سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

ممنوعیت پخش اذان از بلندگوی مساجد باکو

یکشنبه 86 خرداد 6 ساعت 2:55 عصر

پس از سالها که طنین اذان نمازهای یومیه در مناطق اطراف مساجد آذربایجان به ویژه باکو به گوش می رسید، بلندگوهایی که به مناره های مسجد گنبد سبز قاضی سلطان علی متصل بود خاموش شد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از خبرگزاری فرانسه، مسجد قاضی سلطان علی چون سایر مساجد باکو از استفاده بلندگوهای تقویت کننده صدا برای پخش بانگ اذان منع شد، در حالی که طنین بانگ اذان مشخصه بارز کشورهای اسلامی سراسر دنیا است.

مقامات اظهار داشتند که این ممنوعیت ضروری بوده است، چرا که صدای بلند اذان ساکنان اطراف مسجد را به ویژه در پایتخت کشور آزرده خاطر کرده است. اما برخی از منتقدان این اقدام را به عنوان نقض آزادای دینی در آذربایجان توصیف کردند.

برخی از نمازگزاران پس از اقامه نماز ظهر مقابل مسجد تجمع کرده و اظهار داشتند که این ممنوعیت بی مفهوم است.

عزیز از مسلمانان آذری ساکن باکو که از ارائه نام فامیل خود امتناع کرد در این مورد اظهار داشت: شنیدن صدای اذان بسیار مهم و تداعی کننده وظیفه معنوی است، اگر از بلندگوهای قوی استفاده نشود ممکن است صدای اذان در میان سایر صداهای شهر به گوش نرسد.

وی با تمسخر درباره این ممنوعیت گفت: مگر آنها می توانند ناقوس های کلیسا را در کشورهای مسیحی از صدا بیندازند .

اداره امور مسلمانان قفقاز که از طرف دولت به امور مسلمانان در آذربایجان رسیدگی می کند این ممنوعیت را با اشاره ملاحظات مربوط به مزاحمت اعلام کرد.

آکیف آقایف سخنگوی این اداره نیز اظهار داشت: با چندین شکایت از سوی مردم درباره صدای بلند بلندگوها مواجه شده بودیم، برخی از افراد بیمار، کهنسال و کودکان به واسطه این صدا نمی توانستند استراحت کنند.

آقایف تأکید کرد: این ممنوعیت را نمی توان به نشانه ممنوعیت اذان تلقی کرد، بلکه این ممنوعیت تنها شامل استفاده از بلندگوهای تقویت کننده است.

کشور نفت خیز جمهوری آذربایجان داری 1/8 میلیون نفر جمعیت است که در ساحل دریای خزر قرار گرفته است و پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 و استقلال شاهد احیای دین اسلام بوده است و چون ایران، کشور همسایه خود اکثریت جمعیت این کشور را شیعیان تشکیل داده اند.

نکته کنایه آمیز قضیه این است که احیای دین اسلام مقامات را به اعمال ممنوعیت ترغیب کرده است، چرا که بسیاری از مساجد باکو در سردادن صدای بلندتر اذان با یکدیگر به رقابت می پردازند که این امر موجبات آزرده خاطر شدن برخی شهروندان را فراهم کرده است. پیش از این تعداد مساجد باکو بسیار اندک بود ، اما این تعداد اکنون به قدری افزایش یافته که نیازی به استفاده از تقویت کننده بلندگو نیست.

ایلگار ابراهیم اوغلو مدیر مرکز غیر دولتی حمایت از آزادی دینی گفت: این ممنوعیت نقض حقوق مؤمنان بوده و نشانه بازگشت به رویکرد غیر دینی گذشته دوران شوروی است. در هیچ کجای دنیا چنین محدودیتی را اعمال نکرده اند و حتی در اروپا و آمریکا که اقلیت مسلمان زندگی می کنند چنین محدودیتی وجود ندارد.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


ارشاد یا درگیری

شنبه 86 خرداد 5 ساعت 12:0 صبح

در پی انتشار اخباری در بعضی از سایت‌ها مبنی بر برخورد خشن ‌عوامل گشت ارشاد با یک زن در میدان هفت تیر تهران، رئیس مرکز اطلاع‌رسانی پلیس تهران از بررسی دقیق و همه جانبه این موضوع در پلیس خبر داد.

سرهنگ مهدی احمدی در گفت‌وگو با فارس در خصوص چگونگی جزئیات حادثه به وقوع پیوسته در میدان هفت تیر تهران گفت: مأموران گشت ارشاد در میدان هفت تیر در حال تذکر ‌به تعدادی از افراد بدحجاب بودند که یکی از مأموران متوجه فیلمبرداری دختر جوانی از طریق تلفن همراه از این صحنه شد و از وی درخواست کرد تا برای ارائه توضیحات به همراه عوامل گشت به مقر پلیس بیاید.

وی گفت: مقاومت فرد مورد نظر برای اعزام به پایگاه پلیس باعث بروز درگیری فیزیکی بین مأموران زن و دختر مورد نظر شد که این امر ‌تجمع مردم را در پی داشت.

سرهنگ احمدی گفت: فرد مذکور هیچ ارتباط و یا نسبتی با افراد مورد ارشاد نداشته‌ و پلیس تهران بررسی همه جانبه خود را درباره این موضوع آغاز کرده است که در این زمینه در آینده نزدیک اطلاع‌رسانی می‌شود.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


 


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


در ادامه‌ مراسم دهمین سالگرد بزرگداشت حماسه‌ دوم خرداد، رییس‌جمهور سابق کشورمان با تحلیل دوم خرداد گفت: از دو منظر دوم خرداد را تحلیل می‌کنم؛ یکی این‌که در آن روز انتخابات برگزار شد؛ انتخاباتی که بارها برگزار شده و می‌شود اما پیدایش پدیده‌ای به نام انتخابات درخور توجه است. در این امر دوم خرداد و دیگر روزهایی که در آن انتخابات برگزار شده، مشترک هستند. کشوری که در زمان طاغوت، استبدادزده بود و استخوان‌هایش خورد و شکسته شده بود، در اثر انقلاب تصمیم گرفت سرنوشتش را خود رقم بزند و انتخابات، رمز حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش است که یک حادثه‌ مهم در کشور ما محسوب می‌شود.

