اصلاح‌طلبان حتی با معرفی افراد ناشناس باید در انتخابات شرکت کنند.
خبر‌هایی که از ستاد‌های اجرایی و نظارت می‌رسد چنانچه پیش‌بینی می‌شد، حکایت از رد صلاحیت گسترده حزبی و جناحی جریان اصلی اصلاح‌طلبی دارد. دست‌کم چنانچه معلوم شده است افراد نامدار مورد علاقه و شناخت مردم در سطح گسترده‌ای حذف شده‌اند. طراحان اینچنین وضعیتی، حامل این پیام برای اصلاح‌طلبان هستند که اجازه ورود دوباره به حاکمیت و قدرت به هر شکل ممکن به آنها داده نخواهد شد. این پیام توسط سطوح گوناگون و با مضامین گوناگون از سوی دست‌اندرکاران حکومت در چند ماهه اخیر داده شده است. نخستین گام جدی برای رسیدن به این هدف نیز در رد صلاحیت‌ها جلوه کرده است. راه‌های بعدی هم البته هست، اما بهترین پاسخ و هدیه‌ای که محافظه‌کاران برای در دست داشتن یکپارچه حاکمیت در انتظار دریافت آن هستند، تحریم انتخابات توسط جناح اصلاح‌طلب و طبعا بسیاری از مردم است که راه را برای ورود اقتدارگرایان به مجلس هموار می‌کند و زمام قدرت را در دست آنان باقی نگه می‌دارد. این در حالی است که خود جریان محافظه‌کار، به خوبی می‌داند که به دلیل مشکلات فراوان سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و ناکامی دولت در حل مشکلات کشور، شرایط برای رأی آوری اصلاح‌طلبان از همیشه بهتر و آماده‌تر است.
محافظه‌کاران هم فهمیده‌اند که مردم در این دوره به چند دلیل اقبالی به لیست آنان نخواهند داشت و اگر اصلاح‌طلبان با تابلوی حمایت چهره‌های محبوب و مورد علاقه همچون آقای خاتمی و دیگر بزرگان اصلاحات در صحنه حاضر شوند و از کاندیداهایشان پشتیبانی کنند، رأی چشمگیری خواهند داشت:
1ـ خیلی‌ها که در انتخابات قبلی، سخت از تحریم طرفداری می‌کردند، فهمیده‌اند که تحریم، نتیجه‌ای جز به قدرت رساندن محافظه‌کاران ندارد. به نظر می‌رسد شمار قابل‌توجهی از تحریمی‌ها از این دیدگاه خود برگشته باشند، که اگر چنین باشد، معادله رأی به نفع اصلاح‌طلبان تغییر جدی خواهد کرد. آدم‌های بی‌هویتی هم که در این سال‌ها منتظر کمک‌های خارجی بودند، حتما تاکنون فهمیده‌اند که در جهان، هیچ دولت قدرتمند و یا حتی ضعیفی به فکر مردم کشورهای دیگر نیست و مصلحت هر مردمی با رأی و نظر خود آن مردم حتما رقم خواهد خورد.
بیگانگان در هیچ جای دنیا،جز نکبت و اوارگی برای هیچ ملتی به ارمغان نیاورده‌اند. این را آمریکایی‌ها بهتر از دیگران می‌دانند که در آستانه انتخابات از جریان اصلاح‌طلبان دنیا حمایت می‌کنند تا محافظه‌کاران زمینه‌ رأی بهتری داشته باشند.
2ـ عده فراوان‌تری که در جامعه سیاسی نیستند و مباحث معیشتی برای آنان از اهمیت اول برخوردار است و خیلی‌هاشان به همین امید حتی به احمدی‌نژاد برای زندگی بهتر و راحت‌تر رأی دادند، وقتی نتیجه رفتار دولت را در زندگی شخصی خود و معیشت خود دیده‌اند و تورم و گرانی را حس کرده‌اند، بسیار علاقه‌مندند در روند تصمیم گیری‌های کلان تغییری بدهند و کشور را از این مشکلات نجات ببخشند. به همین دلیل، به لیستی غیر از لیست وابستگان به جریان طرفدار دولت و اصولگرایان و محافظه‌کاران گرایش پیدا کرده‌اند. برای آنان نام‌ها مهم نیست. تغییر روش و جهت و شکست آنان در انتخابات پر اهمیت است.
