در هفته پایانی خردادماه که نام هفته «جهاد کشاورزی» را با خود به یدک می کشد وزرای بازرگانی و جهادکشاورزی دولت نهم در یک رویارویی آشکار به مصاحبه پراکنی علیه یکدیگر پرداختند که البته از چشم اصحاب رسانه نیز دور نماند.

وزیر کشاورزی در میان خبرنگاران از واردات بی حساب و کتاب کالاهای اساسی انتقاد کرد و همه می دانستند که وزیر بازرگانی مورد خطاب وی است.

یکی از انتقادات جدی به وزارت بازرگانی واردات بی‌رویه شکر باعث کاهش 31 درصدی سطح زیر کشت چغندرقند در فروردین و اردیبهشت 86 نسبت به دوره مالی مشابه سال قبل شده است که این میزان معادل دو میلیون تن چغندر قند مورد نیاز تولیدکنندگان داخلی شکر می باشد.

وزیر بازرگانی، البته این اعتراضات را بی پاسخ نگذاشته و در همان روز در مصاحبه هایش تلویحاً اعلام کرد این اعتراضات بی اساس است و وی نمی تواند به دلیل تولید کم داخلی، اجازه دهد مردم با مشکل مواجه شوند و تولید داخلی سیب زمینی، برنج، گندم و شکر را ناکافی دانست.

اینگونه اظهارات متناقض که جریان داشتن دو سیاست کاملاً ضد هم را در دولت نهم آشکار می کند در حالی مطرح می شود که هر دو وزیر محترم در کمیسیونهای متعدد اقتصادی و مرتبط با تنظیم بازار حضور داشته و نسبت به سیاستهای دولت اتخاذ تصمیم می نمایند.

طبق آمارهای ارائه شده مربوط به میزان واردات، نزدیک به دو هزار و چهارصد تن شکر وارد کشور شده است که معادل 4 سال کسری نیاز مصرف نسبت به تولید داخل می باشد.

بر اساس اعلام نظر مدیران دولت گذشته به نوروز اتفاقی مشابه نیز در سالهای گذشته رخ داده بود دو محموله انبوه جداگانه شکر وارد کشور کرده بودند که با همکاری معاونت اقتصادی وقت وزارت اطلاعات و پیگیری شورای اقتصاد در آن زمان، نسبت به اخذ مابه التفاوت تعرفه واردات به عنوان جریمه از آنها اقدام شده بود.

واردات شکر با نرخ غیرواقعی ارز وارداتی و عوارض بسیار پایین واردات، قیمت تمام شده شکر داخلی را از نرخ فروشندگی و مصرف شکر خارجی گرانتر کرده است که در نتیجه آن میزان متنابهی از شکر تولید داخل را در انبارها معطل و تولید را به میزان چشمگیری کاهش داده است که این امر نیز به نوبه خود منجر به کاهش تولید چغندرقند و ضرر و زیان بیش از اندازه چغندرکاران و استهلاک نامتعارف و جبران ناپذیر صنعت شکر شده است.

البته شکر تنها هدیه تلخ دولت نهم به کشاورزی و تولید داخلی نبوده است. در همین مدت میزان زیادی سیب زمینی، گندم و برنج نیز وارد کشور شده است که قریب به اتفاق تحلیلگران آن را غیرکارشناسی و مضر و ناشی از سیاست غلط، عدم نظارت و بعضاً شیوع فساد در بدنه دولت نهم می دانند.

به عنوان نمونه ای دیگر، کشورمان که حدود 10 سال است که با تلاش فراوان دست اندرکاران و کشاورزان توانسته است آفات و بیماریهای مربوط به کاشت سیب زمینی را از بین برده و خود را نسبت به واردات آن خودکفا کند، در سال گذشته با ورود سیب زمینی از پاکستان به عنوان یکی از صاحبان آلوده ترین محصولات کشاورزی مواجه شد.

اتفاقاً سیب زمینی هم در این مدت یکی دیگر از ابزارهای نزاع دو وزراتخانه اقتصادی دولت و دست اندرکاران آنها بود. وزارت بازرگانی دلیل واردات سیب زمینی را عدم اطلاع آن وزارتخانه از اعطای مجوز 4 کارخانه جدید فرآوری این محصول توسط وزارت صنایع خواند و درمقابل وزیر کشاورزی سعی کرد عدم ارائه مجوز ورود یک محموله بزرگ سیب زمینی را که «دستهای پشت پرده» را واردکننده آن می دانست، آلوده بودن آن محموله اعلام کند.

بحران وارادات محصولات کشاورزی ناشی از ملغمه‌ای از سیاست‌های ناکارآمد اقتصادی دولت، عدم توجه به نظرات کارشناسان و منافع آنی صاحبان نفوذ در ساختار قدرت و دولت می‌باشد که بخش کشاورزی خصوصاً تولید کنندگان محصولات استراتژیک را با بحران مواجه نموده است.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]