به گزارش ایسنا، وی با بیان این‌که انتخابات حادثه‌ مهمی در کشور ما در جهت خاصی است که ملت ایران حداقل در 200 سال گذشته داشته است، گفت: این ملتی است که دوست دارد مردم‌سالاری سازگار با هویت دینی او باشد و این یک امر بدیع است و خواست مردم‌سالاری نیز امری بدیع و گفتمان آن جهان‌شمول است.

رییس‌جمهور سابق کشورمان اظهار داشت: آن‌چه در غرب اتفاق افتاد، تنها صورتی از صورت‌های دموکراسی است و نه هیچ‌کس می‌تواند و نه هیچ‌کس می‌خواهد غیر از دموکراسی را انتخاب کند. ملت ایران نیز چنین هستند، با این خصوصیت که علاقه‌مند هستند این مردم‌سالاری با دین، تاریخ و فرهنگ آنها منطبق باشد.

خاتمی با بیان این‌که دوم خرداد نیز یکی از مظاهری بود که انتخابات در آن صورت گرفت، اما با ویژگی مهم، خاطرنشان کرد: تاکید می‌کنم بر این‌که در این خصوصیات، چشم خود را به روی فردی که انتخاب شد ببندید و به مسائل دیگر توجه کنید. دوم خرداد اولا انتخابی معنادار بود. همه‌ انتخابات مهم است اما معناداری این انتخابات امر دیگریست که آن را از سایر انتخابات‌ها متفاوت می‌کند.

وی ادامه داد: انصاف این است که اگر نگوییم انتخابات دوم خرداد، تنها انتخابات (البته در عرصه‌ ریاست‌جمهوری که مهم‌ترین قوه را در یک نظام دموکراتیک به عهده می‌گیرد) بود، می‌توانیم بگوییم تقریبا تنها انتخاب رقابتی جدی بود؛ رقابتی سخت و نفس‌گیر، و آن‌چه حاصل شد برخلاف انتظار یا تحلیلی بود که خیلی‌ها داشتند. در دوم خرداد اگر آرا به هم نزدیک بود این معناداری وجود نداشت و یا اگر این دو انتخابات دو مرحله‌ای می‌شد و رای در 15 درصد مشخص می‌شد، معناداری نداشت؛ اما تردیدی نیست که در دوم خرداد یک روش، یک بینش و یک منش انتخاب شد؛ اما این‌که توانسته است خواسته‌های مردم را برآورد یا نه، مساله‌ دیگریست.

خاتمی، انتخابات دوم خرداد را مظهر اتحاد ملی خواند و گفت: امسال نیز با هوشیاری درستی، نام اتحاد ملی انتخاب شده است. جز خود انقلاب که شاهد اتحاد عجیبی در آن بودیم که جهان را شگفت‌زده کرد، در سایر مسائل سیاسی بدون هیچ تعصبی باید بگویم هیچ‌گاه مانند دوم خرداد صاحب اتحاد ملی نبودیم. همه‌ مردم، همه‌ طبقات و به ویژه نسل جوانی که حتی انقلاب را درک نکرده بود، در این حماسه شرکت کرد؛ اتحادی که با هر دیدی به آن نگاه کنیم، نمی‌توانیم آن را نادیده بگیریم.

وی با بیان این‌که دوم خرداد توانست همه‌ تهدیدها را که در آن زمان فراوان بود و هنوز هم هست به فرصت تبدیل کند، خاطرنشان کرد: من در این‌جا درصدد بیان دستاوردهای اقتصادی، امنیتی، آزادی و پیشرفت کشور و دستاوردهای بین‌المللی حاصل از دوم خرداد نیستم و البته نمی‌خواهم بگویم این حادثه عزت مردم ایران را در جهان بالا برد یا نه و نمی‌خواهم بگویم در این جریان، ملت ایران چهره‌ی قاطع خود را نشان داد یا خیر. خوش هم ندارم در این مورد صحبت کنم، البته مقایسه‌ی دستاوردهای دوم خرداد با قبل و بعد از آن کار سختی نیست.

رییس‌جمهور سابق کشورمان در عین حال به کاستی‌های دوم خرداد اشاره کرد و گفت: یکی از مشکلات بزرگ تاریخی ما که هنوز هم وجود دارد، تشتت فکری در عرصه‌ی جریان دوم خرداد است که هنوز هم در جامعه وجود دارد که البته به جامعه‌ ما اختصاص ندارد. مشکل بزرگ رهایی‌بخشی و اصلاح‌خواهی مردم ایران است که در میان دو جریان سنت‌پرستی و سنت‌ستیزی قرار دارد که این دو جریان، نظام فکری مشخصی دارند.

وی اضافه کرد: اصلاحات در این میان در میان این دو سنت سنت‌پرستی و سنت‌ستیزی با توجه به این‌که تازه است و از دل تاریخ برمی‌آید و هنوز هم ادامه دارد، به یک تفکر مدون نیاز دارد و متاسفانه برخی از تحلیل‌ها به این تشتت و داوری‌ها می‌افزاید.

سیدمحمد خاتمی در ادامه‌ی سخنانش در مراسم دهمین سالگرد دوم خرداد، ضعفی را که به گفته‌ وی به طور طبیعی در برنامه‌های جریان دوم خرداد وجود داشت، یکی دیگر از کاستی‌های این جریان عنوان کرد و افزود: البته من ادعا می‌کنم و می‌توانم ثابت کنم که دارای بابرنامه‌ترین دولت بعد از انقلاب {بوده‌ام} و منسجم‌ترین و سنجیده‌ترین و کارشناسانه‌ترین برنامه‌ها در بعد از انقلاب، در دولت‌های حاصل دوم خرداد بود.

خاتمی افزود: چه در گام اول و چه در گام دوم و چه در دو برنامه‌ای که توسط دولت اصلاحات با حضور کارشناسان تدوین شد و یک برنامه‌ی آن اجرا و برنامه‌ی آن به دست عزیزان بعدی سپرده شد که باید اجرا شود، این ادعا صادق است.

