیوه تبدیل به یک رویه شود و همه از حالا باید نگران آن باشیم و جلوی آن را بگیریم. ما نباید اجازه بدهیم، در نظامی که افتخارش این است که جمهوری اسلامی است و هدیهای است که امام(ره) داد و البته این در خواست مردم هم بود و امام(ره) هدایت کردند و شکل و فرمی که در دوره تاسیس در مقابل سایر نظریات تندروانه، متحجرانه، کجروانه یا به اصطلاح غیر دلبسته به معیارهای الهی ارائه شده بود، جمهوری اسلامی را پیشنهاد دادند و {این مسئله را مطرح کردند که} مردم همه کاره هستند، میزان رای ملت است و انتخابات مهم ترین حادثهای است که در حیات اجتماعی انسان ایرانی رخ میدهد و باید آن را باید پاس بداریم.
ما اگر کاری کنیم که این مسئله انتخابات، انتخاب آزاد و قدرت انتخاب گری مردم لطمه ببیند، کار بسیار بدی انجام داده ایم و این برخلاف معیارهای انقلاب اسلامی و معیارهایی است که ملت ما میخواست و اگر این مسئله به رویه تبدیل شود، خطر بزرگی است و اینکه {دستگاه} نظارت که باید بر قدرت که امکانات نظامی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و... را در دست دارد اعمال نظارت نکند تا مجلس که در راس امور است، در خدمت او باشد، {بلکه} کار خود را درست انجام ندهد و وجه آن عوض شود و نظارت در خدمت این باشد که تیپ خاصی از انتخابات صورت گیرد و گرایشات خاصی روی کار بیابد، نوعی انحراف از مسئله {انتخابات} است و اینکه ما {در انتخابات} قیمومیت و دخالت بکنیم و از پیش قدرت انتخاب مردم را به انحای محدود کنیم، آن هم با اتهامات عجیبی که واقعا تصور آن هم ممکن نیست. انسانهای مومن، متدین، با سابقه و انقلابی به اتهام عدم التزام به اسلام و نظام اسلامی از صحنه خارج شوند و به گونهای باشد که در دوسوم حوزهها یک جناح که به امام(ره)، اسلام، ایران و اعتلا و سربلندی آن پایبند است، حتی نامزد نتواند معرفی کند و اگر انتخابات مهندسی{شده} باشد، این حرف درستی است که اگر در یک سوم جاها هم ولو اینکه شخصیتهای شناخته شده(البته همه افراد محترمند و این بدان معنا نیست که افراد باقیمانده شخصیت کمتری دارند ولی در انتخابات باید افراد شناخته شدهای حضور داشته باشند) با وجود این، میبینیم که در حوزههایی که افراد شناخته شده باقی مانده بودند، میزان حضور مردم بالای 50درصد بود.
لابد اگر در همه حوزهها به این گونه بود، امروز این جریان (اصلاح طلب) میتوانست بالای 50درصد مجلس را در اختیار داشته باشد. به هرحال این کار، کار نادرستی است. البته طبق اطلاعاتی که بنده دارم، بسیاری از اعضای محترم شورای نگهبان(اعم از حقوقدانان و فقها) از بعضی تصمیم گیریها راضی نبودند و تلاشهای بسیاری {برای رسیدگی به اعتراضاتشان} انجام دادند که بعضی به نتیجه رسید و خیلی جاها هم بی نتیجه بود. ولی خروجی دستگاه هم طوری بود که روشی اعمال شد که روش درستی نبود و خوشحالم که رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام و حتی وزیر محترم کشور به این مسئله معترض است و میگویند که باید تغییرات اساسی در این زمینه(انتخابات) و بخصوص در زمینه تعیین و تشخیص صلاحیتها ایجاد شود. البته امیدوارم، این اظهارنظر سبب نشود که آقای وزیر کشور هم برای آینده نزدیک، {دیگر} در صحنه حضور نداشته باشد! یک توقع و تقاضا از شما دارم که بسیاری از شما مورد این ظلم قرار گرفته اید، گزارش مبسوط و مستندی برای مقام معظم رهبری و مجلس آینده تهیه کنید تا {واقعیتها} مشخص شود.
من فکر نمیکنم که هیچکس، حتی کسانی که این روش را اجرا کردهاند اگر متوجه مشکلات و خطرات آن شوند، این روش را ادامه دهند. کاری نکنیم که خدای نخواسته دلزدگیهایی ایجاد شود، بخصوص برای نسلی که باید امیدوار باشد و اگر این دلزدگی و یاس ایجاد شود و دلخوریها افزون شود، نظام جمهوی اسلامی اصلی ترین پایه اقتدار خود را که اعتماد و حضور مردم در صحنه است را از دست خواهد داد و این مسئله خیلی برای انقلاب و برای خونهایی که برای آن داده شده و سرمایههایی که گذاشته شده، گران است. ان شاءالله همه باید کاری کنیم که مسائل آنگونه که بهتر است انجام گیرد.