مشرف یا طالبان؟

چهارشنبه 86 دی 12 ساعت 6:20 عصر
در حالی که چند روز از حادثه خونین ترور بی‌نظیر بوتو می‌گذرد، پرویز مشرف و جریان طالبان، در کنار هم متهمان ردیف اول ترور نخست‌وزیر سابق پاکستان و رئیس حزب مردم این کشور به شمار می‌روند، هرچند برخی تحلیلگران معتقدند این دو جریان با همکاری هم دست به این ترور سرنوشت‌‌ساز برای آینده پاکستان زده‌اند.
این دو جریان به دلیل توان انجام عملیات تروریستی روز پنجشنبه و همچنین منافعی که از آن می‌برند، در معرض اتهام قرار گرفته‌اند. در این انفجار به دلیل سطح بالای حفاظت بی‌نظیر بوتو، عوامل ترور پس از شلیک گلوله به سر خانم بوتو، عملیات انتحاری انفجار را هم انجام دادند تا بر خلاف انفجار در مراسم ورود بوتو به پاکستان، هدف قطعی قتل وی محقق شود و در عین حال، 43 تن دیگر نیز قربانی این حادثه شوم شدند.
یک کارشناس برجسته مسایل پاکستان به خبرنگار «تابناک» گفت: واقعیت آن است که جریان افراطی طالبان در زمان نخست‌وزیری بی‌نظیر بوتو به وجود آمد و نصرالله بابر، وزیر کشور خانم بوتو، مؤسس این جریان به شمار می‌رود.
وی توضیح داد: در واقع باید گفت از آنجا که پاکستان پایگاه جدی جریان اسلامگرایان افراطی و وهابیون که مبنای به وجود آمدن جریان طالبان هستند، به شمار می‌رود، تمام مقامات قدرتمند پاکستان کم‌وبیش با این جریان ارتباط داشته‌اند، کما این که همه آنها از مشرف گرفته تا نواز شریف و بی‌نظیر بوتو با آمریکایی‌ها هم روابط استراتژیک و
گسترده داشته‌اند.

وی در توضیح تاریخچه روابط حکام پاکستان با جریان طالبان گفت: این جریان در زمان بوتو با کمک آمریکایی‌ها تأسیس شد و در زمان نواز شریف که روابط خوبی هم با سپاه صحابه و عربستان سعودی داشت، قدرت گرفت و توانست حکومت افغانستان را هم به دست گیرد. با این حال، پس از حادثه 11 سپتامبر و چرخش سیاست آمریکا درباره طالبان و القاعده، آنها به دولت پاکستان فشار آوردند تا با این جریان برخورد نماید.

این کارشناس مسایل پاکستان ادامه داد: پرویز مشرف پس از کودتا اگرچه با تغییر سیاست دولت پاکستان، برخورد با عوامل القاعده را آغاز کرد، اما تلاش می‌کرد در یک روند دوسویه از یک طرف رضایت آمریکا را جلب کند و از طرف دیگر، وارد چالش و درگیری جدی با جریان طالبان پاکستان نشود و از این رهگذر، بیش از همه جایگاه خود را در اسلام‌آباد تثبیت کند و ضمن حفظ خط قرمزهایی برای ابقای جریان طالبان، تا حدی آنها را به کنترل خود درآورد.

وی ادامه داد: به رغم اقدامات انجام شده از سوی مشرف، هم‌اکنون بدنه سازمان اطلاعات پاکستان (ISI) که قدرت امنیتی جدی پاکستان به شمار می‌رود، با طالبان همراه است و هنوز با اطلاع یا بدون اطلاع دولت حاکم برای طالبان فعالیت می‌کند.با این وجود، گفته می‌شد در صورت به قدرت رسیدن خانم بوتو، وی با هماهنگی بیشتری که با آمریکا برقرار می‌کند، به وزیرستان پاکستان که پایگاه اصلی طالبان است و هنوز هم برخی تصور می‌کنند بن‌لادن در آنجاست، حمله کرده و با اسلامگرایان تندرو نیز برخورد خواهد نمود و برخی آزادی‌هایی که مشرف برای این جریان قائل بود را نیز خواهد شکست.

این کارشناس گفت: کسانی که معتقد به نقش‌آفرینی جریان طالبان در ترور بی‌نظیر بوتو هستند، به همین امر استناد می‌کنند و به اعتقاد آنها این جریان بومی پاکستان برای ادامه حیات کژدار و مریز خود در زادگاهش پاکستان، بوتو را از سر راه برداشته است. با این حال، تسلط جریان ISI پاکستان به اندازه‌ای است که می‌توان گفت، قطعا از برنامه ترور مطلع بوده و حتی اگر ترور به دست طالبان انجام شده باشد، ISI می‌توانست مانع آن شود، همانگونه که چندی پیش با آگاهی از نقشه ترور مشرف، در عرض 48 ساعت شماری از سران ارتش برکنار و اعدام شدند.

وی در توضیح گزینه دیگر گفت: عده‌ای که معتقدند این ترور ساخته و پرداخته جناح حاکم پاکستان به رهبری مشرف است، معتقدند با قتل بوتو، بزرگترین رقیب سیاسی مشرف، از صحنه پاکستان حذف شده و از آنجا که مشرف پس از کناره‌گیری از ارتش در مقام ریاست جمهوری قدرت چندانی نداشت، حذف بوتو منافع گسترده‌ای برای او به همراه داشته است. به گفته این عده، دروغگویی‌های مکرر دولت پاکستان، به عهده نگرفتن این ترور و تکذیب اجرای آن از سوی القاعده از دیگر دلایل نقش عوامل مشرف در ترور به شمار می‌روند. چراکه اگر القاعده این ترور را انجام داده بود، باید با کمال افتخار انجام موفق آن را به عهده می‌گرفت و دیگر آن که انجام چنین عملیاتی در سطح بالا با شلیک گلوله از سوی القاعده، سابقه نداشته است.
این کارشناس در پایان گفت: حالتی هم که بیش از همه محتمل است، انجام این ترور به دست عوامل طالبان با هماهنگی و دستور عوامل مشرف است؛ به گونه‌ای که منافع هر دو طرف را تامین می‌کند و در عین حال مرکزیت القاعده دستور ترور را صادر نکرده است.

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]