وی گفت: البته این امر به این معنا نیست که این برنامه‌ها هیچ عیبی نداشت اما همه‌ نیازها و اولویت‌های جامعه در این برنامه‌ها لحاظ شده بود و تلاش شد بدون کمترین نقصی انجام شود؛ گرچه کدام کار بشری است که بدون نقص باشد؟

رییس موسسه بین‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها سومین کاستی دولت اصلاحات را در اجرا دانست و گفت: دست‌اندرکاران اجرا، انسان دارای نقص و ضعف هستند و علی‌رغم این‌که خالصانه و مخلصانه تلاش می‌شد که کارهای بزرگی صورت گیرد اما طبیعتا در اجرا نقص‌هایی داشتیم.

خاتمی افزود: مهم‌ترین کاستی و مانع ساختاری و رفتاری در برابر اجرای برنامه‌ها و تامین خواسته‌ها، مشکلی بود که یکی از مشکلات کنونی تاریخ ما و مانعی در جهت تحقق خواسته‌های بزرگ ملت بوده است.

وی گفت: ملت ایران خواستار مردم‌سالاری سازگار با اسلام بود و انتخابات هم بستر مردم‌سالاری است و راز و رمز مردم‌سالاری نیز بسته به برگزاری انتخابات است.

رییس‌جمهور سابق کشورمان در ادامه سخنانش با بیان این که جمهوری ما می‌خواهد اسلامی باشد گفت: این مساله از یک سو به رای مردم متکی است که در انتخابات تجلی دارد و البته نظام ما اسلامیست که از این جهت در هر دو مورد نگرانی وجود دارد.

خاتمی اضافه کرد: برای آسیب‌شناسی نظام و جامعه‌ی ما باید در زمینه‌های مذکور بدون هیاهو بحث علمی و راهیابی کرد و قطعا این مساله هم دارای موافق و مخالف است.

وی با تاکید بر این‌که اگر در یک جامعه، انتخابات امر تشریفاتی شد اما ملت حقیقتا خواستار مردم‌سالاری بود، باید نگران بود، افزود: از دیگر ویژگی‌های حاصل انتخاب مردم ایران در دوم خرداد که یک حادثه‌ی شگفت‌انگیز و بی‌سابقه یا کم‌سابقه در جهان بود این است که در این کشور، دولت (قوه‌ اجرایی) مدافع و طرفدار آزادی بود و در همه‌ی صحنه‌ها برای حفاظت از رای مردم و جلوگیری از شیوه‌های دیکتاتورمنشانه در صحنه بود و نظارت داشت.

خاتمی با بیان این‌که نظارت یعنی برای فراهم‌آوردن فضای آزادی برای انتخاب مردم و جلوگیری از این‌که اعمال قدرت علیه رای مردم نشود و از خودکامگی و رفتار دلبخواهی آن‌که قدرت را در دست دارد جلوگیری شود، تلاش شود، افزود: آیا شگفت نیست که در ایران دولت مدافع تشکل‌ها و آزادی رای مردم باشد؟ و احیانا آنها که باید مدافع حق مردم باشند با اعمال روش‌های قیم‌مآبانه نظارت کنند. این یک مشکل است که باید به آن دقت شود.

وی با تاکید بر این‌که اگر خواستار دموکراسی و مردم‌سالاری هستیم، باید متوجه باشیم که زمینه‌ اعمال حق و آزادی مردم که در رای دادن آشکار می‌شود فراهم شود، افزود: از این‌که انتخابات به یک امر تشریفاتی مبدل شود باید نگران شویم.

رییس‌جمهور سابق کشورمان با اشاره به اسلامی‌بودن نظام جمهوری اسلامی افزود: اسلام و دین، بزرگ‌ترین هدیه به انسان است و هیچ چیز بدتر از آن نیست که دین به ظاهرپرستی و ظاهرگرایی مبتلا شود؛ البته در دین، مناسک و ظواهر داریم که اگر مناسک را از دین جدا کنیم، دین ناقص می‌شود و ظواهر و مناسک نشانه‌ راهیست به سوی یک واقع و باطن.

خاتمی گفت: اگر آن باطن فراموش شد و مورد توجه قرار نگرفت و ظاهر اصل شد و اگر در ظاهر هم بر عادت‌ها پافشاری شد، حتی ممکن است همان ظواهر هم به جای این‌که راه باشد، راهزن شود.

رییس‌جمهور سابق کشورمان افزود: در جوامع دینی باید نگران ظاهرپرستی و قربانی‌شدن روح دین باشیم.

خاتمی با بیان این‌که برای ما که کار تازه‌ای را شروع کرده‌ایم انتخابات و اسلام هر دو مهم است و باید نسبت به هر دو نگران بود، گفت: مساله‌ی دیگر در کشور ما این است که در انتخابات و عرضه‌ امور تا چه حد احساسات و تا چه حد تعقل و تدبیر غلبه دارد و این منوط است به این که مردم چه‌قدر روی این مساله فکر کنند.

وی با بیان این‌که از جمله ساز و کارهای جهان برای این کار که تجربه هم شده، پیوند گسست‌ناپذیر تحزب با مردم‌سالاری است، گفت: اگر حزب در کشور نباشد نمی‌شود یک برنامه‌ی سنجیده عقلانی را به مردم رساند و البته اگر برنامه باشد و زمینه‌ی انتقال آن فراهم نباشد، مشکل پیش می‌آید.

رییس‌جمهور سابق کشورمان با بیان این‌که تحزب به دو دلیل در جامعه‌ ما با مشکل روبه‌رو شده است، در عین حال از تازه‌کار بودن در تحزب در کشور به عنوان یکی از دو دلیل یاشده یاد کرد و گفت: از ما که تازه‌کاریم نمی‌شود انتظار داشت در این مدت کوتاه صاحب احزاب مستحکم و سنجیده باشیم. در کشور ما هم فرهنگ دموکراسی جا نیفتاده که قدر حزب دانسته شود و هم خود احزاب راهکارهای ایجاد پیوند با ملت و عدم تحمیل خواسته‌هایی را که به نام خواست ملت وجود دارد، به خوبی نمی‌دانند.

