داستان طلبه شدن آیت‌الله مجتهدی

یکشنبه 86 دی 23 ساعت 8:59 عصر

مرحوم آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی، با بیان سختی‌های اوایل طلبگی‌اش، بر استقامت در راه خدا تأکید کرده است. 
آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی درباره طلبه شدن خود گفته است: یادم می‌آید وقتی تازه طلبه شده بودم موهای سرم را کوتاه کرده بودم و محاسنم را گذاشته بودم. وقتی که به خانه رفتم، دائی من، لب و لوچه‌اش را آویزان کرد و با اشاره به من گفت این چه قیافه‌ای است که برای خودت درست کرده‌ای؟ و پدرم به من گفت: من ندارم خرج تو را بدهم و حتی دیگران می‌گفتند از خر شیطان بیا پایین و طلبگی را رها کن و چون دوست داشتم طلبگی را، لذا رها نکردم و روی همین اصل بود که پدرم مدتی با من قهر کرد. ولی این موارد ذره‌ای در من اثر نکرد و استقامت می‌کردم.

مهم این است که استقامت داشته باشی اگر استقامت کنی ملائکه هم بر تو نازل می‌شوند: ان‌الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه ان لاتخافوا و لاتحزنوا.
بعضی اصلا نمی‌گذارند فرزندشان طلبه شود.

آیه‌الله حاج شیخ محمد تقی بروجردی وقتی که پدرشان فوت کرد او را در خواب دیدند، پدرشان گفت: ما هنوز در این عالم گرفتاریم زیرا در اوائل طلبگی تو نمی‌گذاشتم به حوزه بروی و سخت می‌گرفتیم و این در حالی بود که ایشان مجتهد شده بود.

 چرا بعضی پدر و مادرها این طورند. نقل می‌کنند که اهل علمی، به فرزندش گفته بود اگر طلبه شوی تو را عاق می‌کنم. اینها جواب خدا و پیغمبر را چه می‌دهند این وقایع و روایت‌ها را برای این پدر و مادرها بگوئید تا قدری بیدار شوند و شما به خاطر این سخت‌گیری‌ها و توهین‌ها هیچ ناراحت نباشید و بدانید که برترین اعمال سخت‌ترین آنهاست.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]