اکبر اعلمی نماینده تبریز با انتشار نامه ای نسبت به نوشته های برخی مطبوعات واکنش نشان داد.
وی در این نامه که در وبلاگ خود منتشر کرده، آورده است:"نظر به اینکه انعکاس سخنان اینجانب بهصورت ناقص و گزینشی توسط برخی از دین به دنیافروشان، باعث ایجاد سوءتفاهماتی شده، برخود لازم می بینم که توضیحات ذیل را به محضر امت شهیدپرور ایران ارائه کنم تا هم حقیقت مطلب و هم میزان تدین، شرف و اصولگرایی برخی از مدعیان آشکار شود."متن کامل نامه اعلمی بدین شرح است:
و لا تقف ما لیس لک به علم"قرآن کریم"
یقیناً پایبندی به مفاد سوگندنامهای که به شرح مذکور در اصل 67 قانون اساسی در مراسم تحلیف ایراد کردهام و نیز عدم خیانت به اعتماد ملت و پیگیری مطالبات آنها و همچنین شریک بودن در غمها و شادیهای آنان، بدون هزینه نیست و در این مسیر اگر لازم باشد چه بسا تاوانهای سنگینی را باید پرداخت.
بههمین سبب از مدتها قبل، برخی از اشخاص حقیقی و حقوقی که منش و روش این حقیر را در تعارض با منافع نامشروع خود میبینند، به شیوههای گوناگون و غیراخلاقی و ناجوانمردانهترین روشها، بنده را آماج انواع اتهامات و اهانتها قرار داده و آنچه را که زیبنده خودشان میباشد به اینجانب نسبت دادهاند، لیکن تا آنجا که میسر بوده است، خار در چشم و استخوان در گلو صبوری ورزیدهام و به مصداق آیهی شریفه «اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاماً»، تنها به گفتن سلام بسنده کرده و کوشیدهام که به توصیهی قرآن کریم، کریمانه از کنار لغویات آنان بگذرم.
اما هرگز نمیپنداشتم که مشتی رجاله و دین به دنیافروش ریاکار در رسانههایی که کوس «انا الحق» سر دادهاند و بر طبل اصولگرایی میکوبند، در غیاب اینجانب با اطلاع از عدم دسترسی ام به رسانه ها و خزعبلات طرح شده ، فرصت را مغتنم شمرده و سوار بر مرکب عوامفریبی شوند و با استفادهی ابزاری از مقدسات ، شرافت ، وجدان و دین نداشتهی خود را به ثمن بخس به حراج گذاشته و برای خوشرقصی کسانی که میخواهند چند صباحی بیشتر در قدرت بمانند، وقاحت، رذالت، خباثت و دنائت را به آنجا برسانند که در پناه مقدسات و با دستاویز قرار دادن یک عبارت ابتر ، منقطع و گزینش شده از سخنرانی و پرسش و پاسخی 3 ساعته که صدر و ذیل آن را حذف کردهاند و بیان آن به این صورت و بدون توضیحات ارائه شده، شاید آن را در ذهن و قلب برخی از ساده دلان مقلوب جلوه دهد، عنان از کف داده و سرمست و شادمان از اینکه بهانهای برای رسیدن به مقاصد شومشان بهدست آمده است، در مقام تحریک احساسات پاک مردم متدین و تخریب بنده برآمده و در راستای نیل به اهداف حقیر خویش به نام نامی سالار شهیدان آویزان شده و به کام خود، انواع لیچار را که در خور شخصیت ناچیز خودشان میباشد نثار سربازی از سربازان ولایت اهل بیت عصمت و طهارت میکنند که بزرگترین آرزویش، پیروی از آموزگار بزرگ شهادت امام حسین(ع) و قربانی شدن در راه اوست و تنها افتخارش این است که در طول زندگی خود تلاش کرده و میکند تا با درس آزادگی گرفتن از امام شهیدان در مسیری گام بردارد که آن بزرگوار در پیش روی آزادگان جهان قرار دادهاند.
گرچه یقین دارم که هتاکی های انجام شده علیه بنده از حب علی نبوده بلکه صرفا از بغض معاویه و ناراحتی نسبت به بخش دیگری از سخنانم در مورد عملکرد دولت بوده است ، اما نظر به اینکه انعکاس سخنان اینجانب بهصورت ناقص و گزینشی توسط برخی از دین به دنیافروشان، باعث ایجاد سوءتفاهماتی شده، برخود لازم می بینم که توضیحات ذیل را به محضر امت شهیدپرور ایران ارائه کنم تا هم حقیقت مطلب و هم میزان تدین، شرف و اصولگرایی برخی از مدعیان آشکار شود. البته علاقهمندان را به مطالعه کامل سخنرانی خود (بدون توضیحات ارائه شده در پاسخ به پرسشها) در خبرگزاری انتخاب و سایت های نواندیش و تابناک دعوت میکنم.