خاتمی با تاکید بر این‌که احزاب مستقل و تشکل‌های مدنی حتما برای پا گرفتن باید از سوی حاکمیت حمایت مادی و معنوی شوند، افزود: در کشور ما به خاطر نبود این امر، بعضا احزاب، مزاحم تلقی می‌شوند. 


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


خاطرات آزادسازی خرمشهر

چهارشنبه 86 خرداد 2 ساعت 3:38 عصر

امیر شهید سپهبد «علی صیاد شیرازی» در سال 1372 با حضور در مسجد کوی دانشگاه تهران، طی یک سخنرانی در سالروز شهادت شهید «حسین خرازی» به بررسی چند عملیات‌ که در سال‌های نخستین دفاع مقدس از سوی زرمندگان اسلام انجام شده بود، پرداخت که شرح عملیات افتخارآفرین بیت‌المقدس یا آزادسازی خرمشهر، نیز بخشی از سخنان وی را تشکیل می‌داد... .

وی با اشاره به عملیات «بیت المقدس» که بعدها به نام فتح خرمشهر معروف شد، ادامه داد: در این عملیات ما در جبهه‌ا‌ی به طول 170 کیلومتری مبارزه کردیم، در این عملیات قرارگاه قدس، فتح و نصر با توجه به تجربه علملیات طریق القدس، ثامن ائمه و فتح المبین نبرد سنگینی را در منطقه‌ای به وسعت 6 هزار کیلومتر مربع آغاز کردند... .

در قرارگاه جنوب که تمام فرماندهان لشکر و تیپ‏های ارتش و سپاه در کنار هم فشرده نشسته بودند صحبتم را با دعای فرج آغاز کردم. البته در ابتدا کمی ترسیدم که کم بیاورم. خطاب به فرماندهان گفتم تصمیم دارم فرمانی را به شما ابلاغ کنم، همه ساکت شدند و گوش دادند و من فرمان را ابلاغ کردم، دیدم همه سرها به هم نگاه می‏کنند و هر کس منتظر بود یک نفر حرفی بزند. اولین کسی که صحبت کرد زندهاد احمد متوسلیان بود، البته شاید زنده و در دست اسراییلی‏ها باشد. او فرمانده تیپ حضرت رسول(ص) بود، ایشان با لحنی جدی و تند گفت فلان کس! ما نظر داده بودیم، چه جوری شد؟ این طرح از کجا آمد؟

من خیلی آرام و متواضع گفتم معذرت می‏خواهم من به شما عرض کردم که فرمان ابلاغ می‏کنم؛ نظر نخواستم، نگاهی کرد، ما هر دو در جبهه‏های کردستان با هم بودیم و خاطره‏ها داشتیم. احساس کردم که قانع نشد، ولی احمد سرش را زیر انداخت و چیزی نگفت.

بعد از ایشان، نفر دوم شهید خرازی رحمت الله علیه بود، ایشان تندتر از متوسلیان خطاب به من، گفت: ما در جلسه قبل خیلی مطلب گفته بودیم، چه جوری شد؟ این طرح چیست؟ من تندتر شدم و گفتم: معذرت می‏خواهم، من خدمت برادران عرض کردم باز تکرار می‏کنم من فرمان فرماندهی قرارگاه را ابلاغ می‏کنم. اگر نگرفته‏اید بگویید تا دوباره تکرار کنم، بحثی نداریم، صحبت دیگری هم نیست... .

دوباره چرخه از نو شروع شد و شهید احمد متوسلیان گفت جناب سرهنگ من معذرت می‏خواهم هیچ منظور خاصی نداشتیم ما تابع دستور و تکلیف هستیم. وقتی که او این را گفت آرامش پیدا کردم؛ خجالت کشیدم چون خودم را آماده کرده بودم که تندتر سخن بگویم. بعد شهید خرازی بلافاصله بعد از شهید احمد گفت ما تابع دستور هستیم. وقتی که ایشان این حرف را زد من خطاب به آنها گفتم پس چرا شما معطل هستید وقت کمی داریم و همه بلند شدند و چنان با سرعت رفتند که من تنها ماندم... .

شب عملیات شروع شد، سه تا محور بود، در محور اول با یک تیپ از لشکر 21 شهید حمزه ارتش، آنها در محور اول در همان ساعات اولیه در بین صفوف دشمن شکاف ایجاد کردند. البته بین شلمچه و خرمشهر ما باید در هفت کیلومتر دشمن را قطع می‏کردیم و خودمان را به اروندرود می‏رساندیم که تازه به مردم بگوییم خرمشهر را محاصره کرده‏ایم تا که مردم حضور پررنگ‏تری در جبهه داشته باشند. محور اول توسط شهید احمد به نحو مطلوب پیش می‏رفت ولی دو محور دیگر تا ساعت 5 / 4 صبح باز نشد و شهید احمد نیز داد و بیداد می‏کرد که چرا نمی‏آیید؟ ما داریم از چپ و راست می‏خوریم. خدا کمک کرد، ساعت 5 صبح بود که دیدیم از پشت بی‏سیم با هیجان اعلام کردند که شهید خرازی گفت ما داریم به طرف جلو می‏رویم و نزدیک رودخانه هستیم و حدود 5 / 6 صبح بود که اعلام کرد ما به رودخانه رسیدیم. آنقدر آنها به سرعت پیشرفته بودند که هلی کوپتر دشمن فکر می‏کرد که هنوز در آن منطقه نیروهای خودشان ساکن هستند. نزدیک‏های صبح این هلی کوپتر در فاصله پایین از خرمشهر حرکت می‏کرد، این هلی کوپتر را با آرپی‏جی زدند، هیچ‏کس تاکنون با آرپی‌جی، پدافند نظامی نکرده است... .

