گسترش گردشگری، متضمن کاهش بیکاری و توسعه منطقه ای است و درآمد بالای ناشی از آن می تواند وابستگی به دلارهای نفتی را کاهش دهد. در نوشتار حاضر سعی در نشان دادن مزایای گردشگری نداریم چرا که مزایای آن بسیار روشن است. اما سوال اساسی این است که با وجود مزایای آشکار توریسم چرا گردشگری در ایران گسترش نمی یابد؟ و چرا گردشگران خارجی چندانی از آثار تاریخی ایران که به تنهایی می تواند درآمد هنگفتی برای ایران باشد، دیدن نمی کنند؟
با وجود پتانسیل بالای ایران در صنعت گردشگری، کشورمان همچنان در جمع 40 کشور اولی که درآمد گردشگری بالایی جذب می کنند قرار ندارد. این ضعف عملکرد در جذب توریست و درآمد حاصل از آن را بسیاری به دلیل شرایط ایران و مسایل مذهبی موجود در ایران می دانند.
برخی افراد وجود اعتقادات مذهبی در ایران را به عنوان مانع اساسی در ورود گردشگر به کشور ذکر کرده اند و به این بهانه، ضعف شدید عملکرد متولیان صنعت گردشگری ایران را توجیه می کنند. این درحالی است که یکی از جاذبه های ایران برای جذب توریست خارجی، جاذبه مذهبی و به تعبیر دقیق تر؛ «خاص بودن» کشورمان از نظر فرهنگی است.
بسیاری از کشورها تلاش دارند خود را صاحب فرهنگ متنوع و خاص نشان داده و به این بهانه ، جهانگرد بیشتری به کشور خود بکشانند. المان ها و رسوم مذهبی ، یکی از شایع ترین ابزار های «خاص کردن» کشورهاست، بطوریکه برخی کشورهای موفق در صنعت جهانگردی (مانند ترکیه و رژیم اشغالگر قدس) از وجود جاذبه مذهبی در درون کشورخود بهره جسته و توانسته اند درآمد هنگفتی از این باب کسب کنند.
کشور عربستان نیز مثال بارز این کسب درآمد است. جاذبه مذهبی تنها وجود اماکن مذهبی نیست بلکه وجود فضای معنوی در کشور و هم زیستی مذاهب مختلف در کنار یکدیگر نیز جاذبه مذهبی لقب می گیرد.
بنابراین به جای زیر سوال بردن مذهب به عنوان مانع گسترش گردشگری می توان از آن به عنوان جاذبه گردشگری بهره برد.
به دلایل دیگری نیز با قطعیت می توان گفت مذهب مانع جذب توریست نیست. عموماً جاذبه های توریستی ایران به نوعی هستند که توریست خاص را به کشورمان جذب کنند. باید تفاوت بزرگی بین جاذبه های توریستی ایران و دبی و یا سواحل آنتالیا قایل باشیم همچنین باید تفاوتی به همین بزرگی بین توریست های بازدید کننده از این مناطق قایل باشیم. هر چند ایران به لحاظ جاذبه های طبیعی نیز موقعیت ممتازی دارد اما عموماً مناطق تاریخی آن می تواند توریست خاص را به کشور جذب کند. توریستی که هدفمند است و برای بازدید از مکانی وارد کشور می شود نه صرفاً برای خوش گذرانی. وقتی این ورود هدفمند باشد، قطع و یقین این توریست حاضر است شرایط جامعه ای که به آن وارد می شود را بپذیرد. بنابراین مذهب مانع اساسی برای جذب توریست نیست. مطالب فوق ناقض این مطلب نخواهد بود که توریست خاص نیز باید شرایط مناسبی از لحاظ امنیتی، بهداشتی و رفاهی برخوردار باشد بلکه تنها برای اثبات این مدعاست که مذهب مانع ورود نیست.
حال اگر بپذیریم که علی رغم وجود شرایط مذهبی کنونی جامعه امکان ورود گردشگر به کشور وجود دارد، آن هم به تعدادی فراوان به علت جاذبه های زیاد، و این موردکه سیاست گذاران به هر دلیل از جمله ورود فرهنگ بیگانه با گسترش توریسم مخالف اند را مردود بدانیم (چرا که سیاست گذاران به خوبی می دانند که جمعیت گسترش فرهنگی از توریست به افراد جامعه مقصد نیست بلکه جهت گسترش فرهنگی و بر عکس است) می ماند علمکرد ضعیف ایران.
ایران به لحاظ امنیت از بسیاری کشورهای موفق در جذب درآمد های گردشگری، پیش تر است اما نبود برنامه مناسب و تبلیغات مورد نیاز و لازم مانع جذب گردشگر در کشورمان شده است. وقتی گردشگری به جاذبه های توریستی ایران آگاه نباشد چگونه ایران را به عنوان مقصد انتخاب خواهد کرد؟
تبلیغات گسترده ترکیه روی مولانا می تواند تجربهی مفیدی برای ایران باشد. در گوشه و کنار ایران عرفایی به مرتبه مولانا خفته اند. آیا ما حتی تلاشی برای شناساندن آنها کرده ایم؟ تعداد شعرای ایران که در ایران دفن شده اند و مرتبه ای نظیر مولانا دارند اندک نیست. اما آیا ما از محل توریسم خارجی درآمد زیادی از این اماکن کسب می کنیم؟
صنعت گردشگری به گونه ای است که خود می تواند خود را گسترش دهد و درآمدهای حاصل از آن چنان زیاد است که می تواند موجبات بزرگتر شدنش را فراهم سازد. اگر بخواهیم به رشد اقتصادی تعیین شده در برنامه چهارم دست یابیم، یکی از آسان ترین راه حل ها گسترش صنعت گردشگری است و با توجه به پتانسیل موجود کشور، تدوین یک برنامه راهبردی و اراده و همت برای اجرای آن می تواند چرخ های عظیم صنعت گردشگری و به تبع آن اقتصاد ملی را به حرکت درآورد.
نوشته شده توسط :
علی
نظرات ديگران [ نظر]