3- شاید در داخل گروه‌های اصلاح‌طلب، تأکید بر افراد حزبی، پراهمیت باشد و وقتی افراد حزب و جریان آنان تأیید نشده باشند، قصد قهر کردن و به هم ریختن میز را داشته باشند، اما چنانچه اشاره رفت، این حساسیت مردم نیست. باید جریانات سیاسی اصلاح‌طلب این ظرفیت را داشته باشند که به عنوان پیشگامان جامعه، هدیه ارزشمند قهر و تحریم را که جناح محافظه‌کار با کم شدن تعداد رأی دهندگان و پیروز شدن آنها با رأی سنتی که در اختیار دارند، به آنها تقدیم نکنند. این خواست عمومی مردم از جریانات اصلاح‌طلب است.
4ـ انتخابات مجلس قطعا تعیین کننده ریاست‌جمهوری است. نبود اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس، به از دست دادن کرسی ریاست‌جمهوری می‌انجامد. پس حضور در انتخابات مجلس، در حقیقت آمادگی برای حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری است؛ این را باید جریانات سیاسی مورد توجه فرار دهند.
5ـ به نظر می‌رسد مردم واقعیات موجود در کشور را فهمیده و لمس کرده‌اند. این بار توقع حداکثری ندارند. صرف حضور افراد دیگری غیر از مجموعه حامیان سیاست‌های مشکل‌آفرین جناح راست، در مجلس شورای اسلامی نیاز مقطعی آنان است.
با این مقدمات، وقتی خیلی‌ها در مجموع جریان حاکم بار‌ها با زبان‌های دیپلماتیک و غیر دیپلماتیک اعلام می‌کنند که نباید اصلاح‌طلبان در این انتخابات به قدرت برسند، جریان اصلاح‌طلبی نیز باید با هوشمندی کامل، راه را بر این خواست اقتدارگرایان سد کند. معنای کار سیاسی و همراهی با مردم این است. اعتراضات فراگیر به رد صلاحیت‌های اصلاح‌طلبان، اصلی است مقبول و همه هم اعتراض کرده‌اند. اما اعتراض کوتاه مدت و بی‌توجهی محافظه‌کاران و به دست آوردن قدرت، رسم دیرین این سال‌ها در آستانه انتخابات شده است.
بنابراین، راه پیشنهادی این است که اصلاح‌طلبان همه تلاش خود را برای بازگرداندن چهره‌های سرشناس خود از طریق گفت‌وگو، لابی، و از مسیر تنگ و مشکل مباحث قانونی انجام دهند، اما اگر نتیجه نداد که معمولا نتیجه نمی‌دهد، در سراسر ایران غیر از سرشناسانی که احتمالا تأیید صلاحیت شده باشند، از میان افراد ناشناس هم که شده لیست کاملی که تنها وابسته به جناح مقابل نباشند و حداقل اصول اصلاح‌طلبی را داشته باشند، برگزینند و به مردم معرفی نمایند. البته این کار ممکن است که در مواردی به دلبل نبود شناخت مردم و نبودن رسانه آرا را کم کند، اما وحدت اصلاح‌طلبان می‌تواند تا حدودی این مشکل را جبران کند و مهمتر آن که به اقتدارگرایان ثابت کند به‌رغم همه مشکلات ناشی از ردصلاحیت‌های غیر جوانمردانه و جناحی و نارضایتی از حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات، اصلاحاتی‌ها در پاسخ به خواست عمومی مردم، صحنه را برای محافظه‌کاران خالی نمی‌گذارند و برای آینده ایران در این شرایط خطرناک تن به تحریم و کناره گیری از انتخابات که خواست آنان است نخواهند داد. تحریم و دلزدگی و شرکت نکردن در انتخابات، کادوی گرانقیمتی است که مردم و اصلاح‌طلبان در هیچ شرایطی نباید به آدرس دفتر محافظه‌کاران پست کنند. تحریم و کناره‌گیری آسانترین راهی است که مردم توقع ندارند به جای راه سخت مقاومت و اصلاح نظام از درون به آن راه ساده و راحت‌ تن بسپارند و مهمتر آن‌که با این کار، راه را برای به دست آوردن کرسی ریاست‌جمهوری که در تعیین و تغییر سرنوشت مردم درد کشیده ایران، یک ضرورت انکار ناپذیر است، باز می‌کنند.ابطحی

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]