آمدم تماس بگیریم با شهید خرازی و بگویم این کار را نکند، دیدم که او زودتر تماس گرفت و پرسید که سرانجام مذاکره چه شد؟ آمدم بگویم که نمی‏شود که گفت دارد وقت می‏گذرد و ما همانجا یک تصمیمی گرفته‏ایم، من هم گفتم جلو بروید. نیم ساعت بیشتر طول کشید که سر و صدای بی‏سیم بلند شد گفتم حتما گیر افتاده‏اند. بی‏سیم را روشن کردم دیدم شهید خرازی می‏گفت که هر چه جلوی خود را نگاه می‏کنیم می‏بینیم که عراقی‏ها دست خود را بالا گرفته‏اند، چه کار باید کنیم؟ من فهمیدم منظور او چه چیزی است. چون نیروهای عراقی زیاد بودند و نیروهای او کم بودند و نمی‏توانستند نیروهای عراقی را کنترل کنند. پیشنهاد کردم یک هلی‏کوپتر بالا برود و ببیند که عمق آنها تا کجاست؟ یک هلی‏کوپتر بالا رفت و خلبان با هیجان گفت تا چشم من کار می‏کند تمام عراقی‏ها در خیابان خرمشهر دستان خود را بالا برده‏اند حالا نمی‏شد که به اسیران عراقی بگوییم که شما فعلا در سنگر بروید که ما نیرو جمع‏آوری کنیم و بعدا شما را ببریم و بازداشت کنیم... .


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


آمریکا، رکوردار

سه شنبه 86 خرداد 1 ساعت 12:0 صبح
امریکا در بخش پایگاههای اینترنتی غیر اخلا‌قی در جهان رکورد دار است .

به نوشته روزنامه لوموند ,مطالب مربوط به روابط جنسی روی شبکه اینترنت سهم قابل توجهی را نصیب خود کرده است.

براساس تحقیقی که به تازگی نشریه گود مگزین انجام داد 12, درصد از پایگاههای موجود در شبکه اینترنت را پایگاه های غیراخلاقی تشکیل می دهند.

بر این اساس هر روز 260 پایگاه اینترنتی غیر اخلاقی جدید در شبکه ایجاد می شود.

امریکا به عنوان اصلی ترین تولید کننده اینگونه برنامه‌های مجازی 89 درصد از این تولیدات را در اختیار دارد.

25 درصد جستجوها برای اینگونه پایگاهها و 35 درصد پیاده کردن اینگونه صفحات اینترنتی "دانلود" نیز در امریکا صورت می گیرد .

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


محدودگران اینترنت

دوشنبه 86 اردیبهشت 31 ساعت 12:0 صبح
نتایج تحقیق چهار دانشگاه آکسفورد، کمبریج، هاروارد و تورنتو درباره سانسور سایت های اینترنتی در چهل کشور جهان به همراه تشکیلات خودگردان فلسطینی نشان می دهد که چین و ایران در صدر کشورهای مسدود کننده سایت های سیاسی اینترنتی قرار دارند.

طبق این گزارش که روز جمعه ۱۸ ماه مه منتشر شد، بیست و پنج کشور از میان کشورهای مورد تحقیق، سایت های اینترنتی را سانسور و مسدود می کنند. این پژوهش کشورهای آمریکای شمالی و اروپای غربی را دربر نگرفته است.

به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، چین، ایران، میانمار، سوریه، تونس و ویتنام به شدت سایت های سیاسی را فیلترینگ می‌کنند.

برپایه این گزارش، ایران، عمان، عربستان سعودی، سودان، تونس، امارات متحده عربی، و یمن در صدر کشورهایی قرار دارند که بیشترین سایت های اجتماعی، پورنوگرافی، قمار و همجنسگرایانه را فیلتر می کنند.

ایران یکی از ۱۳ کشوری است که گزارشگران بدون مرز« دشمنان اینترنت» می خواند. گزارشگران بدون مرز بارها از دولت ایران به دلیل زندانی کردن خبرنگاران و وبلاگ نویسان انتقاد کرده است.

در بخش دیگری از پژوهش این چهار دانشگاه آمده است که که در برخی از کشورها چون کره جنوبی فلیترینگ بسیار کمی وجود دارد و تقریبا تنها آن گروه از سایت های اینترنتی مسدود می‌شوند که درباره کشور همسایه یعنی کره شمالی، اطلاعات منتشر کنند.

در این تحقیق کشورهایی چون کوبا و کره شمالی را، بدلیل خطراتی که متوجه پژوهشگران می کرد، مورد بررسی قرار نداده است. از سوی دیگر برپایه این تحقیق، پژوهشگران به گزارشی مبنی بر سانسور و فیلترینگ در کشوهای روسیه، اسراییل و مناطق فلسطینی دست نیافته اند.

در آذر ماه سال ۱۳۸۵ آیین نامه و مقرراتی برای فیلترینگ سایت های اینترنتی از سوی هیات وزیران جمهوری اسلامی از جمله وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تدوی شکل رسمی به اجرا گذاشته شد.

به دنبال تصویب این آیین نامه و مقرارت، سایت های پرطرفداری مانند یوتیوب ، ویکی پدیا و سایت خبری نیویورک تایمز فیلتر شدند.

کاربران ایرانی به هنگام ورود به این سایت ها با پیام «مشترک گرامی دسترسی به این سایت ها امکان پذیر نمی باشد»، مواجه می شوند

در گزارش های که پیشتر نیز منتشر شده بود در جهان پس از چین، ایران رکوردار فیلتر کردن سایت های اینترنتی بود.

به نوشته «اوپن نت اینسیتیو» دولت ایران از نرم افزار «اسمارت فیلتر» که ساخت یک شرکت آمریکایی است، برای فیلتر کردن هر چه موثرتر سایت های ایرانی استفاده می کند.

شرکت «سیکیور کامپیوتینگ» تولیدکننده این نرم افزار، هر گونه فروش محصولات خود به ایران را انکار کرده است

نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


فیلم ضد ایرانی «پرسپولیس»

یکشنبه 86 اردیبهشت 30 ساعت 4:55 عصر

فیلم ضد ایرانی «پرسپولیس» که قرار است در بخش رقابتی شصتمین جشنواره فیلم کن به نمایش در بیاید نظر مطبوعات غربی را به خود جلب کرده است.