1. فرض بر این است که طبق قانون انتخابات، نمایندگانی که به مجلس راه مییابند، معتقد و ملتزم به اسلام و قانون اساسی هستند.
2. مطابق با اصل 4 قانون اساسی «کلیهی قوانین و مقرارت باید بر اساس موازین اسلامی باشند و این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی حاکم است».
3. طبق اصل 67 قانون اساسی، منتخبان مردم در بدو ورود به مجلس و در مراسم تحلیف در برابر قرآن کریم به شرح زیر سوگند یاد میکند: «من در برابر قرآن مجید به خدای قادر متعال سوگند یاد میکنم و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد مینمایم که پاسدار اسلام و نگاهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ایران و مبانی جمهوری اسلامی باشم، ودیعهای را که ملت به ما سپرده به عنوان امینی عادل پاسداری کنم و در انجام وکالت، امانت و تقوا را رعایت نمایم و همواره به استقلال و اعتلای کشور و حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم پایبند باشم. از قانون اساسی دفاع کنم و در گفتهها و نوشتهها و اظهارنظرها استقلال کشور و آزادی مردم و تأمین مصالح آنها را مدنظر داشته باشم».
از آنجا که بر اساس مسألهی اول رسالههای عملیه، مسلمان باید به اصول دین یقین داشته باشد و در احکام دین یا باید مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل بهدست آورد، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است و یا از مجتهد تقلید کند، و نیز با عنایت بهاینکه طبق اصل 85 سمت نمایندگی قائم به شخص است و قابل واگذاری به دیگری نیست، به اعتقاد حقیر، لازمهی عمل به مفاد سوگندنامه مندرج در اصل 67 قانون اساسی، این است که نمایندگان مجلس در هر شرایطی باید بر اساس استنباط و برداشت خود و مطابق با معیارهای مذکور در اصل یاد شده (قرآن ، سنت ، عقل ، شرف انسانی ، مبانی جمهوری اسلامی ، دستاوردهای انقلاب ، حقوق و آزادی ملت ، تقوا و امانت) عمل نمایند، لذا ایفای وظایف نمایندگی در مجلس بر اساس تقلید جایز نیست، در غیر اینصورت مجلس شورا موضوعیت شکلگیری و شورایی بودن خود را از دست خواهد داد.
اصل 86 قانون اساسی هم با بیان اینکه نمایندگان مجلس در مقام ایفای وظایف نمایندگی در اظهارنظر و رأی خود کاملاً آزادند، نسبت به درستی این برداشت مهر تأیید زده است. در واقع دایره تقلید، بر اساس تفکراسلامی منحصر در احکام شرعی فرعی است و هر کس ادعایی جز این داشته باشد، بویی از فقه اسلامی نبرده است.
4. اگر بپذیریم که انتقاد به مفهوم جدا کردن سره از ناسره میباشد، در اینصورت آن را باید یک ارزش و همان طوری که امام راحل فرمود، انتقاد و حتی تخطئه را یک «هدیه الهی» تلقی کرد. واضعان قانون اساسی نیز به تأسی از شارع مقدس اسلام، این حقیقت ارزشمند را با عنوان«امر به معروف و نهی از منکر» از فروعات مسلم دین معرفی و در اصل هشتم «وظیفهای همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به دولت و دولت نسبت به مردم» عنوان کردهاند. ارزش و جایگاه انتقاد از قدرت و حاکم اسلامی تا آنجاست که حضرت امیر(ع) خطاب به مردم عصر خویش میفرماید: «در عالم هستی تنها کسی که بر دیگران حقوق دارد و دیگران بر او حقی ندارند، ذات اقدس الهی است و بس.»