به نوشته تهران امروز، در حالی که فیلم‌های متعارف و واقع بینانه درباره ایران چندان مورد توجه رسانه‌های خارجی قرار نمی‌گیرند، فیلم ضدایرانی «پرسپولیس» نظر رسانه‌های خارجی بالاخص مطبوعات آمریکایی را به خود جلب کرد، آنچنانکه روزنامه آمریکایی لس‌آنجلس تایمز می‌نویسد: «پرسپولیس» یکی از زیباترین و بکرترین روایات تاریخی است که در عصر حاضر وجود دارد.
این فیلم که براساس دو کتاب مصور از «مرجان ساتراپی»، توسط خود او و با همکاری «ونسان پارونو»، فیلمساز فرانسوی ساخته شده است، تصویرگر خاطرات دختر چهارده ساله سرکشی است که به ادعای سازنده فیلم، پس از انقلاب اسلامی، ناگهان خود را در تهرانی کاملا سنتی و مذهبی می‌یابد و او که نمی‌تواند با وضع موجود خود را تطبیق دهد توسط والدینش به وین فرستاده می‌شود و تازه پس از استقرار خود در کشوری دیگر و رویارویی با فرهنگی جدید درمی‌یابد که در کشورش چه دروغ بزرگی به اسم حقیقت در حال وقوع است!
لس‌آنجلس تایمز ضمن تعریف و تمجید از استعداد «ساتراپی» در کتاب‌های کمیک استریپ، وی را همپای «آرت اشپیگلمن» و «لیندا باری»، کاریکاتوریست‌های مشهور آمریکایی معرفی می‌نماید و می‌نویسد: جلد دوم این کتاب به مراتب بهتر از جلد نخست آن است و ساتراپی به خوبی توانسته از زبان کودکانه برای روایتی واقعی و جذاب استفاده نماید. نشریه آمریکایی «پاپلیشرز ویکلی» نیز ضمن تمجید فیلم «ساتراپی»، درباره دومین جلد کتاب وی که در باره وقایع پس از جنگ و خروج «مرجان» از ایران است، می‌نویسد: اگرچه در دومین جلد این کتاب از زهر کلام «ساتراپی» و تلخی اتفاقات روایت شده کاسته می‌شود، ولی «ساتراپی» در این قسمت نیز بسیار ماهرانه و زیرکانه عمل نموده و در بعضی جاها از این جلد بیش از جلد اول می‌توان به استعداد و انگیزه او پی برد.
همچنین روزنامه نیویورک تایمز در این باره می‌نویسد: داستان ساتراپی فوق‌العاده پیچیده است و بیشتر به یک مستند می‌ماند اگرچه در قالبی گرافیکی روایت شده است... این داستان بسیار پویاست و به خوبی می‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار نماید.
این روزنامه در پایان می‌نویسد: داستان «پرسپولیس» فوق‌العاده و جذاب است!
روزنامه یواس‌ای‌تودی نیز در ستایش «ساتراپی» با وی ترتیب یک مصاحبه رو در رو را داد و با او درباره انگیزه‌اش از نوشتن و پس از آن ساخت «پرسپولیس» به گفت‌وگو نشست.
ساتراپی در گفت‌وگو با این روزنامه بدون اشاره به حمایت اکثریت ملت ایران از انقلاب اسلامی گفت: در کتاب اولم من خود از نزدیک با انقلاب و پس از آن جنگ ایران و عراق از نزدیک روبه‌رو شدم، همه زندگی‌ من و دیگر هم میهنانم به خاطر آنچه به وقوع پیوسته بود
به شدت زیر و زبر شده بود که واقعا برای همه به خصوص یک نوجوان چهارده ساله بسیار سخت بود.
او در این مصاحبه خود را تبعیدی نامیده و مدعی شده کتاب دومش درباره زمانی است که به تبعید رفته است!
فیلم کارتونی «پرسپولیس» که امسال قرار است در شصتمین جشنواره فیلم کن به نمایش درآید، اگرچه به گفته «مرجان ساتراپی» فیلمی کاملا بیطرفانه است، در قالبی سیاه و سفید آشکارا سعی کرده تا انقلاب اسلامی را رویدادی تلخ و سیاه معرفی کند که مردم ایران را به مردمی افسرده و دل شکسته تبدیل کرده است.

انتشار ‌نامه اعتراض‌آمیز بنیاد فارابی به نمایش «پرسپولیس» در کن
خبرگزاری فارس: بنیاد سینمایی فارابی ‌نامه اعتراض‌آمیز سینمای ایران را درباره نمایش «پرسپولیس» در جشنواره کن منتشر کرد.

به گزارش روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، مدیر امور بین الملل بنیاد سینمایی فارابی درباره نمایش فیلم پرسپولیس در جشنواره کن اعلام کرد که اعتراض بنیاد سینمایی فارابی به نمایندگی از سینمای ایران نسبت به این فیلم به رایزن فرهنگی فرانسه در ایران ارایه شده است.
امیر اسفندیاری ادامه داد: فیلم پرسپولیس هنوز در جشنواره کن به نمایش در نیامده اما از یک ماه پیش و پس از اعلام حضور این فیلم در جشنواره کن با توجه به آگاهی‌هایی که ما از تولید این فیلم داشتیم و اطلاع از اینکه بر اساس کتابی ساخته شده که رویکرد آن کتاب با ارزش های انقلاب اسلامی ایران مغایرت دارد بنیاد سینمایی فارابی بلافاصله پس از اعلام حضور این فیلم در جشنواره طی نامه‌ای مراتب اعتراض خود نسبت به این رفتار جشنواره کن را به امضای مدیرعامل بنیاد به رایزن فرهنی فرانسه در ایران منعکس نمود.
وی ادامه داد : در همان نامه اعلام کردیم که با حضور موثر در بازار کن تلاش می‌کنیم واقعیات جمهوری اسلامی ایران را از طریق سینمای نجیب سالم و انسانی ایران با نمایندگان حاضر در بازار به جهانیان معرفی کنیم .
اسفندیاری همچنین با در اختیار قرار دادن متن نامه مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی به رسانه ها اعلام کرد از آن تاریخ تا کنون هنوز هیچ پاسخ رسمی ای از سوی رایزن فرهنگی فرانسه در ایران صورت نگرفته است.
مدیر امور بین الملل بنیاد سینمایی فارابی تصریح کرد : در هر صورت ما نیز منتظر نمایش فیلم پرسپولیس در چشنواره کن خواهیم بود و قطعا قبل و بعد از نمایش فیلم در جشنواره از سوی چتر سینمای ایران در بازار مجددا نسبت به این نمایش اعتراض خود را به دبیرخانه کن ارایه می نمائیم .
وی اعلام کرد که واکنش ما نسبت به چنین برداشت های انحرافی از مولفه ها و مبانی جمهوری اسلامی واکنشی منطقی است و از طریق اطلاع رسانی در فیلم‌های سینمایی ، مستند و کوتاه در بازار توجه جهانیان را به سینمای نوین ایران که نشات گرفته از انقلاب اسلامی است معطوف خواهیم کرد.
متن نامه علیرضا رضاداد مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی به رایزن فرهنگی فرانسه در ایران به شرح ذیل است:

جناب آقای ونسان گریمو
رایزن فرهنگی محترم فرانسه در ایران
با احترام،
جای بسی تعجب است که جشنواره کن که دارای قدمتی طولانی است در سالهای اخیر علی‌رغم ارائه فیلم‌های ایرانی زیاد به بخشهای مختلف آن جشنواره، نگاهی شایسته و در شأن سینمای ایران نداشته است. محروم کردن علاقمندان به فیلم‌های ایرانی اگرچه این فرصت را از علاقمندان می‌گیرد اما از سویی برای سینماگران ایرانی خالی از فایده نیست زیرا آنان را جهت ساخت فیلم‌های برتر تشویق می‌کند و در نتیجه سینمای ملی ایران را به هدف رشد و تعالی آن نزدیکتر می‌کند.
اما امسال جشنواره فیلم کن در اقدامی غیرمتعارف و نامتناسب فیلمی را درباره ایران انتخاب نموده است که در بخشی از آن چهره‌ای غیرواقعی از دستاوردها و نتایج انقلاب شکوهمند اسلامی ارائه نموده است و خود را در معرض این اتهام قرار داده است که از یک سو با انتخاب نکردن فیلم‌های ارزشمند سینمای ایران و از سوی دیگر با انتخاب چنین فیلمی به جای نگرش هنرمندانه اقدامی در جهت سیاستهای جانبدارانه سلطه‌گران قدرت نموده است و برخلاف شعار آزادنگری و آزاداندیشی رویه جانبداری از زورمندان جهانی را اتخاذ کرده است.
آیا انتخاب چنین فیلمی در کنار انتخاب نشدن فیلم‌های ارزشمند ایرانی اقدامی قابل گذشت است و آیا چنین رفتاری واجد هیچ معنای سیاسی و غیرفرهنگی و حتی ضد فرهنگی از سوی آن جشنواره به حساب نمی‌آید؟
آیا سینمای ایران و سینماگران ایرانی بار دیگر باید از چنین اقدامی نیز چشم‌پوشی کنند و دوباره فرض کنند که قصد و غرضی نبوده و پاسخ‌های تکراری‌ای نظیر:"هیئت انتخاب و سازمان جشنواره کن مستقل است و فیلم‌های مستقل را انتخاب می‌کند" روبرو شود و به روی خود نیاورد؟
آیا معنای فیلم‌های مستقل و استقلال در ادبیات جشنواره کن توهین به ارزشها، آرمانها و مقدسات مردم کشوری دیگر است.
مردمی که با گذشتن از خون خود و فرزندان خود و با تلاش و کوشش فراوان توانستند بساط ستمشاهی را در ایران برچینند و آرمانهای دینی خود را با رأی اکثریت جامعه در جامعه خویش مستقر نمایند.
اگرچه سینمای ایران در این سالهای اخیر توانسته است با صرف هزینه و حضور جدی در بازار کن به جای جشنواره کن وجوهی از ارزشهای سینمای ایران را به مخاطبین و علاقمندان سینمای ایران معرفی نماید و بی‌تردید امسال نیز همین کار را خواهد کرد اما اینجانب به عنوان یکی از مسئولین حمایت از سینمای ارزشمند ایران و به نمایندگی از جامعه سینمایی کشور مجدانه از جنابعالی و مسئولین محترم سیاست خارجی، که نقش جدی آنها در برگزاری و سیاست‌گذاری در جشنواره کن پوشیده نیست انتظار دارم با اقدامی جدی و شایسته به جبران لطماتی که با چنین انتخابی به حیثیت این جشنواره وارد می‌نمایند اقدام نمایند.

امیدواریم جشنواره کن با تجدید نظر در رویه متخذه و با انتخاب فیلم های ارزشمند سینمای جهان و سینمای ایران که به سینمای نجیب، انسانی و سالم در جهان شناخته و معرفی شده است باردیگر بتواند جایگاه واقعی خویش را در میان جامعه سینمایی ایران پیدا کند و بتواند نقش متعهدانه و مسئولانه خویش را در پیوند فرهنگهای ملی به یکدیگر ایفا نماید.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


اوج انحطاط فرهنگی هالیوود

جمعه 86 اردیبهشت 28 ساعت 8:19 صبح

اوج انحطاط فرهنگی هالیوود: بازگشت به برهنگی

 

در حالی که اعتراضات گسترده انجمن‌های غیردولتی و گروه‌های پاسدار اخلاق در آمریکا به گسترش بی‌رویه فساد اخلاقی، تهدید حریم خانواده و تشدید انحراف اخلاقی در نوجوانان و جوانان تشدید شده است، گروهی از هنرپیشگان هالیوود، با ترویج برهنگی متوحشانه، از آخرین مرزهای اخلاقی عبور کرده‌اند.

به گزارش سرویس بین‌الملل «بازتاب»، موج جدید برهنگی در هالیوود که سینمای غیرپورنو را هم آکنده از صحنه‌های مشمئزکننده جنسی می‌کند، در ده سال اخیر، شکل جدی گرفته است که فیلم «چشمان کاملا بسته» آخرین ساخته «استنلی کوبکریک»، یکی از مهم‌ترین آثار این نوع سینما به شمار می‌رود.

ترویج برهنگی در هالیوود، در حالی انجام می‌شود که تا اواسط دهه 80، مرز روشن بین سینمای هنری و پورنو وجود داشت، اما با روی آوردن برخی سینماگران مشهور هالیوود به برهنگی در آثار خود، این مرزها هم‌اکنون به شدت تضعیف شده است.