لذا همین امام همام و مظهر عصمت و عدالت که از هرگونه تملق و چاپلوسی بیزاری میجست، میفرماید: «هرگز مپندارید سخن حقی که به من میگویید برایم سنگین خواهد بود و از آن برآشفته خواهم شد و نیز مپندارید که من در فکر بزرگ جلوه دادن خویشم؛ زیرا کسی که شنیدن حرف حق و عدالت برایش دشوار باشد ،لاجرم عمل به آن برایش سختتر خواهد بود. لذا از گفتن حق و یا مشورت به عدل با من خودداری نورزید؛ زیرا من خود را فراتر از اینکه اشتباه نمایم نمیدانم و در کارهایم ایمن نیستم، مگر اینکه خداوند که مالکیتش نسبت به من بیشتر است مرا از ارتکاب اشتباه حفظ کند». از این روست که سالار شهیدان امام حسین(ع) نیز بخشی از هدف و رسالت خویش در مبارزه با دولت و حکومت جور را «احیای امر به معروف و نهی از منکر» اعلام فرموده است. در واقع بر اساس آموزههای دینی و از دید معصوم ،لازمه اجرای عدالت، پاسخگویی حکومت به مردم است، لذا دولت غیرپاسخگو نمیتواند شعار عدالت سر دهد و مجری عدالت باشد.
این است که از نگاه علی(ع) آزادی بیان و آزادی سؤال و انتقاد از حاکمیت از اولین و بدیهیترین حقوق مردم است. به همین دلیل تأکید میفرمایند: «آنگونه که با جباران و زمامداران ستمگر سخن میگویید با من سخن مگویید و آنچنان که در پیشگاه حاکمان خشمگین خود را کنترل و مهار مکنید در برابر من نباشید و به شیوهای تصنعی و منافقانه رفتار نکنید». بدیهی است در شرایطی که امام معصوم اینگونه سخن بگوید و از مردم بخواهد که از گفتن حق و مشورت به عدل در حق او نیز دریغ نورزند، آیا میتوان مدعی بود که کارگزاران دولت ایشان و کارگزاران دولت غیرمعصوم، نباید مورد انتقاد قرار گیرند، و حال اینکه به اعتقاد شیعه به جز انبیای الهی و ائمه معصومین و حضرت زهرا(س) هیچکس دیگر، مصون از خطا و اشتباه نیست و یقیناً قابل سؤال و انتقاد میباشند.
مقام رهبری نیز به پیروی از همین آموزههاست که در جمع دانشجویان اظهار میدارند که «نباید با مسؤولان معارضه و دشمنی کرد، اما این حرف به معنای انتقاد نکردن و مطالبه نکردن از مسؤولان مختلف از جمله رهبری نیست، چرا که میتوان در عین صفا و دوستی انتقاد هم کرد. ضدیت یعنی دشمنی کردن اما اگر کسی معتقد به مسألهای نبود ضد آن نیست».
ما معتقدیم که امام علی (ع) و نیزمقام رهبری در مقام بیان بوده و به جد این سخنان را گفتهاند مگر اینکه این سخنان را تعارف تلقی نماییم که قطعاً از ساحت رهبری نظام جمهوری اسلامی به دور است.
گفتار و رفتار امام علی(ع) با کارگزاران دولت خویش گویای این واقعیت است که هیچکس مصون از خطا نیست که ذیلاً به چند مورد اشاره میشود:
4/1. تخلفات مکرر شریحبنحارث، قاضی حکومت علی(ع) و توبیخ و شماتت وی توسط امام(ع).
4/2. توبیخ و شماتت اشعث ابن قیس، حاکم آذربایجان توسط امام علی(ع) به طوری که خطاب به وی میفرمایند: «مسؤولیتی که به تو واگذار کردم به منزلهی طعمه نیست، بلکه امانتی است که به گردن تو آمده است».
3/4. نکوهش عثمان بن حنیف انصاری، استاندار بصره توسط امام(ع).
4/4: در پی شکایت سوده بنت عماره از حاکم منطقهاش، امام رو به قبله دستها را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا مرا به گناهان اینان مگیر و سپس حکم عزل حاکم را نوشت و جهت ابلاغ به صورت سرگشاده به دست آن زن مظلوم داد تا به حاکم منطقه برساند.
5: بر این اساس و با توجه به جایگاه رفیع انتقاد و امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه اسلامی و آموزههایی که از ائمه معصومین(ع) فرا گرفتهام، در پاسخ به سؤالی گفتهام: اگر در عصر حاضر شخصیتی مانند امام حسین(ع) هم دولتی تشکیل دهند و در آن نظام مجلسی وجود داشته باشد و من افتخار حضور در آن مجلس را که در دولت امام حسین(ع) تشکیل شده است، داشته باشم و قانون اساسی آن نظام همین وظایف را برای نمایندگان، در نظر گرفته باشد، بر اساس معیارهایی که برگرفته از موازین اسلامی و قانون اساسی مورد تأیید امام(ع) است، چنانچه از کارگزارن این دولت کریمه هم انحرافی از قانون اساسی و معیارهای مورد اشاره ملاحظه شود میتوان آنان را نیز به مجلس نظام مورد تأیید امام(ع) فراخواند و مورد سؤال قرار داد.