شرایط جدید هالیوود، زمینه را برای ظهور گروهی از هنرپیشگان فراهم کرده که برهنگی را نه تنها بخشی از نقش سینمایی، که به عنوان بخشی از شخصیت اجتماعی خود می‌پندارند.

این در حالی است که به گزارش شبکه «فاکس‌نیوز»، بیشتر هنرپیشگان زن هالیوود، از ایفای نقش در صحنه‌های برهنگی فیلم‌ها که میزان آن به شدت در حال افزایش است،‌ مضطرب و نگرانند. این گروه از بازیگران، به برهنگی فراتر از بازی در فیلم‌ها می‌پردازند.

در حالی که بیشتر ستارگان زن هالیوود، زمانی که نوبت به فیلمبرداری صحنه‌های سکسی می‌رسد، مضطرب می‌شوند، «کریستینا ریچی»، ستاره فیلم «Black Snake moan»، برهنه شدن را حتی در زمان توقف فیلمبرداری دوست دارد!

ریجی به «لندن مایرور»‌گفت: «من بین فیلمبرداری سکانس‌ها، لباس نمی‌پوشیدم، چراکه باید به این کار عادت می‌کردم و کاملا وارد نقشم می‌شدم. برای نقشم مهم نبود که لباس تنش باشد یا نه؛ بنابراین، من باید هرگونه تأثیر خودم بر نقش را از بین می‌بردم».

او برای این‌که به کارگردان نشان دهد برای این نقش به اندازه کافی سکسی و جذاب است، این راه را نیز پشت سر گذاشت.
او اضافه کرد: «آنان نگران جذابیت‌های جنسی من بودند و متقاعد نمی‌شدند و زمانی که نمایندگانم عکس‌های سکسی من را به کارگردان نشان دادند، سرانجام با نقش من موافقت کرد».

اما در مورد ستاره‌هایی که در زمان برهنه شدن خوشحال شده و لبخند می‌زنند؛ «کی‌را نایتلی»، ستاره انگلیسی یکی از آنهاست. این بازیگر هم‌اکنون در حال فیلمبرداری صحنه‌های سکسی فیلم «بهترین زمان زندگی ما» به همراه «سیه‌نا میلر» است.

نایتلی به مجله «Total film» گفت: «من فکر می‌کنم که مردم تا چندی دیگر اصرار کنند که لباسم را بپوشم. من تا از انجام کاری کاملا احساس راحتی نکنم، آن را انجام نخواهم داد. من گمان می‌کنم اندام من واقعا اروپایی است. من یک بازیگر هستم و ابزارهای خاص خود را دارم. یکی از این ابزارها، اندام من است و برهنه شدن به مناسبت‌های مختلف برای من مهم نیست».

کی‌را ادامه داد: «زنان طوری من را نگاه می‌کنند که می‌خواهند مرا بکشند ... ».

سیه‌نا میلر هم که نقش مقابل نایتلی را در فیلم جدید به عنوان یک همجنس‌گرا به عهده دارد، با رفتار هفته گذشته خود با مادرش و نحوه بوسیدن او، روابط خاص خود را نشان داد.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


نگرانی از سرنوشت وبلاگ‌نویسی در ایران

پنج شنبه 86 اردیبهشت 27 ساعت 12:0 صبح

اقای م/ع ا در وبلاگ خود نوشت:

آقای دکتر بوترابی، رئیس پرشین بلاگ از دوستان قدیمی من است. سال ها از فعالان حوزه های دانشجوئی بود. در ایام جنگ هم با دشمن می جنگید و یار آشنای جبهه ها بود. چند سال پیش که وبلاگ نویسی در ایران رواج یافت، با این که شرکت شناخته شده ی کارهای کامپیوتری داشت، برای رشد و تقویت وبلاگ نویسی، پرشین بلاگ را خرید. خیلی این کار را دوست داشت و برای آن سرمایه گذاری می کرد. به تقویت فرهنگی وبلاگها ایمان داشت. به خاطر همین وسواس فرهنگی، مخالفان صنفی اش بارها از او به عنوان مأمور حکومت و وزارت اطلاعات یاد می کردند. وقتی که او را دستگیر کردند و تا امروز که دلیل آن را نفهمیدم، علاوه بر آن که برای او که دوستی عزیز بود ناراحت بودم، به سرنوشت وبلاگ نویسی در ایران می اندیشیدم. بوترابی با علاقه شخصی مدیریت سایتی را بر عهده گرفته است که در آن حدود780 هزار وبلاگ فارسی وجود دارد که 170 هزار تای آن فعالند. این یک سرمایه بزرگی است که 170 هزار ایرانی مشغول تولید نوشته فارسی هستند. کمترین کار وبلاگ نویسی گسترش زبان فارسی است.
با این فشارها، اگر آقای بوترابی عزیزمان پس از آزادی از زندان عطای وبلاگ را به لقای آن بخشید و در اثر نگرانی از این نوع رفتارها، چهار پنج تا حوزه دیگری که آن ها هم از سر سوز و عشق به وبلاگ با سرمایه گذاری شخصی این سرزمین را در اختیار وبلاگ نویسان قرار داده اند، تصمیم بگیرند آن را تعطیل کنند، چه به سر این همه تولیدات فرهنگی کشور که در وبلاگ هاست خواهد آمد؟ مسئولان فرهنگی و امنیتی آیا به این نکات توجه می کنند؟ در حقیقت من که خود را جزئی از وبلاگ نویسی بزرگ کشور می دانم، هم برای دستگیری دوست خوبم آقای بوترابی نگرانم و هم برای سرنوشت وبلاگ ها.

واقعاً آقای بوترابی از نظر شخصی و اخلاقی از صادق ترین و متدین ترین و حتی پراحتیاط ترین افراد و مدیران بخش خصوصی بود. امیدوارم هم بوترابی آزاد شود و هم پرشین بلاگ را ادامه دهد. وبلاگ نویسی جوان ایران راه طولانی و زیادی در پیش دارد.


نوشته شده توسط : علی

نظرات ديگران [ نظر]


<   <<   6   7   8      >