حال به اطلاع ملت شریف و فهیم ایران میرسانم که در نشستی که در زنجان برگزار شد، در پاسخ به سؤال یکی از حاضران در جلسه، مبنی بر اینکه: «آیا شما از دولت خاتمی هم انتقاد میکردید؟»، در پاسخ عرض کردم که اینجانب علیرغم ارادتی که به آقای خاتمی به خاطر ویژگیهای ارزشمندی که دارد، دارم، در مجلس ششم شدیدترین انتقادها را از دولت ایشان داشتهام و بر اساس وظیفهای که ملت و قانون اساسی بر عهده من نهاده است، نه تنها از دولت خاتمی انتقاد میکنم بلکه اگر شخصیتی مانند امام حسین(ع) هم دولت تشکیل دهند و من افتخار نمایندگی مجلس در دولت ایشان را داشته باشم، در صورت وقوع خلاف در میان کابینهی آن بزرگوار از آن کابینه هم انتقاد خواهم کرد. و دلیل ذکر این مثال، این بود که اولاً یکی از مهمترین انگیزههای قیام امام حسین(ع)، احیای امر به معروف و نهی از منکر و انتقاد از دولت حاکم بود. ثانیاً ، با توجه به این که ما شیعیان آن امام بزرگوار، عشق و علاقه شدید و غیرقابل وصفی به ایشان داریم،در نظر داشتم ارزش و جایگاه والای انتقاد و امر به معروف و نهی از منکر را تبیین نمایم.
اما متأسفانه فتنهگران برای رسیدن به مقاصد پلید خود و به منظور تسویه حسابهای شخصی و سیاسی با دستاویز قرار دادن جملهای که صدر و ذیل و توضیحات آن را که در جلسهای 3 ساعته ایراد شده، حذف کردهاند، قصد راهاندازی فتنهای برای رسیدن به مقاصد حقیر و شوم خود داشتند، و حال اینکه سخنرانی اینجانب در جمع اقشار مختلف مردم زنجان اعم از اصلاح طلب و اصولگرا صورت گرفت که همگان از مراتب ارادت و دلدادگی آنان نسبت به اباعبداللهالحسین(ع) باخبرند.
مگر میشود کسی العیاذ بالله در چنین جمعی به امام حسین(ع) اسائهی ادبی ولو ناچیز روا دارد و مورد اعتراض و شماتت قرار نگیرد، مگر اینکه بپذیریم، جمعبندی مطالب مطرح شده مجاب کننده و اقناعی بوده است. لذا در خاتمه به فرصتطلبان هتاکی که با سوءاستفاده از نام مبارک سالار شهیدان هر چه اهانت و تهمت و ناسزا را که در انبان خود داشتند و سزاوار خودشان بوده، نثار یکی از محبان اباعبداللهالحسین(ع) کردهاند، متذکر میشوم که به تعبیر امام حسین(ع): «اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید»!
با توجه به اینکه در این روزها مجلس تعطیل است و من به منظور ارتباط و پیگیری مشکلات مردم حوزه انتخابیه خود در منطقه میباشم، لذا حق پاسخگویی به یکایک رسانه ها و بویژه شکایت از رسانههای کذاب و هتاک و پیگیری از طریق مراجع قضایی را برای خود محفوظ میدانم و به زودی اقدامات لازم را در این زمینه خواهم کرد و پاسخ مناسبی نیز به بعضی از کسانی که با عنوان رسمی گزافه گویی کرده اند خواهم داد .تنها تاسفم این است که چرا برخی از اشخاص موجه پیش از هرگونه اظهار نظری صحت و سقم اتهامات مطرح شده را از من جویا نشده وبه پیشداوری روی آورده اند!
ضمناً فیلم و نوارهای جلسه مذکور به طور کامل موجود است و متن کامل اصل سخنرانی و اظهارنظر برخی از علمای برجسته کشور در این زمینه نیز در برخی از خبرگزاریها از جمله خبرگزاری انتخاب و سایت نواندیش منعکس شده است که علاقهمندان میتوانند به آن مراجعه کنند و اگررسانههای هتاک اندک صداقتی در قبال مخاطبان خود و مردم کشور دارند، باید به انتشار آن مبادرت ورزند.با این وصف رسانه هایی که در این رابطه علیه اینجانب مطلبی را منعکس کرده اند طبق قانون مطبوعات ملزم به انتشار این جوابیه در همان صفحه و سطر و ستون میباشند. والسلام
شنبه 12/9/86
اکبر اعلمی ـ نمایندهی تبریز و آذرشهر و اسکو
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]